پرتال امام خمینی(س): حضرت آیت الله سید جعفر کریمی آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی‌ در سال‌ ۱۳۰۹ هجری‌ شمسی‌ در روستای‌ دیو کلا از توابع‌ بابل‌ و در میان‌ خانواده‌ای‌ مذهبی‌ به‌ دنیا آمد. پدرش‌ مرحوم‌ سید رضا کریمی‌، که‌ به‌ درخواست‌ والده‌ فاضله‌اش‌ و تشویق‌ دایی‌ خود مرحوم‌ آیت‌الله‌ العظمی‌ حاج‌ سید احمد استاد مصمم‌ بود به‌ تحصیل‌ علوم‌ دینی‌ مشغول‌ شود در اثر فوت‌ والده‌ و نیز پیش‌ آمد مشکلات‌ دیگر ناگزیر به‌ پیشه‌ کشاورزی‌ روی‌ آورده‌ و از تحصیل‌ بازماند. مادرش‌ نیز زنی‌ پاکدامن‌ و روحانی‌ زاده‌ بود که‌ نقش‌ بسزایی‌ در تربیت‌ فرزند خود ایفا می‌کرد. اقوام‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ بیشتر از طبقة‌ برجسته‌ و بنام‌ روحانیان‌ بودند و برای‌ اشتغال‌ به‌ تحصیل‌ علوم‌ دینی‌ ارزش‌ فراوان‌ قائل‌ می‌شدند.
وی در بیان فضایل مادر می گوید: والده ام که روحانی زاده و زنی متدین و فاضله بود، در مهر ماه سال ۱۳۲۱ بنده را به مکتب خانه مرحوم سید محمود موحدی برد؛ در آنجا ضمن تکمیل روخوانی قرآن کریم و بعض ادعیه به تمرین خط و خواندن کتابهای فارسی و بخشی از جامع المقدمات پرداختم.(کتاب در کنار امام، خاطرات آیت الله سید جعفر کریمی،نوشته رسول جعفریان، نشرمورخ، ص۱۲)

در مکتب خانه

دوران‌ کودکی‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ با اوج‌ ستم‌ رضا خانی‌ همراه‌ بود. او تا پایان‌ شهریور ۱۳۲۰ تنها به‌ فراگیری‌ قرآن‌ در مکتب‌ خانه‌ بسنده‌ کرده‌ بود و از سال‌ ۱۳۲۱ برای‌ فراگیری‌ مقدمات‌، به‌ نزد ثقه الاسلام‌ سید محمود موحدی‌ رفت‌ و بخشی‌ از جامع‌ المقدمات‌ را فرا گرفت‌. از مهرماه‌ ۱۳۲۳ به‌ حوزه‌ علمیه‌ بابل‌ رفت‌ و تا مهر ۱۳۲۶ در محضر استادان‌ و عالمان‌ آن‌ حوزه‌ به‌ فراگیری‌ ادبیات‌ عرب‌ اشتغال‌ داشت‌.

درقم

در مهرماه‌ ۱۳۲۶ عازم‌ قم‌ شد تا در حوزه‌ علمیه‌ قم‌ و در محضر استادان‌ و عالمان‌ آن‌ دیار، پله‌های‌ پیشرفت‌ علمی‌ و عملی‌ را بپیماید. دروس‌ دوره‌ سطح‌ را تا سال‌ ۱۳۳۲ در محضر استادان‌ برجسته‌ قم‌ به‌ پایان‌ برد و سپس‌ به‌ درس‌ خارج‌ علمای‌ بزرگ‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ مشرف‌ شد. آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی‌ در سالهای‌ تحصیل‌ خود، به‌ محضر استادان‌ گرانقدر بسیاری‌ شرفیاب‌ شد. او که‌ بخشی‌ از جامع‌ المقدمات‌ را نزد ثقه‌ الاسلام‌ سید محمود موحدی‌ در زادگاه‌ خود آموخته‌ بود، در حوزه‌ علمیه‌ بابل‌، دروس‌ مقدمات‌ را نزد حجج‌ اسلام‌ حاج‌ سید حسن‌ استادزاده‌، حاج‌ شیخ‌ علی‌ موحد، حاج‌ سید محمد محقق‌، حاج‌ شیخ‌ محمد علی‌ طبرستانی‌ و آیت‌ الله‌ حاج‌ شیخ‌ ولی‌ اللّه‌ مدرس‌ آموخت‌.

