«گفتگوی حضور با رشید برچیچ» روزنامه نگار از بوسنی و هرزه گوین

 هدف صربها از بین بردن فرهنگ مسلمانهاست

 

حضور: لطفاً خودتان را معرفی کنید و سوابق فعالیت‌‌‌‏های حرفه‌‌‌‏ای و سیاسی خودتان را شرح دهید.

رشید برچیچ: در سال 1952 به دنیا آمدم، برای تحصیل به مدرسۀ قاضی خسروبیگ در سارایوو رفتم و دوران تحصیل را در آن مدرسه به اتمام رساندم. بعد از آن وارد دانشگاه شدم و در رشتۀ علوم اسلامی به تحصیل پرداختم. به موازات آن رشتۀ علوم سیاسی و خبرنگاری را نیز دنبال کردم. امّا در رشته خبرنگاری موفق به اتمام تحصیلاتم نشدم و آن را نیمه‌‌‌‏کاره رها کردم. در سال 1982 معلم بودم و در مدرسۀ قاضی خسروبیگ که تنها مدرسۀ اسلامی بالکان است تدریس کردم. این مدرسه 460 سال قدمت دارد و یکی از قدیم‌‌‌‏ترین مدارسی است که در آن سیستم تدریس و آموزش به گونه‌‌‌‏ای خاص و متفاوت از سایر مدارس است. در سال 1983 در سارایوو بودم، همزمان با محاکمه و دستگیری رئیس جمهور و گروه موسوم به گروه 13 نفره من هم بازداشت شدم. در بازداشتگاه مرا به خاطر فعالیتهای اسلامی که داشته‌‌‌‏ام مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار دادند.

حضور: لطفاً وضعیّت فعلی مسلمانان بوسنی را برای ما توضیح بدهید؟

رشید برچیچ: اوضاع فعلی داخل بوسنی و هرزه گووین به این ترتیب است که اکنون یک مقدار زیادی سکوت و آرامش برقرار شده و این سکوت و آرامش بیشتر در جهت نظامی است و درگیریهای سیاسی به قوت خودشان باقی‌‌‌‏اند، ما از این فرصتی که به دستمان آمده استفاده می‌‌‌‏کنیم تا به کمک برادران خودمان و از طریق فرصت‌‌‌‏هایی که پیش می‌‌‌‏آید تا حدی بـنیۀ دفاعی ارتش خودمان را قوی بکنیم چون به هر حال ارتش بوسنی که 90% آن از مسلمانها تشکیل شده اکنون در وضعیّت ویژه‌‌‌‏ای قرار دارد. شما مطمئناً مطلع هستید که ما تقریباً با دو دشمن بسیار قوی مواجه بودیم در ابتدا با چتنیکها (نیروهای شبه نظامی صربها) و بعد از آن با اوستاشها (نیروهای شبه نظامی کرواتها) که از یک ماه و نیم قبل این درگیریها و این برخوردها یک مقدار زیادی تغییر کرد. بعد از قرارداد آتش بس که با نیروهای کروات داخل بوسنی به وجود آمد الآن ما می‌‌‌‏توانیم نیروهایمان را متمرکز کنیم بر علیه یک جبهه و آن جبهه‌‌‌‏ای است که صربها روبروی ما هستند. مسئلۀ اساسی که ما داشتیم از ابتدا تا به حال این بود که صربها ماشین نظامی عظیم خودشان را که در اروپا بی‌‌‌‏نظیر هست یا کم‌‌‌‏نظیر هست بر علیه ما، با هدف از بین بردن مسلمانها و با هدف از بین بردن فرهنگ مسلمانها در منطقه براه انداختند.

