کلام از دیدگاه حضرت امام خمینی(س) 

پدیدآورنده: رضا شیراوژن   

رشته تحصیلی: فلسفه و حکمت اسلامی

مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد /1382           

محل تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد           

استاد راهنما: نادعلی عاشوری تلوکی   

استاد مشاور: رحمت الله شریعتی        

چکیده: در این اثر محقق ابتدا به بررسی و معرفی علم کلام پرداخته سپس بطور کامل نظرات حضرت امام را در خصوص مباحث کلامی آورده است.

 ***

اندیشه‌های فلسفی کلامی حضرت امام خمینی(س)           

پدیدآورنده:‌ نرگس حاتمی میری          

رشته تحصیلی: فلسفه و حکمت اسلامی

مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ 1381           

محل تحصیل: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی 

استاد راهنما: احمد بهشتی     

استاد مشاور: مهدی نجفی افرا           

چکیده: هدف این رساله کوشش در گردآوری مطالب فلسفی و کلامی امام خمینی است. روش پژوهش کتابخانه ای با استفاده از روش فیش برداری، و اطلاعات گردآوری سپس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه کلی نشان می دهد با وجود اینکه در محافل اسلامی از امام خمینی کمتر به عنوان یک فیلسوف نام برده می شود آن حضرت صاحب نظر در بسیاری مباحث فلسفه می باشد و در برخی موضوعات مانند صفات سلبیه و صادر اول بیان نوینی ارائه می نمایند.

***

بررسی مبانی کلامی حکومت دینی در اندیشه امام خمینی(س)        

