پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۲۹۶/
برگی از صحیفه رشادتهای مردمی عنوان سلسله یادداشت هایی است که به تناسب روزهای انقلاب تا پیروزی انقلاب اسلامی تهیه شده و در مناسبت های مختلف از نظر می گذرد؛ آنچه در ادامه می خوانید تاکتیک التماس نام دارد که اشاره به پیام شاه به مردم برای پرهیز از تظاهرات، و علما برای تشویق مردم به عدم شرکت در تظاهرات است.
در تاسوعا و عاشورا سال۱۳۵۷ باشکوهترین رفراندم تاریخ معاصر ایران رقم خورد و گستره آسمان آبی نهضت همه کشور را فرا گرفت و در ادامه دولت نظامی هم نتوانست در برابر سیل جمعیت مقاومت کرده و رو به زوال گذاشت. بدنه ارتش نیز به تدریج به صف انقلابیون میپیوست؛ رژیم با کمک برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا که جزء گروه بازها (گروه خشن و سرکوبگر) بود برای تبیین ضرورت تشکیل دولت نظامی، آتش سوزیهای گسترده ۱۴ آبان تهران را براه انداخت، تا با براندازی دولت شریف امامی، این پیام را به موافق و مخالف برساند که کشور راهی جزء استفاده از دولت نظامی ندارد؛ و دولت نظامی هم یک معنای کلی داشت و آن اینکه راه کنترل مردم نظامیگری است!
عجز شاه
دیری نگذشت که بر همگان ثابت شد که محمدرضا بیهوده میپنداشت تشکیل دولت نظامی راهکار مناسب برای کنترل اوضاع است؛ با آنکه همه دولتیها و درباریها از تشکیل دولت نظامی استقبال کردند، اما مسیر انقلاب هموارتر از گذشته بود. نطق معروف شاه در روز تشکیل دولت نظامی که به توبهنامه معروف شد، عجز شاه را بر همه مشخص کرد. شاه در روز چهاردهم آبان در برنامه زنده تلویزیون با استفاده از تاکتیک التماس و با منتهای عجز و خودباختگی از مردم و علما کمک خواست و با بهرهگیری از ترفند تمسک به سوگند تلاش کرد تا با خدعه مردم انقلابی را مرعوب و وادار به سکوت و عقبنشینی کند. او گفت: در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد میشد شما ملت ایران علیه ظلم و فساد به پا خاستید... انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من به عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد... این وقایع اسفباری که پایتخت را دیروز به آتش کشید برای مردم و مملکت دیگر قابل ادامه و تحمل نیست. به ناچار یک دولت موقت (نظامی) را تعیین کردهایم. محمدرضا ضمن اعتراف به اینکه در دولت نظامی اشتباههای گذشته و فشار و اختناق تکرار نشود گفت من به نام پادشاه شما سوگند خوردهام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنیعشری را حفظ کنم و بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار میکنم و متعهد میشوم که خطاهای گذشته دیگر تکرار نخواهد شد و متعهد میشوم که خطاهای گذشته از هر جهت جبران خواهد شد و متعهد میشوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای استقرار آزادیهای اساسی و اجرای انتخابات آزاد تعیین شود تا قانون اساسی که خونبهای انقلاب مشروطیت است به صورت کامل به مرحله اجرا درآید. من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم... من در این جا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلام و بخصوص مذهب شیعه هستند تقاضا دارم تا با راهنماییهای خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند... شاه در پایان گفت... در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار ظلم و فساد در کنار شما هستم و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادیهای اساسی و پیروزی و تحقق خواستها و آرمانهای ملت ایران همراه شما خواهم بود.
فریب و سرنیزه
اما موضعگیری روز بعد امام خمینی در نوفللوشاتو که تمام اتفاقات نهضت را بطور دقیق زیر نظر داشت، در جمع دانشجویان در باره توبه نامه شاه مشخص کرد که اظهارات شاه نه تنها برای جانبداری از مردم و توجه به خواست آنها نیست، بلکه قدمی محکم برای حفظ تاج و تخت است! امام در سخنرانی روشنگرانه خود گفت: شاه به دو وسیله برای نجات خودش متوسل شد. یکی به وسیلة فریب، یکی به وسیلة سرنیزه. وسیلة فریب این بود که در نطقی که کرد التزام داد، تعهد داد به ملت که این اشتباهاتی که کرده است دیگر همچو اشتباهی نمیشود، و از این به بعد دیگر به قانون اساسی به همة معنا عمل میشود و جبران آن اشتباهاتی که کرده بود میکند. و از عموم ملت خواستار شد که دست از این مخالفت بردارند، و از آیات عظام و علمای اعلام خواستار شد که مردم را هدایت کنند که آنها آرام باشند، و از سایر اقشار ملت ... خواستار این شد که از این مخالفتها دست بردارند و به ایران فکر کنند!
