اعتماد ملی، سرمایه بزرگ کشور
(مصاحبه با خانم سهیلا جلودارزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی)
اشاره- خانم سهیلا جلودارزاده در انتخابات هفتم اسفند 1394 برای چهارمین بار توانست آراء مردم حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات را بدست آورد. وی در دورههای پنجم، ششم و میاندورهای مجلس هفتم به نمایندگی از حوزه مزبور وارد مجلس شورای اسلامی شده بود. ایشان دو دختر دارد که هردو متأهل و خانه دار هستند. به بهانه انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و تحولات اخیر در عرصه سیاسی کشور مصاحبه ای با وی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
حضور: ضمن تشکر و همچنین تبریک موفقیت در انتخابات مجلس دهم، در ابتدا در باره نحوه ورود خود به عرصه فعالیتهای سیاسی توضیح بفرمایید.
خانم سهیلا جلودارزاده: فعالیت سیاسی خودم را قبل از انقلاب در انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و کمیته کارگری انجمن اسلامی شروع کردم. این نهادها در اوایل سال 1357 و قبل از پیروزی انقلاب به دلیل ضرورتهای انقلاب اسلامی تشکیل شده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با خانه کارگر و بسیج همکاری خودم را شروع کردم. در طول سالهای دفاع مقدس همکاریهایی با هلال احمر و جهاد سازندگی داشتم. سپس به آموزش و پرورش رفتم و با خانه کارگر هم همکاری خود را ادامه دادم. در آموزش و پرورش در امور تربیتی استان تهران کار کردم و بعد از آن مسئول مقطع متوسطه بودم. بعد از آن به عنوان نماینده وزیر کار در شورای فرهنگی اجتماعی زنان به عضویت آنجا درآمدم که وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. همچنین مسئول کمیته اشتغال و عضو کمیته آموزش بودم.
حضور: آیا قبل از انقلاب اسلامی، یعنی در سالهای دورتر، دهه چهل، با شخصیت و نهضت
امام خمینی آشنایی داشتید؟ از چه زمانی؟
جلودارزاده: وقتی که کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بودم و به مکتب میرفتم در منزل پدرم با امام آشنا شدم. جایی که به مکتب میرفتم و خانمی که به ما درس میداد از طرفداران حضرت امام بود. در آنجا یک مقبره قندهاری بود و مادرم از معلم حوزه و دینی رساله امام را خواسته بود و آن خانم رساله را به من داد که به منزل و برای مادرم ببرم. وی خیلی تاکید داشت که مواظب آن باشم و وقتی رساله را به خانه بردم فیالفور مادربزرگم آن رساله را درون یک پلاستیک قرار داد و درون باغچه منزل خاک کرد. علت این حرکت این بود که در صورت بازرسی منزل توسط نیروهای رژیم شاهنشاهی، آنها نتوانند آثاری از امام در منزل پیدا کنند. شرایط امنیتی در آن دوران برای مردم خیلی سخت بود. آن موقع بود که متوجه شدم امام یک شخصیت مهمی دارد. البته در دوران دبیرستان بیشتر با شخصیت امام آشنا شدم. در دوران دبیرستان وقتی که معلم ما در خصوص مراجع تقلید صحبت میکرد اسم امام را به زبان نمیآورد بلکه با اشاره کلمه خ را ادا میکرد و میگفت یک رسالهای وجود دارد که مقداری سخت است اما نباید به صورت روشن و شفاف در مورد آن رساله و آن مرجع تقلید صحبت کرد. در دوران دبیرستان از امام شناخت داشتیم چرا که نزدیک دبیرستان رفاه و علوی بودیم.
در زمان قیام مردم ورامین پدرم از بازاریانی بود که در ورامین مغازه داشت و مغازه را بسته بود. به دنبال این کار از طرف کلانتری احضاریه برای پدرم فرستاده شد و وی را بازداشت کردند.
حضور: تحلیل شما از انتخابات هفتم اسفند 1394 چیست؟ به نظر شما دلیل تغییر رویکرد مردم نسبت به مجلس نهم و حذف 75 درصد از نمایندگان آن چه بود؟
جلودارزاده: بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات خیلیها گفتند که این انتخابات یک معجزه بود اما من معتقد هستم که نتایج این انتخابات نشان دهنده بلوغ سیاسی و توسعه یافتگی مردم تهران است چرا که آنها در این انتخابات توانستند به لیست رای دادن را تجربه کنند و مشی و منش سیاسی مورد نظر خود را انتخاب کردند. وقتی مردم به یک لیست رای میدهند در واقع مشی و منش سیاسی مورد نظر خود را انتخاب میکنند و وقتی به صورت کامل به همه آن لیست و همه افراد آن رای میدهند این موضوع نشان دهنده این است که مردم میتوانند حدس بزنند، پیشبینی کنند و بر اساس آن یک کاری را انجام دهند.