پدیدآورنده: ضامن علی حبیبی           

رشته تحصیلی: فلسفه و کلام 

مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ ١٣٨٢           

محل تحصیل: قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی          

استاد راهنما: سعید ضیای فر 

استاد مشاور: سیدعلی میرموسوی       

چکیده: نظریه ضرورت حکومت دینی یکی از مسائل اساسی و بنیادی است،‌ که در متن آموزهای دینی وجود دارد،‌ بر اساس جهان بینی توحیدی و منابع دینی بویژه قرآن مجید اگر حکومت الهی و جاهلی تقسیم می کند هر حکومتی که مبنای الهی و دینی نداشته باشد حکومت جاهلی محسوب می‌شود. تئوری حکومت دینی در اندیشه شیعه مبتنی بر نظام امامت و ولایت است که در عصر معصوم زعامت و سرپرستی جامعه اسلامی به عهده معصومین می‌باشند و ولایت سیاسی معصومین مورد اتفاق متکلمان شیعه می‌باشد. اما نظریه حکومت دینی در عصر غیبت کمتر به صورت مستقل مورد توجه متکلمان شیعه قرار گرفته است و دلائل کم توجهی متکلمان را می‌توان امور ذیل دانست: الف) تحت فشار بودن شعیان در عصر خود امام معصوم از طرف خلفاء جور باعث شده بود که شیعیان در حالت تقیه زندگی کند و در صورت تشرف به محضر امام از مسائل حساس سیاسی که موجب حساسیت حکومت وقت بود سوال نکند و مساله حکومت دینی را مورد پرسش قرار ندهند. ب) اقلیت بودن شیعه‌ها و پراکنده بودن‌شان در اطراف اکناف جهان باعث شده بود که متفکران عصر حضور زمینه بر پای حکومت دینی بر اساس امامت و ولایت را منتفی بدانند و با ارزش این اندیشه و تفکر نپردازند غالب در فکر حفظ جان خود و سایر شیعیان بودند. ج) اعتقاد به مهدویت و کوتاه بودن زمان  غیبت این باور را در نزد اصحاب امامان معصوم تقویت می کرد که دولت آرمانی شیعه توسط امام زمان بسیار زود شکل خوهد گرفت واصلاً غیر معصوم نمی تواند متصدی اموری شود که از صلاحیت و شوون امام معصوم است و علماء اهل سنت نوعا در کتابهای نظیر احکام سلطانیه حکومت‌های موجود عصر خود را در قالب نظام خلافت توجیه شرعی می کردند. در قرن اخیر نظام خلافت و حکومت دینی، در بین اهل سنت با نظریه پردازی کسانی مانند علی عبدالرزاق و پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول نظام خلافت توسط مصطفی کمال به صورت رسمی برچیده شد. در دوران معاصر امام خمینی نظریه حکومت دینی را به مناسبت بحث از اولیاء تصرف در مال یتیم مطرح کردند که اندیشه جدایی دین از سیاست به شدت تبلیغ می شود حتی در درون حوزه‌های علمیه راه پیدا کرده بود. نظریه حکومت دینی بر مبنای علمی گوناگون استوار است و مبانی کلامی  از جمله مهمترین مبانی این شیوه است. مراد آن دسته از گزارهای کلام است که باید اثبات شود (یا اثبات شده تلقی شود) تا از منظر منطقی نوبت به استنباط ضرورت حکومت دینی فرا رسد. هدف ما دراین رساله این است که آن دسته از گزاره‌های کلامی که زیر بناء حکومت دینی در اندیشه امام خمینی محسوب می‌شود مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم. هدف اصلی این تحقیق تبیین و دفاع عقلانی، از مبانی کلامی حکومت دینی و برابرشبهات روز افزون است. برای دست یابی به این هدف باید اولا مبانی کلامی و دلایلی که آنها را پشتیبانی می کنند موردشناسایی قرار گیرد و ثانیاً شبهاتی که متوجه آن شده یا اشکالاتی که می توان به آنها وارد کرد دریافت در مرحله سوم: با روش علمی شهبات را پاسخ گفت و در نتیجه مبانی کلامی حکومت دینی را متقن و مستحکم کرد، وب رای دست یابی به این اهداف محورهای ذیل مورد بحث قرار می‌گیرد: الف) دستیابی به مبانی کلامی حکومت دینی را دیدگاه امام خمینی. ب) طرح شبهات مربوط به آن و پاسخ گویی به آنها. پس از طرح حکومت دینی و تشکیل آن در برابر بواسطه امام خمینی و عینیت یافتن نظام سیاسی اسلام و تقابل و تفاوت آن از نظر بنیادی و ارزشی با نظام‌های سیاسی و حقوقی موجود در جهان، فشارهای گوناگون، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی بر آن وارد شد از عمده ترین فشارهای فرهنگی شهاتی است که نسبت به حکومت دینی به ویژه برمبنای کلامی آن وارد می‌شود. لذا وظیفه پاسداری از مبانی فکری و تئوریک حکومت دینی ایجاب می کند به شبهاتی که دراین باره مطرح می‌شود حساس بوده و آنها را به خوبی شناسایی نموده و با پاسخگویی علمی به شبهات،‌به صورت علمی و منطقی مبانی مستحکم آن را تبیین کنیم.

 ***

ب‍ررسی ت‍طبیقی آراء ک‍لامی ام‍ام‌ خ‍مینی و ق‍اضی س‍عید ق‍می(‌رح‍م‍ه‌ال‍ل‍ه‌ ع‍لیه‍ا)   

پدیدآورنده: ف‍اطم‍ه‌ م‍ظف‍ری    

رشته تحصیلی: فلسفه و کلام اسلامی   

مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ ۱۳۸۶           

محل تحصیل: قم، دان‍ش‍گ‍اه‌ ب‍اق‍ر ال‍ع‍ل‍وم‌(ع‌)          