در امتحانی از سوی آیت الله بروجردی
در قم با مختصر وجهی که پدرم می فرستاد ارتزاق می کردم. بعدها از سوی آیت الله بروجردی امتحانی برای لمعه به پایین گذاشتند که من شرکت کردم. به نظر خودم قبول شدم اما جوابی نیامد. تا آنکه خدمت آیت الله بروجردی رفتم و نامه ای نوشتم و ایشان هم ترتیب اثر دادند. سرانجام پس از مدتها نتیجه آن شد که بین ۱۵ تا ۲۱ تومان به ما دادند که اصلا وجه قابل توجهی برای تامین زندگی نبود.(همان، ص۱۷)

در قم‌ نیز دروس‌ سطح‌ را نزد حضرات‌ آیات‌ صدوقی‌، شیخ‌ محمد فکور یزدی‌، طباطبایی‌ و ... به‌ پایان‌ رساند. سپس‌ حدود یک‌ سال‌ در درس‌ خارج‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ حاج‌ شیخ‌ مهدی‌ امامی‌ امیری‌(ره‌) و مدتی‌ در درس‌ خارج‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ بروجردی‌(ره‌) شرکت‌ کرد.

در نجف اشرف

در دی‌ ماه‌ سال‌ ۱۳۳۳ به‌ سفارش‌ پدر، به‌ نجف‌ اشرف‌، مشرف‌ شد تا به‌ محضر استادان‌ آن‌ حوزه‌ عظیم‌ نیز شرفیاب‌ شود. حضور او در نجف‌ تا سال‌ ۱۳۵۷ ادامه‌ پیدا کرد.
 به دنبال کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ و بازگشت شاه فراری و برقراری حکومت استبدادی، من نیز که با فدائیان اسلام همکاری داشتم در خطر دستگیری بودم و لذا والد محترم در مهر ۳۳ از بابل تلگراف به بنده زدند و امر کردند که فرا گذرنامه تهیه کنم و برای ادامه تحصیل به نجف بروم.(همان، ص۳۴)

در درس امام(س)

در طی‌ سالهایی‌ که‌ امام‌ خمینی (س) در نجف‌ اشرف‌ حضور داشت‌، همواره‌ به‌ درس‌ ایشان‌ می‌رفت‌.
 یک روز در بحث ولایت فقیه حضرت امام(س) به مناسبت فرمود که آقایان گاهی بر ما خرده می گیرند که کجاست آن حکومت اسلامی که شما بحث آنرا مطرح می کنید؟ پاسخ ایشان این بود که ما باید به وظفه خود عمل کنیم تا مطالب تنقیح شده در دست باشند که اگر انشاالله روزی توانستیم حکومت تشکیل بدهیم برای تنقیح مسائل دیگر معطل نشویم. بعد با اشاره به روش گاندی فرمودند: گاندی در قیام استقلال طلبانه خودش در هند دستورالعمل حکومت خود را در زندان نوشت؛ با این استدلال که ما اکنون نمی توانیم دستورالعمل حکومت را ترسیم کنیم تا روزی که از زندان درآمدیم و بنا گذاشتیم حکومت تشکیل بدهیم یک برنامه تنظیم شده از قبل داشته باشیم و آنوقت برای تنظیم برنامه معطل نشویم.(همان ص۶۳)
هنگامی‌ که‌ دولت‌ عراق‌ به‌ محاصره‌ بیت‌ ایشان‌ پرداخته‌ و آن‌ مرجع‌ بزرگ‌ را به‌ خروج‌ از عراق‌ وادار کرده‌ بود، او با گروهی‌ امام‌(س) را تا مرز صفوان‌ بدرقه‌ کرد. او در طی‌ این‌ سالها، خود نیز به‌ تدریس‌ دروسی‌ که‌ آموخته‌ بود پرداخت‌ و نیز از محضر دروس‌ اخلاق‌ استادان‌ خود بهره‌مند بود.

