امام خمینی(س) از دیدگاه خاورشناسان روسی

دکتر سفر علی سلیمانی 

استاد دانشگاه فرهنگ و هنر تاجیکستان 

خلاصه مقاله 

‏امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی موضوع تحقیق خاورشناسان روس قرار گرفته است. محققان روسی بر این عقیده اند که انقلاب اسلامی ایران یک رویداد تاریخی و بین المللی بود. آنان همچنین نقش امام خمینی(س) را در انقلاب حایز اهمیت می دانند. وقایع و رویدادهای انقلاب در شهر قم و نقش حضرت امام(س) در آن از نظر محققان روس دور نمانده است، به گونه ای که وقایع و رخدادهای انقلاب اسلامی را روز به روز در رساله ای منعکس کرده اند. ‏

‏محققان روسی به اهمیت نقش دین اسلام و روحانیت در کنار نقش حضرت امام(س) در بروز انقلاب اسلامی اشاره نموده اند. فرهنگ، روحانیت و ادبیات در ایران از جمله مسایلی است که توسط محققان روسی به منظور معرفی حضرت امام(س) و انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است، آنان به بررسی لیاقتها شخصیت، افکار و آثار حضرت امام(س) پرداخته اند و به طور کلی ایران محور بحث خاورشناسی در شوروی سابق – در اواخر دهۀ 60 - بوده است. روند افکار علمی در سالهای دهۀ 70 از جمله مقوله هایی است که در دو بخش توسط پژوهشگران روس طبقه بندی شده است. ‏

‏1 - بررسی مسایل ایران از دیدگاه غرب‏

‏2 - بررسی ویژگی های انقلاب اسلامی ایران به طور منطقی و واقعی‏

‏پیروزی انقلاب اسلامی ایران جامعۀ جهانی را به جنبش آورد. امام راهی روشن و نمایان در مسائل اجتماعی و فرهنگی جهان گشود و با رهبری انقلاب اسلامی، کشور ایران را به جهانیان شناساند. امام خمینی و انقلاب اسلامی، توجه خاورشناسان را به خود جلب کرد و این دو عامل، موضوع تحقیق خاورشناسان روس قرار گرفت. تصور انقلاب بدون امام و امام بدون انقلاب غیرممکن به نظر می رسد. ‏

‏انقلاب اسلامی ایران یک رویداد تاریخی و بین المللی بود. علی اُف در مقالۀ "ایران در سالهای 60 و 70" می نویسد: ‏

‏«... این انقلاب، رژیم شاهنشاهی امریکایی را در ایران متلاشی نمود و یک دگرگونی قابل ملاحظه در نیروهای خاور نزدیک و میانه به وجود آورد و ضربه ای مهلک بر پیکرۀ استراتژی سیاسی و اقتصادی ایالات متحده امریکا وارد نمود و ارتش نیم میلیونی مسلح رژیم شاه و ساواک مخوف او و حمایت رژیم امریکا نتوانست مانع پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی ایران شود.»‏

‏توجه خاورشناسان روسی بیشتر به نقش امام راحل در پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. در مقاله آمده است که: ‏

‏«آیة الله خمینی و همفکران او نظر خویش را پیرامون جمهوری اسلامی به همه پرسی گذاردند. در رفراندوم سی ام  و سی و یکم ماه مارس 1978، قریب به اتفاق مردم ایران به «جمهوری اسلامی» پاسخ آری دادند. آنها خواهان از بین رفتن نابرابریهای اجتماعی و تحقق تقسیم عادلانه ثروت ملی در کشور بودند. ضمناً نمایندگان جنبشهای سیاسی رهنمون شدند تامبارزه را برای تحقق چنین طرز فکری در خصوص انقلاب اسلامی به مورد اجرا گذارند. بدون شک، مردم از جمله جوانان دانشجو، کارگران و روشنفکران که برای پیروزی انقلاب اسلامی جان خود را نثار کردند مبارزه را برای حل مسائل به نفع اکثریت و به خاطر رشد و تعالی جامعۀ ایران رها نخواهند کرد". ‏‎[1]‎

‏ این محقق روسی، نقش امام در پیروزی انقلاب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تأکید می کند: ‏

‏"... به هر حال حکومت شاهنشاهی کوشید تا تعدادی از نمایندگان گروههای مخالف و چهره های شناخته شدۀ روحانیت را برای همکاری با خود دعوت کند، اما چنین کوششی به شکست انجامید". ‏‎[2]‎‏ ‏

