تربیت کودکان و جوانان از دیدگاه حضرت امام

 نوشته: منیره کردلو

تاکنون مکاتب مختلف روانشناسی پیرامون "عوامل موثر در رشد" سخن رانده اند؛ مکاتبی چون مکتب فروید، را جرز، آدلر، اریک فرام، الیس، برن، گلاسر و ... هرکدام زاویه ای از انسان را موردنظر قرار داده و از آنجایی که این مکاتب به منبع وحی اتصال ندارند، نمی توانند به همه ابعاد آدمی توجه داشته باشند فلذا هر کدام با دید محدود خود با شناخت انسان پرداخته اند.

اما حضرت امام(ره) بدلیل اینکه 1 ـ معارف را از سر منبع وحی "قرآن" و سخنان معصومین فرا گرفته و خود نیز فقیه و مجتهد در دین بودند 2 ـ خود معلمی بودند که سالیان سال به امر تربیت شاگردان و شخصیت های بزرگواری چون شهید مطهری و حضرت آیت الله خامنه ای و ...  پرداخته اند و اصول اسلامی را در مقام عمل بکار برده اند 3 ـ و نیز ایشان یک جامعه شناس و سیاستمدار به معنی واقعی کلمه هستند، مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه و دین را می شناسند. لذا راهبردهایشان تنها جنبه تئوریک ندارد و از جنبه صرفاً علمی برخوردار نیست بلکه زمانی که در مقام عمل عرضه می شود، در سیطره قوانین شرع و عقل می باشد[1]

در این تحقیق ابتدائاً بر آن هستیم که دیدگاه حضرت امام(ره) را پیرامون "عوامل موثر در رشد" را مورد بررسی قرار دهیم. از بیانات ایشان اینطور برمی آید که چهار عامل در رشد آدمی مؤثرند که عبارتند از: 1 ـ محیط 2 ـ وراثت 3 ـ فطرت 4 ـ اراده (خود فرد)

1 ـ و اما محیط شامل عواملی همچون: تأثیر دین، فرهنگ، خانواده، مدرسه، رسانه ها، حکومت

"شما می توانید که جوانها را تربیت کنید به یک تربیتی که تقوی در آن باشد" [2]

حضرت امام خمینی(ره)

"بچه های کوچک که در دست معلمین ... است لایق این هستند که یک انسان به تمام معنی بشوند و لایق این هستند که یک شیطان بشوند، یک حیوان بشوند، تربیت است که این طفل را به راه انسانیت وا می دارد یا به راه حیوانیت" [3]

در باب تأثیر فرهنگ می فرمایند:

"وقتی فرهنگ فاسد شد جوانهای ما که زیر بنای تأسیس همه چیز هستند، از دست ما می روند."[4] اما م(ره)

"به آنها حالی کنید که شما خودتان مفاخر داشتید، خودتان فرهنگ دارید، خودتان همه چیز دارید"[5]            امام(ره)

در خصوص اثر دین بر جوان می فرمایند:

"این جوانها را خدای تبارک و تعالی توفیق داد از آنجا درآمدند به سنگرها رفتند."[6]

"و نکتۀ دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم، این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماء متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید."[7]

"اگر نبودند اینها (روحانیت) این جوانهایی که از دست ما گرفته بودند، از دست اسلام گرفته بودند و در مراکز فحشاء برده بودند ... [8]

خانواده بعنوان یک نهاد (هر چند کوچک) نقش بسزایی در سازندگی شخصیت فرد، ایفا می کند.

حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص می فرمایند:

"این خانه کوچک فاطمه "سلام الله علیها" و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع تمام حق تعالی را تجلی دادند."[9]

"دامن مادر بزرگترین مدرسه ای است که بچه در آن تربیت می شود آنچه که بچه از مادر می شنود غیر از آن چیزی است که از معلم می شنود"[10]

"خانه های شما باید خانه تربیت اولاد باشد، منزل علماست منزل شما و منزل تربیت دینی، منزل تربیت علمی، تهذیب اخلاق باشد، توجه به سرنوشت اینها در عهده پدران است و در عهده مادرها، مادرها بیشتر مسؤول هستند و مادرها اشرف هستند، شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است"[11]

"شغل بچه داری، شریفترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه"[12]

"اول مدرسه ای که بچه دارد، دامن مادر است، مادر خوب، بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف است، بچه از همان توی دامن مادر منحرف بیرون می آید. و چون بچه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهایی که دارند خلاصه می شود در مادرها و همه چیز را مادر می بینند حرف مادر، خلق مادر، عمل مادر، در بچه اثر دارد.».[13]

"بانوان باید معلم باشد برای فرزندان خود، در دامن خود مثل استادان مثل معلمان تربیت کنند. پدران باید معلم باشند از برای فرزندان خود، خانواده شما باید مدرسه باشد ... "[14]

ایشان برای محیط های آموزشی "از کودکستان ها تا دانشگاه اهمیت ویژه ای قائلند لذا می فرمایند:

" ... شما می دانید که این بچه های کوچک که در دبستان هستند و بعد از او در جاهای دیگری مثل دبیرستان و بعد هم منتهی می شوند به دانشگاهها، همینها سرمایه این کشور هستند، یعنی سرمایه علمی و سازندگی علمی این کشور هستند .... اینها از اول که وارد در کودکستان می شوند اماناتی هستند الهی به دست آنهائی که در کودکستان آنها را تعلیم می دهند و همین امانات از آنجا منتقل می شوند به جاهای دیگر."[15]

" ... فرهنگی ها یک مسأله بسیار بزرگی در گردنشان هست و او تربیت است، تربیت جوانهاست تربیت بچه هاست. این تربیت بچه ها اگر تحقق درست پیدا بکند که این بچه های کوچکی که تحت تربیت معلمین هستند خوب تربیت بشوند، مملکت ما بعدها نجات پیدا می کند."[16]

ایشان در خصوص نحوۀ تربیت در مدارس می فرمایند:

"شما اگر بتوانید، این بچه ها را تربیت کنید. بطوری که از اول بار بیایند به اینکه خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید و این بچه ها زود قبول می کنند امر را، اگر عبودیت خدا را به اینها و تربیت الهی را و آنکه هر چه هست از اوست به اینها القاء کنید و آنها بپذیرند، خدمت کردید به این جامعه." [17]

بنا بر فرمایشات ایشان در مدارس، باید تربیت، تربیت مذهبی و سوق دادن کودک به سمت و جهت الهی باشد از آنجائی که رسانه ها اعم از مطبوعات و تلویزیون و رادیو و ... نقش بسزائی در تربیت نسل نو دارند لذا حضرت امام با عنایت به اهمیت مسئله می فرمایند.

" ... اگر مطبوعات اصلاح بشود، رسانه های گروهی اصلاح بشود، یک جامعه اصلاح می شود. اگر مطبوعات جوانها را نکشاند بطرف فحشاء و ببرد طرف صراط مستقیم مراکز فحشاء هم برچیده می شود."[18]

" .... مطبوعات که باید خدمت بکنند به این ملت و باید همان را پیش بگیرند که ملت داشته است و بواسطه همان پیروز شده است."[19]

" .... باید مطالب نشریات رو به انتقاد سالم و مصلحت اندیشی و هدایت باشد."[20]

" .... آنچه در خبرگزاریها مهم است کیفیت آن است ... "[21]

" .... از تمام دستگاههای تبلیغاتی اَلان، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است."[22]

" .... باید تبلیغات فرهنگی ما خصوصاً در رادیو و تلویزیون بیشتر باشد ... "[23]

در زمینه نقش حکومت و تأثیر آن در تربیت نسل جدید می فرمایند:

" .... حکومت اسلامی اگر آمد، این مفسده ها را از بین برمی دارد. نمی گذارد جوانهای ما فاسد بشوند نمی گذارد این فرهنگ عقب نگه داشته بشود ... "[24]