وی‌ در حوزه‌ علمیه‌ نجف‌ نیز، از محضر استادان‌ بسیاری‌ بهره‌ برد. او مدت‌ هشت‌ سال‌ در دروس‌ خاج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ آملی‌(ره‌) شرکت‌ کرد. او مدت‌ ۲۴ سال‌ در درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ خویی‌(ره‌) حضور داشت‌ و مدت‌ ۱۲ سال‌ نیز در درس‌ خارج‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ شاهرودی‌(ره‌) شرکت‌ جست‌. در میان‌ سالهای‌ یاد شده‌، مدت‌ چهار ماه‌ به‌ بحث‌ خارج‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ اصطهباناتی‌(ره‌) و مدت‌ شش‌ ماه‌ به‌ درس‌ خارج‌ اصول‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ یزدی‌(ره‌) رفت‌. او از مهر ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ در درس‌ خارج‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ حلی‌ شرکت‌ کرد و مدت‌ ۳ سال‌ در درس‌ خارج‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ حکیم‌(ره‌) حاضر شد.

آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی‌، با ورود حضرت‌ امام‌ خمینی‌(س‌) به‌ نجف‌ اشرف‌، از سال‌ ۱۳۴۴ تا تیرماه‌ ۱۳۵۷ یعنی‌ آخرین‌ سال‌ حضور امام‌(س‌) در نجف‌، در درس‌ خارج فقه‌ ایشان‌، حضور مستمر داشت‌. آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی‌، در سالهای‌ تحصیل‌ و پس‌ از آن‌ با بسیاری‌ از طلاب‌ و فضلای‌ آن‌ روز رابطه‌ دوستی‌ و رفاقت‌ داشت‌ که‌ از میان‌ آنها می‌توان‌ از مرحوم‌ آیت‌ الله‌ سید عباس‌ خاتم‌ یزدی‌ نام‌ برد.

خدمات علمی
آیت‌ الله‌ کریمی‌ خدمات‌ علمی‌ و فرهنگی‌ بسیار سرشار انجام داد. او در سالهای‌ تحصیل‌ خود تقریرات‌ درس‌ استادان‌ خود را نگاشته‌ است‌ که‌ از میان‌ آنها می‌توان‌ به‌ تقریرات‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ حضرات‌ آیات‌ عظام‌ حلّی‌ و حکیم‌ و تقریرات‌ درس‌ اصول‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ خویی‌ اشاره‌ کرد. جلد چهارم‌ تقریرات‌ درس‌ فقه‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ آملی‌ نیز با عنوان‌ «کشف‌ الحقائق‌ عن‌ الفقه‌ الجعفری‌» به‌ چاپ‌ رسیده‌ است.

وی دروس‌ منطق‌، ادبیات‌ عرب‌، فقه‌ و اصول‌ تا سطوح‌ عالی‌ را چندین‌ بار تدریس‌ کرد و به‌ مدت‌ یک‌ سال‌ در مدرسه‌ عالی‌ قضایی‌ و تربیتی‌ قم‌ و دو سال‌ در مدرسه‌ عالی‌ شهید مطهری‌ و مدرسه‌ علوم‌ قضایی‌ تهران‌ (دانشکدة‌ علوم‌ قضایی‌) نیز تدریس‌ داشت‌.

آیت‌ الله‌ کریمی‌ از سال‌ ۱۳۷۰ در حوزه‌ علمیه‌ قم‌ به‌ تدریس‌ خارج‌ فقه‌ قضا اشتغال‌ داشت و تا اواخر عمر به‌ تدریس‌ خارج‌ فقه‌ عبادات‌ و معاملات‌ پرداخت.

مسؤولیت‌ برگزاری‌ امتحانات‌ طلاب

امام‌ خمینی‌(س‌) پس‌ از ورود به‌ نجف‌ و ملاحظه‌ نابسامانی های‌ موجود در آن‌ حوزة‌ شریف‌، به‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ و دو تن‌ از فضلای‌ حوزه‌ دستور دادند که‌ با مذاکره‌ با بیت‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ خویی‌(س‌)، هیأت‌ مشترکی‌ برای‌ تنظیم‌ برنامه‌ و امتحانات‌ تشکیل‌ دهند که‌ این‌ امر، با کار شکنی‌ برخی‌ از آقایان‌ روبرو شد. از این‌ رو امام‌(س) تصمیم‌ گرفت‌ خود، به‌ این‌ امر اقدام‌ نماید و مسؤولیت‌ برگزاری‌ امتحانات‌ طلاب‌ و نظارت‌ بر دفتر شهریه‌ را به‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ واگذاشت‌.
مرحوم آیت الله کریمی در باره شخصیت امام راحل نقل می کند: اصولی بر زندگی ایشان حاکم بود که از نظر ما همان اصول حاکم بر زندگی پیامبر(ص) و ائمه معصومین حاکم بود. اگر در اتاقی مشغول مطالعه بودند اگر کسی در می زد خودشان قدم رنجه می کردند و در همین مقدار وقت اگر چراغ روشن بود آنرا خاموش می کردند.(همان، ص۴۹)