‏او اضافه می کند: ‏

‏«دعوتهایی که در ماه اوت 1978 از جانب پیشوای مشهور مذهبی - سیاسی آیةالله روح الله خمینی - ‏‎[[page 231]]‎‏که آن زمان درنجف می زیست - به عمل آمد، به تظاهرات و شعارهای مردم علیه رژیم پهلوی تبدیل شد.»‏‎[3]‎‏ ‏

‏وقایع  و رویدادهای انقلابی در شهر قم و نقش امام در آن از نظر محققان روس دور نمانده است. علی اُف در این زمینه می نویسد: ‏

‏«... یکی از پیشگامان روحانیت، خمینی مجتهد، از رژیم شاه انتقاد کرد و آن را رژیمی ضد دموکراسی اعلام کرد. او پایمال نمودن حقوق مردم توسط رژیم را آشکار نمود و در چهارم ژوئن 1963 به علت مقابلۀ علنی علیه شاه، زندانی شد و چنین اقدامی از طرف شاه به تظاهرات گستردۀ مردم علیه رژیم انجامید.»‏‎[4]‎‏ ‏

‏رساله آگایوف با عنوان " ایران: تولد انقلاب " پژوهشی است در مسائل انقلاب اسلامی و نقش حضرت امام(ره) در پیروزی آن. این رساله یک گاهشمار انقلاب به زبان روسی به شمار می رود و وقایع انقلاب اسلامی را روز به روز به تصویر می کشد. ‏

‏او ضمن اشاره به تشریف فرمایی حضرت امام(ره) به ایران، احساسات مردم انقلابی را تشریح نموده و می نویسد: ‏

‏«زمانی که دربهشت زهرا(س) آن سخنرانی تاریخی را به اتمام رساند کثرت جمعیت به جوش آمده به حدی بود که ممکن نشد حضرت امام جهت سوار شدن به هلیکوپتر نزدیک شود، لذا امام خمینی را به وسیلۀ  آمبولانس از صحنۀ جمیعت خارج کردند.»‏‎[5]‎

‏پژوهشگر روسی به وفاداری و عشق مردم به حضرت امام اشاره نموده و هواداری و حمایت مردم از ایشان از طریق تظاهرات گسترده و نمایشهای خیابانی و مبارزه علیه ارتش را تشریح می کند. ‏

‏آگایوف، در مورد تلاش بعضی از گروهها که نقش اسلام را در انقلاب ناچیز شمردند و کوششهای حضرت امام(ره) را در به ثمر رسانیدن این انقلاب نادیده گرفتند، می نویسد: ‏

‏«حضرت امام(ره) در سخنرانی برای نمایندگان زنان در شهر قم در تاریخ 25 می  1978 اعلام داشت که بدون اسلام مملکت به آزادی و استقلال کامل نمی رسد. مردم فقط برای جمهوری اسلامی خون خود را ریختند، اما گروههای ضد اسلامی می خواستند که تنهاجمهوری یا جمهوری دموکراتیک مطرح شود. ‏

‏امام تلاش گروههای مخالف را در مورد اینکه روحانیت نقشی در نظام نوین سیاسی کشور ندارد نقش برآب کرد و فرمود: «آنهایی که اسلام بدون روحانیت را مطرح می کنند خواهی نخواهی جاسوس هستند. کسی که می کوشد نظام سیاسی را بدون خدا یا قرآن تصور کند، دشمن ماست روحانیت مسلمان، ضد حقوق انسان و ضد آزادی نیست.»‏‎[6]‎‏ ‏

‏علی اُف دفاع از اسلام از جانب حضرت امام را بررسی نموده و می نویسد: ‏

‏" در آن روزها امام خمینی(ره) به سئوالهای بیشمار خبرنگاران خارجی پاسخهای  قاطعی داد. در هفدهم ماه اوت 1978 با یک سخنرانی آتشین علیه کسانی که به حریم اسلام سنگ میانداختند چنین فرمود: در ایران فقط یک حزب وجوددارد و این فقط حزب مستضعفین (حزب الله) است. با این گفته های ایشان، آنهایی که گمراه شده بودند، به راه درست و مستقیمی که اسلام آن را ترسیم کرده، بازگشتند". ‏‎[7]‎‏ ‏

