پرتال امام خمینی(س): یادداشت۷/محمد رجایی نژاد/  اگر هجرت را حرکت از مکانی به مکان دیگر با هدف و برنامۀ از پیش گزینش شده ای بدانیم، خواهیم دید که بیشــتر پیامبران و رهبران الهی هجرت انجام داده اند. حال، گاه خواســته و از روی اختیــار و مصلحت، گاه از روی اجبار حکام و ســلاطین زمان، گاهی هم چاره ای جــز مهاجرت نداشــتند. با این دیــد، هجرت حضرت ابراهیم(ع) از بابل بســوی شام و از آنجا به مکه؛ هجرت خاتم پیامبــران حضرت محمــد (ص) از مکه به مدینه و... همه هدفمند و سرنوشت ساز و تاریخ ساز بوده اند و سرآغاز دگرگونی های رو به رشد شده اند. هجرت برخی از امامان شیعه نیز از همین شیوۀ حرکت ها به حساب می آیند؛ همچون هجرت امام علی(ع) از مدینه به کوفه، هجرت امام حســین(ع) از مدینه به عراق، هجرت امام رضا(ع) از مدینه به خراسان و... چنین اســت هجــرت و تبعید علما و مراجــع دینی و  سالۀ پس از ظهور اسلام، ۱۴۰۰مذهبی در طول تاریخ بــه ویژه عالمان شــیعی که گاه موجب شــده باقیات و صالحات بــا ارزش و ماندگاری از خود برجای بگذارند. مثل هجرت عالمان شیعی جبل عامل از لبنان به ایران در دوران صفــوی، هجــرت آیت الله شــیخ عبدالکریم حائــری از اراک به قم و تأســیس حوزۀ علمیــه قم و یا هجرت آیت اللــه بروجردی از بروجرد به قم و ظهور یک مرجعیت واحد در جهان تشیع در شهر قم و... نخستین فایده و تأثیر هجرت بر انسان، آگاهی بخشی و شناخت پیدا کردن است. انسان چشم و گوش بسته به آنچه در دسترس و پیرامون خود است، گردن می نهد؛ اما وقتی هجرت کرد و با فرهنگ ها و افراد گوناگونی روبرو شــد و آراء و اندیشه های بســیاری را فهمید و به چالش کشیده شــد، آگاهی یافته و خود را بازسازی و بازنگری  کرد، می تواند پیرامون و اجتماع خود را بهتر و دقیق تر بفهمد و نظر دهد و هدایت و دگرگون کند. از طرفی یکی از مهم ترین و بارزترین راه ها جهت رشد و تعالی و پیشرفت، به ویژه در دوره های پیشین، هجرت بــوده اســت. به نوعی می تــوان گفت هجــرت یکی از رمزهای پیشرفت و تکامل فکر و شخصیت انسان است. زیرا فرد پیله و زنجیرهای جامعۀ محدود خود را می شکند و به جهانی گســترده پیوند می خــورد و جهان بینی او گسترش می یابد و دیگر دل بسته و وابستۀ محل سکونت خود نیست که رکود و ساکنیت در جانش بیفتد. معمولا هر مدنیتی پس از هجرت پدید آمده اســت. مهاجرت زمینۀ رویارویی با فرهنگ ها و انسان های دیگر را بوجود آورده و از دل ایــن برخوردهــا فرزنــد متکامل تری زاده می شود. بی جهت نیســت که مبدأ تاریخ اســلام را نه ولادت پیامبر (ص) و نه بعثت او، که هجرت را مبدأ قرار داده اند. چه هجرت و جابجایی ها گاه موجب تشکیل حکومت ها و دولت ها شــده و در پی آن تمدن های باشکوه و مؤثری بــه وجود آمــده و نقش بســزایی در پیشــرفت مادی و معنوی جوامع بشری داشته اند. همانند هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه که منجر به تشکیل حکومت اسلامی در مدینه شد. تــرک دیار و هجرت، حــال به اجبار یا بــه دلخواه و به مصلحــت، در انقلاب اســلامی ایران نیــز نقش مهم و روشنی داشــت. مطالعه و بررسی سیر تاریخی زندگی امام خمینی(س) و تاریخ انقلاب اســلامی نشــان می دهد هجرت (و تبعید) نقش اساسی و محوری در بسترسازی و پیروزی و تثبیت انقلاب اســلامی داشته است. تبعید و هجرت بنیان گذار و رهبر کبیر انقلاب و دیگر رهبران و یاران امام و انقلابیون به اقصی نقاط کشــور و خارج از کشور، نقش مهمی در زمینه سازی و تئوری سازی انقلاب اسلامی داشت. امام خمینی(س) بر عکس دیگر هم مسلکان خود، یکی از مهاجران واقعی بود. هم مهاجرت از درون، هم مهاجــرت از بیرون، هم ســفر بر روی خــاک و هم ســفر در عمق روح، هم مهاجرت از زادگاه خویش و هم مهاجرت از خویشتن خویش. یعنی مصداق عینی آیاتی که مهاجرت را برای مؤمنان ضروری می داند. او سختی و تلخی هجرت و تبعیدهای بسیاری را گاه به دل خواه (از خمین به اراک و قم) و گاه به اجبار (تبعید) و گاه از روی ناچاری (رفتن به پاریس) به جان خریده و از شــهری به شهری و از کشوری به کشوری هجرت کرد یا تبعید شد تا بتواند خود و مردمان زمان خویش را به سر منزل مقصود رهنمون کند. هجرت هایی که هر کدام شان با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی، به نوعی نقش اساسی در آراء و اندیشه های اجتماعی و سیاسی او داشت. در این نوشته تبعید امام خمینی را از جمله هجرت های ناخواستۀ ایشان دانسته ام.


