از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، هسته ها و گروه های امنیتی-نظامی حافظ انقلاب تشکیل، و زمینه مناسب برای موجودیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فراهم گردید. به همین منظور فرزندان خوب ملت که خود در پیروزی و حفظ انقلاب نقش داشتند، با هدایت حضرت امام(س) در اواخر سال 1357 نهاد مقدس سپاه پاسداران را تاسیس کردند.

سپاه پاسداران هنگامی تولد یافت که انقلاب اسلامی با انواع توطئه ها و شرارت های داخلی گروهک ها که از طرف ابر قدرت های شرق و غرب هدایت می شدند، روبرو بود. از این رو مقابله جدی با آن آفای ضرورت داشت و این امر مهم به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد. سپاه پاسداران به تناسب ضرورت، در زمینه های انتظامی و امنیتی که در فرموده های امام امت به آنها اشاره شده است فعالیت کرد و نقش بسیار مهم و همه جانبه ای ایفا نمود.

این جمله حضرت امام که «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود» برای تعارف یا افزایش روحیه پرسنل سپاه نبوده بلکه فرمایشی مسئولیت آور بوده است و تاکیدهای مکرر ایشان بر بقا و تقویت سپاه را در امنیت گذشته، حال و آینده ترسیم کرده است و تاکیدهای مکرر ایشان بر بقا و تقویت سپاه، گویای اعتقاد و اعتماد عمیق ایشان به این نهاد انقلابی است. حضرت امام(س) در موارد گوناگونی در بیاناتشان به نقش و وظایف سپاه اشاره و بر جایگاه و اهمیت این نهاد تاکید کرده اند. بخشی از این بیانات گرانقدر پیرامون رابطه سپاه و مردم و وظیفه هریک نسبت به هم است. مطالب زیر نمونه هایی از فرمایشات امام در این زمینه است.

 

لزوم پشتیبانی مردم از سپاه

در کنار قواى انتظامى پاسداران انقلاب نیز موجود و به حفاظت انقلابى اشتغال دارند. و باید ملت محترم با تمام قوا کوشش در حفظ این قواى انتظامى و فعال نمایند و از پشتیبانى آنها دریغ ننمایند؛ که این قوا در خدمت اسلام و از جنود اسلامند؛ که مولا امیر المؤمنین درباره آنها فرموده:، حُصُونُ الرَّعِیَّةِ، و زَینُ الوُلاةِ، و عِزُّ الدینِ، و سُبُلُ الأمنِ، و لَیسَ تَقُومُ الرَّعِیَّةُ الّا بِهِم و چون این قواى انتظامیه- که در خدمت خالق و خلق هستند- باید با روحیه قوى سربازى و در امن و امان به سر ببرند، و نیز در چنین حالى که سربازان اسلامند مورد نظر مقدس، ولىّ عصر- عجل اللَّه فرجه- هستند (صحیفه امام، ج 9، ص: 25 و26)

 پرهیز از نارضایتی مردم

گاهى مى شود که کارهاى به ظاهر اسلامى، لکن با بى توجهى و خلاف اسلام واقع  مى شود. فى المَثَل، اشخاصى مى خواهند خدمت بکنند، پاسدارها مى خواهند خدمت بکنند، پلیس مى خواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهى در کیفیت عمل طورى مى شود که معصیت مى شود؛ مثلًا، من از این کارهاى جزئى، خرده کارى ها شروع مى کنم؛ مثلًا، مى خواهند در کمیته ها، در جاهایى که براى بسیج مهیا هستند، مى خواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهى همینهایى که مى خواهند خدمت بکنند، یک کارهایى انجام مى دهند که با موازین اسلامى درست در نمى آید؛ مثل اینکه نصف شبها شروع مى کنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتى که همسایه ها هستند و ناراحت مى شوند، مریضها هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست و اینها رنج مى برند، و شما یک چیزى را که مى خواهید عبادت باشد، معصیت کبیره مى شود. اگر در سحر- فرض بکنید- یک عده اى بخواهند دعاى وحدت بخوانند، خوب، مى شود در داخل منزل خودشان، در داخل آن محلى که هستند، در آن داخل، خودشان بخوانند. براى خدا مى خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید.