حضور: آیا خودتان وقتی که برای انتخابات ثبتنام میکردید و به عنوان یکی از لیست سی نفره لیست امید و اصلاحات معرفی میشدید فکر میکردید که همه اعضای لیست به صورت یکجا رای بیاورند؟
جلودارزاده: ما مطمئن بودیم که اگر انتخابات سالم باشد این لیستی که از طرف اصلاحطلبان و اعتدال معرفی میشود رای میآورد. این تعامل بین اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری رخ داد و دکتر روحانی توانست به ریاست جمهوری راه پیدا کند.
ما مطمئن بودیم که این تعامل به نحو جدّیتری در انتخابات مجلس اتفاق میافتد. باید تاکید کنم که از نظر ما هم قابل پیشبینی نبود که هر 30 نفر در تهران رای بیاورند. ما فکر میکردیم که ممکن است مردم یک انتخابات 50 به 50 داشته باشند. در انتخاباتهای قبلی طرفداران ما معمولاً انتخاب و گزینش انجام داده و به صورت ناقص رای میدادند. در این دوره با تاکیدی که بزرگان اصلاحات (سیدمحمد خاتمی) داشتند مردم هم این موضوع را پذیرفتند و انتخاب کردند.
حضور: از دوره هفتم تا دوره نهم اکثریت کرسیهای مجلس در اختیار اصولگرایان بود. به نظر شما تفاوت مجلس دهم با مجالس دورههای قبل به ویژه سه مجلس هفتم تا نهم در چیست؟
جلودارزاده: دو سه مجلس با یک سلیقه خاصی تشکیل شد. بعضیها هم میگویند در تایید یا رد صلاحیتها یا فضاسازی اجتماعی و عدم دسترسی گروهها و احزاب، مهندسی شد. به نظر من سه مجلس قبلی برای کشور مفید نبود. در سه دوره قبلی مجلس، خیلیها زندانی شدند و خیلیها هم با انتخابات قهر کردند و خیلیها هم در انتخابات مشارکت نکردند. در این مرحله تجربه سیاسی ملت، تجربه سیاسی گروه خاص و دولت قبل و مجموعه حاکمیت در دوره قبل به این نتیجه رسیدند که نمیتوان بدین شکل کشور را اداره کرد. قبیلهداری و مملکتداری یک ارزش مثبت است که در آموزههای دینی ما هم وجود دارد. برخیها با قطع مردمداری کردن، عذاب شامل آنها میشود. مردم ما این تجارب را کسب کردهاند. ما به این نتیجه رسیدهایم که اعتماد ملی یکی از بزرگترین سرمایههای مهم در کشور است. ما با این اعتماد ملی متوجه شدهایم که خیلی خوب میتوان حکومت کرد. البته این فقط ما نیستیم که به این نتیجه رسیدهایم بلکه تمام دنیا به این نتیجه رسیدهاند که بخشی از عوامل خوب حکومت کردن جلب نظرات مردم، جلب اعتماد مردم و جلب همکاری مردم است. سازمانهای مردم نهاد و احزاب باید در حوزه سیاست مشارکت داشته باشند تا بتوان خوب حکومت کرد. این نهادها باید بسترساز و تسهیلکننده مردم بوده و مدیریتکننده مشارکت سیاسی مردم باشند. بدون شک بدون اینکه مشارکت سیاسی مدیریت شود یک کشور 80 میلیونی نمیتواند با این شرایط اقتصادی، سیاسی و استراتژیک که در کشور ما وجود دارد اداره شود. به اعتقاد من در انتخابات مجلس دهم این مسائل به نوعی در آن دیده شده است.
حضور: به نظر شما مجلس دهم تا چه اندازه میتواند به انتظارات و نیازهای اساسی مردم پاسخ مثبت دهد؟
جلودارزاده: با اینکه مجلس دهم هنوز فعالیت خود را شروع نکرده است بخشی از فرهنگی که باید کنار گذاشته شود وجود دارد. با توجه به اینکه فقط 20 درصد از نمایندگان دوره نهم در مجلس دهم حضور دارند و حدود 80 درصد از نمایندگان را چهرههای جدید تشکیل میدهند شاید این موضوع یک آفت به نظر برسد و آن روشها، سلیقهها و نحوه عملکرد مجلس و نمایندگان تا حدی ویروس آن به مجلس جدید منتقل شود. یکی از اقدامات پیشگیرانهای که باید قبل از شروع کار مجلس انجام شود این است که یک شیوهنامه و یک میثاق اخلاقی جدید توسط نمایندگان تازه وارد و جدید تهیه شود تا این مجلس یک مجلس متفاوتی شود. منشاء اخلاق افکار است و اگر انسان منافع شخصی و گروهی خود را به منافع ملّی ترجیح دهد این خلق بد، منشا اتلاف وقت و به ثمر نرسیدن طرحها و برنامهها میشود و باعث میشود که مجلس دچار روزمرّهگی شود.