2 ـ وراثت:

شامل انتخاب همه، زمان تلقیح، دوران بارداری، زمان تولد، دوران شیردهی از دیدگاه امام(ره) یکی دیگر از عوامل رشد، عامل وراثت است قبل اینکه نطفه انعقاد یابد بخشی از تربیت حاصل است و آن اینکه والدین، چه کسانی باشند؟

" .... (اسلام) قبل از اینکه شما ازدواج کنید، دستور دارد چه زنی را انتخاب کن، چه مردی را انتخاب کن، چرا این ها را دستور دارند؟ برای اینکه همانطوری که یک زارع، یک دهقان وقتی که می خواهد یک مزرعه ای را بسازد، اول نظر می کند که زمین چه جور تخمی است، یک زمین صالح انتخاب می کنی، آن تخمی را که می خواهد بکارد چه جور تخمی است، یک تخم گندم صالحی انتخاب می کند، چی لازم دارد برای تربیت تمام اینها را در نظر دارد تا اینکه این مزرعه را آباد کند ... اسلام در انسان این نظر را داشته است که آن زوجی که انتخاب می شود. چه جور باشد تا از این زوج انسان صحیح پیدا بشود، آن زنی که انتخاب می کنی چه جور زنی باشد ... "[25]

حدیث نبوی نیز می فرماید:

"انظر فی ای شی تضع ولدک فان الغرق دساس" [26]

امام صادق(ع) می فرمایند:

"ازخاندان صالح همسر بگیرید که نطفه اثر (پنهانی) دارد."[27]

علی(ع) می فرمایند:

"سجایای اخلاق دلیل پاکی وراثت و فضیلت خانوادگی است."[28]

نقل است که محمد حنفیه، فرزند علی بن ابیطالب(ع) در جنگ جمل علمدار لشگر بود، علی(ع) به او فرمان حمله داد، محمد حنفیه حمله کرد، ولی دشمن با ضربات نیزه و تیر جلو علمدار را گرفت، محمد از پیشروی بازماند. حضرت خود را به او رساند و فرمود از ضربات دشمن نترس حمله کن! قدری پیش رفت ولی باز متوقف شد حضرت از ضعف فرزندش سخت آزرده خاطر شد نزدیک آمد، با قبضۀ شمشیر به دوشش کشید و فرمود این ضعف و ترس را از مادرت ارث برده ای یعنی من که پدر تو هستم ترسی ندارم اگر مادر شریف تو فضیلتی چون صدیقه اطهر می داشتی نمی ترسیدی این ترس را از مادر ضعیف خود ارث برده ای [29]

حضرت امام(س) همچنین در مورد مسئله تلقیح می فرمایند:

"اسلام در انسان این نظر را داشته ... روی چه ادبی این ازدواج باید باشد، بعد هم در چه حالی باید تلقیح بشود و چه ادبی دارد."[30]

علم ثابت کرده که بسیاری از عقب ماندگیهای ذهنی و جسمی ناشی از مسائل تلقیح است، عوامل نظیر عامل RH خون، بیماریهای سرخچه و سفلیس ماد ر، استعمال مواد مخدر و دخانیات، هیجانات مادر، مسمومیت ها و ... که از عوامل شناخته شده مؤثر از عقب ماندگیها است بسیاری از عوامل عقب ماندگی تاکنون شناخته شده است[31] در اینجا باید مدعی شد اسلام به بسیاری از عوامل مؤثر در عقب ماندگی ها اشاره کرده است مثلاً خوردن برخی از مواد غذایی را قبل یا بعد از تلقیح نهی کرده.

پیغمبر اکرم(ص) به علی(ع) فرموده اند.