گاهى پیش من اشخاصى مى آیند و شکایت مى کنند که تمام آرامش ما را بعضى از این گروهها به هم مى زنند و حتى ما خواب نداریم. شما مى خواهید یک کار عبادى بکنید، مى خواهید تظاهرات کنید، مى خواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعى باشد که در آن اجتماع، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهاى بزرگ را؛ پر قوّه را بیرون بگذارند و تمام افرادى که در این محله هستند یا محله هاى دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان کبیره است. شما مى خواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان مى خواهید بکنید، بکنید؛ مانعى ندارد. در مراکز خودتان هر چه مى خواهید دعا بکنید، هر چه مى خواهید تبلیغ کنید، هر چه مى خواهید شعار بدهید، لکن ملاحظه مردم ضعیف را، مردمى که روز کار کردند و حالا مى خواهند استراحت کنند، این مرضایى که در بیمارستانها هستند، این  معلولینى که از خود شما هستند و در جنگها معلول شده اند و حالا مى خواهند استراحت کنند، [بکنید؛] این فریادهاى شما نمى گذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پایینى است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلًا، فرض کنید که شما مى خواهید، پاسدارهاى عزیز و سایر اشخاصى که متصدى این امور هستند، مى خواهند یک خانه اى را که فهمیده اند که خانه تیمى است، آنجا را قبضه کنند- البته باید هم بکنند لکن قبلًا باید آن طور بررسى بشود که صد درصد این خانه، خانه تیمى است که- خداى نخواسته- یک وقت در یک خانه اى به خیال خانه تیمى وارد بشوند به یک عده زن و بچه مردم و تا آمده اند بفهمند چى است چند تا از بچه هایشان یا- خداى نخواسته- تلف شده اند یا زخمى شده اند. شما کار اسلامى مى خواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار، جنایت بزرگى سر در مى آورد.

باید تمام امورى که انجام مى دهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسئولیت شما دارید. مسئولیت اینجا هم دارند، لکن آن مهمش مسئولیت الهى است. (صحیفه امام، ج 16، ص: 410-412)

لزوم جلب نظر مردم

جلب نظر مردم از امورى است که لازم است. پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را مى کرد. دنبال این بود که مردم را جلب کند، دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق. شما هم باید دنبال همین معنا باشید، دولت باید دنبال همین معنا باشد، ارتش باید همین معنا را داشته باشد، پاسدارها باید همین طور باشند. اگر خداى نخواسته، بعضى از پاسدارها جوانى بکنند و یک کارى که بر خلاف موازین است انجام بدهند، اگر این تکرار بشود خداى نخواسته، چشم مردم از آنها، رأى مردم از آنها برمى گردد و مورد سئوال واقع مى شوند و این مصیبت است. شما گمان نکنید که قدرت نظامى شما را نگه  داشته است، قدرت ایمان شما را نگه داشته است و پشتیبانى ملتها، ملت. این را باید، این پشتوانه را باید حفظش بکنید. اگر این پشتوانه خداى نخواسته، یک وقتى از دست ما برود، همه ما از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر مى  شود. (صحیفه امام، ج 17، ص: 251 و 252)

ازابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، هسته ها و گروه های امنیتی-نظامی حافظ انقلاب تشکیل، و زمینه مناسب برای موجودیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فراهم گردید. به همین منظور فرزندان خوب ملت که خود در پیروزی و حفظ انقلاب نقش داشتند، با هدایت حضرت امام(س) در اواخر سال 1357 نهاد مقدس سپاه پاسداران را تاسیس کردند.

سپاه پاسداران هنگامی تولد یافت که انقلاب اسلامی با انواع توطئه ها و شرارت های داخلی گروهک ها که از طرف ابر قدرت های شرق و غرب هدایت می شدند، روبرو بود. از این رو مقابله جدی با آن آفای ضرورت داشت و این امر مهم به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد. سپاه پاسداران به تناسب ضرورت، در زمینه های انتظامی و امنیتی که در فرموده های امام امت به آنها اشاره شده است فعالیت کرد و نقش بسیار مهم و همه جانبه ای ایفا نمود.

این جمله حضرت امام که «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود» برای تعارف یا افزایش روحیه پرسنل سپاه نبوده بلکه فرمایشی مسئولیت آور بوده است و تاکیدهای مکرر ایشان بر بقا و تقویت سپاه را در امنیت گذشته، حال و آینده ترسیم کرده است و تاکیدهای مکرر ایشان بر بقا و تقویت سپاه، گویای اعتقاد و اعتماد عمیق ایشان به این نهاد انقلابی است. حضرت امام(س) در موارد گوناگونی در بیاناتشان به نقش و وظایف سپاه اشاره و بر جایگاه و اهمیت این نهاد تاکید کرده اند. بخشی از این بیانات گرانقدر پیرامون رابطه سپاه و مردم و وظیفه هریک نسبت به هم است. مطالب زیر نمونه هایی از فرمایشات امام در این زمینه است.

 

لزوم پشتیبانی مردم از سپاه

در کنار قواى انتظامى پاسداران انقلاب نیز موجود و به حفاظت انقلابى اشتغال دارند. و باید ملت محترم با تمام قوا کوشش در حفظ این قواى انتظامى و فعال نمایند و از پشتیبانى آنها دریغ ننمایند؛ که این قوا در خدمت اسلام و از جنود اسلامند؛ که مولا امیر المؤمنین درباره آنها فرموده:، حُصُونُ الرَّعِیَّةِ، و زَینُ الوُلاةِ، و عِزُّ الدینِ، و سُبُلُ الأمنِ، و لَیسَ تَقُومُ الرَّعِیَّةُ الّا بِهِم و چون این قواى انتظامیه- که در خدمت خالق و خلق هستند- باید با روحیه قوى سربازى و در امن و امان به سر ببرند، و نیز در چنین حالى که سربازان اسلامند مورد نظر مقدس، ولىّ عصر- عجل اللَّه فرجه- هستند (صحیفه امام، ج‏9، ص: 25 و26)