هجرت های امام خمینی(س)


 امام خمینی در دورۀ زندگی چالشی و پربرکتشان پنج هجرت مهم داشته اند:


- هجرت از زادگاه خود خمین به شهرستان اراک


- هجرت از اراک به قم


- هجرت از قم به کشور ترکیه


- هجرت از ترکیه به کشور عراق (نجف)


- هجــرت از عراق به کشــور فرانســه (پاریس، نوفل لوشاتو)


 در این میان ســه هجرت اخیر از جهات مختلفی تأثیر بیشتری در شخصیت و اندیشۀ اجتماعی و سیاسی امام خمینی داشــته است. این هجرت ها زمینه و بستری را برای امام مهیا ساخت تا از جهت های گوناگون علمی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و عرفانی رشد بیابد و با دیدگاه های گوناگون فکری و علمی آشنا شود و این ره توشه ای باشد برای حرکت های بعدی و آمادگی برای ارشاد و رهبری مردم در مبارزه با ظلم و فساد حاکم  اگر ایشان فقط در خمین یا اراک یا قم ًبر جامعه. قطعا اقامت دائم می کرد و مثل دیگر هم سلکان خود به درس و بحث پرداخته و به مرجعیت عامه بسنده می کرد، شاید به تناسب وضعیت حاکم بر حوزه های علمیه آن زمان در هر دوره ای به مراحل عالی رشد علمی هم می رسید؛ اما دور بود بتوانند رهبری امتی را بر عهده گرفته و آنها را به سرمنزل مقصود برسانند.  این هجرت هــا، ارتباط با دیگر مســلمانان و عالمان و متفکران مسلمان و مبارزان و انقلابیون را مهیا ساخت. در این راســتا، هم از اندیشــه ها و نظــرات مختلف آنها بهره برده و هم افکار خود را به آنها و دیگر جهانیان ارائه کرد. برای نمونه اگر نبود هجرت به فرانســه، هیچ وقت امکان ارتباط با جهانیان پیش نمی آمد و زمینۀ فعالیت و حمایت های بین المللی فراهم نمی شد.


