پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۱۳۵/ علی داستانی

امام خمینی در مقدمه ی وصیت نامه ی سیاسی-الهی خود در چند فراز به نهج البلاغه و حضرت امیر المومنین افتخار می کنند و می فرمایند: "ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه، که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است."(صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۳۹۶)

"ما مفتخریم که ائمه معصومین، از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر، حضرت مهدی صاحب الزمان (علیهم آلاف التحیات و السلام) که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امور است ائمه ی ما هستند."(همان)

"ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالی بوده و امیرالمومنین علی بن ابیطالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است."(همان)

حضرت امام همواره به سیره و زندگی پیامبر اکرم و ائمه (ع) به ویژه حضرت علی و دوران حکومت آن حضرت، توجه و عنایت ویژه داشته و در سخنان متعدد آن را یاد آوری و مورد تاکید قرار داده و آن را الگویی بی نظیر به عنوان سرلوحه دست اندرکاران و گارگزاران نظام جمهوری اسلامی می دانند و معتقدند که بایستی در این باب تامل و تدبر شود. در این یادداشت کوتاه به مناسبت ۱۳ رجب ، سالروز میلاد با سعادت امیرالمومنین به چند محور اساسی از زندگی پربرکت و حکومت عادلانه آن حضرت که در سخنان امام خمینی منعکس یافته است ، اشاره می گردد امید است که شفا و مرهمی باشد برای دردهای فردی و اجتماعی.

۱.انجام وظیفه و عمل به تکلیف

یکی از اصول مهم امام چه در دوران مبارزه و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که مورد تاکید بوده است بحث تشخیص وظیفه و انجام به موقع آن بوده است که این مهم در جای جای سخنان امام مشهود است. امام در همین رابطه به سیره و عمل حضرت علی (ع) اشاره می کنند و از آن به عنوان یک اصل مهم زندگی نام می برند و می فرمایند:

ما یک وظیفه شرعی داریم انجام می دهیم، این وظیفه شرعی که انجام می دهیم [اگر] نتوانستیم، به وظیفه مان عمل کردیم. حضرت امیر هم نتوانست معاویه را از بین ببرد ولی وظیفه اش را عمل کرد... ما که از امیرالمومنین بالاتر نیستیم، ما که از سیدالشهدا بالاتر نیستیم، آن وظیفه اش را عمل کرد، کشته هم شد، ما هم وظیفه مان را عمل می کنیم. (همان، ج ۷ ،ص ۵۲)

در سیره نبی اکرم و سایر انبیا و اولیای بزرگ، حضرت امیر – سلام الله علیه – اولیای بزرگ، در سیره آنها می بینیم که اصل قضیه قدرت طلبی در کار نبوده و اگر برای ادای وظیفه نبود و برای ساختن این انسانها نبود، حتی این خلافت ظاهری را هم قبول نمی کردند، می رفتند کنار، اما تکلیف بود، تکلیف خداست باید قبول کند تا بتواند آن مقداری که می تواند انسان درست کند. (همان، ج۱۲، ص ۴۲۵)

۲-احترام به آزادی و قانون:

آزادی در اندیشه امام خمینی جایگاهی رفیع دارد و امام ضمن پذیرش و جانبداری از آزادی، آن را به مثابه یکی از حقوق فطری و طبیعی مردم در عرصه مختلف زندگی فردی و اجتماعی می دانند. و معتقد است که نباید آزادی از مردم سلب شود و به حیثیت انسانی آنان لطمه وارد سازد. امام در این خصوص به موردی از مواجه امام علی (ع) در دوران حکومتش اشاره می کند و آن را به عنوان یک درس بزرگ برای همه می دانند . ایشان در این خصوص می فرمایند:

حضرت امیر (سلام الله علیه) در محضر قاضی حاضر شد، و با آن یهودی که ادعا داشت - یا ایشان ادعا داشتند - طرح دعوا کردند و قاضی وقتی که خواست احترامی از حضرت امیرالمومنین بکند، ایشان گفتند حق نداری، در محضر قضا ما یکی هستیم و بعد هم حکم را علیه او - علیه حضرت امیر- داد و ایشان تسلیم شدند. اسلام [دارای] یک همچو امری است، اسلام یک همچون آزادی، یک همچون دموکراسی دارد. (همان، ج ۷ ،ص ۱۲۶)