حضور: دلیل اصلی و یا ریشۀ واقعی این جنگ را چگونه می‌‌‌‏بینید؟

رشید برچیچ: علت اصلی این درگیریها خود حکایت مفصلی است این درگیریها را همسایگان دیروزی ما یعنی صربها تحت رهبری کلیسای ارتدوکس با برنامه‌‌‌‏ریزی قبلی بوجود آوردند آن هم نه دو سال پیش که این درگیریها شروع شد بلکه دو قرن پیش و باید در تاریخ به گذشته‌‌‌‏های دور برگشت که آنها در این درگیری اخیر، در این ماجراهای اخیر کشتار فجیعی را به وجود آوردند.

در این کشتار بیش از 20 هزار غیرنظامی از بین رفتند. در این درگیریها بیش از 50 هزار مورد تجاوز به زنها و دخترهای ما انجام شد. دخترهایی که بعضی از آنها کمتر از 7 سال داشتند.

مدارک موثقی در این زمینه داریم، باید بدانید، باید آگاه باشید این نقشه دو قرن پیش آماده شده بود، این اولین بار نیست که صربها به ما حمله می‌‌‌‏کنند، این اولین بار نیست که بر علیه ما نژادکشی به راه می‌‌‌‏اندازند بلکه از سال 1680 تا بحال، 9 بار حملۀ نژادکشی آنها علیه مسلمانها برنامه‌‌‌‏ریزی و اجرا شده، این، بارِ دهمش هست، بار دهمی که در مقیاسهایی که اتفاق افتاده بی‌‌‌‏نظیر است. با دفعات قبل غیرقابل مقایسه است. این یک برنامۀ سیستماتیزه است، یک برنامۀ از قبل تعیین شده است، یک برنامۀ مشخص و مدوّن است که مسلمانان در این عرصه و در این منطقه وجود نداشته باشند.

همانطور که شما حتماً می‌‌‌‏دانید در زمان جنگ جهانی دوم هم لبۀ تیز و برندۀ تمام درگیریها به سمت مسلمانها بود و در آن زمان بیش از صد هزار نفر از مسلمانان کشته شدند و از بین رفتند. به همین ترتیب تمام جنایاتی که از طرف چتنیکها اتفاق افتاد بعد از آن از سَمت اوستاشها یعنی شبه نظامیان کروات هم بر سَرِ ما آمد، آنها تمام مراکز فرهنگی، اجتماعی و اسلامی ما را از بین بردند. به هر شهری که رسیدند مساجد آنرا از بین بردند، کتابخانه‌‌‌‏های باارزش ما را از بین بردند و نابود کردند. خیلی واضح است که هدف اصلی آنها و سَمت حرکت آنها از بین بردن یک ملت مسلمان در این منطقه است. ملت مسلمانی که نه فقط در داخل بوسنی و هرزه گووین بلکه در داخل سنجاک و در تمام منطقۀ یوگسلاوی سابق پخش است. این مسلمانها فقط در این منطقه نیستند در کشورهای مجاور هم هستند اما لبۀ تیز حمله همیشه به سمت بوسنیایی‌‌‌‏ها بوده که البته بقیه هم از این فشارها در امان نبودند.

 حضور: با توصیفی که شما کرده‌‌‌‏اید مسئله حملۀ مغول به ایران برایم تداعی شده، آن دوران مقطع حیرت‌انگیزی از تاریخ کشور ماست. فاجعه‌‌‌‏ای که طی آن حملات صورت گرفته هنوز برای بشریت تکان دهنده است. توصیف شما از فجایعی که در کشورتان اتفاق افتاده برای من به همین اندازه تکان‌دهنده است. آیا بیان این حقایق و چاپ آنها برای شما گرفتاری ایجاد نمی‌‌‌‏کند.