در چنین شرایطی پیرو هر سوتی که دولت بزند ممکن است مجلس اعلام موجودیت کرده و مطابق میل دولت حرکت کند. در نتیجه این یک مسئله خیلی مهمی است و در بدو شروع مجلس دهم این موضوع باید عملیاتی شود.
حضور: امام خمینی معتقد بودند که مجلس در راس امور است. در دولت قبل شاهد بودیم که برخی از مقامات دولت بر خلاف این دیدگاه امام صحبت کردند و حتی گفتند که مجلس در راس امور کشور نیست. دیدگاه شما در این خصوص چیست و اعتقاد به این موضوع تا چه اندازه میتواند به حل مشکلات کشور کمک کند؟
جلودارزاده: اگر بخواهیم کشور ما یک جمهوری اسلامی باشد و جمهوری اسلامی هم باقی بماند باید به وعدهها و قرادادهای اجتماعی به نحو شایسته و خوب عمل شود. با توجه به این مسئله، مردم به قانون اساسیای رای دادهاند که میگوید مجلس در راس امور است، طبق قانون اساسی که نحوه اداره کشور را با رای مستقیم مردم اداره میکند. مردم رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را به صورت مستقیم و با رای خودشان انتخاب میکنند و رهبر را هم به صورت غیرمستقیم انتخاب میکنند. ما باید این موضوع را بپذیریم و به آن عمل کنیم که مجلس در راس امور است.
برای اینکه یک مجلس در راس امور باشد باید اجازه دهیم تواناییهای لازم درون آن به وجود بیاید. برای اینکه این تواناییها در مجلس شکل بگیرد باید برآیند رای مردم باشد و هر چه مشارکت مردم در انتخاب نمایندگان بیشتر باشد مشروعیت آن مجلس بیشتر شده و خروجی آن مجلس بیشتر خواهد شد. آن رئیسجمهوری که گفتهاند مجلس در راس امور نیست احتمالاً این جمله امام را نشنیدهاند که اختلاف نکنید و اگر اختلاف کنید فشل میشوید. وقتی که اختلاف کردند و از حقایق و میثاق ملّی عدول کردند و آن را نپذیرفتند و ساز خودشان را زدند فشل شدند و کنار رفتند. هر کسی از این عهد و قرارداد ملی و رهنمودهای بنیانگذار آن عدول میکند دچار عذاب و حذف میشود. شما میدانید که علل مبقیه همان علل موجده هستند. آن چیزی که یک پدیده را به وجود میآورد عامل بقای آن هم هست. ممکن است شکل آن عوض شود اما فکر نباید عوض شود. وقتی در یک نهضت فکر عوض شود بدین معناست که دیگر آن نهضت وجود ندارد. وقتی جمهور مردم به هر نحوی از انتخابکنندگان در جمهوری اسلامی کنار گذاشته شود و دور شود دیگر آن جمهوری نمیشود. ماهیت آن نشاندهنده نام آن است. وقتی ماهیت عوض میشود اسم آن هم باید عوض شود.
حضور: در شرایط کنونی مهمترین توقعات و انتظارات مردم از مجلس دهم چیست؟
جلودارزاده: مردم توقع دارند که با امید و آرامش زندگی کنند. همچنین مردم انتظار دارند که رونق اقتصادی و توسعه یافتگی را در همه ابعاد مشاهده کنند و به افق و چشمانداز 1404 دست پیدا کنند.
حضور: مجلس در توسعه کشور و دستیابی به افق چشماندازه 1404 چه جایگاه و نقشی دارد؟
جلودارزاده: مجلس در وهله اول سیاستهای کلی و قوانین مورد نیاز را باید تصویب کند. اگر مجلس برنامه توسعه کشور را قبول نداشته باشد قوانین مورد نیاز را تصویب نمیکند. یکی دیگر از وظایف مجلس نظارت بر حسن اجرای قوانین است. درست است که در برخی موارد مجلس یک موضوعی را تصویب میکند اما آن موضوع وقتی وارد دولت و فاز اجرا میشود به یک برنامه دیگر تبدیل میشود. مجلس باید به این موضوع توجه داشته باشد و از این مشکلات جلوگیری کند.
