پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت ۷۷/ ۲۶ مرداد ۱۳۶۹، آسمان ایران آفتابی و شاهد پرواز کبوتران سبکبالی بود که سال ها در اسارتگاه دژخیم به آشیانه باز گشتند. در این روز میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سالها اسارت در زندانها و اسارتگاه های مخوفِ رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند. در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاهها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد. آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضیترین کسان به قضای الهی بودند. اینان سینه هایی فراختر از اقیانوس داشتند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند. آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسانیات رهایی یافته بودند. رابطه اسرا با امام راحل و دلتنگی های امام برای اسراء جنگ تحمیلی از فراز های مهم این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود. آنچه در ادامه می خوانید چند فراز از کلام امام خمینی (س) در باره آزادگان است که از نظر می گذرد:
اعتراف به عجز
... ما را چه رسد که با این قلمهای شکسته و بیان های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل اللَّه جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست دادهاند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شدهاند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلندپایه عزیزانی است که برای اعتلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی نمودهاند. الفاظ و عباراتْ توان توصیف آنانی را که از بیت مُظلم[تاریک] طبیعت به سوی حق تعالی و رسول اعظمش هجرت نموده، و به درگاه مقدسش بار یافته اند، ندارد. از مجاهدینی که سنگرهای نبرد را تبدیل به مساجد و میدانهای جهاد را با بانگ تکبیر مهبط[محل نزول] ملائکه اللَّه نموده اند، چگونه سخن توان گفت؟ در اقدام شریف مادران بزرگواری که در دامن های مطهر خود چنین فرزندانی را برای اسلام تربیت کرده اند، چه میتوان نثار کرد؟ و برای اسیرانی که در زندانهای مخوف دشمن شجاعانه بر سر دشمنان بشریت فریاد میکشند چگونه توان تعظّم نمود؟ پس با اعتراف به عجز، برای شهیدان آرزوی رحمت خاص الهی و برای جانبازان، این شهیدان زنده، سلامت و برای اسرا و مفقودین عزیز و دلیر، آرزوی بازگشت به میهن و برای مادران و پدران و همسران و فرزندانشان، این نمونه های صبر و مقاومت، صبر و سعادت داریْن [دو جهان دنیا و آخرت] و برای رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل، پیروزی درخواست مینماییم. (صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۱ )
دعای امام در حق اسرا
بارالها، اسرای ما اسیر جانی ترین دژخیم زمان میباشند، مقاومت آنها دنیا را شگفت زده کرده است، هر چه زودتر آنها را برای خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما؛ و به خاندان محترم همه صبر و اجر و سلامت و مغفرت عنایت فرما؛( صحیفه امام، ج۱۸، ص۳۴۸ )
پایمردی و استقامت
اسرا با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشته اند که نه تهدید ابرقدرتها آنان را به هراس میافکند، و نه از محاصره ها و کمبودها به فغان میآیند، و نه از خیانت و وحشیگری های صدام دیوانه و افسارگسیخته رو به زوال در زدن شهرها و ویران کردن خانه ها و مساجد و بیمارستانها و مدارس خم به ابرو میآورند، و چون گذشته به راه خود، که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است، ادامه میدهند؛ و زندگی با عزت را در خیمه مقاومتِ صبرْ بر حضور در کاخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند. (صحیفه امام، ج۲۰، ص ۱۹۸)
سلام بر شما که رنج زندان را تحمل می کنید
... من ناراحتی شما عزیزان دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همه ما، حضرت موسی بن جعفر (ع)، بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای اسلام عزیز شما صبر کنید. خداوند فرج را ان شاء اللَّه تعالی نزدیک مینماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیکنم. خداوند حافظ شما باشد. پدر پیرت (خ) (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۱۰۹)
آبروی اسلام
شما ذخیره بزرگ الهی و یک ثروت عظیم انسانی هستید که در دست دشمن غصب شده بودید. خدای متعال شما را به ملّت و به این کشور اسلامی برگرداند. سازندگی زندان و اسارت، سازندگی مخصوصی است آن را در جای دیگر نمی شود پیدا کرد. صبرو استقامت شما به اسلام آبرو بخشید(مقام معظم رهبری،مجله آزادگان، شماره ۲۲، مرداد ۷۶، ص۶)
.
انتهای پیام /*