در سال‌ ۱۳۴۵، تحقیق‌ و بازنگری‌ و تصحیح‌ رساله‌ عملیة‌ عربی‌ زبده‌ الاحکام‌ و رسالة‌ فارسی‌ توضیح‌ المسائل‌ را امام‌(س‌) به‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ واگذار کرد و در سال‌ ۱۳۴۶، آیت‌ الله‌ کریمی‌ با همکاری‌ آیت‌ الله‌ خاتم‌ یزدی‌(ره‌) کتاب‌ البیع‌ امام‌(س) را تحت‌ نظارت‌ و اشراف‌ ایشان‌، در بهترین‌ اسلوب‌ و در پنج‌ جلد در نجف‌ اشرف‌ به‌ چاپ‌ رسانید. او کتاب‌ خلل‌ الصلاه‌ امام‌ را نیز به‌ امر معظم‌ له‌ در نجف‌ اشرف‌ تحقیق‌ و تصحیح‌ کرد که‌ بعدها در ایران‌ به‌ چاپ‌ رسید.

آیت‌ الله‌ کریمی‌ از سال‌ ۱۳۴۷ تا پایان‌ مدت‌ حضور امام‌(س‌) در نجف‌، نوشتن‌ پاسخ‌ استفتائات‌ تحت‌ نظارت‌ امام‌(س) را در بیت‌ ایشان‌ به‌ عهده‌ داشت‌. این‌ مسؤولیت‌ در ایران‌ نیز از سال‌ ۱۳۵۸ تا پایان‌ عمر آن‌ مرجع‌ بزرگ‌، در قم‌ به‌ عهده‌ ایشان‌ بود. او بارها برای‌ استعلام‌ نظر مبارک‌ امام‌(س) در زمینه‌های‌ گوناگون‌ به‌ تهران‌ سفر می‌کرد و با استاد و مراد خود دیدار می‌نمود.
 او خود در باره مصاحبت نزدیک با امام(س) نقل می کند: مجالست و مصاحبت نزدیک بنده با مرحوم امام(س) و تصدی مسوولیت هایی از طرف ایشان در بیت ایشان، به گونه ای که بیشتر کارهای شخصی امام را رها کردم و تمام وقت را در اختیار ایشان قرار دادم چه در بخش پاسخ به سوالات فقهی و چه در امور حوزه علمیه نجف از طرف ایشان؛ و چه در آماده سازی و تحقیق آثار ایشان برای چاپ و سایر اموری که مربوط به ایشان بود از همان اوائل ورود ایشان به عراق شروع شد. بنده هر چه در مصاحبت ایشان پیش می رفتم بیشتر فریفته عظمت روح آن بزرگوار در حمایت از اسلام و عدالت خواهی و هدایت و نجات امت اسلامی می شدم و بیش از پیش به شایستگی نمایندگی بحق ایشان از حضرت بقیه الله معتقد می شدم. (همان، ص۴۳)

با انتخاب‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌ به‌ رهبری‌ انقلاب‌ در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، و در مرداد همان‌ سال‌، آیت‌ الله‌ کریمی‌ عهده‌ دار پاسخ‌ دادن‌ به‌ استفتائات‌ ایشان‌ شد که‌ پاسخها با نظارت‌ ایشان‌، که تا اواخر عمر ادامه داشت. مقام‌ معظم‌ رهبری‌ تنظیم‌ استفتائات‌ در قالب‌ کتاب‌ را نیز بر عهده آیت‌ الله‌ کریمی‌ نهادند که‌ تا کنون‌ دو جلد آن‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. او از زمان‌ حضور امام‌ خمینی‌(س) تا کنون‌ در جلسات‌ استفتای‌ بعثه او و بعثه مقام‌ معظم‌ رهبری‌ حضور داشت و همواره‌ به‌ زائران‌ بیت‌ الله‌ الحرام‌ در مدینه‌ و مکه‌ خدمت‌ می‌رساند. مرحوم آیت‌ الله‌ کریمی‌ از سال‌ ۱۳۵۸ تا سال‌ ۱۳۶۹ در شورای‌ عالی‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ حضور داشت‌ و به‌ برنامه‌ ریزی‌ درسی‌ و اخلاقی‌ برای‌ طلاب‌ و نیز برقراری‌ جلسات‌ امتحان‌ نهایی‌ طلاب‌ می‌پرداخت‌.
هیئت ممتحنه انتخابی امام در حوزه علمیه نجف آقایان آیت الله شیخ حبیب الله اراکی، آیت الله خاتم یزدی، و اینجانب بودیم که هفته ای دو روز در مدرس مدرسه دوم مرحوم آیت الله بروجردی جلسه امتحان دائر می کردیم.(همان، ص۶۱)
 مسوول بازبینی و بررسی و تحقیق مولفات و دست نوشته های بحث بیع و کتاب خلل فی الصلاه حضرت امام جهت طبع و نشر با اینجانی و آیت الله خاتم یزدی بود و بعضی از آقایان نیز همکاری داشتند.(همان، ص۶۱)