رشید برچیچ: نمی‌‌‌‏دانم! ولی در ادامۀ صحبت‌‌‌‏های قبلی باید بیافزایم که رویدادهای 1983 یک برنامۀ از قبل هدایت شده بود. بخاطر اینکه از 1976 اسلام شروع به تولد دوباره‌‌‌‏ای در منطقه کرد و برغم اینکه تمامی ارگانها و محافل دولتی در اختیار کمونیست‌ها بود و حزب آنها حاکم بود اما مردم بیشتر به سمت اسلام آمدند و این کاملاً مشهود بود به همین خاطر این سناریو را آنها طرح کردند و به اجرا گذاشتند تا مردم را بترسانند و به آنها بگویند که اگر به سمت اسلام واقعی بیایند چه چیزی در انتظار آنها است.

در آن جریان افرادی مثل رئیس جمهور ما علی عزت بگوویچ، افرادی بودند مثل جمال‌الدین لایچ، آقای ساهیچ، عمر بهمن و غیره که لبۀ اصلی تیغ متوجه آنها بود.

غیر از آنها یک گروه پنجاه نفری دیگری هم بودند که آنها هم در بازداشت بسر بردند، آنها هم اذیت و آزار شدند که ما در گروه دوّم بودیم و خود من در زندان شاهد انواع و اقسام اذیت و آزارهایی بودم که اعمال می‌‌‌‏کردند. مدتها در مراقبت به سر بردم و در هر بازجویی مورد آزار و اذیت قرار گرفتم.

تمامی این مسایل را می‌‌‌‏گویم که بدانید اسلام از آن موقع، رشد اسلام و حرکت اسلام از آن موقع بود که حرکت جدیدی پیدا کرد.

آنها نظرشان این بود که با تمام نیروی خودشان، با تمام دستگاهی که در اختیار دارند اینها را بفهمانند به مردم که با اسلام چقدر مخالف هستند و اگر به سمت اسلام بیایند چه چیزی در انتظارشان است.

حضور: شما با بنیانهای فکری و آرمانهای حضرت امام چقدر آشنایی دارید و برای ترویج و ابلاغ اندیشه‌‌‌‏ها و آرمانها چه روشی را تاکنون به کار بسته‌‌‌‏اید یا قابل اجرا می‌‌‌‏دانید؟

رشید برچیچ: مسلماً آشنا هستیم، مگر می‌‌‌‏شود که آشنا نباشیم با یک همچنین حماسه‌‌‌‏ای، باید بگویم که رهبران ما همین افرادی که اسم بردم، همین افرادی که تحت پیگرد قرار گرفته بودند، همگی آنان مُلْهَم از آن اندیشه‌‌‌‏ها هستند و از آن مکتب برخاسته‌‌‌‏اند.

همۀ فعالیت‌‌‌‏های ما و همۀ دوره‌‌‌‏های آموزشی در این زمینه‌‌‌‏ها بصورت مخفی بود و بطور مخفی دنبال می‌‌‌‏شد. ما علاقه زیادی به انقلاب اسلامی و ثمرات آن داریم. انقلاب ایران را از ابتدای حرکتش تا پیروزی آن مُصِرّانه دنبال کردیم و بعد از آن بقیه مسایلی که اتفاق افتاد که احتیاج نیست من بگویم شما بهتر از من می‌‌‌‏دانید، جنگ با عراق و بقیه مصیبت‌‌‌‏هایی که ملت ایران داشت و ما بطور مداوم و بطور مستمر در جریان وضعیّت انقلاب و حرکت ملت ایران بودیم و باید بگویم که تأثیری که انقلاب ایران روی ما گذاشت بدون تردید از دامنه وسیعی برخوردار بود.

باید اضافه بکنم که ما تمامی فعالیت‌‌‌‏هایمان را به صورت مخفی انجام می‌‌‌‏دادیم. در جریان اتفاقی که آن سال (1983) افتاد یکی از اتهاماتی که به ما وارد کردند این بود که ما بنیادگرا هستیم و می‌‌‌‏خواهیم اسلام را ترویج کنیم و حتی مطرح کرده بودند که شما می‌‌‌‏خواهید دستورات حضرت امام را در اینجا پیاده بکنید و آن مسئله را اینجا تکرار بکنید.