 الف ـ ترکیه (بورسا)


حضرت امــام در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید گردید. در اصل به هجرت ناخواسته تن داد. در شهر بورسای ترکیه به مدت یازده ماه تحت نظر مأموران ساواک رژیم شاه و مأموران امنیتی ترکیه زندگی کرد. چند ماه اول به تنهایی و سپس با تبعید فرزندش حاج آقا مصطفی، به همراه ایشان ضمن مطالعه و تألیف، به تحقیــق و مطالعۀ تاریخ و فرهنگ ترکیــه و بازدید از آنجا پرداخت. بر اساس گزارش مأمور تبعید، نخستین صحبت امام هنگام انتقال و در هواپیما این بود که «من برای دفاع از وطنم تبعید شدم.» در گزارش برنامۀ روزانه امام نیز به یادگیری زبان ترکی و حساسیت و کنجکاوی خبرنگاران ترک تأکید شده است. (امام خمینی در آیینه اسناد، ج۵ ص ۲۳) به نظر می رســد از نخســتین آثار و نتایج تبعید امام به ترکیــه، توجــه و دغدغۀ امام خمینی بــه ملیت و وطن بود. خواندن آثار و مطالب دربارۀ ترکیه و یادگیری زبان ترکی نیز از نتایج تبعید بود. همچنین بین المللی شدن قیام مردم ایران به رهبری ایشان هم از دیگر ابعاد تبعید بود. چراکه بعداز تبعید، سیل تلگراف، نامه و طومارهای اعتراضــی به ســفارت ترکیه و مقامات و ســازمان های بی طــرف جهانی مرتــب ادامه داشــت. (نهضت امام خمینی،دفتر۱، ص ۱۲۰۰)


امام خمینــی علاوه بــر کارهای علمــی در ترکیه، از استانبول و جاهای دیدنی آن دیدن کرد. در قونیه به مزار مولوی رفــت و از بندر ازمیر که یکی از بنادر مهم ترکیه در کنار دریای مدیترانه اســت بازدید کرد. در بورسا گاه با لباس معمولی و پالتو و کلاه در نماز جمعۀ اهل سنت ، شرکت می کرد. (خاطرات آیت الله خلخالی) به راســتی که ایــن کارها و دیدارها و آشــنایی با حکومت لائیک و ثمرات آن بر دیدگاه های امام تأثیرگذار بود. ایشــان چند روز پس از ورود به ترکیه از مســاجد و مراکز تاریخی آنکارا و قســمت های دیگر این شهر نیز دیدن کرد.


ب ـ عراق (نجف)


پس از یازده ماه حضور اجباری امام خمینی در ترکیه، رژیم شــاه تصمیم گرفت محل تبعید را تغییر دهد. به ایشــان اعلام کردند که باید به عراق بروید. (مجلۀ ندا،ش۲۲، پای صحبت ها و خاطرات یار آفتاب) باز هجرت ناخواسته تکرار می شــود. این بار به سوی نجف، شهر تاریخــی و مرکز حوزه های علمیۀ شــیعه؛ با طلابی از سراسر جهان. با فرهنگ و وضعیت سیاسی و اجتماعی و علمی خــاص خود؛ با مراجع تقلیــد معظم و بزرگی همچــون؛ آیت الله حکیم، خوئــی و... حضــرت امام نزدیک به ۱۴ ســال در عــراق زندگی کرد تأثیر گرفت به تأثیر گذاشت. از همــان بــدو ورود، درس و بحــث خود را آغــاز کرد. ســال های نخســت تلاش کرد ضمن شناخت فضای حاکم بر حوزۀ نجف از ورود به مســائل سیاســی آشکار دوری کند؛ اما کم کم یاران و مبارزان و انقلابیون از ایران و دیگــر نقاط جهــان به نجف آمده و به امام پیوســتند. ارتباط ها برقرار شــد و نجف کانونی برای مبارزات ضد رژیم پهلوی شــد. یک ســال پــس از ورود حضرت امام به نجف اشــرف و پرداخت غیر منظم شهریه به طلاب، شــهریه ماهانه امام بــه صورت منظم درآمــده و به طور مســاوی و بدون تبعیض به همۀ طلاب اعــم از ایرانی، عراقی، افغانی و غیره پرداخت شد. (هفت هزار روز، ج۱، ص۲۷۵)


این تصمیم امام خمینی بر فضای موجود  نجف تأثیر گذاشت و کم کم تبعیض در پرداخت شهریه کم شد و از بین رفت. حضور امام در عراق این امکان را به ایشان داد تا پیوند بیشتر و گسترده تری با دیگر مخالفان رژیم پهلوی و دیگر مبارزان، به ویژه دانشجویان ایرانی خارج از کشور داشته باشد. برقراری ارتباط با مبارزان مسلمان دیگر کشورها، از جمله فلسطینیان و حمایت از آنها از دیگر اقدامات امام بود که موجب مطرح شدن ایشان گردید.