فعالیتهای‌ سیاسی
آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی تا پایان زندگی شان در عرصه‌های‌ گوناگون‌ سیاسی‌، به‌ انجام‌ دادن‌ وظیفه‌ می‌پرداخته‌ است‌. او که‌ در سنین‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ طعم‌ تلخ‌ استبداد رضاخانی‌ را چشیده‌ بود و حس‌ مبارزه‌ و انگیزه‌ برچینی‌ بساط‌ ظلم‌ در وجودش‌ جوانه‌ زده‌ بود، در سال‌ ۱۳۲۷ به‌ جمع‌ فدائیان‌ اسلام‌ به‌ رهبری‌ شهید مجتبی‌ نواب‌ صفوی‌ پیوست‌ و در صحنه‌های‌ گوناگون‌ مبارزه‌ حضور فعال‌ داشت‌.

پس‌ از کودتای‌ ۲۸ مرداد و اقدام‌ جدّی‌ حکومت‌ ستم‌شاهی‌ بر تعقیب‌ و دستگیری‌ اعضای‌ جمعیت‌ فدائیان‌ اسلام‌ به‌ سفارش‌ پدر برای‌ ادامة‌ تحصیل‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ رفت‌. در سال‌ ۱۳۴۸ رژیم‌ بعثی‌ عراق‌، قصد انحلال‌ حوزه‌ علمیه‌ نجف‌ را در سر می‌پروراند و امام‌(س‌) تصمیم‌ گرفت‌ با ازدیاد شهریه‌، طلاب‌ را به‌ درس‌ خواندن‌ و پایداری‌ در برابر رژیم‌ بعثی‌، تشویق‌ کند؛ اما در حوزه‌ علمیه‌ نجف‌ افراد مشکوک‌ و ناصالحی‌ وجود داشتند که‌ گاه‌ وابسته‌ به‌ حزب‌ بعث‌ بودند و امام‌(س‌) خوش‌ نمی‌داشت‌ که‌ سهم‌ امام‌ را نصیب‌ آنان‌ کند. از این‌ رو به‌ آیت‌ الله‌ سید جعفر کریمی‌ دستور داد که‌ به‌ پاک‌ سازی‌ حوزه‌ از عناصر وابسته‌ به‌ رژیم‌ بپردازد. این‌ امر باعث‌ شد که‌ آیت‌ الله‌ کریمی‌ با سازمان‌ امنیت‌ عراق‌ درگیر شود و مورد احضار قرار گیرد.
 آیت‌ الله‌ کریمی‌ در باره شروع فشارهای رژیم بعث بر امام نقل می کند: امام موضع گیری بدوی رسمی و تند علیه بعثی ها نداشتند به این دلیل که قدرت یک مرجع و یک روحانی نشات گرفته از عنایات معنوی خداوند روحا و از قدرت ملت و مردم در عمل است. در حالی که امام در عراق پشتوانه مردمی نداشتند و امکان چنین چیزی وجود نداشت. مردم عراق مقلد امام نبودند تا ایشان بتواند آنان را در مقابل حکومت بسیج کند. به همین دلیل عاقلانه نبود که که امام بدان گونه که در ایران عمل می کرد در عراق عمل کند.(همان، ص۱۱۴)