استاد راهنما: اح‍م‍د ع‍اب‍دی     

استاد مشاور: ع‍ب‍دال‍ح‍سین‌ خ‍س‍روپ‍ن‍اه‌      

چکیده: بخش اول به بحث کلیات می پردازد. در فصل اول علم کلام از دیدگاه های مختلف بررسی می شود. در واقع علم کلام دانشی است که به استنباط تنظیم و تبیین معارف و مفاهیم دینی پرداخته می شود. در فصل دوم به تفاوت فلسفه و عرفان و کلام می پردازد و در فصل سوم به روش شناسی امام خمینی و قاضی سعید در مباحث کلامی می پردازد. بخش دوم به مباحث دین پژوهی از جمله تعریف دین، اهداف، انتظارات از دین، و قلمرو دین می پردازد. که نظر صائب در این زمینه این است که قلمرو دین در عرصه های خداشناسی، نبوت و معاد حداکثری است و در این محورها به تمام نیازهای بشر پاسخ گفته است. بخش سوم که اصلی ترین بخش تحقیق است به اهم مباحث کلامی از دیدگاه آن دو بزرگوار می پردازد. فصل اول که الهیات سلبی است قاضی سعید به قائل به نفی صفات برای خداوند می باشد و در برهان بر این مطلب می فرمایند که اکمال توحید برای خداوند نفی صفات از ذات خداوند است در مقابل امام خمینی قائل به اثبات صفات ثبوتیه برای خداوند می باشند. در فصل دوم به ادله اثبات وجود خداوند می پردازد. در فصل سوم به بحث تفاوت اسم صفت و توحید صفاتی می پردازد. اسم الهی بر ذات همراه با صفات دلالت می کند. قاضی سعید در این بحث قائلند که تمام صفات سلب اعدامند و همه بر وجود بر می گردند. ولی امام خمینی می فرمایند که اوصاف حقیقیه محضه و ذات اضافه عین ذات می باشند. در فصل چهارم به توحید افعالی پرداخته می شود توحید افعالی از دیدگاه قاضی سعید یعنی اینکه هر فعلی که در عالم خلق صادر می شود از هر فاعلی که باشد در حقیقت از خداوند می باشد و از دیدگاه امام خمینی یعنی اینکه خداوند در فعل واحد بوده و در الهیت شریک ندارد. فصل پنجم توحید عبادی است که از نتایج توحید افعالی می باشد. وقتی ثابت شد که تمامی افعال از خداوند است و خداوند فاعل واحد است پس عقل انسان حکم می کند که فقط باید خداوند را عبادت کرد و تنها اوست که شایسته پرستش می باشد. فصل ششم به بحث نبوت می پردازد. قاضی سعید هدف از بعثت نبی را سوق دادن خلق به بهشت الهی می داند امام خمینی حقیقت نبوت را عبادت از کشف و بسط حقایق می داند و قائل به عصمت و علم غیب برای امام می باشند. فصل هفتم: به مبحث امامت می پردازد. هر دو بزرگوار قائل به منصوص بودن امامت می باشند و آن را استمرار وظایف نبوت جز در مساله وحی می دانند. امامت در مکتب تشیع از مسائل اعتقادی و کلامی اصیل به شمار می رود و جز اصول و پایه های اساسی دین است نه از زمره فروعات فقهی. در فصل هشتم: به مبحث معاد می پردازد. اثبات تجرد نفس از مقدمات و لوازم بحث معاد می باشد و بدون آن اثبات معاد ناممکن خواهد بود. هر دو بزرگوار هم قائل به معاد جسمانی و هم قائل به معاد روحانی می باشند و معاد در قیامت از زمره بحث تناسخ نمی باشد. بهشت و جهنم نیز دارای درجاتی می باشد و شامل بهشت محسوس و معقول می باشد. وجود جهنم نیز از ضروریات ادیان و واضحات برهان است. باطن جهنم، لطف و رحمت الهی است که برای تلخیص مومنان معصیت کار و رساندن آنها به سعادت ابدی، چاره منحصره است.