حضور: به نظر شما مهمترین مشکلات مردم در شرایط کنونی چیست که مجلس دهم باید به آن توجه ویژه داشته باشد؟
جلودارزاده: قبل از انتخابات و حتی قبل از شروع دولت دهم مهمترین مشکل مردم دروغگویی و حاکمیت زور و دروغ بود. مردم دیگر نمیتوانستند دولت را به عنوان یک دولت مورد اعتماد بپذیرند ولی خوشبختانه با انتخاب دولت آقای روحانی، علیرغم سمپاشیها و موانعی که ایجاد کردند این اعتماد ملی تا حد زیادی شکل گرفته است. مردم دیگر حداقل این دغدغه را ندارند. یک فردی به آقای علوی میگفت از وقتی شما وزیر اطلاعات شدید دیگر ما با خیال راحت میخوابیم. بعد از انتخابات اخیر مجلس، وقتی مردم دیدند که نمانیدگان مورد نظر آنها رای آوردند در ایام عید نوروز 1395 آرامش قابل وصفی را در کشور لمس کردیم. مردم در ایام نوروز با خیال راحت به مسافرت خودشان رفتند و با آرامش جشن پیروزی افکار و عقایدشان را برگزار کردند. این موضوع به این معنی نیست که ورود ما به مجلس چنین چیزی را به دنبال دارد بلکه مردم از این موضوع که دروغ و پلیدی کنار میرود و راستگویی و درستکاری جای آن را میگیرد خوشحال میشوند. وقتی مردم احساس میکنند که در رایگیری و شمارش آن امانتداری رعایت شده نفس راحتی میکشند و فکر نمیکنند که کسی میخواهد سر آنها کلاه بگذارد. ترس از تضییع حقوق باعث مقاومت میشود و باعث میشود که انسان آرامش نداشته باشد. شرایط وجودی فرد، وضعیت قرمز را اعلام میکند و فرد مقاومت میکند. وقتی این احساس درون فرد از بین میرود وی به آرامش میرسد و جامعه انسانی بهتر عمل میکند. قبل از انتخابات هفتم اسفند دغدغه اصلی مردم دغدغه سیاسی بود اما در شرایط کنونی دغدغه اصلی آنها مشکلات اقتصادی کشور است. به دلیل شرایط اقتصادی کشور و شرایط رکود ما تورم را مهار کردیم و یک ثبات در کشور به وجود آمد. با توجه به اینکه کشور دچار یک ثبات اقتصادی شده لازم است بر اساس یک برنامه جدید رونق و شکوفایی اقتصادی را شروع کنیم. در این مرحله دولت تلاش زیادی دارد که واحدهای اقتصادی تعطیل شده را راهاندازی کند و نظم جدیدی در همین راهاندازی ایجاد کند. کار مشکلی است اما مفهوم توسعه همین است. مرحوم حسین عظیمی معتقد بودند توسعه بدین معناست که خانهای که در حال فروریختن است را بازسازی کنیم و داخل آن هم زندگی کنیم. یعنی در آن واحد چند مدیریت باید اعمال شود تا این کشور به شرایط ایدهآل خود برسد.
حضور: به نظر شما تا چه اندازه عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصادی مثبت و مفید بوده است؟
جلودارزاده: به دلیل اینکه دکتر روحانی کشور را از یک شرایط بحرانی تحویل گرفته است هر اقدامی که در جهت ثبات کشور انجام داده موثر بوده است. وی هر اقدامی که کشور را از حالت فروپایشی و به هم ریختگی خارج کرده، مثبت بوده است. تلاش برای حل مشکل هستهای و از بین بردن تهدیدهای جهانی از کارهای خوب دولت یازدهم به شمار میرود. به اعتقاد من مذاکرات ایران با گروه 1+5 مذاکرات خوش فرجامی بود و با کمترین هزینهها توانست شرایط را مهار کند.
تلاشی که همزمان در جهت حفظ و احیاء وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور انجام شده نیز بسیار مهم است. ما نمیتوانیم عملکرد دو سال و نیم آقای روحانی را صرفاً به برجام خلاصه کنیم. برجام بخشی از این کارها بوده است. باید یادآوری کنم و نباید ما فراموش کنیم که زمان تحویل دولت به آقای روحانی از نظری سیاسی شرایط بسیار بدی داشتیم و از نظر اقتصادی نیز شرایط بسیار سختتری را تجربه کردیم. آقای روحانی زمانی دولت را تحویل گرفت که اثرات تحریمها در کشور مشخص شده بود. وقتی کشوری در یک شرایط اضطراری قرار میگیرد از قبل یک سرمایهای دارد ولی آقای روحانی وقتی نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را تحویل گرفت که مشکلات بروز کرده بود. فساد آشکار شده بود، پروندههای ارتشا، اختلاس و دزدیها رو میشد و مشکلات فرهنگی هم خودش را نشان میداد. در این شرایط حفظ وضعیت موجود و اینکه شرایط کشور بدتر نشود و کشور دچار فروپاشی نشود بسیار مهم بود. خوشبختانه دولت با اقداماتی که انجام داد شرایط را کنترل کرد و امروز باید به فکر حرکت به سمت جلو باشد.