از دیگر فعالیتهای‌ وی‌ در نجف‌ اشرف‌، ورود به‌ جمع‌ حامیان‌ آیت‌ الله‌ العظمی‌ حکیم‌(ره‌) در مبارزه‌ با حزب‌ توده‌ بود. او در کنار بارگاه‌ مقدس‌ علوی‌ همواره‌ یار و مدافع‌ امام‌(س) بود و پس‌ از تبعید امام‌ به‌ ترکیه‌، همواره‌ در معیت‌ دوست‌ دیرین‌ حضرت‌ امام‌ مرحوم‌ حجه الاسلام‌ حاج‌ شیخ‌ نصرالله‌ خلخالی‌ با برقراری‌ جلسات‌ توجیهی‌ در نجف‌ اشرف‌ به‌ حمایت‌ از اهداف‌ امام‌(س‌) در تشکیل‌ حکومت‌ اسلامی‌ ‌پرداخت‌. و با تنظیم‌ تلگراف‌ و ارسال‌ آن‌ به‌ سفارتخانه‌های‌ دولتهای‌ اسلامی‌ در بغداد آنان‌ را از حوادث‌ دنیای‌ اسلام‌ آگاه‌ می‌ساخت‌.

در سال‌ ۱۳۵۶ اخبار جسته‌ گریخته‌ای‌ مبنی‌ بر سوء قصد به‌ جان‌ امام‌(س) به‌ گوش‌ می‌رسید. این‌ اخبار را بیشتر عمال‌ رژیم‌ شاه‌ پخش‌ می‌کردند. امام‌ در تاریخ‌ ۲۷ ذی‌ حجه‌ ۱۳۹۷ هجری‌ قمری‌، آقایان‌ سید جعفر کریمی‌، شیخ‌ حبیب‌ الله‌ اراکی‌، سید عباس‌ خاتم‌ یزدی‌ و رضوانی‌ خمینی‌ را وصی‌ خود قرار داد و وصیت‌ نامه‌ را در پاکتی‌ سر بسته‌ تحویل‌ آنان‌ داد و پشت‌ پاکت‌ نوشته‌ بود: این‌ پاکت‌ نزد جناب‌ آقای‌ سید جعفر کریمی‌ محفوظ‌ باشد و پس‌ از فوت‌ این‌ جانب‌ آن‌ را باز کنند و مطالعه‌ کنند.
سال ۵۴ یا ۵۵ بود که پاکتی را که به خط مبارک امام نوشته شده بود، از طرف ایشان به بنده دادند، با این عبارت در پشت پاکت که این پاکت در خدمت فلان باشد، بعد از فوتم باز کند و به آنچه در نامه داخل پاکت نوشته شده عمل کنند. من تا چشمم به پاکت افتاد متاثر شدم و به سبب علاقه به امام و امیدی که به آینده بسته بودیم، دیدن جمله «بعد از فوت من» برای من خیلی گران بود و این تعبیر خیلی در من اثر کرد. در همان ایام امام ما را خواست و فرمود من از عراق بیرون می روم و شماها باید برای اداره حوزه بمانید.(همان، ص۳۹)


وصیتنامه [و تعیین وصی در مورد وجوه شرعیه‏]
زمان: ۱۸ آذر ۱۳۵۶/ ۲۷ ذی الحجه ۱۳۹۷
مکان: نجف‏
موضوع: تعیین وصی 
بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
به تاریخ ۲۷ شهر ذی الحجه ۱۳۹۷
این جانب روح اللَّه موسوی خمینی، در حال صحت و سلامت، وصی خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقای آقا شیخ حبیب اللَّه اراکی و آقای رضوانی خمینی و آقای آقا سید عباس خاتم یزدی و آقای آقا سید جعفر کریمی- دامت افاضاتهم- را در امور مربوطه به وجوه شرعیه که نزد این جانب است. تمام وجوهی که نزد خودم و نزد آقای خلخالی  است وجوه شرعیه است و یک فلس آن مال شخصی که مربوط به ورثه شود نیست مگر یک پاکت که مختصر وجهی در آن است و پشتش نوشته شده: «مال شخص خودم است». آقایان این وجوه را به طور شهریه، به هر نحو صلاح می‏دانند، در حوزه‏ های علمیه مصرف نمایند. صورت وجوه در دفتر این جانب موجود است؛ و چون وجوه بتدریج می‏رسد و صرف می‏شود نمی‏توانم صورت را بدهم. و اگر عائله این جانب و مرحوم مصطفی- رحمه اللَّه تعالی- خواستند نجف بمانند، به آنها به مقدار متعارف مخارج بدهند. از خداوند تعالی توفیق و تأیید آقایان را خواستارم. امید است کمال احتیاط را در امور مراعات فرمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. 
روح اللَّه الموسوی الخمینی‏ صحیفه امام، ج‏۳، ص: ۲۸۰