 ***

 اندیشه ها و نو آوری های فلسفی و کلامی امام خمینی     

پدیدآورنده: مجتبی نجفی مقدم

رشته تحصیلی: فلسفه و کلام اسلامی   

مقطع تصیلی: کارشناسی ارشد/ ۱۳۸۶   

محل تحصیل: قم، دان‍ش‍گ‍اه‌ ب‍اق‍ر ال‍ع‍ل‍وم‌(ع‌)          

استاد راهنما: محمدمهدی گرجیان        

استاد مشاور: قاسم صفری    

چکیده: امام خمینی حکیم متأله ایرانی از مفاخر ساحت فلسفه و کلام و عرفان اسلامی هستند و در عرصه‌های علمی که در عصر خود در احیای تفکر فلسفی در ایران و جهان نقش مهمی را ایفاء نمودند امّا امام به علت دارا بودن خصایص منحصر به فرد چون مرجعیت اعلی و رهبری سیاسی عالم تشیع و تجلّی مبارزه با تحجرگرایی در دین، اساسی‌ترین نقش را در گسترش هر چه بیشتر فلسفه اسلامی در دوران فترت فلسفه و حکمت داشته‌اند و با اقتدار و جسارت علمی توانستند زمینه را برای ترقی و تعالی فلسفه و حکمت مهیا کنند بطوری که اگر این همت امام نبود شاید برای بزرگانی چون علامه طباطبائی(ره) به آسانی امکان نداشت که در ترویج و تشکیل حوزه‌ها و کرسی‌های فلسفه و حکمت به توفیقات مناسبی نائل شوند. این مقاله و تحقیق به نقش این استاد عظیم الشأن در دانش‌های عقلی و برهانی پرداخته‌ و آراء و تقریرات و نوآوری های فلسفی و کلامی آن حکیم بزرگ اسلامی در چند بخش تنظیم شده است که در آغاز رساله به قالب وچارچوب نظری پژوهش پرداخته شده وهدف وانگیزه ازاین انتخاب این موضوع آورده است ودر ادامه به زندگی‌نامه وبیوگرافی علمی وحکمی امام(س) به عنوان حکیم متاله اشاره شده تا خواننده با توجه بیشتر به جایگاه علمی آن عالم سترگ اندیشه های فلسفی وکلامی ایشان را رصد نموده واثبات شود که امام خمینی(س) نیز دارای اندیشه و آراء بدیع بوده وتنها به نقل و ترجمه آثار گذشتگان بسنده ننموده و برکات علمی داشته اند. در بخش امور عامه و مباحث فلسفی مسائلی پیرامون وجود و ماهیت طرح نموده و آنها رادر بوته نقد ون ظر قرار داده و نظر حکمی خویش را ابراز کرده اند بعنوان نمونه وی تشکیک در مفاهیم را ردّ می کنند و تشکیک و ضعف و نقصان و کمال را مخصوص هویات خارجیه می دانند و... همچنین در طبیعیات مباحثی ارائه شده که حضرت امام عنایتی و علاقه ای به طبیعیات نشان نمی دهند و کمتر این بخش به بحث وبررسی پرداخته و فقط متذکر بعضی مسائل چون هیات بطلمیوسی و ابطال آن و نیز کثرت عقول شده است. درباب الهیات آرایی بدیع و جدید از امام به جای مانده و ایشان برای اثبات وجود باری تعالی به برهان بی نهایت از طریق استشهادات قرآنی و روایی اشارت دارد و خداوند لایتناهی را مدرَک غیر نمی داند و از این رهگذر وجود حق را اثبات می نماید و در اسماء وصفات نیز نظریات و تقریرات جدیدی دارد امّا در بخش نبوت و امامت امام خمینی به جایگاه انسان کامل و امام و حجت در عالم هستی نظر کرده که به تعبیر شاگرد عظیم الشأنش آیت الله جوادی نبوت و معادی که امام اثبات نموده و پیرامون آن بحث کرده فوق حد اثبات سایر متکلمین و اهل حکمت است مخصوصاً نظریه ولایت فقیه که از نوآوری های کلامی حضرت امام می باشد ایشان وقتی وارد مباحث نفس می شود و مسائل آن را بررسی می نماید به جایگاه انسان کامل پرداخته و انسان کامل را صورت اسم اعظم معرفی می کنند درپایان به بخش معاد می رسیم که در این بحث بیانات لطیف و علمی از امام برمی خوریم که ازجمله آنها سعادت و شقاوت وشفاعت است که با تبیین وتقریر خاصی این مسائل را آورده وآنچه که دراین بخش بیشتر جلوه دارد شفاعت می باشد که ایشان شفاعت را بانگاه دقیقی تقریر نموده و آنرا درافراد خاصی محقق می داند و آنان کسانی هستند که نوروجودیشان با نور ولایت عجین شده و همراه با ولیّ خویش مراتب راطی می کند پس کسی که نوری ندارد و اهل معصیت و طغیان است نباید امید شفاعت داشته باشد.