مردم مسلمان بوسنی بطور کامل انقلاب شما را می‌‌‌‏شناسند و آنرا در پیوند با شخص حضرت امام می‌‌‌‏دانند و در پیوند کامل با اسم ایشان می‌‌‌‏دانند و دوستش دارند.

مسلماً تأثیری که انقلاب ایران و شخصیت رهبری آن در ذهن ما باقی گذاشت تأثیر بسیار عظیمی است و این تأثیر هنوز هم ادامه دارد.

در مورد آزادی مذهب و آزادی دین، باید بدانید که ما تحت شدیدترین فشارها بودیم و این فشارها باعث می‌‌‌‏شد که ما از دنیای خارج خودمان اطلاع زیادی نداشته باشیم.

 با این وجود، ما تمامی سعی خودمان را می‌‌‌‏کردیم و مردم مسلمان بوسنی و هرزه گووین با علاقه به دنبال تمامی تحولات ایران بودند که اتفاق می‌‌‌‏افتاد.

تمامی تحولاتی را که در ایران اتفاق می‌افتاد دنبال می‌‌‌‏کردند این مردم این انقلاب را دوست دارند و با آن همراه هستند ما فکر می‌‌‌‏کنیم که همۀ مردم مسلمان جهان مثل هم هستند شبیه هم هستند، نظیر هم هستند و در نهایت از یک منبع سرچشمه می‌‌‌‏گیرند و آن هم اسلام است و اسلام در ایران و اسلام در بوسنی فرقی ندارد یک اسلام است و هدف همۀ ما، هدف غایی ما، راه همۀ ما، همان راه قرآن و کتاب خداوند است.

حضور: موضع سازمان ملل در قبال مسئله بوسنی، و موضعی که در مقابل رشد اسلام دارد چگونه می‌‌‌‏بینید؟

رشید برچیچ: مسلمانان اصولاً به این‌گونه نهادها با سوءظن می‌‌‌‏نگرند. تصمیماتی که این نهادها اتخاذ می‌‌‌‏کنند تحمیلی است و همچون یک شرّ تلقی می‌‌‌‏شود.

ما در وضعیّت محاصرۀ کامل هستیم، محاصره‌‌‌‏ای که آنها به ما اجازه نمی‌‌‌‏دهند حتی یکی از کشورهای دوست ما، کشورهای اسلامی که می‌‌‌‏خواهند به ما کمک بکنند، کمک بکنند می‌‌‌‏بینیم که نیروهای سازمان ملل نیروهایی هستند که تشکیل شده‌‌‌‏اند از فرانسویها، انگلیسی‌‌‌‏ها، بلژیکی‌‌‌‏ها، تماماً غربی هستند، اما به کشورهای اسلامی اجازه نمی‌‌‌‏دهند که با آنها باشند.

سازمان ملل که داعیۀ کمک به صلح را دارد در اصل به جنگ خدمت می‌‌‌‏کند و ما بیش از هزاران دلیل داریم، بیش از هزاران مورد داریم که نشان می‌‌‌‏دهد آنها بیشتر به صربها کمک می‌‌‌‏کنند تا به ما. البته کمک‌‌‌‏هایی هم به ما می‌‌‌‏کنند که چندان ارزشی ندارد و بسیار جزئی است. و بطور خیلی ساده یکی از دلایل بزرگی که می‌‌‌‏توانیم به آن استناد بکنیم تحریم تسلیحاتی است. تحریم تسلیحاتی ملتی که از خودش هیچگونه اسلحه‌‌‌‏ای نداشت برای دفاع کردن در مقابل دشمنی که تا دندان مسلح بود، دشمنی که یکی از بزرگترین ارتش‌‌‌‏های اروپا را در اختیار داشت.

