کتاب "اقلیم خاطرات" سرکار خانم دکتر طباطبایی به زبان انگلیسی ترجمه و با عنوان (My Life)منتشر گردید. به گزارش روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، کتاب «زندگی من» ترجمه کتاب اقلیم خاطرات به قلم خانم دکتر فاطمه طباطبایی میباشد که توسط دکتر سیدصدرالدین موسوی به زبان انگلیسی ترجمه شده و در 682 صفحه توسط انتشارات پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
چاپ اول این کتاب (۱۳۹۰) در ۶۱۲ صفحه به شکل مصور (رنگی) و در قطع وزیری است. توسط نگارنده به بانو خدیجه ثقفی، همسر امامخمینی(ره) تقدیم شده است. اقلیم خاطرات در هشت فصل نگارش شده که هر یک در پایان پینوشتهایی برای توضیح و تفسیر بیشتر پیرامون اشخاص، اماکن و ابنیه، آثار و تالیفات، نامهها و پیامها، تبارنامهها و وقایع تاریخی ذکرشده در آن فصل دارد و این علاوه بر پاورقیهاست که توضیحات محدودتر برای وضوح و شفافیت مطلب، در آنها آمده است. در پایان کتاب نیز خواننده میتواند در صورت نیاز از نمایه اشخاص، مکانها، کتابها و نشریات و نمایه نهادها، حزبها و گروهها استفاده کند.
فصل اول کتاب به دوران نوجوانی نگارنده و نحوه آشنایی با خانواده همسرآیندهاش و مراسم خواستگاری اختصاص دارد و در فصل دوم، خانواده نگارنده توسط او معرفی میشوند. فصل سوم به شرح روزهای زیبای عمر عروس امام اختصاص دارد که از هنگام پذیرش خواستگاری تا مراسم ازدواج و شروع زندگی مشترک و پس از آن تا آغاز مادری او و دوران کودکی نخستین نوه پسری مرجع تقلید تبعیدی ادامه مییابد. چهارمین فصل کتاب شامل شرح سفر به نجف و نخستین دیدار عروس و پدرشوهر است که علاوه بر نکات تاریخی دقیق و شرح خاطراتی از همسر امام و نیز خود ایشان، در عین حال گزارشهای ارزشمندی از ویژگیهای رفتاری امام راحل و نیز همسر ایشان دارد. فصل پنجم که مربوط به دوران بازگشت به ایران است، علاوه بر معرفی گروهی از نامآوران و همرزمان سیداحمد خمینی، حاوی اطلاعات جالبی درباره خانواده همسرامام و نحوه آشنایی ایشان با همسرشان و مراسم ازدواج و نحوه زیست آنان است که از قول بانو خدیجه ثقفی همسر مکرم امام بیان شده است. از وقایع مهم ذکر شده در فصل ششم «شهادت حاج آقا مصطفی» است و تحولاتی که در ایران رخ میدهد و نیز مشکلاتی که برای ادامه اقامت امام در نجف توسط دولت بعث عراق پیش میآید و بالاخره سفر پرماجرای ایشان به پاریس و در فصل هفتم شرح روزهای انقلاب در قم و تهران است و احساس خطر جدی رژیم پهلوی و متعاقب آن تغییر دولت و شرح تولد فرزند دوم نگارنده در غیبت پدر و دلتنگیهای این خانواده کوچک نیز در همین فصل آمده است و بالاخره فصل هشتم به وقایع دوران اقامت امام در نوفل لوشاتو اختصاص دارد و مجموعه دیدارها و ملاقاتها و پیامهای ایشان و تشکیل شورای انقلاب و بالاخره فرار شاه از ایران و بازگشت امامخمینی (ره) به وطن با استقبال شکوهمند مردم ایران.
نگارنده موقعیت خود را در مقام ثبتکننده وقایع زمانش، در پیشگفتار اینگونه شرح میدهد: «... در دورانی زندگی کردم که توانستم شاهد رویدادهای بزرگ و اشخاص سترگی باشم که نام و یاد آنها هرگز از حافظه تاریخ محو نمیشود. افرادی که با خدا زیستن و جز او ندیدن را تجربه کردند و به همگان آموختند که در دوره کثرتزدگی و کمرنگ شدن معنویت میتوان به گونه دیگر اندیشید و خدا را همواره در راس حقیقت که نه، در عین حقیقت دید و همچنان از بار مسوولیت و کمک به خلق شانه خالی نکرد. کسانی که طعم تلخ ملامت در راه معشوق را چشیدند و دم از «اللهم ارزقنی حلاوه محبتک» فرو نبستند. لحظات سخت ملامت و شکنجه از خدا بیخبران و دل به دنیا سپردگان را تحمل کردند و کمتر از آنی دل از معبود و راه وصال او باز نگرفتند. من نیز اعتراف میکنم که اگر حقیقت را نچشیدم، شاهد لذتها و شرب مدام برخی از نامآوران سرزمینم بودم و توانستم هرچند با ضعف و نقصان، آینهوار پنجره برابر دیدگان شما بگشایم و ...»
و در اهمیت تاریخ شفاهی که سرچشمه تمام تاریخنگاریهاست و قدمتی دیرینه دارد سخن میراند و برای تبری جستن از تعصبات و کاستیها و ضعفهای ویژه تاریخ شفاهی، تاکید میدارد که از تحلیل خودداری کرده و با توجه به الزاماتی که در ذیل خواهد آمد، صرفا به ذکر وقایع پرداخته است. نگارنده معرفی خاندان خود را به دلیل اثربخشی آنان در روند اصلاح جریان اجتماعی ایران میداند و علت استفاده از اسناد و تصاویر و پینوشتها را نیز برای سهولت کار تاریخنگاران، پژوهشگران و مستندسازان بیان میکند.
.
انتهای پیام /*