***

 بررسی اصطلاحات فلسفی،کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (اسفار) 

پدیدآورنده: عامر عباس       

رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی  

مقطع تحصیلی: دکتری/ ۱۳۸۶         

محل تحصیل: دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی          

استاد راهنما: علی شیخ الاسلامی        

استاد مشاور: منوچهر اکبری 

چکیده: هرگاه واژه یا کلمه‌ای در یکی از علوم به صورت «اصطلاح» به کار رفته باشد، معمولاً در فرهنگها بعد از دادن معنای لغوی آن واژه به معنای «اصطلاحی» آن هم اشاره می کنند. چون ما بنا داریم که در این نوشتار اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (اسفار) را توضیح دهیم پس لازم دانستیم که در ابتدا واژه اصطلاح را خوب بررسی کنیم.

تعریف لغوی اصطلاح: اصطلاح، مصدر باب افتعال از ریشه صلح است و در لغت به معنی آشتی و با یکدیگر صلح کردن و معنی دیگر آن فراهم آمدن قومی برای امری است.

 تعریف اصطلاحی اصطلاح: اصطلاح در عرف خاص کاربرد دارد و آن اتفاق طایفه‌ای مخصوص است بر وضع معنی جدیدی برای لفظی غیر از معنای اصلی آن، لذا گفته‌اند که اصطلاح اخراج لفظ از معنی لغوی به معنی دیگری است به سبب مناسبتی که میان آن میباشد. استاد شهید مطهری در مقام توضیح معنای اصطلاحی «اصطلاح» می فرماید که اصطلاحات در حقیقت نمودار و شاخص‌اند. شاخص به معنای نمایش‌دهنده ی یک مفهوم کلی و مجرد در ظرف لغت، هر کلمه‌ باری از معنی به دوش دارد و القاء‌کننده ی آن معنای عام به مخاطب میباشد لیکن شاخص‌ها بر معنای عام، بیانگر مفاهیم کل و مجرد اهل فن‌اند.

تفاوت لغت و اصطلاح: لغت که به گفته ی برخی مأخوذ از «لوغوس» یا «لوگوس» یونانی به معنی کلمه است و به واژه‌هایی اطلاق می شود که در میان همه ی تکلم‌کنندگان یک قوم متداول باشد و این را «عرف عام» می گویند. و اصطلاح را بر «عرف خاص» اطلاق می کنند، یعنی اتفاق گروه مخصوص از مردم بر وضع یا استعمال کلمه‌ای. تفاوت دیگر لغت با اصطلاح در قلمرو معنایی است. واژه در قاموس یک زبان دارای قلمرو معنایی محدودی است که معمولاً آن معنی در فرهنگ مدوّن آن زبان در برابر واژه آورده میشود، ولی قلمرو معنایی اصطلاح گسترده‌تر و وسیع‌تر از قلمرو معنایی واژه است. به عبارت دیگر معنی یک واژه در کتاب لغت برای یک مفهوم محدود از یک یا چند کلمه بیشتر نیست مانند کلمه «صلات» در معنی دعا، ولی وقتی همین واژه از عرف عام أخذ و در عرف خاص به صورت اصطلاحی استعمال می شود، مفهوم و معنای گسترده‌ای می یابد و عبارت می شود از سلسله اعمالی که با آداب و شرایطی باید انجام شود تا فریضه‌ای به جای آید.