حضور: امام معتقد بودند که آمریکا شیطان بزرگ است. طبعاً با توجه به سوابق تاریخی در روابط با آمریکا باید محطاطانه عمل کرد. در شرایط کنونی و بعد از موفقیت هایی که در مذاکرات هستهای بدست آمد، به نظر شما وظیفه مجلس چیست و قوه مقننه چه کارهایی باید انجام دهد؟
جلودارزاده: وظیفه مجلس هشدار به دولت و هوشیار کردن دولت برای اجرای تعهدات از طرف مقابل است. ما به عنوان مسلمان در قبال کشورهای برادر و مسلمان وظیفه داریم که سیاست مسالمتآمیز، صبر و تلاش برای رفع اختلاف را داشته باشیم. اما اگر مانند کشور عراق و رژیم صدام بحث به تجاوز برسد وظیفه ما مقاومت و پیشگیری از تجاوز است. در مقابل کشورهای غیراسلامی باید بر اساس پیمانهای بینالمللی اشتراکات خودمان را تعریف کنیم. بر اساس پیمانهای بینالمللی و نظارتهای بینالمللی باید روابط خودمان را با سایر کشورها تنظیم کنیم و ما این موضوع را میپذیریم. در این شرایط و در خصوص موضوع مذاکرات و اجرای برجام وظیفه مجلس این است که مواظب باشد دولت کمتر از این حدود حرکت نکند و کشور ایران در این مسائل متضرر نشود. تشنجزدایی برای ما خیلی مهم است. در شرایط جنگ حق شهید میشود و و ممکن است غالب هم شود اما در دوران غیبت امام زمان(عج) ما اجازه جنگ بدین معنا را نداریم و نمیتوانیم برای مسلمان کردن سایر کشورها با آنها وارد جنگ شویم. باید به صورت مسالمتآمیز با دنیا زندگی کنیم. وقتی که ما با کشورهای کافر همکاری مسالمتآمیز داریم قطعاً با کشورهایی که کتاب آسمانی دارند هم میتوانیم مسالمتآمیز همکاری داشته باشیم و قطعاً با این کشورها باید همکاری بیشتری داشته باشیم چرا که مشترکات ما با آنها بیشتر است.
حضور: در مجموع تا چه اندازه به نتایج برجام خوشبین هستید؟
جلودارزاده: ما در واقع فراکسیون امید هستیم. ما باید خوش بین باشیم.
حضور: آیا شما خودتان را یک اصلاح طلب می دانید؟ به نظر شما یک اصلاح طلب واقعی چه ویژگی هایی دارد؟ و محور فعالیت های او چیست؟
جلودارزاده: من امیدوار هستم که بتوانم یک اصلاحطلب دینی باشم چرا که اصلاحطلب سیاسی دارای طیف است.ولی وقتی که اصلاحطلب دینی باشید خیلی مهم است که مانند امام حسین(ع) بتوانید از جان، مال، فرزند و تمام داشتههایتان بگذرید و امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهید. خیلی وقتها امر به معروف و نهی از منکر باعث میشود کسانی که به شیوههای موجود عادت کردهاند به شما سوء ظن پیدا کرده و بدبین شوند اما زمان همه موضوعات را مشخص خواهد کرد. ما از اولیاء دین و امامان معصوم خود یادگرفتهایم که این گونه اصلاحطلب باشیم. در اصلاحطلبی یکتاپرستی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. پرستشهای دیگری از جمله پرستشهای ورژن 95 وجود دارد که انسان، گروههای قدرت سیاسی و اجتماعی را بپرستد یا تبعیت کند. پرستش حد کمال بندگی است اما ممکن است انسان بترسد و تبعیت کند اما باید فقط از خدا ترسید و از خدا تبعیت کرد. ممکن است انسان فریب بخورد و تبعیت کند. انسان باید عقلش را به کار اندازد و از تجربیات استفاده کند. عملکردها را بخواهند. علت اینکه حضرت علی(ع) میگوید که باید تاریخ را بخوانید این است که شما نمیتوانید تاریخ را مشاهده کنید بلکه باید آن را بخوانید تا از گذشتهها درس بگیرید. به عنوان مثال متولدین بعد از انقلاب نمیتوانند شرایط قبل از انقلاب را مشاهده کنند و حتی شاید دریافت آن سخت باشد. باید به وسیله عقل، تجربه و خواندن تاریخ انسان بتواند درست انتخاب کند و فریب نخورد. انسانهایی که میدانند وظیفه امر و نهی دارند و وظیفه دارند سایر افراد را آگاه کنند. برخی از افراد آگاه با نوشتن رویدادها باید آیندگان را آگاه کنند. در شرایط کنونی همین مجلات و نشریات نقش مهمی در آگاه کردن مردم دارند.
ممکن است در این ورژنهای 95 ترس و فریبکاری یا حتی تطمیع وجود داشته باشد. گاهی اوقات فردی برای اینکه به جای بالاتری دست پیدا کند و پول و شرایط اقتصادی بهتری داشته باشد و یا به پست مهمتری دست پیدا کند ممکن است با گروهی همراه شود.
هنگامی که در جایی وارد میشویم و میبینیم که ظرفهای زیاد و کثیفی ریخته شده باید آن را جمع کنیم. لازم است اصلاحطلبی را از رفتارهای شخصی خودمان شروع کنیم و در زندگی خودمان آن را رعایت کنیم چرا که اصلاحطلبی یک جریان گسترده، یک نوع زندگی و یک سبک زندگی است. انسان اصلاحطلب در ابتدا خودش را اصلاح میکند و نمیتواند در کژیها زندگی کند. تلاش میکند و برونداد اصلاحی دارد. من امیدوار هستم بر اساس معانی و مفاهیمی که در قیامت پسندیده میشود من یک اصلاحطلب باشم.