 

پرهیز از نارضایتی مردم

گاهى مى‏شود که کارهاى به ظاهر اسلامى، لکن با بى‏توجهى و خلاف اسلام واقع‏ مى‏شود. فى المَثَل، اشخاصى مى‏خواهند خدمت بکنند، پاسدارها مى‏خواهند خدمت بکنند، پلیس مى‏خواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهى در کیفیت عمل طورى مى‏شود که معصیت مى‏شود؛ مثلًا، من از این کارهاى جزئى، خرده کارى‏ها شروع مى‏کنم؛ مثلًا، مى‏خواهند در کمیته‏ها، در جاهایى که براى بسیج مهیا هستند، مى‏خواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهى همینهایى که مى‏خواهند خدمت بکنند، یک کارهایى انجام مى‏دهند که با موازین اسلامى درست در نمى‏آید؛ مثل اینکه نصف شبها شروع مى‏کنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتى که همسایه‏ها هستند و ناراحت مى‏شوند، مریضها هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست و اینها رنج مى‏برند، و شما یک چیزى را که مى‏خواهید عبادت باشد، معصیت کبیره مى‏شود. اگر در سحر- فرض بکنید- یک عده‏اى بخواهند دعاى وحدت بخوانند، خوب، مى‏شود در داخل منزل خودشان، در داخل آن محلى که هستند، در آن داخل، خودشان بخوانند. براى خدا مى‏خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید.

گاهى پیش من اشخاصى مى‏آیند و شکایت مى‏کنند که تمام آرامش ما را بعضى از این گروهها به هم مى‏زنند و حتى ما خواب نداریم. شما مى‏خواهید یک کار عبادى بکنید، مى‏خواهید تظاهرات کنید، مى‏خواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعى باشد که در آن اجتماع، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهاى بزرگ را؛ پر قوّه را بیرون بگذارند و تمام افرادى که در این محله هستند یا محله‏هاى دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان کبیره است. شما مى‏خواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان مى‏خواهید بکنید، بکنید؛ مانعى ندارد. در مراکز خودتان هر چه مى‏خواهید دعا بکنید، هر چه مى‏خواهید تبلیغ کنید، هر چه مى‏خواهید شعار بدهید، لکن ملاحظه مردم ضعیف را، مردمى که روز کار کردند و حالا مى‏خواهند استراحت کنند، این مرضایى که در بیمارستانها هستند، این‏ معلولینى که از خود شما هستند و در جنگها معلول شده‏اند و حالا مى‏خواهند استراحت کنند، [بکنید؛] این فریادهاى شما نمى‏گذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پایینى است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلًا، فرض کنید که شما مى‏خواهید، پاسدارهاى عزیز و سایر اشخاصى که متصدى این امور هستند، مى‏خواهند یک خانه‏اى را که فهمیده‏اند که خانه تیمى است، آنجا را قبضه کنند- البته باید هم بکنند لکن قبلًا باید آن طور بررسى بشود که صد درصد این خانه، خانه تیمى است که- خداى نخواسته- یک وقت در یک خانه‏اى به خیال خانه تیمى وارد بشوند به یک عده زن و بچه مردم و تا آمده‏اند بفهمند چى است چند تا از بچه‏هایشان یا- خداى نخواسته- تلف شده‏اند یا زخمى شده‏اند. شما کار اسلامى مى‏خواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار، جنایت بزرگى سر در مى‏آورد.

باید تمام امورى که انجام مى‏دهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسئولیت شما دارید. مسئولیت اینجا هم دارند، لکن آن مهمش مسئولیت الهى است. (صحیفه امام، ج‏16، ص: 410-412)

 

لزوم جلب نظر مردم

جلب نظر مردم از امورى است که لازم است. پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را مى‏کرد. دنبال این بود که مردم را جلب کند، دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق. شما هم باید دنبال همین معنا باشید، دولت باید دنبال همین معنا باشد، ارتش باید همین معنا را داشته باشد، پاسدارها باید همین طور باشند. اگر خداى نخواسته، بعضى از پاسدارها جوانى بکنند و یک کارى که بر خلاف موازین است انجام بدهند، اگر این تکرار بشود خداى نخواسته، چشم مردم از آنها، رأى مردم از آنها برمى‏گردد و مورد سئوال واقع مى‏شوند و این مصیبت است. شما گمان نکنید که قدرت نظامى شما را نگه‏ داشته است، قدرت ایمان شما را نگه داشته است و پشتیبانى ملتها، ملت. این را باید، این پشتوانه را باید حفظش بکنید. اگر این پشتوانه خداى نخواسته، یک وقتى از دست ما برود، همه ما از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر مى‏ شود. (صحیفه امام، ج‏17، ص: 251 و 252)

 

 

. انتهای پیام /*