عروس را در هفته اول از لبنیات و سرکه و ترشی و گشنز منع کن[32]

علی(ع) عرضه داشتند، چرا از این چهار چیز او را جلوگیرم، فرمودند زیرا چشم به این چهار چیز باز شود و با انعقاد نطفه در زمانهای خاصی را نهی فرموده و زمان معینی را توصیه نموده است فی المثل انعقاد نطفه در روز جمعه موجبات دانا شدن طفل و نیز روز دوشنبه مسببات حافظ قرآن شدن جنین را فراهم می سازد و بالعکس تشکیل نطفه در نیمه شعبان موجب زشت رو شدن نوزاد می شود.[33]

علاوه بر آن آداب دیگری در خصوص مکان انعقاد نطفه و ... مورد تاکید قرار گرفته که در کتاب مکارم الاخلاق و حلیة المتقین و سایر کتب به آن اشاره شده.

" ... اسلام این نظر را داشته که .... در ایام حمل چه ادبهائی است بعد هم در ایام شیر دادن چه ادبهائی است همه اینها برای این است که این مکتب های توحیدی که بالاترینش اسلام است آمده اند برای اینکه انسان درست بکنند.

علی(ع) فرمودند: برای زن آبستن در و غذائی بهتر از خرمای تازه نیست، خدای متعال به مریم فرمود: درخت خرما را به جانب خود تکان ده، خرمای تازه برایت بریزد، بخور و بنوش و چشم روشن دار.

در مکتب اسلام به زن باردار اهمیت ویژه ای قائل است و از حقوق خاصی او را برخوردار کرد. فی المثل از وظایف مرد است که در دوران حمل، شرایط آرامش روانی زن را فراهم سازد.

در امر تغذیه زن باردار نیز سفارشات زیادی شده مثلا خوردن خرما، به، سیب، خربزه، کندر و ... توصیه شد. در مورد ایام شیردهی قرآن می فرماید:

"و مادران بایستی دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند، آن کس خواهد فرزند را شیر تمام دهد و بعهده صاحب فرزند (یعنی پدر) است که خوراک و لباس مادر را بحد متعارف بدهد هیچکس را تکلیف جز به اندازه طاقت نکنند نه باید مادر در نگهداری فرزند به زیان و زحمت افتد و نه پدر بیش از متعارف برای کودک متضرر شود.» [34]

3 ـ فطرت:

سومین عامل که از عوامل رشد آدمی است عامل فطرت است که متأسفانه بسیاری از روانشناسان از آن غافل بوده اند، اگر فطریات آدمی را بشناسیم تربیت، راحت تر صورت می ‍گیرد.

حضرت امام(ره) می فرمایند:

"اگر چنانچه این اطفال را از اول یک نحو تربیت بکنند که در آن انحراف نباشد، تربیتهای مناسب با انسان باشد، مناسب با فطرت پاک انسانها باشد، از آن اول وقتی که معلمین دبستان و کودکستان، بعد بالاتر، اینجا هم همان تربیت به صراط مستقیم باشد و آنها را به آن راهی که فطرتشان اقضا دارد هدایت کنند معلمین، از باب اینکه اینها جوان هستند و اول بچه بودن و حالا جوان دیگری شدند و در آنجا اگر باز تعلیم و تربیت یک تربیت انسانی باشد با همان حال که پذیرش هر تربیت در نو سالها و میانسالها خیلی زود انجام می گیرد، وارد می شوند به مراتب بعد آنجا هم اگر چنانچه تربیت یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت ودیعه گذاشته از خداست، "فطرت الله التی فطرالناس علیها" آنطور باشد در دانشگاه هم همانجور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده می شود بالمال، یک کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله تربیت می کنند و کشور را به جلو می برند ... "[35]

و در جای دیگر می فرمایند:

" .... جوانها از ابتدا خوبند، مربیها ضایع می کنند انسان را، والا اول بچه که متولد می شود (کل مولد یولد علی الفطره) به فطرت انسانیت و به فطرت خوب تولد پیدا می کند، بعدش مربیها هستند که این را می کشانند به فساد."[36]

در این سخن امام اقیانوسی از معرفت نهان است که بر محققین اسلامی است به شناسائی افکار بلند و رسایی امام خوبان بپردازند.