حضور: نقطه مشترک اصلاح طلبان فعلی در کشور ما چیست؟
جلودارزاده: گروههای مختلف سیاسی هستند که در این کشور با هم به یک وحدت نظر رسیدهاند میخواهند این جمهوری اسلامی همان چیزی باشد که مردم به آن رای دادهاند و قانون اساسی را برای آن انتخاب کردهاند. این همان انقلابی است که امام خمینی آن را به عنوان یک نظام پایلوت نشان داده است. اینکه مردم چگونه آنها را انتخاب کنند یک دوره تجربه شده است. اصلاحطلب واقعی کسی است که میخواهد حداقل به آن قانون اساسی و میثاقهای ملی عمل کند. ما در حال حاضر فقط یک قانون اساسی داریم که ملاک و مبنای کارهای ما میباشد.
حضور: بعضی ها معتقدند مجلس ششم یک مقدار تندرویهایی داشت و باعث شد که مقداری ذهنیت مردم نسبت به اصلاحات منفی شود و در سه دوره بعد انتخابات مجلس، مردم به سمت نیروهای اصولگرا تمایل بیشتری نشان دهند؟
جلودارزاده: اگر ذهنیت مردم نسبت به اصلاحطلب منفی شده بود که دیگر رای نمیآوردند. به نظر من نمیتوان ادعا کرد که مردم به سمت اصولگرایی آمدند چرا که در دورههای قبل اصلاحطلبان تحریم کردند و در صحنه حاضر نشدند. البته من در انتخابات شرکت کردم چرا که معتقد هستم هیچ وقت نباید از پیمانی که خودمان بستهایم قهر کرد. ما سهم داریم و نباید با این پیمان قهر کنیم ولی باید آن را درست اجرا کنیم.
در کشوری که یک تمدن 2500 ساله پادشاهی داشته زمان میبرد که دموکراسی درست و به معنای واقعی اجرا شود. در این سرزمین جز حکومت فردی چیزی یاد نگرفتهایم. همیشه یک نفر باید وجود داشته باشد و بقیه اطاعت کنند. ما در مدرسه چگونه رفتار میکردیم. اگر معلم بود که فقط او دستور میداد و اگر معلم نبود این مبصر کلاس بود که فرمان میداد. همچنین در مدرسه ناظم وجود داشت که به بر ما حکومت میکرد. زمان آموزش هم فقط معلم درس میداد و ما مجبور بودیم بنویسیم. در برخی از کشورها سبک آموزش کاملاً با ایران فرق دارد. در آن کشورها دانشآموزان با هم مینشینند و از هم یاد میگیرند. آنها دقت کردن، تجربه کردن و فرضیه بافتن را تمرین میکنند. سبک آموزش ما متمرکز بوده و تمام شیوههای حکومتی ما نیز همین گونه بوده است. بعد از اینکه انقلاب شد و خواستیم آن را تغییر بدهیم آنقدر فرصت نداشتیم که همه موضوعات را ببینیم. همه کشورهای دیگر هم که آن را تجربه کرده بودند مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی داشتند. آنقدر برخوردهای استعمارگرانه برای ما بد بود که بعد از انقلاب و طی همین سالها ما را بر آن داشت که در سیستم آموزشی تغییرات زیادی ایجاد کنیم و به دنبال آموزشهای اسلامی برویم. البته این موضوع خیلی خوب است اما خیلی وقتها علم عین خود اسلام است. مگر علم همان کشف روابط بین پدیدههایی که خداوند خلق کرده نیست. وقتی علم را میفهمید این بخشی از نور است. ممکن است برخی جاها علم فرضیه ثابت یا نتیجه ثابتی به دنبال نداشته باشد اما آن مقداری که امتحان و آزمایش شده و ما به آن رسیدهایم علم است. یکی از همین علمها علم سیاسی است. در مجلس خبرگان تلاش شد که ببینیم کدام سبک اداره کشور بهتر جواب میدهد اما نمیشود نصف آن سبک را بگیریم و نصف دیگر آن را رها کنیم. به عنوان مثال وقتی میگوییم کشور ما جمهوری اسلامی است باید به جمهور آن توجه داشته باشیم. ممکن است این جمهور اشتباه هم داشته باشد. امام این کار را کرد. وقتی که بنیصدر برای ریاست جمهوری رای آورد امام نوشتند که رای من رای ملت است. امام این امکان تجربه و این امکان وارد شدن به یک فضای جدید را برای مردم فراهم کرد و گرنه میگفت من این فرد را برای ریاست جمهوری لایق میدانم و بروید و به این شخص رای بدهید. امام این مرحله از رشد فرهنگی را برای مردم لازم میدانست. برای دیندار شدن مردم هم این موضوع لازم است چرا که در صدر اسلام هم مشورت وجود داشت. پیامبر اکرم(ص) در تصمیمات بسیار مهمی با مردم و حتی با زنان مشورت میکرد. هدف پیامبر اکرم(ص) این بود که مردم مشورت کردن را یاد بگیرند. بعد از اینکه پیامبر(ص) با آنها مشورت کرد مردم آمدند و با وی بیعت کردند. ما باید بدانیم که اینها ضرورت یک زندگی عادلانه بر روی کره زمین برای انسانهایی است که هبوط کردهاند. باید این موضوعات را به عنوان یک علم و دانش قبول کنیم. نمیشود نصف آن را قبول کرد و نصف آن را قبول نکرد. نمیتوان در سیستم جمهوری حکومت متمرکز داشت و نمیتوان در سیستم پادشاهی به رای جمهوریت احترام بگذاریم. باید این تفکر به تفکر مردمسالاری تبدیل شود.
