روزنامه ایران ضمن چاپ جوابیه موتلفه به اظهارات «عبدالرضا داوری» توضیحات او را نیز منتشر کرده است که بخشی از این اظهارات مربوط به ترور منصور و واکنش امام به آن است.

به گزارش پرتال امام خمینی(س) به نقل از ایسنا، دبیرخانه حزب موتلفه اسلامی در بخشی از مناظره مکتوب با عبدالرضا داوری نوشته است: آقای داوری در این گفت‌و‌گو گفته «حزب مؤتلفه اسلامی در فرعی و اصلی کردن مسائل مشکل داشته است. برای مثال عملکرد این مجموعه در دهه 30 درگیر دو قطبی کاذب کاشانی و مصدق بودند و...» ظاهراً اطلاعات تاریخی آقای دکتر داوری بسیار کم است چون حزب مؤتلفه اسلامی با آغاز نهضت اسلامی امام خمینی(س) در دهه40 با سر انگشت حمایت امام(س) به وجود آمد و در دهه 30 اصلاً حزبی به نام حزب مؤتلفه اسلامی وجود خارجی نداشته است.

موتلفه اسلامی در جوابیه خود در دفاع از ترور منصور و این که چرا از امام(س) مجوز ترور نگرفتند، می‌نویسد: امام(س) هنگام اعدام انقلابی منصور در ترکیه بودند و دسترسی به ایشان نبود. مؤتلفه اسلامی حکم اعدام انقلابی را باید از یک حاکم شرع و مجتهد مسلم می‌گرفت و آن را هم از آیت‌الله میلانی گرفتند.

این حزب همچنین ادعای داوری مبنی بر این‌که مؤتلفه مبارزه با مارکسیسم را با رژیم در اولویت می‌دانست را «ادعای منافقین و باند تروریست مسعود رجوی در زندان شاه» دانسته است.

عبدالرضا داوری هم در بخشی از توضیح خود با تاکید بر «تعطیل شدن فعالیت موتلفه» بعد از 28 مرداد نوشته است: در شرایطی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی امسال به مناسبت 13 آبان نقطه آغازین مبارزات انقلابی ملت ایران با استبداد پهلوی و استعمار انگلیسی - امریکایی را به مبارزات پس از کودتای 28 مرداد 32 متصل نمودند، تعطیل شدن فعالیت‌های آقای عسگراولادی و همفکرانش در سال‌های پس از کودتا تأمل برانگیز است.

نهی صریح و خاص حضرت امام خمینی(س) از اقدامات مسلحانه هیأت‌های مؤتلفه مستند به خاطرات مرحوم آیت‌الله محی‌الدین انواری‌ و آقای حبیب‌الله عسگراولادی است. مرحوم آیت‌الله انواری در این‌ باره‌ می‌گوید: «آقای‌ صادق‌ امانی‌ آمد منزل‌ ما و گفت‌: با اعلامیه‌ کار درست‌ نمی‌شود. صادق‌ می‌گفت‌: نخست‌وزیر را بکشیم‌. گفت‌: از آقا بپرسید که‌ ما مجازیم‌ بزنیم‌؟ گفتم‌: کسی‌ هست‌ که‌ بزند؟ گفت‌: آری‌، هستند جوان‌هایی‌ که‌ این‌ کار را بکنند.رفتم‌ خدمت‌ امام. مسئله‌ را طرح‌ کردم‌ که مؤتلفه‌ می‌خواهند دست‌ به‌ اقدامات‌ تند بزنند. می‌گویند دوره‌ اعلامیه‌ گذشته‌ است‌، باید یک‌ کاری‌ کرد. امام‌ اوّل‌ یک‌ داستان‌ تعریف‌ کردند. فرمودند: یکی‌ از دوستان‌ ما این‌ جا آمد و اسلحه‌اش‌ را درآورد و گذاشت‌ جلو من‌ و گفت‌: من‌ فردا دیداری‌ با عَلَم‌ دارم‌. اگر اجازه‌ بدهید علم‌ را در دفترش‌ می‌کشم‌. به‌ او گفتم‌: نه‌، ما تازه‌ اول‌ کارمان‌ است‌. خواهند گفت‌ اینها منطق‌ ندارند. بگذارید اینها را به‌ مردم‌ بشناسانیم‌. باید بگوییم‌ اینها فساد آورده‌اند و ادعای‌ اصلاحات‌ دارند. بگذارید بشناسانیم‌ آرام‌ آرام‌. بعد مردم‌ تکلیف‌ خود را می‌دانند. صبح‌ مکلف‌ هستی‌ بروی‌ تهران‌ و بگویی‌ این‌ کار را نکنید.» آقای‌ حبیب‌الله‌ عسگراولادی‌ نیز در این‌ باره‌ می‌گوید: «یکی‌ از دلایلی‌ که‌ موجب‌ شده‌ بود تا دیرتر به‌ اقدام‌ خود دست‌ بزنند، نهی‌ امام‌(س‌) در مورد کارشان‌ بود. آنها برای‌ برداشتن‌ این‌ نهی‌ تلاش‌های‌ زیادی‌ کردند و چندین بار خدمت‌ امام‌(س) رفتند، اما همچنان‌ حضرت‌ امام‌ نهی‌ بر این‌ کار داشتند. بنابراین‌، این‌ افراد از بنده‌ که‌ نماینده امام‌ در وجوهات‌ بودم‌ و با دیگر علما نیز ارتباط‌ داشتم‌، دوباره‌ خواستند تا از امام‌ بخواهم‌ این‌ نهی‌ را بردارند؛ اما امام‌(س‌) در پاسخ‌ به‌ من‌ گفتند که‌ در کارهای‌ تند شرکت‌ نکن‌. این‌ چهار شهید برای‌ این‌ که‌ این‌ نهی‌ را بردارند از مراجع‌ دیگری‌ فتوا گرفتند.»

. انتهای پیام /*