4 ـ خود فرد (اراده):

آنچه که متأسفانه انسان شناسان و نیز روانشناسان از آن غافل اند نقش اراده در سازندگی شخصیت است، درست است عوامل نظیر وراثت و محیط در انسان اثر می گذارد، اما از نقش اراده آدم نباید غفلت کرد، چه بسا افرادی که در محیط آلوده و با والدینی غیر متشرع روبرو بوده اند اما به جهت اینکه اراده کرده اند توانسته اند تحولی بنیادی در خویش بوجود آوردند از دیدگاه امام، آدمی می تواند تمام حصارهای محیط و وراثت را از دست و پای خود باز کند و تحولی عمیق در خود ایجاد نماید، حضرت امام به نقش اراده با تعابیری همچون تهذیب نفس، جهاد با نفس، مبارزه با نفس، اشاره می نمایند.

ایشان می فرمایند:

" .... الان جوان هستید و قوای جوانی را الحمدلله دارید و مبتلای به سستیهای پیری نشدید زود می توانید خودتان را اصلاح کنید ... "[37]

" ... جوانان ننشینند که گرد پیری سر و روی آنان را سفید کند " ... شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید تا نیروی و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتبهات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور بسازید ... "[38]

حضرت امام(ره) سرنخ های تعلیم و تربیت کودک و جوان را با دید پیامبر گونه اش اینگونه ترسیم می نمایند:

الف ـ بزرگ شدن طفل در دامن مادر:

" ... بچه ها از اول که در دامن مادر نباشد عقده پیدا می کنند و اکثر مفاسد از این عقده هائی است که بچه ها پیدا می کنند ... "[39]

" ... نقشه این بود که این قشر مؤثر که از دامن آنها زنان و مردان مؤثر تربیت می شود، طوری کنند که اطفال خودشان را از دامن های خودشان برانند و در جاهای دیگری که اطفال در آنجا جمع می شوند، انباشته کنند که شما را از مهر مادری و آنها را از سرپرستی مادرانشان جدا کنند که نتوانند این افرادی که باید در دامن های شما تربیت بشوند، از شما جدا بشوند ... "[40]

ب ـ تربیت دینی و مذهبی کودک و جوان:

" ... شما اگر بتوانید این بچه ها را تربیت کنید بطوری که از اول بار بیایند به اینکه خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید و ین بچه ها زود قبول می کنند امر را، اگر عبودیت خدا را به اینها و تربیت الهی را و آنکه هر چه هست از اوست به اینها القاء کنید و آنها بپذیرند، خدمت کردید به این جامعه، بعدها دسترنجهای شما ارزشمند خواهندشد و اگر خدای نخواسته برخلاف میل باشد، به این امانت خدای نخواسته هر کس کرده باشد، خیانت کرده است و این غیر از همه خیانتهاست، خیانت به انسان است، خیانت به اسلام است، خیانت به عبودیت الله است ... " [41]

" ... توجه کنید که کودکها را، جوانها را به تعلیمات اسلامی و تربیت های اسلامی تربیت کنید ... "[42]

" ... شما می توانید که جوانها را تربیت کنید به یک تربیتی که تقوی در آن باشد ... "[43]

ج ـ نقش بازی در رشد کودکان ـ نقش اوقات فراغت جوان

حضرت امام بعد از اینکه توصیفی از زندگانی امیر مؤمنان دارند اشاره ای به بازی آن حضرت با کودکان دارد.