‏مؤلف در بخش خلاصۀ کتاب، فکر و اندیشۀ خویش را به طور کلی مطرح می کند که برخی از آنها مطابق واقعیت نیست و نمی تواند مورد قبول ما باشد. از جمله او برخلاف واقع می نویسد که: موسیقی درایران ممنوع است و غیر از آهنگهای مارش و سرود ملی کشور، موسیقی در ایران وجود ندارد!‏

‏موضوعات فرهنگی، روحانیت و ادبیات در ایران از جمله مسائلی است که توسط محققان روسی به منظور معرفی حضرت امام(ره) و انقلاب مورد توجه قرار گرفته است که از جمله باید به رسالۀ خانم کِلِه ایشتارینا تحت عنوان" ایران در سالهای 60 و 80: از فرهنگ پلی رالیزم به اسلامی کردن ارزشهای معنوی" اشاره کرد. او در این رساله می نویسد: ‏

‏"اسلام از دیدگاههای مختلف فرهنگ شناسی، به عنوان پدیده ای که ویژگی فرهنگ ایران را مطرح نموده، سهم آن را در تمدن بشری و بنیاد فرهنگی باز می شناساند". ‏‎[8]‎‏ ‏

‏" اما در سالهای دهۀ 80، تصور راه پیشرفت ایران، جنبه عملی به خود گرفت و از طریق ایدئولوژی و حاکمیت روحانیت تشیع حاصل گردید که این حاکمیت جنبۀ قانونی به خود گرفت و با تثبیت این ‏‎[[page 232]]‎‏قانونمندی، وجود جنبشهای مذهبی در دیگر مناطق جهان جنبۀ قانونی و عملی یافت". ‏‎[9]‎‏ ‏

‏سالهای دهۀ 60 و 70، ادبیات پیشگام داستانی و افکار اجتماعی ایران که نقش مهمی در تشکل طبع انقلابی جوانان داشت، همدلی و همفکری با تمامی مستضعفین جهان را نوید می داد. ‏

‏محقق می افزاید: " این دوره را می توان دوران رشد اندیشه های خود آگاهی فردی و همگانی شدن فرهنگ و اخلاق نامید. و ادبیات، موجب فعال شدن جهان بینی سیاسی فردی گردید و حس مسئولیت را در بین مردم رواج داد و آن را برانگیخت. یکی از ویژگیهای حیات اجتماعی ایران آن زمان، حاضر بودن مردم برای آموزش فرهنگ و تمدن جهانی و طرد کردن فرهنگ غربی بود. "‏‎[10]‎‏ از ویژگیهای دیگری که در ادبیات و فعالیتهای روحانیت اهل تشیع دیده می شد همدلی و همفکری مردم با مبارزۀ آزادیخواهانۀ مردم فلسطین، یونان، الجزایر و ال سالوادر بود و همین ویژگیها، بازتاب خود را در روزهای پر شور انقلاب در سال 1979 به نمایش گذارد. ‏

‏خانم کله ایشتارینا در مقالۀ دیگری با عنوان «فرهنگ و میراث فرهنگی در عقاید و ایدئولوژیهای بورژوازی» اشاره می کند که: " وارد شدن عناصر اسلامی به فرهنگ و حیات معنوی ایران در اواخر سالهای دهۀ 60 بخوبی احساس می شد. "‏‎[11]‎‏ ‏

‏بعد از از فروپاشی شوروی در جمهوریهای استقلال یافته مخصوصاً جمهوریهای آسیای مرکزی، پژوهشهای زیادی در خصوص نقش حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی و شناساندن آن انجام گرفت، زبان علم گویاتر شد و به انعکاس واقعی انقلاب و امام انجامید. ‏

‏برای اولین بار در کشور تاجیکستان، مقاله ای به زبان فارسی تاجیکی توسط دکتر صفرعلی سلیمانی با عنوان " هدیۀ آسمانی" در مصیبت سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) به چاپ رسید. این مقاله حضرت امام(ره) را همانند پروانه ای به گرد یک شمع نورانی معرفی کرد که توانست حال و آیندۀ ایران را تشخیص دهد. ‏

‏نویسندۀ مقاله امام را یک هدیۀ آسمانی دانسته و به بررسی لیاقتها و شخصیت ایشان پرداخته و افکار و اندیشه ها و آثار ایشان را به جهانیان معرفی نموده است. افکار و اندیشه های حضرت امام(ره) دربارۀ فرهنگ، کتاب و مطالعه در مقالۀ دیگری با عنوان "دیروز و امروز، کتابداری  ایران" به زبان روسی توسط آکادمی علوم تاجیکستان در اختیار محققان قرار گرفت. ‏