در حرفهای ایشان [باید] بررسی بشود که آیا این کارهایی که تا حالا انجام داده، اشتباهات بوده یا تعمدات بوده! این مخالفتهایی که از قانون کرد؛ از اسلام کرده، این خیانتهایی که به ملت کرده، این جنایتهایی که کرده است، آیا آنطور که ادعا میکند این اشتباهی این کار را کرده است؟ مثلاً این نفتی که به امریکا داده، خیال کرده است که اینها یک طایفهای از یک محلهای از ایران است ... و نفت را دارد به ایرانیها میدهد؟! ... این جنایتهایی که در ایران تا حالا کرده است، حبسها...شکنجهها... قتلها... اینها اشتباهی بوده؟! مثلاً به مدرسه فیضیه که کماندوها را فرستادند و ریختند در مدرسة فیضیه و قرآنها را آتش زدند، عمامهها را آتش زدند، جوانها را دست و پا شکستند، حجرهها را خراب کردند و شکستند... اشتباه از کار درآمده؟! عقیدة ایشان این بوده است که مدرسة فیضیه یک جایی است که از محلهای اجانب است؟!... این اشخاصی را که از علما در حبس رفتند یا کشته شدند... اشتباهات بوده؟! اینها تخیلات بوده است؟! حالا از این اشتباهات دیگر ایشان نمیکنند! ... حالا تعهد دارند میدهند؟!... این اشتباهاتی که کرده است چطور جبران شده است؟ میشود؟ ... یک کسی که اینقدر جنایت کرده، حالا به مجرد اینکه آمد تعهد کرد حالا میخواهد تمام بشود قضیه؟!
توبة گرگ
... شاه[گفت] اینها «مرتجعین» بودند، آن هم مرتجعین «سیاه». در یکی از نطقهایشان... گفت که از اینها، از این مرتجعین، مثل حیوان نجس احتراز کنید! آن حیوان نجس که آن وقت گفت، حالا آیات عظام شده و علمای اعلام! اگر مهلتش بدهند این آیات عظام و علمای اعلام که نفس بکشد، نفس دوم باز حیوان نجسند! این اشتباهات، که همهاش تعمدات بوده است و همهاش کارهای عمدی بوده است و خیانتها همه عمدی بوده است ...(صحیفه امام، ج۴،ص۳۳۹).
تدبیر کارساز امام
مشاوران ارشد شاه به او دلگرمی میدادند که این نطق بسیار اثر بخش است! هر چند که این نطق بسیاری از افراد محافظهکار را نیز تحت تأثیر قرار داد. اما روند امور با افشاگریهای امام و تداوم مبارزات و اعتصابات و تظاهرات مردمی و بخصوص مسخره شدن نطق شاه بوسیله مردم، به دلیل خدعه و فریبکاری، تمامی توطئهها و ترفندهای شاه و هواداران شاه را خنثی کرد. اوضاع بهگونهای به زیان شاه پیش میرفت که هیچ تمهیدی نمیتوانست امام و مردم را از تدوام انقلاب بازدارد. هویدا مینویسد: «نطق شاه جز کاستن از اعتبارش نتیجه دیگری به بار نیاورد و این اقدام او به قدری بیموقع بود که میبایست آن را به کارنامه خطاهایی که از آغاز بروز ناآرامیها مرتکب شده بود اضافه کرد. (سقوط شاه، ص۱۷۰)
با شکست این حربۀ محمدرضا، عزم مردم بر تداوم مبارزه تا شکست نهایی رژیم و در مقابل عزم رژیم برای سرکوب مردم و جریان نهضت وارد مرحلۀ جدید شد. هر چند که افسار شاه با موضعگیریهای هوشمندانه امام برای جنایتهای بیمهابانه کشیده شد؛ و بدین ترتیب حربه توبهنامه ظاهری و اظهار ندامت شاه برای پیشروی رژیم در جبهه انقلاب با تدبیر امام و هوشیاری مردم از بین رفت.
.
انتهای پیام /*