" ... در یک جائی رفتند و بچه ها وقتی که رفتند گریه می کردند و ایشان وارد شده بود به آنها غذا داد تلطیف کرد و اینها، بعدش شروع کردند یک صدای شتر که بچه ها را بخندانند، گفتند "من وقتی آمدم این بچه ها گریه می کردند دلم می خواهد حالا که می روم بخندند بچه ها ... "[44]

رفتار و منش حضرت امام(ره) همگی الگوی برای مسلمین است امام با کهولت سن و همه مشغلات با نوه های خود بازی می کردند. یکی از ساکنان منزل امام حضرت می فرمایند، یکبار دنبال علی می گشتم (علی نوه امام) اما هر چه گشتم او را پیدا نکردم، احساس کردم که به اطاق حضرت امام رفته وقتی در زدم دیدم حضرت امام در یک طرف اطاق ایستاده و توپ را به علی قل می دهد.[45]

یکی از برادران فیلمبردار می گوید. برای فیلمبرداری به نزد امام رفته بودم و پسر کوچکم را هم برده بودم من مشغول فیلمبرداری شدم و پسرم هم بازی می کرد دیدم خیلی سر و صدا می کند با عصبانیت به او گفتم مگر قرار نبود سر و صدا نکنی امام مریض است. امام که حرفهای مرا شنید به آرامی گفت: "به بچه کاری نداشته باش، بچه ها آرامش قلب من هستند.[46]

در باب اوقات فراغت حضرت امام جوانان را به ورزش توصیه نموده اند منجمله در سفارشهای شانزده گانه تشویق به ورزش نموده اند.

د ـ تاثیرپذیری جوان

" ... جوانها زود متأثر از امور می شوند، جوانها یک نهال نورس هستند که این نهال نورس زود آسیب می بیند و زود هم تربیت می شود ...."[47]

" ... جوانان دانشگاهی ما گول این قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرفهای زرق و برقدار آنها گول نخورند تحت تأثیر حرفهای به ظاهر صحیح و در واقع توطئه گر واقع نشوند ... "[48]

هـ ـ تحول در جوان

" ... این جوانهای شما که آنها می خواستند بکشندشان به مراکز فساد ... از خود بیخود کنند تا حکومت کنند، این جوانها را خدای تبارک و تعالی توفیق داد از آنجا درآمدند به سنگرها رفتند"[49]

و ـ تند روی در جوان:

" ... جوان یک طرز فکری دارد که پیرها آن طرز فکر را ندارند و شما در بین خودتان هم جوانها هستند و هم پیرها هستند شما در این طور امور اگر یک وقت دیدید که یک جوانی بواسطه تندی که دارد و در عین حالی که سالم است لکن خوب یک تندیهایی در جوانها هست یک وقت دیدید که مقاله ای نوشته است و این مقاله موجب آزرده گی یک جمعی می شود ...  باید کوشش کنید که کم بشود."[50]

ز ـ دستیابی جوان به مبارزه علمی ـ هنری

" ... من در اینجا به جوانهای عزیز کشورمان به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گلهای معطر و نو شکُفته جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید، و من به همه مسئولین و دست اندرکاران سفارش می کنم به هر شکل ممکن وسایل ارتقاء اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید و روح استقلال و خود کفائی را در آنان زنده نگه دارید ... "[51]

" .... باید شما از حالا که جوان هستید تحکیم کنید مبانی علمی را، مبانی فقهی را و آنوقت در آخر، در آخر ایام این چیزهایی که تحکیم شده است، آنوقت شاخ و برگهایش ـ آنوقت ثمره بدهد - ... "[52]

" ... امید است طبقه جوان که به سردی ها و سستیهای ایام پیری نرسیده اند با هر وسیله ای که بتوانید ملت ها را بیدار کنند با شعر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است حتی در اجتماعات خصوصی از این وظیفه غفلت نکنند ... "[53]

ح ـ پیوند جوان با روحانی

" ... و نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماء متعهد اسلام استفاده کنید هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز از هدایت و همکاری آنها ندانید ... "[54]

ط ـ توطئه برای به فساد کشاندن جوان:

" ... این یک برنامه بوده است که برای اینکه وقتی یک جوانی هروئینی بشود دیگر همه چیزش را از دست می دهد. یک قوه فعاله است. این قوه فعاله وقتی که مبتلای به هروئین بشود، .. این دیگر نمی تواند که قیام کند و کار انجام بدهد ... "54