نامه [به جمعی از علما و توضیح پیرامون وصیتنامه‏]

زمان: ۳ آذر ۱۳۵۶/ ۱۲ ذی الحجه ۱۳۹۷
مکان: نجف‏
موضوع: توضیح پیرامون تعیین وصی‏
مخاطب: اراکی، حبیب اللَّه- رضوانی خمینی- خاتم یزدی، سید عباس- کریمی، سید جعفر- نجف‏
بسمه تعالی‏
۱۲ ذی الحجه ۹۷
عطف به وصیتی که نمودم و آقایان اراکی و رضوانی و خاتمی «۱» و کریمی را وصی قرار دادم، اگر برای یک نفر یا بیشتر پیشامدی شد که نتوانست قیام به امر کند سایر آقایان به جای او یک نفر مورد اطمینان و معروف به صحت و امانت را تعیین کنند. مقصود آن است که ما دام که به وصیت عمل نشده چهار نفر مورد اطمینان کفیل امر باشند و در غیاب یکی یا دو نفر بقیه آقایان اقدام به عمل کنند تا حاضر شود. از خداوند تعالی توفیق همه را خواستارم. روح اللَّه الموسوی الخمینی‏ صحیفه امام، ج‏۳، ص: ۲۷۰

آیت‌ الله‌ کریمی‌، پس‌ از پیروزی‌ شکوهمند انقلاب‌ اسلامی‌ نیز، در مسؤولیتهای‌ گوناگونی‌ به‌ انجام‌ وظیفه‌ پرداخت‌. او در مرداد سال‌ ۱۳۵۸ با فرمان‌ امام‌(س)، داوطلب‌ نمایندگی‌ مجلس‌ خبرگان‌ قانون‌ اساسی‌ شد که‌ با رأی‌ مردم‌ مازندران‌ به‌ آن‌ مجلس‌ راه‌ یافت‌ و در پاره‌ای‌ از موضوعات‌ رابط‌ مجلس‌ و امام‌ بود.
 آیت‌ الله‌ کریمی در باره مراجعت به میهن اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقل می کند: پس از برگشت به ایران حسب الامر امام(س) شرکت در شورای استفتای دفتر ایشان یعنی همان کاری که در نجف انجام می دادم، بود. و بعد نیز بنا بر امر ایشان مسوول گزینش و صدور ابلاغ برای قضات و تعیین قضات با مشارکت بعضی آقایان برای شهرها شدم. بعدها حضرت امام(س) بر بنده تکلیف کردند اگر می توانی از طرف من در آن خطه[شمال] بمان. بنده عرض کردم در قم نزدیک شما می خواهم باشم که قبول فرمودند.((کتاب در کنار امام، خاطرات آیت الله سید جعفر کریمی،نوشته رسول جعفریان، نشرمورخ، ص۱۶۹)‌

در سال‌ ۱۳۶۰، آیت‌ الله‌ کریمی‌ به‌ نمایندگی‌ از سوی‌ امام‌(س) به‌ همراه‌ آیت‌ الله‌ احمدی‌ میانجی‌ در شورای‌ عالی‌ اقتصاد، بر لوایح‌ قانونی‌ و تنظیم‌ برنامة‌ متناسب‌ با نظام‌ در زمان‌ دولت‌ آقای‌ میر حسین‌ موسوی‌ حضور داشت‌ و در همان‌ سال‌، با عضویت‌ در دادگاه‌ عالی‌ انقلاب‌، به‌ بازنگری‌ پرونده‌های‌ محاکم‌ می‌پرداخت‌. وی در مناصب دیگر نیز به کشور خدمت کرد که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: ـ ریاست‌ دادگاه‌ عالی‌ انتظامی‌ قضات‌ با حکم‌ امام‌ در سال‌ ۱۳۶۱؛
ـ نمایندگی‌ مجلس‌ خبرگان‌ رهبری‌ در دورة‌ اول‌ و سوم‌ از طرف‌ مردم‌ استان‌ مازندران‌؛
ـ مسؤولیت‌ بررسی‌ پرونده‌های‌ زندانیان‌ محاکم‌ عمومی‌ با حکم‌ امام‌(ره‌) در سال‌ ۱۳۶۲؛

. انتهای پیام /*