فرق دیگر بین واژه و اصطلاح این است که تعداد لغات در گنجینه ی واژگان یک زبان از حیث مفردات محدود است و در مجموعه‌ای به نام فرهنگ قابل عرضه است ولی برای اصطلاحات به اعتبار پدیده‌های تازه محدودیتی قابل تصور نیست.

تفاوت قبل ملاحظه‌ای بین واژه و اصطلاح در قلمرو کاربرد واژه در عرف عام، تقریباً به تعداد همهی گویندگان آن زبان است؛ ولی حوزه ی کاربرد اصطلاح و تعداد افرادی که با معنای اصطلاحی آن آشنایی دارند، به مراتب محدوتر و کمتر از قلمرو کاربرد واژه است مانند کلمه «سالک» که در لغت به معنی رونده و طی کننده ی راه است و در اصطلاح عرفا به کسی اطلاق می شود که از خود به جانب حق گام بر می دارد و طالب تقرب پیشگاه حق است و در طی این طریق از مشکلات باکی ندارد و با نور هدایت پیش می رود.

مرز بین واژه و اصطلاح: تعیین مرز بین لغت و اصطلاح کار دشواری است زیرا بر حسب عوامل اجتماعی پیوند متقابل لغت و اصطلاح به حدی است که گاه لغت، اصطلاح و گاه اصطلاح لغت می شود چنان که در مثال کلمه صلات که در لغت به معنی دعاست سپس در اصطلاح شرع کلمه صلات به اعمال خاصی که با رکوع و سجود و تشهد همراه است اطلاق شد و باز پس از تعمیم مذهب در میان همه ی مردم همین معنی به صورت لغت درآمد. بنابراین عامل زمان و تحولات اجتماعی در مفاهیم لغت و اصطلاح تأثیر می بخشد. البته این نکته نباید از نظر پنهان بماند که لغتی که از عرف خاص به عرف عام نقل می شود، وسعت معنای اصطلاح خود را حفظ میک ند ولی کاربرد آن به جهت گسترش معلومات و آگاهی ها و دانش مردم تا حدی عمومی می شود؛ مانند کلمات میکروب و سلول.

پس می توان ادعا کرد که فهم اصطلاحات دانش‌هایی که در بین عموم مردم جامعه رواج دارند به تدریج برای همگان میسر می گردد؛ به عبارت دیگر واژه‌هایی که از عرف عام به عنوان اصطلاح در علمی به کار رفته بودند، اینک به جهت عمومی شدن فهم آن به عرف باز می گردند البته با این تفاوت که در این سیر و دگرگونی حامل بار معنایی تازه می شوند مانند بسیاری از اصطلاحات دینی، فلسفی و علوم دیگر.

لزوم تدوین فرهنگهای اصطلاحات: در هر علمی برای بیان مفاهیم اهل آن علم و دانش اصطلاحاتی را اختیار کرده‌اند. همانطور که در سطور بالا گذشت برای مفهوم جدید و پدیده ی نو لغتی از عرف عام به مناسبتی برگزیده می شود و با بار معنایی تازه‌ای در عرف عام به عرف خاص نقل شده‌اند – در خود دارند «فرهنگ اصطلاحات» گفته می شود.