" ... این قشر جوان که باید از او کار برآید و از او امید هست و می تواند برای کشور خودش خدمت بکند، اینها را از آنجایی که مرکز خدمت است می کشاندند به مراکز فحشا تا اینها را یک موجود مهمل بار بیاورند ... "[55]

در حال حاضر که کشور ما در معرض تهاجم فرهنگی بیگانگان است، جوانان با ابزارهای گوناگون در تیررس دشمن هستند، اگر زمانی مواد مخدر مانند خوره ای بر جسم و جان جوانان افتاده بود هم اکنون وجود فیلم های ویدئوی (غیر مجاز) جوانان را تهدید می کند.

ی ـ سیاست و جوان:

" ... باید بگوئیم که این کودک های کوچک یا این بچه هائی که به سن بلوغ نرسیده اند یا کم سن هستند، اینها سهمشان بیشتر است برای اینکه این کودکان عزیز با ضعف بنیه ای که دارند و با اینکه کوچک هستند، ضعیف هستند، معذالک در این نهضت ها شرکت کرده اند در این نهضت پا به پای بزرگسالان، در این نهضت شرکت کرده اند ... "[56]

" ... ما هم که مأموریم این جوانهائی را که دست ما هستند و با آنها رابطه داریم اینها را باید تربیت اسلامی، تربیت دینی و متوجه مسائل روز کنیم. جوری باشد که از اول این بچه ها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند که باید چه بکنند در آتیه ... "[57]

" ... این نهضت و این پیشروی و این پیروزی، مرهون این طبقه جوان ایران، آن هم جوان جوان درجه سه، طبقه جوان محروم، آنها این مسئله را پیش بردند، این نهضت را پیش بردند و ما باید از آنها تشکر کنیم ... " [58]

بر دست اندرکاران تعلیم و تربیت که در سطح مدارس از ابتدائی تا دانشگاهها تدابیری بیاندیشند تا بنابر فرمودۀ امام فرد از همان ابتدا متوجه مسائل سیاسی روز باشد، ایجاد واحد درسی به نام تحلیل مسائل سیاسی و نیز آموزش سیاسی معلمین و مربیان به عنوان یک پیشنهاد عملی، توصیه می شود.

ن ـ شهادت طلبی جوانان:

" ... جوانهای ما الان پیش من می آیند بعضی از آنها و می گویند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم، این رمز پیروزی بود ... " [59]

" ... جوانهای ما شهادت را سعادت می دانند، این رمز پیروزی است، آنها که مادی هستند و ما دیگر، آنها هرگز شهادت را نمی خواهند ولی جوانان ما شهادت را سعادت خودشان می دانند ... " [60]

ک ـ جوان و نیروی نظامی

" ... یک مملکتی بعد از یک چند سالی بشود یک فرض کنید 20 میلیون جوان که دارد، بیست میلیون تفنگدار داشته باشند ... " [61]

گ ـ بیان علاقه نسبت به جوانان

به طرز صحبت امام با جوانان توجه کنید:

" ... من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گل های معطر و نو شکُفته جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین خود را بدانند ... " [62]

" ... و نکته دیگری که در نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم، این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماء متعهد اسلام استفاده کنید ... " [63]

"سئوال: نام شما بر زبان جوانان ایران است چگونه می خواهید این محبوبیت عجیب را تشخیص بدهید؟ جواب: آنها تشخیص دادند که ما همان مطالبی را تعقیب می کنیم که در نهاد آنها و آرزوی دیرینه آنهاست و ما را خدمتگزار خود می دانند، از این جهت به ما علاقه دارند کما اینکه من به آنها علاقه دارم." [64]

ل ـ فرهنگ و جوان

"فرهنگ مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی های ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوانهایی که تربیت می شوند به این تربیب فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد می کنند، فرهنگ استعماری جوان استعماری، تحویل مملکت می دهد، فرهنگی که بانقشه دیگران درست می شود. اگر فرهنگ، فرهنگ صحیح باشد جوانهای ما صحیح بار می آیند ...." [65]

"مبادا اساتید و معلمین که به وسیله معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیده اند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجی ها بت بسازند و روحیه پیروی و تقلید و گدا صفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. و به جای این که گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند ... " [66]

 

منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 397.

