زلزله آمده است و یک عده از خواهران و برادران ما در رنج و تَعَب هستند. با همت بزرگ انسانی به کمک می شتابیم و به این عزیزان کمک می کنیم.

پرتال امام خمینی (س) ضمن ابراز همدردی،به فرازهایی از فرمایشات امام در این مورد اشاره می کند.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

اکنون که برادران ما در کشتار سراسر ایران و مناطق زلزله زده بی خانمان و بی سرپرست شده اند، اکنون که شهر از گِل ساخته شده طبس بر سر برادران ما خراب شده است، اکنون که مجروحین تظاهرات سراسری ایران از بی دارویی و بی غذایی در رنجند، بر برادران ایمانی لازم است هر چه بیشتر به سرپرستی بازماندگان و تهیه وسایل آسایش برای آنان بشتابند، و به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند و به صندوق اعانه آنان کمک نکنند که جز زراندوزی برای مجریان امور هیچ حاصلی نمی تواند داشته باشد. و پیام تأثربار این جانب را در تسلیت مصیبت بزرگ، به بازماندگان آنان برسانند. از خداوند تعالی آزادی و استقلال کشور و صلاح حال مسلمین را خواستار است. (صحیفه امام، ج 3، ص: 475)

***

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

یکوقت که وقت آشفتگی است، مثلًا فرض کنید زلزله بیاید و یک جایی را خراب بکند، شما ببینید برادرانتان زیر این خرابیها مانده اند و دارند جان می دهند، شما نمی توانید بگویید که ... به من چه ربطی دارد. هر انسانی خودش را مکلف می داند، به هر عنوان، هر جوری که باشد، برود اینها را نجات بدهد. (صحیفه امام، ج 7، ص: 435)

***

اگر زلزله مثلًا بیاید، من بخواهم بنشینم مطالعه کنم، آقا هم بخواهند بنشینند، بروند نماز بخوانند، شما هم بخواهید بنشینید کسب بکنید، نمی شود این. همه باید بروند آنهایی را که در زلزله گرفتار شده اند نجات بدهند؛ نه من می توانم بروم سراغ کار دیگر، نه شما. هیچ کدام نمی توانیم به احتیاجات فعلی خودمان برسیم. باید آنی که الآن جامعه به آن احتیاج دارد، آنی که کشور به آن احتیاج دارد، آنی که اسلام به ما پیشنهاد می کند، آن را الآن تعقیب بکنیم. بعد از اینکه این مرحله تمام شد، آن وقت می رسد به مرحله های دیگر. (صحیفه امام، ج 7، ص: 481)

***

یکوقت زلزله می آید و خرابی می کند، اینجا دیگر حق ندارد که اداری بگوید که من حالا پشت میزم نشستم مشغول بررسی امور اداری هستم؛ یا بازاری بگوید که من شغلم بازار است و من باید چه بکنم. همه اینها به حسب وجدان و به حسب عقل و به حسب شرع موظفند که بروند و زلزله زده ها را نجات بدهند. (صحیفه امام، ج 8، ص: 71)

***

یک وقت اتفاق می افتد که زلزله آمده است و یک عده از برادرهایمان زیر خاک هستند، و آن وقت ما جمع بشویم، بنشینیم راجع به مسئله نماز صحبت کنیم. مسأله خوب است، وقتش خوب نیست. (صحیفه امام، ج 11، ص: 117)

***

پیام [به ملت ایران (صرف وجوه شرعیه برای کمک به زلزله زدگان)]

زمان: 8 آذر 1358/ 9 محرّم 1400

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

أنا للَّه و إنا إلیه راجعون

ملت شریف و خیرخواه ایران، خواهران و برادران ارجمند! با آنکه می دانم با احساس مسئولیت و حس تعاونی که در همه قشرهای محترم است، برای نجات برادران و خواهران خود در این فصل سرما به مناطق زلزله زده خواهید رفت و با توان خود به مسلمانان و اطفال ناتوان کمک خواهید کرد؛ لکن این جانب نیز با احساس تکلیف از شما عزیزان می خواهم که فرصت را از دست نداده و به این عبادت اسلامی- انسانی بشتابید.