تدوین فرهنگهای اصطلاحات از یک طرف احتیاجی برای پیشرفت و ترقی جوامع بشری است و از طرف دیگر نمایانگر متعالی فرهنگ و تمدن بنی نوع انسان می باشد. همین مطلب در کتاب گران بها مقدمه ی کشاف اصطلاحات با این عبارت گفته شده است که در جامعه‌هایی که فرهنگ و دانش شکوفا می شود احتیاج ایجاب می کند که به تدوین لغت‌نامه‌ها «فرهنگ‌ها» و کتاب هایی لغت دستگاهی یا اصطلاحات دانشها و دایره‌المعارف ها همت گمارند.

پس با توجه به این ضرورت تألیف و تدوین فرهنگ های اصطلاحات که پژوهشگران را از مطالعات مفصل و مکرر برای پیدا کردن معنی و مفهوم و مورد استعمال یک اصطلاح بی نیاز سازد حایز اهمیت زیادی می باشد.

توضیح پیرامون نوشتار حاضر: چون قرار است که ما در این رساله درباره ی اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه ی امام خمینی (اسفار) توضیح بدهیم لذا نکات چند مربوط به آن ذکر می شود.

1- گردآوردن اصطلاحات یک کتاب دارای فواید ذیل می باشد:

الف: آشنا شدن خواننده با لغات و اصطلاحات که گوینده یا نویسنده با آنها مأنوس بوده است.

ب: پی بردن به مفاهیم تازه اصطلاحات که نویسنده آنها را اکثراً یا احیاناً به سلیقه شخصی خودش استعمال کرده است به عبارت دیگر پی بردن تفاوت معنای اصطلاحات بین نویسنده و نویسندگان دیگر.

ج: فهم بهتر معانی مندرج در کتاب با یاری و کمک فرهنگ خاص آن کتاب.

د: مطالعه در تأثیر و تأثر اهل دانش و فن.

2- فهم دقیق و عمیق اصطلاحات علوم عقلی و ذوقی مانند فلسفه، کلام و عرفان ما را به درک حقایق مورد نظر حکماء، متکلمین و عرفا قادر می سازد و غفلت و ناآگاهی ما از معانی و مقصود این اصطلاحات عامل مهمی است برای انحراف و گمراهی و همین انحراف و گمراهی احیاناً سبب و علت کینه و دشمنی با حکما و عرفا می شود، مثلاً خیلی ساده می توان کلمه «وحدت وجود» را به عنوان اصطلاح بر زبان جاری کرد اما رسیدن به معنی و مقصود واقعی عرفا از این کلمه نیازمند تحقیق فراوان و تزکیه نفس است. متأسفانه همین کلمه و اصطلاح وحدت‌الوجود در بعضی از نقاط دنیا مانند شبه قاره هند عمداً یا به طور غیرعمد معنی و مفهوم منفی پیدا کرده و مردم آن دیار حتی قشر تحصیل‌کرده‌شان از کلمه وحدت وجود همان معنی منفی که شیخ احمد سرهندی معروف به مجدد الف ثانی – مؤسس مکتب نقشبندیه _ ناحق به مردم القا کرد پذیرفته‌اند.

3- یکی از ویژگی های ادبیات گهربار فارسی که آن را از ادبیات و فرهنگ سایر ملل جدا و ممتاز می کند این است که ادبیات فارسی با معانی و مفاهیم عرفان اسلامی عجین شده است لذا توضیح و مطالعه تطبیقی اصطلاحات عرفانی حضرت امام ما را به درک مفاهیم عارفان مانند سنایی، مولوی و عطار و غیره یاری می رساند.