منابع و پانویسها:


[1] . خلاصه مقاله سمپوزیوم جایگاه تربیت نوجوان و جوان در آموزش و پرورش مقاله ای از دکتر سید احمد واعظی – سید کمال واعظی – آبان 71

[2] . جزوه تربیت کودکان و جوانان با همکاری موسسه نشر و دانشگاه تربیت معلم صفحه 12 پاراگراف 3

[3] . همان صفحه 4 / صفحه 63 / صفحه 9 / صفحه 46 و صفحه 65

[4] . همان صفحه 4 / صفحه 63 / صفحه 9 / صفحه 46 و صفحه 65

[5] . همان صفحه 4 / صفحه 63 / صفحه 9 / صفحه 46 و صفحه 65

[6] . همان صفحه 4 / صفحه 63 / صفحه 9 / صفحه 46 و صفحه 65

[7] . همان صفحه 4 / صفحه 63 / صفحه 9 / صفحه 46 و صفحه 65

[8] . جزوه خانواده و دیگر عوامل محیطی در تربیت با همکاری موسسه نشر و دانشگاه تربیت معلم صفحه 1724

[9] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[10] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[11] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[12] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[13] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[14] . همان صفحه 1603 / صفحه 1606 / صفحه 1613 / صفحه 1617  / صفحه 1617 / صفحه 1618

[15] . جزوه تربیت کودکان صفحه 5

[16] . صفحه 5 / صفحه 4

[17] . صفحه 5 / صفحه 4

[18] . جزوه نقش خانواده و دیگر عوامل محیطی در تربیت صفحه 1827

[19] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[20] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[21] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[22] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[23] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[24] . همان صفحه 1824 / صفحه 1823 / صفحه 1808 / صفحه 1812  / صفحه 1851

[25] . جزوه تربیت کودک و جوان صفحه 6

[26] . حدیث تربیت کودک از سخنان چهارده معصوم جلد 1 گردآوری پیام آزادی

[27] . حلیة المتقین فصل 2 صفحه 63

[28] . حدیث تربیت کودک

[29] . حلیة المتقین فصل 2 صفحه 63

[30] . جزوه تربیت کودک و جوان

[31] . کتاب عقب مانده ذهنی ترجمه فرهاد و ماهر انتشارات آستان قدس

[32] . کتاب مکارم الاخلاق صفحه 69

[33] . حلیة المتقین صفحه 65

[34] . قرآن کریم سوره بقره آیه 223

[35] . جزوه تربیت کودک صفحه 25

[36] . همان صفحه 18 / صفحه 43 / صفحه 32

[37] . همان صفحه 18 / صفحه 43 / صفحه 32

[38] . همان صفحه 18 / صفحه 43 / صفحه 32

[39] . جزوه تربیت کودک و جوان صفحه 7

[40] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[41] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[42] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[43] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[44] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[45] . همان صفحه 3 / صفحه 4 / صفحه 2 / صفحه 12 / صفحه 8

[46] . کتاب امام و بچه ها به کوشش حمید گروگان

[47] . همان صفحه

[48] . جزوه تربیت کودک و جوان صفحه 18

[49] . همان صفحه 28

[50] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[51] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[52] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[53] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[54] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[55] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[56] . همان / ص 45، 64، 45، 24، 35 /

[57] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[58] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[59] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[60] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[61] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[62] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[63] . همان / ص 38، 31، 28، 27، 26، 45 /

[64] . سیمای جوان در کلام امام بخش 3 ابوالقاسم علیزاده حسن آبادی

[65] . همان صفحه 86 / صفحه 111

[66] . همان صفحه 86 / صفحه 111

. انتهای پیام /*