آمدند و گفتند شما را تحریم تسلیحاتی می‌‌‌‏کنیم همانطور که کرواتها را تحریم می‌کنیم همانطور که صربها را تحریم می‌‌‌‏کنیم در حالیکه ما هیچ ذخیرۀ اسلحه‌‌‌‏ای نداشتیم برای دفاع از خودمان و این چه می‌‌‌‏توانست باشد غیر از کمک کردن به متجاوز. این درست است که همه را تحریم کردند، این درست است که دلیل آوردند و گفتند که بخاطر صلح اینکار را می‌‌‌‏کنیم، به خاطر اینکه جنگ تشدید نشود در منطقه، اما مگر آیا اینطور نبود که آنها تا دندان مسلّح بودند و به تمامی سلاحهای مدرن مجهز بودند و ما حتّی کوچکترین سلاح را برای دفاع از خودمان نداشتیم. این قطعنامه و این بند را خیلی خوب به آن عمل کردند یعنی کاملاً مواظب بودند که هیچ نوع اسلحه‌‌‌‏ای به دست مسلمانها نرسد، آنها (صربها) به اسلحه احتیاج نداشتند دشمنان ما اسلحۀ کافی داشتند.

اما مسایل دیگر. بندهای دیگر، قطعنامه‌‌‌‏های دیگر که بر علیه صربها تصویب شده بود آنها را به هیچ عنوان اجرا نکردند و به آن قطعنامه‌‌‌‏های سازمان ملل که مثلاً مربوط به جمع کردن سلاحهای سنگین صربها بود و مربوط به مناطق امن و حفاظت شدۀ داخل بوسنی بود به هیچ کدام عمل نشده است. تا الان حتی یکی از سلاحهای سنگین صربها را هم از آنها نگرفته‌‌‌‏اند بلکه بارها قطعنامه صادر کردند. پس چطور فقط یک قطعنامه را رعایت کرده‌‌‌‏اند و آن هم قطعنامه‌‌‌‏ای است که دقیقاً به ضرر مسلمانها است؟

حضور: شما می‌‌‌‏دانید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران کانون خبر در جهان بوده با وجود اینکه ما برای رساندن صدای ایران به دنیا مشکلاتی داریم و عموماً مراکز و بنگاههای خبررسانی در اختیار امپریالیسم و صهیونیسم است. شما چقدر از حقیقت انقلاب اسلامی ایران و تأثیرگذاری آن در منطقۀ جهانی مطلع شدید و تصور می‌‌‌‏کنید که ما چقدر توانسته‌‌‌‏ایم از موانع خبری که این دو قطب مخالف با ما در جهان ایجاد کردند عبور کرده باشیم؟

رشید برچیچ: مسلماً ما آشنا هستیم ما در جریان قرار داریم اما این هم برای ما مشخص است که نیروهای جهانی و در رأس آنها دو ابرقدرت آمریکا و روسیه نمی‌خواهند که اسلام صدایش، (صدای اصلیش) شنیده بشود و مخالف ما هستند. همانطوری که بلائیکه امروز سرِ ما دارند می‌‌‌‏آورند و ما را در محاصره نگه داشته‌‌‌‏اند و نمی‌‌‌‏گذارند خبر ما به خارج برسد. این بلا را بر سر ایران آورده بودند و چه بسا هنوز هم ادامه دارد و اخبار را نمی‌‌‌‏گذارند برسد.