  ج ـ فرانسه (پاریس)


با شــتاب گرفتن انقــلاب در نیمۀ دوم ســال ۱۳۵۷ ونزدیکی و ارتباط آسان امام خمینی با مردم ایران، رژیم پهلوی را واداشت تا دوباره بین رهبر و مردم فاصله ایجاد کند. رژیم پهلوی نخست تلاش کرد با عادی سازی روابط خود با رژیم بعث عراق، فعالیت امام و دیگر انقلابیون را محدود کند. دولت عراق نیز این کار کرد و منزل امام را محاصره و رفت و آمدها را محدود و کنترل کرد. تااین که امام خمینی نیز ســرانجام بیش از سیزده سال حضور در عراق تصمیــم گرفت آنجا را ترک کند. با مشــورت  یاران در نهایت به ســوی پاریس حرکــت کرد. پیش از عزیمــت و ترک عراق، پیام مهمی خطاب به ملت ایران صادر کرده و اظهار داشت: « اکنون که من- به ناچار- باید ترک جوار مولا امیر المؤمنین- علیه السلام- را نمایم و در کشورهای اسلامی، دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم- که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید- باز نمی‏بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز می‏کنم‏....(صحیفه امام،ج۳،ص۴۸۳)  رژیم شاه و ساواک گرفتار و ســرگردان شده بودند. برای ســرپوش گذاشتن بر این سردرگمی، در نخستین اظهارنظر گفتند: آیت الله [امام] خمینی با عزیمت به پاریس محدودتر خواهد شد. زیرا او به علت رفت و آمد زائران ایرانی به عراق می توانســت با مردم تماس حاصل نماید. لیکن با عزیمت به فرانسه این امکان وجود نخواهد داشت. (هفت هزار روز، ج دوم، ص۹۵۳) 


گذشت روزها نشان داد که این تحلیل آقایان غلط از آب در آمده و نتیجۀ عکس داد. با مطالعۀ دقیق دوران چهارماهۀ حضور امام در فرانسه نتایج و تأثیرات این هجرت نمایان می شود. به گونه ای که سرنوشــت قیام مردم ایران را رقم زد و زمینۀ پیروزی . انقــلاب و حرکت و قیام را آماده ســاخت. از جمله: مردم ایران به رهبری امام خمینی در جهان مطرح شد و جهانیان با اندیشه و افکار و اهداف قیام و رهبرش آشنا شدند.


نتیجه


هجرت های خواسته و ناخواستۀ حضرت امام، بر ســیرۀ نظری و عملی او تأثیر گذاشته و نوآوری و نوگرایی در اندیشــه و عمل داشــته اســت. دست کم در بعــد فقهی گشــایش در برخی مباحث مشــکلات را در پی داشته اســت که در جای خود نیاز به تحقیق و بررســی دارد. از جنبۀ اجتماعی و سیاسی تأثیرات بسیاری داشته است، همانند: تحول نگاه ایشان نســبت به نقش و حضور زنــان در اجتماع، نقش مردم در تعیین سرنوشت خود و... همین طور این تبعیدهای پیاپــی امام بود که نگاه اصلاحی ایشــان نســبت رژیم پهلــوی را در اوایل دهۀ چهل به انقلاب و براندازی رژیم کشانید و سرانجام نیز چنین شد. همچنین عمل گرایــی را در امام خمینی تقویت کرده اســت. یکی از رموز برتری و ارجحیت امام بر روحانیت و علمای هم عصر خویش نیز ریشه در همین هجرت ها دارد. البته شــخص حضرت امام این رمــوز و امتیازات در زندگــی را بــه نوعی از رموز غیبــی و از الطاف الهی می دانســت و همه را حرکتی که بوسیلۀ خداوند انجام گرفته و ارادۀ شــخصی دخیل نبوده، توصیف می کرد.(صحیفه امام،ج۱۰،ص۱۹۶)


 

. انتهای پیام /*