4- از این حقیقت نمی توان چشم پوشید که گاهی یک شخصیت ابعاد فرامنطقه‌ای یا جهانی پیدا می کند و مردم گوشه و کنار دنیا جذب ابعاد مختلف این شخصیت می شوند و می خواهند ابعاد مختلف این شخصیت را بشناسند؛ مانند حضرت امام خمینی، و دست به مطالعه کتاب هایی می زنند که توسط آن شخصیت به وجود آمده است. اگرچه بعضیها که مجذوب این چنین شخصیت می شوند برخی از آثارش را به خوبی نشناسند ولی چون شیفته آن شده‌اند کتابهای شخص مورد علاقه خود را مطالعه می کنند. برای این دسته از مردم هم فرهنگ اصطلاحات مخصوص آثار شخصیت مورد علاقه‌شان لازم است تا آنها را در امر مطالعه کتابهایش یاری کند و لازم نیست فرهنگ هایی که برای این مقصد نوشته می شوند از لحاظ فنی دقت زیادی داشته باشند چون مقصد تدوین این نوع فرهنگ‌ها کمک به مردم عامه است نه اهل علم و پژوهشگران. با توجه به تأثیرپذیری خیل عظیمی از مردم دنیا مخصوصاً شبه قاره هند از شخصیت ملکوتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این امر منطقی به نظر میرسد که برای هر یک از آثار ایشان فرهنگ اصطلاحات جداگانه‌ای تدوین و به زبانهای مختلف برگردانده شود.

 ***

اندیشه های کلامی امام خمینی(س)     

پدیدآورنده: ناصر محمدی     

رشته تحصیلی: فلسفه و کلام اسلامی   

مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ 1381           

محل تحصیل: مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی         

استاد راهنما: محمود یزدی مطلق        

استاد مشاور: عزیزالله فیاض صابری   

چکیده: آنچه در این رساله می‌آید، نظر امام خمینی درباره اصول پنجگانه دین و مذهب می‌باشد.

توحید: در این فصل ابتدا به ادله اثبات صانع اشاره می‌شود، و آنگاه به بحث درباره صفات واجب تعالی پرداخته می‌شود، حضرت امام قائلند که برای صفات الهی دو مرتبه وجود دارد: مرتبه ذات و مرتبه فعل.

عدل: در فصل دوم که درباره عدل است، با طرح دو دیدگاه مهم در عدل الهی،‌ یعنی اشاعره و معتزله، نظر آنان رد شده، ادله‌ای در جهت ابطال آن دو اقامه می‌شود، سپس قول صحیح با تفصیل بیان می‌گردد و بعد از آن مساله قضا و قدر طرح شده، و در بخش دوم فصل، با طرح شبهاتی که درباره عدل الهی به طور کلی مطرح شده، به آنها پاسخ داده می شود.

نبوت: در فصل سوم، نخست به بررسی مسائل نبوت عامه می‌پردازیم سپس از انگیزه ارسال انبیا و بعثت سخن به میان می‌آید، و عصمت انبیا از مقوله علم دانسته می‌شود اما نه علم به سرانجام طاعت و گناه، بلکه علم به عظمت و جلال الهی. در پایان نیز نبوت خاصه و مسائل مربوطه را از منظر امام راحل بررسی می کنیم.

امامت: در این فصل، ضمن بیان ضرورت امامت، برای اثبات امامت دلایلی آورده می‌شود. امام راحل با طرح وظیفه شیعیان در عصر غیبت، مساله ولایت فقیه را به طور استدلالی بیان فرموده و با ادله ثابت کرده است. و در پایان این فصل، بحثی را درباره شیعه و یکی از عقاید آن، یعنی تقیه متذکر می‌شویم.

معاد: فصل پنجم در معاد است،که نخست به اثبات معاد پرداخته شده، سپس ضمن بیان تجرد روح و اقسام تجرد، اقسام تناسخ بجز تناسخ ملکوتی باطل شمرده شده، و به شبهات قائلان به تناسخ جواب داده می‌شود. آنگاه اشاره‌ای به مساله مرگ شده،‌ و درباره مسائلی چون عالم برزخ، دنیا و آخرت معاد جسمانی و روحانی و قیامت سخن به میان می‌آید.

 

. انتهای پیام /*