مهندس مهدی بازرگان در سال 1287 ه. ش. در تبریز متولد شد و پس از گذراندن مراحل تحصیلات ابتدائی و متوسطه در تبریز و تهران، همراه با اولین گروه اعزامی برای ادامۀ تحصیل به فرانسه رفت، در رشتۀ مهندسی ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان رساند و در مراجعت به ایران به عضویت کادر علمی دانشگاه تهران در آمد. بازرگان فعالیت سیاسی خود را در «جبهه ملی» آغاز کرد و در دوران نخست‏وزیری دکتر مصدق، سمت‏ های ریاست شرکت ملی نفت ایران و سازمان آب را عهده ‏دار بود. پس از کودتای امریکایی مرداد 32، از مؤسسان «نهضت مقاومت ملی» بود و در سال 1334 به همین علت دستگیر و زندانی شد. بازرگان به دنبال بحران سیاسی سالهای 39 ـ 40 «نهضت آزادی ایران» را به اتفاق چند تن دیگر (آیت‏ اللّه‏ طالقانی، دکتر یداللّه‏ سحابی، مهندس عطایی، رحیم عطایی، عباس سمیعی و حسن نزیه) تأسیس کرد در واقع نوعی رابطۀ فراکسیونی با جبهه ملی دوم داشت که نتیجۀ آن انشعاب کامل بود. در دی ماه 1342 سران «نهضت آزادی» دستگیر شده و آقای بازرگان و آیت ‏اللّه‏ طالقانی هر یک به 10 سال زندان محکوم گردیدند. پس از 6 سال آقای بازرگان از زندان آزاد شد و به اتفاق چند تن دیگر از همکاران سابق دانشگاهی (که از دانشگاه تهران اخراج شده بودند) یک شرکت امور بازرگانی و ساختمانی تشکیل داد.

از آنجا که آگاهی به عقاید سیاسی مهندس بازرگان و «نهضت آزادی» در شناخت و تحلیل حوادثی که در بدو پیروزی انقلاب روی داد موثر است، به اجمال و کوتاهی به آن خواهیم پرداخت.

 آقای بازرگان، مبانی و جهان‏بینی و ایدئولوژی خود را در کتب متعددی، که بعضی از آنها تفصیل سخنرانیهای اوست، به رشته تحریر درآورده است. مبنای تفکر ایشان، اصالت دادن به علم (سیانتیسم) و سعی در تطبیق مفاهیم قرآن و سنت با علوم تجربی روز است.  اولین کتاب وی مطهرات در اسلام بر همین اساس نگارش یافته و اوج آن دو کتاب راه طی شده و عشق و پرستش ـ یا ترمودینامیک انسان است. مؤسسان «سازمان مجاهدین خلق» ـ که اساس تلقی آنها از انسان و جهان مادی است و مبتنی بر این نظر که مارکسیسم «علم مبارزه» است ـ خواندن این دو کتاب را به عنوان منابع آموزشی اولیه به اعضای خود توصیه می‏کردند.

از دیدگاه سیاسی، تفکر ایشان و همفکران وی مبتنی است بر تلفیق «ملیت» (ناسیونالیسم) و «مذهب» در چارچوب یک استراتژی موسمی و لیبرالیستی. بدین لحاظ «نهضت آزادی ایران» رسیدن به اجرای کامل قانون اساسی مشروطه را نقطه‏ای ایده‏آل برای مبارزات خود می‏داند .

در فروردین 1356 آقای مهندس بازرگان به اتفاق 28 نفر دیگر (از جمله آقایان: ناصر میناچی، کریم سنجابی، حسن نزیه، حبیب اللّه‏ پیمان، مقدم مراغه‏ای، هزارخانی، ابراهیم یونسی و...) «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را تأسیس کردند.  هدف این جمعیت چنین بیان شده بود: و هدف کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر اجرای کامل و یکپارچۀ قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر به منظور رفع تعطیل مشروطیت ایران و رفع تعدی مستمر و مداوم به حقوق ملت ایران با استقرار نظام حاکمیت ملی به ترتیب حاکم و متداول در کشورهای دارندۀ نظام مشروطیت است.»

آقای مهندس بازرگان در ملاقات با امام خمینی در پاریس، پس از آنکه امام شرط پذیرفتن شخصیت های سیاسی را قبول اصول انقلاب (سرنگونی شاه و برچیدن نظام سلطنت و برقراری حکومت اسلامی) اعلام کرد، ایشان رأی امام را پذیرفت و از نظر قبلی خود عدول نمود.

آنچه لازم است در اینجا یادآوری شود اینکه جدا از فعالیت های سیاسی آقای بازرگان، ایشان برای ارتباط و پیوند دادن میان روحانیان و دانشگاهیان، یعنی طبقۀ تحصیلکرده جدید، کوشش داشت و در این راه پیشقدم بوده و علاوه بر آن، نزد همگان فردی متدین و مواظب بر آداب شناخته شده بود. از این رو انتخاب ایشان از سوی اعضای شورای انقلاب، که در آن شرایط در زمرۀ معدود شخصیت های سیاسی مذهبی و دارای تجربیات عملی اجرایی بوده و در واقع «خیر الموجودین» محسوب می ‏شده است بیشتر متکی بر شناخت شخصی از مراتب تدین و مبارزات ایشان بوده تا درستی مواضع حزبی و مشی مبارزاتی وی.

 

منبع: کوثر، ج3، ص ص 218-220

. انتهای پیام /*