‏به طور خلاصه می توان گفت که در اواخر دهۀ 60، در شوروی سابق، ایران به محور بحث خاورشناسی مبدل شد. دراین سالها توجه بیشتری معطوف آموزش، وضعیت سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی ایران بود و رشد فرهنگ ایران در مقایسه با روند تمدن جهانی مورد بررسی قرار گرفت و محققان کوشیدند تا سهم ایران را در ساختن تاریخ مشخص نمایند. ‏

‏در سالهای دهۀ 70، این روند فکری در اندیشه ها و افکار خاورشناسان شوروی باز هم روشنتر می گردد. وقایع سیاسی و رویدادهای فرهنگی و مبارزۀ روحانیت، ایرانشناسان را برا آن داشت تا کتب و مقالات زیادی را دربارۀ این موضوعات بنویسند. روند افکار علمی این دوره را می توان در دو مقوله طبقه بندی نمود. ‏

‏1 - محققانی بودند که مسائل ایران را از دیدگاه غرب گرایی بررسی کردند. ‏

‏2 - محققانی که ویژگیهای خاص ایران را به طور منطقی و واقعی در نظر داشتند. و آنها را در داخل ارزشهای اسلامی بررسی کردند. ایرانشناسان اظهار داشتند که سالهای دهۀ 60 و 70 تشکیل خودآگاهی مردم ایران است و پیدایش زمینه های انقلاب را پیشگویی می کردند. ‏

‏بعد از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریها، روابط علمی ایران، رنگ تازه ای به خود گرفت و پیامهای انقلاب اسلامی، میراث حضرت امام از طریق انتشار کتب و مقالات مستقیماً در دسترس مردم قرار گرفت و در نتیجه حقیقت بیشتر روشن گردید. دیدگاههای محققین و موضوعات مربوط به امام و انقلاب بارزتر شد و محققان به تحقیق در موضوعات کلی و مسائل حرفه ای دست زدند. ‏

‏مسئلۀ احیای شخصیت زن مسلمان، اندیشۀ انتظار حضرت مهدی(ع)، سنتهای مذهبی و تأثیر امام در پیوند علم  و دین محور تحقیق پژوهشگران قرار گرفت و آنان به بازگوکردن واقعیتهای انقلاب و زندگینامۀ سیاسی حضرت امام و تحلیلهای علمی و منطقی پرداختند. ‏

‏در تاجیکستان تحول چشمگیر علمی حاصل شد و کوششهای  زیادی برای آموزش انقلاب اسلامی ایران و ادبیات انقلاب اسلامی و زبان دین به عمل آمد. ‏

‎[[page 233]]‎‏شرکت گستردۀ علمای مشهور تاجیک در سمینارها و کنگره ها بویژه در مراسم رحلت حضرت امام(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و همچنین جشنهای دهۀ فجر و ... این امکان را به وجود آورد تا شناسایی امام از دیدگاه علمی روشنتر گردد. ‏

‎ ‎

‏ ‏

‏منبع: مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و احیاء تفکر دینی، ج 1، ص 231.‏

‏ ‏


پاورقیها:

‎[[page 234]]‎

  • - س. م علی اف، ایران در سالهای 60 و 70، پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی در کتاب ایران و مسائل رشد اقتصادی و اجتماعی. مسکو، انتشارات علم، 1980، ص 298.
  • - همان منبع، ص 293.
  • - همان منبع، ص 266.
  • - همان منبع، ص 267.
  • - آگایوف، ایران: تولد انقلاب، مسکو، انتشارات سیاسی، 1948،  ص 54
  • - همان منبع
  • - همان منبع، ص 235.
  • - کله ایشتارینا، ایران در سالهای 60 و 80 از فرهنگ پلی رالیزم به اسلامی کردن ارزشهای معنوی. مسکو، انتشارات علم، 1990، ص 181.
  • - . همان منبع، ص 182.
  • - همان منبع
  • - کله ایشتارینا، فرهنگ و میراث فرهنگی در عقاید و ایدئولوژیهای بورژوازی، «سالهای دهه 70 قرن بیستم در مجله مردمان آسیا و آفریقا» مسکو، 1975، ش 6، ص 106.

. انتهای پیام /*