در هر صورت این توطئه بزرگ جهانی است که مسلمانها از همدیگر اطلاع نداشته باشند و با همدیگر در ارتباط نباشند ولی ما سعی کرده‌‌‌‏ایم کار خودمان را بکنیم، برای نمونه در روزنامه‌‌‌‏ای که در آن به کار اشتغال دارم مجله‌‌‌‏ای هست که به صورت هفتگی منتشر می‌‌‌‏شود زیر نظر آقای جمال‌الدین لامیچ، ما در مجله سعی کردیم جو خبری موجود را بشکنیم و واقعیت‌‌‌‏هایی را که در بوسنی می‌‌‌‏گذرد به گوش مردم جهان برسانیم. و یا در روزنامه‌‌‌‏ای که به همۀ قاره‌‌‌‏های جهان فرستاده می‌‌‌‏شود سعی می‌‌‌‏کنیم تا حقیقت دردمندی و رنجی را که بر مردم مسلمان بوسنی وارد می‌‌‌‏شود به اطلاع همۀ مردم جهان برسانیم. من فکر می‌‌‌‏کنم که در این زمینه بطور کلی موفق بودیم، البته اشکالات زیادی هم داریم و از این نظر به کمک دیگران محتاجیم.

اما وقتی ما می‌‌‌‏دانیم که در اولین حرکتی که صربها برای حمله به ما کردند. آن بود که تمام وسایل ارتباط‌ جمعی ما را از بین بردند، وسایل خبرگیری و خبردهی ما را از بین بردند، وسایل ارتباط بین مسلمانها را از بین بردند، می‌‌‌‏توانیم به این واقعیت پی ببریم که برای هر مسلمان و برای تمام جوامع اسلامی چقدر خبرگیری و ارتباط زنده و فعال اهمیت دارد و حیاتی است. مثلاً روزنامۀ «لیلیان» را ما در داخل بوسنی چاپ می‌کردیم در آنجا با کمبود کاغذ مواجه بودیم به خاطر همین جایمان را به زاگرب انتقال دادیم ولی در داخل کشور کرواسی منتشر کردیم اما در آنجا هم با مشکلات زیادی مواجه شدیم. بعد از درگیری با کرواتها، ما را غیرقانونی کردند حزب H.D.Z در آنجا ما را غیرقانونی کرد و مجبور شدیم از آنجا هم برویم و الآن در داخل اسلوونی هستیم و در آنجا فعالیت می‌‌‌‏کنیم.

این هفته‌نامه‌‌‌‏ای است که بیش از 60 هزار تیراژ دارد و به تمام جهان می‌‌‌‏رود و یکی از کارهای خوبی است که ما هنوز ادامه می‌‌‌‏دهیم. ما با سیستم خاصی که پیاده کردیم توانستیم با تمام نقاطی که درگیری است ارتباط فعال داشته باشیم و این ارتباط را هر روزه پی می‌‌‌‏گیریم و اخبار را از تمام برادرانی که در آنجا حاضرند دریافت می‌‌‌‏کنیم. حتی در کشورهای اروپایی هم خبرنگار داریم و آنها خبر می‌‌‌‏دهند.

من می‌‌‌‏خواهم عرایضم را با این جملۀ مقدس به اتمام برسانم که:

«وَاعْتَصِموا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَلٰا تَفَرَّقوا

 وَلٰا تَفَرَّقوا

وَلٰا تَفَرَّقوا»

«چنگ بزنید به ریسمان خداوند و متفرق نشوید

و متفرق نشوید

و متفرق نشوید».

 حضور: برای شما آرزوی موفقیت و پیروزی می‌‌‌‏کنیم. اگر چه مشکلات زیادی برای شما و ما وجود دارد با این حال می‌‌‌‏توان از این موانع گذشت.

رشید برچیچ: انشاءا...، من هم امیدوارم و مطمئنم که مسلمانان می‌‌‌‏توانند پیروز بشوند و ما مسلمانان بوسنی با کمک برادران خودمان در خارج از بوسنی حتماً به پیروزی می‌‌‌‏رسیم حتماً باید اینطور باشد و این نقشۀ جهنمی را که در خارج از مرزها، نه تنها در داخلِ مرزهای یوگسلاوی سابق، بلکه در خارج از آن برنامه‌‌‌‏ریزی شده با شکست مواجه کنیم.

حضور: از شما تشکر می‌‌‌‏کنیم.

 

منبع: حضور، ش 11، ص 47.

. انتهای پیام /*