راضی نشوید که شما و اطفال عزیزتان در آسایش باشند و خواهران و برادران و عزیزان آنان در رنج تَعَب. بدانید که این حوادث دردناک جنبه آزمایش و امتحان نیز دارد. همان طور که در زلزله قبل با آن همت بزرگ انسانی آن چنان به کمک شتافتید که در مدت کوتاهی زاید بر احتیاجات اولیه اسباب رفاه آنان را فراهم کردید؛ امید است در این ایام هم- که سرما بیشتر است- همان طور عمل کنید. این جانب اجازه می دهم که از سهم امام- علیه السلام- و سادات نیز محسوب نمایید. از خداوند متعال توفیق و سعادت و سلامت همگان را خواستار؛ و نجات برادران و خواهران را امیدوارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

نهم محرّم الحرام 1400- روح اللَّه الموسوی الخمینی  (صحیفه امام، ج 11، ص: 140)

***

حکم [به آقای محمد صدوقی جهت رسیدگی به وضع زلزله زدگان استان کرمان ]

زمان: 22 خرداد 1360/ 9 شعبان 1401

موضوع: اعزام هیأتی به استان کرمان

جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای صدوقی- دامت برکاته

پس از اهدای سلام، هر چه سریعتر هیأتی را برای رسیدگی به وضع زلزله استان کرمان اعزام دارید تا با همکاری و همیاری مردم شجاع و مبارز و روحانیت شریف کرمان، احتیاجات مصیبتزدگان حادثه ناگوار بررسی و سریعاً این جانب را در جریان امور قرار دهید تا در حد توانم به خواهران و برادران درد کشیده ام کمک نمایم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی  (صحیفه امام، ج 14، ص: 424)

***

کسی که برای خدا کار می کند دلسرد نباید بشود، معنا ندارد دلسردی. هر چه زحمت زیادتر، ارج زیادتر. هر چه گرفتاری زیادتر، پیش خدا ارجمندتر خواهد بود. یا فرض کنید که یک جایی زلزله است مثل کرمان که یک همچو زلزله ای آمده و همچو کشتاری شده و همچو بیخانمانی، خوب، چهار روز دیگر زمستان می آید، این همه جمعیت آنجا؛ چه بکنند. دولت نمی تواند همه این کارها را انجام دهد. مشغول اند آنها همه، ... هلال احمر هم مشغول است، دولت هم مشغول است، همه مشغول اند، اما ننشینید به اینکه فقط آنها کار بکنند و بحمد اللَّه ننشستید و آن طوری که اخیراً این اشخاص از خارج آمده بودند، گفتند بی سابقه است، لکن مع ذلک، دنبال کنید، بروید ببینید و همان طوری که تا حالا کردید، انجام بدهید وظیفه را. یک وظایفی است که وظایف انسانی است، همه برادر شما هستند، خواهر شما هستند، فردا زمستان می آید، اینها باید اداره بشوند، باید ساخته بشود برایشان کارها و این دولت تنها نمی تواند. همه ما باید در این امر شرکت کنیم. و همین طور همه گرفتاریهایی که هست، گرفتاری هر چه هست، چه گرفتاریهایی که زلزله و امثال اینهاست، سیل است و- نمی دانم- چه هست و چه گرفتاریهایی که برای ما پیش می آورند، خود شما مملکتتان را باید حفظ کنید و خود شما باید- عرض می کنم که- همراهی کنید تا کارها اصلاح بشود و اصلاح هم می شود. (صحیفه امام، ج 15، ص: 102)

***

برای هر جهتی، برای یک طرف مملکت مثل زلزله- مثلًا- پیش بیاید، خود این مردم بهتر از دولت مشغول می شوند به فعالیت. چنانچه در کرمان این زلزله ای که پیش آمد، ما دیدیم که با فعالیت حضرت آقای صدوقی و توجه مردم، بسیاری از مشکلات رفع شد. (صحیفه امام، ج 15، ص: 397)

. انتهای پیام /*