حضور: البته صحیح است. امام خمینی می خواست ملت روی پای خودش بایستد و خودش درباره سرنوشت خودش تصمیم بگیرد و به همین دلیل فرمود " میزان رأی ملت است". حال به نظر شما ویژگیهای اصلی یک نماینده خوب از نظر امام خمینی چیست؟
جلودارزاده: نماینده خوب کسی است که منافع ملی را بر منافع شخصی و فردی ترجیح دهد. اینکه امام خمینی(ره) میفرمایند امثال شهید مدرس را انتخاب کنید، مدرس یک فرد مومن، متقی و تسلیم تقدیر الهی بوده که برای فرجام تصمیم بندگی خودش ترس نداشته و جسارت داشته است.
حضور: اگر خاطرهای از امام خمینی چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب دارید بیان کنید.
جلودارزاده: من خیلی امام را دوست داشتم. امام در واقع همه چیز بود. وقتی امام حرف میزد با اینکه فقط یک بار سخنرانیهای وی را میشنیدم اما هنوز جملات وی را حفظ هستم. خیلی وقتها از جملات امام استفاده میکنم. همه دیدارهای امام برای ما خاطره بود اما یک روز در جشنهای دهه فجر یک مسائلی را میدیدم که من آنها را قبول نداشتم. یک فرصتطلبیهایی در آن مراسم دیده میشد که از نظر من غیرخداپرستانه بود. برخی اوقات ناامید میشدم و با خودم میگفتم که من هم بروم. داشتم نماز میخواندم و با خودم فکر میکردم که آیا رفتن من کار درستی است که ناگهان با خانم اشراقی مواجه شدم و گفت امام این دستکشها را برای شما فرستاده است.
الان متوجه شدهام که زندگی سناریوهای بینهایتی است که در طول و عرض همدیگر قرار دارند و در طول همه این رویدادها این انسان است که به کمال میرسد و حتی با ارفاق امتحان و آزمایش میشود. من خودم این ارفاق را خیلی دوست دارم چرا که به انسان اجازه میدهد از جریان رسیدن به کمال حذف نشود. به نظرم ما نباید قضاوت کنیم، نباید انگی به کسی بزنیم و نباید کسی را حذف کنیم. فقط باید مواظب باشیم و بازی خودمان را خوب انجام دهیم. موقعیت شغلی شما مهم نیست، مهم نیست که شاه هستید یا گدا، مهم نیست یک کارگر، یک نماینده مجلس، رئیس مجلس یا یک کارمند معمولی هستید بلکه مهم این است که چقدر آدم خوبی هستید و نقش خودتان را چقدر خوب بازی میکنید. به عنوان مثال یک آبدارچی که به موقع چایی خودش را آماده میکند و به موقع چایی میآورد در واقع نقش خودش را خوب بازی میکند و وظیفهاش را به درستی انجام میدهد. ما باید بازی خودمان را درست انجام دهیم و نباید به بازی دیگران کاری داشته باشیم.
حضور: در پایان اگر صحبت خاصی در ذهن دارید که در طول مصاحبه به آنها اشاره نشد برای خوانندگان بیان کنید.
جلودارزاده: امام یک پدیده بود اما در عین حال یک انسان بود. خود امام یک روز از مردم عذرخواهی کرد و گفت که من باید زودتر این جام زهر را قبول میکردم. امام انسانی بود که خودش میخواست به خدا نزدیک شود به همین دلیل توانست اعتماد مردم ایران را جلب کند. خداوند نیز دلها را با وی همراه کرد. من آرزو میکنم که در کشور عزیزمان ایران دوباره آن همبستگی شکل بگیرد، آن عشقی که برای رضای خداوند و کسب ثواب در کشور جریان داشت دوباره جاری شود. متاسفانه امروزه هر جایی که میرویم فقط بحث پول، پول و پول است. اگر کسی بیاید و بگوید که من این کار را به خاطر کسب حقیقت انجام میدهم شما باور نمیکنید. شما فکر میکنید که این آدم یا نفوذی است یا مشکل خاصی دارد. آرزو میکنم بهشت بر روی همین زمین هم بوجود بیاید. اگر یک نفر خودش خوب شود و این کار را شروع کند کمکم این شرایط اتفاق میافتد. هر طور فکر کنید همانطور میشود. انسان مسئول فرشتههاست. اگر آدم آدم باشد همه کائنات خواسته وی را برآورده میکنند. یک روز یک چوپان و بچه یتیمی با گلههایش بالای کوه میرفت و دعا میکرد که همه چیز خوب باشد.
من معتقد هستم که ما قبله خودمان را گم کردهایم. ما باید در این دنیا زندگی کنیم و باید کار شایسته انجام دهیم. باید برای آباد کردن این زمین حرکت کنیم، البته نه این گونه که ما عمل کردهایم. به عنوان مثال ما آمدیم صنعت را توسعه دهیم اما آلودگی محیط زیست ایجاد کردیم. ما آمدیم نماینده مردم در مجلس باشیم رفتیم و جنگلهای طبیعی را به زمینهای مسکونی تبدیل کردیم و اقدام به ویلاسازی کردیم. خواستیم نماینده مردم باشیم اما موافقت اصولیهای بیمورد گرفتیم و وامهایی گرفتیم که پرداخت نشده است. اگر دولت بودیم به جای اینکه عدالت را رعایت کنیم گفتیم یا با ما هستید یا علیه ما هستید.
مخالفان خودمان را که میتوانستند عوامل رشد ما باشند حذف کردیم. اینها نشان میدهد که قبله گم شده است. دنیا را باید آباد کرد اما نباید آن را نابود کرد. پس نتیجه میگیریم ما دنیا را آباد نکردیم. باید عدالت اجتماعی بوجود بیاید اما ظلم و ستم اجتماعی بوجود آمد. طبقات فقیر مرتب بزرگتر و گستردهتر شدند اما سایر طبقات کم شدند. این نشان میدهد که ما درست کار نکردیم.
قبل از اینکه حضرت امام فوت کنند خوابی دیدم. خواب دیدم که به ما گفتند حضرت امام فوت کرده است. در آن موقع خیلی پریشان و گریان شدیم. پیاده راه افتادیم و رفتیم و به جایی رسیدیم که به ما گفتند امام را اینجا شستهاند. آن اوج پریشانی و استیصال من در خواب بود. در آن موقع دیدم که امام بر یک پرده سفید رنگ مانند پرده سینما ظاهر شدند و به ما گفتند که من نمردهام. کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند من را میبینند. بعد از چند ماه امام فوت کردند. در آن موقع ما از جوادیه تهران راه افتادیم و به تجریش رفتیم. با آن حال خراب از تجریش به صورت پیاده تا جماران راه رفتیم. وقتی به منزل امام رسیدیم تازه در منزل امام باز شده بود. بعد مرحوم توسلی آمد و گفت که امام را اینجا شستیم و غسل دادیم. ناگهان به یاد آن خواب افتادم که امام را آنجا شستند. هنگامی که به یاد جملات امام افتادم که در خواب فرمودند من نمردهام و کسانی که عمل صالح انجام دهند من را میبینند خیلی آرام شدم. باید ایمان داشته باشیم به کار شایسته و اینکه خالق این هستی خداوند است و به آخرتی که به سویش میرویم باید ایمان داشته باشیم. به سفری که روحمان خواهد داشت باید ایمان داشته باشیم و در این دنیا خوب کار کنیم. هیچ وقت دروغ گفتن کار شایستهای نیست. یک سیاستمدار اگر کار اشتباهی انجام داد نباید دروغ بگوید بلکه باید به مردم بگوید که اشتباه کرده است. انسان نباید دزدی کند. الان یک وزارتخانه اعلام میکند که گزارش خلافها را بدهید اما هیچ گزارشی نمیآید. وقتی گزارشی نمیآید بدین معناست که همه دارند با هم همپوشانی میکنند اما همه می گویند که اینجا رشوه گرفته میشود، ولی همه لاپوشانی میکنند و دروغ میگویند و به صورت شفاف کار نمیکنند. به نظر من این رویه باید عوض شود. ما باید انقلاب اخلاقی داشته باشیم. اگر کسی قبله خودش را گم کرده باشد و قبلهاش این باشد که برود و یک پست بگیرد و در مجلس مسئول شود و به صورت مرتب با وی مصاحبه کنند اینها قبله نیست و به نظر من اینها پشت به قبله هست. باید توجه داشته باشیم که ما بر خلاف جهت قبله چه چیزهایی میسازیم. کسی که قبله را گم میکند آن طرف دیگر را نگاه میکند. به دنیایی که آخرش پوسیدگی و لجن است نگاه میکند. اگر انسان یک روز خودش را شستشو ندهد قابل تحمل نیست. این برای ما یک درس است که میگویند در طول روز چند بار وضو بگیریم. هدف وضو این است که اگر ما در هر لحظه پاک نشویم چه می شود.
منبع: حضور، ش 96، ص 144.
.
انتهای پیام /*