حکومت اسلامی در صدر اسلام بود و هیچ وحشتی هم در زمان حکومت علی بن ابیطالب – سلام الله علیه – نبود و مردم در امان بودند. (همان، ج ۴، ص۳۴۸)

۳- توجه به حفظ مصالح همه اقشار

در اندیشه امام خمینی مردم از جایگاه ویژه برخوردارند و ایشان حمایت از اقشار مردم به ویژه محرومین را یکی از وظایف الهی دولتمردان بر می شمارند و و حاکمان و دست اندرکاران حکومت اسلامی را خدمتگذار مردم می دانند و در این رابطه به نمونه ای از احساس همدردی و مسئولیت امام علی در خصوص یکی از شهروندان جامعه اسلامی اشاره می کنند و آن را الگویی برای رفتار و عملکرد مسئولین نظام جمهوری اسلامی می دانند:

در یکی از قضایا - که لشکری از معاویه شاید بود- آمد و یک خلخالی از پای یک زن یهودیه ربود - به حسب نقل - حضرت امیر فرمودند که من شنیدم که آمدند و یک خلخالی از ذمیه ای ربوده اند؛ و اگر انسان بمیرد - قریب به این معنا- این اشکالی برایش نیست! این طور عنایت داشتن به حفظ مصالح همه اقشار. (همان، ج ۷ ، ص ۳۴۱)

به حسب نقل که شاید در سر حدات یک کسی گرسنه باشد، به خودش رنج می دهد مبادا یک کسی از او گرسنه تر باشد، آن امیر ماست، او آقای ماست، امام ماست، ما هی بگوییم امام و اقتدا نکنیم به او؟ در کارها هیچ اقتدا نباشد به او؟ امام، معنایش این است؟ شیعه معنایش این است که مشایعت کند. (همان، ج ۸ ،ص ۱۴)

۴ - همراهی و همنشینی با مردم و حاکمیت و ایجاد جو محبت

در حکومت اسلامی مورد نظر امام خمینی قدرت و مسئولیت چنان ساده جلوه می کند که دست یابی به آن نباید تغییری در وضع رفتاری و زندگی افراد ایجاد نماید. ایشان قلمروی وسیع حکومت حضرت علی(ع) را مورد توجه قرار داده و رفتار و کردار و برخورد آن امام همام را که با مردم بود و مثل خود مردم وحتی پایین تر از آنها زندگی می کرد و مردم او را ملجا و پناهگاه خود می دانستند و به راحتی به او دسترسی داشتند، را به عنوان یک اصل مهم حکومت داری بر می شمارند:

در صدر اسلام هیچ کس از پیغمبر نمی ترسید، ترس نبود توی کار، محبت توی کار بود، حضرت امیر، که رئیس یک مملکت پهناور بود، از حجاز تا مصر، تا ایران، تا یک مقداری از اروپا، مردم از او نمی ترسیدند، ترس توی کار نبود، با هم نشسته بودند، با هم ناهار می خوردند، با هم کار می کردند، خودش هم کارگری بود مثل سایر کارگرها. (همان، ج ۷ ،ص ۲۱۸)

در همان عصر که معاویه آن بساط سلطنتی راه انداخته بود، حضرت امیر مثل یک فعله می رفت کار می کرد، مثل یک عمله می رفت کار می کرد و آب راه می اندخت. ما اگر بخواهیم از ایشان تقلید کنیم نمی توانیم، حقیقتا نمی توانیم تقلید کنیم، قدرت این معنا را نداریم. اما خود ایشان فرموده است که شما نمی توانید، اما تقوا می توانید داشته باشید.(همان، ج ۲۰، ص ۴۹۵)

حضرت امیر-سلام الله علیه - ... مثل سایر مردم می آمد با مردم می نشست و معاشرت می کرد، برای اینکه از مردم نمی ترسید، ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد از آنها، خلافی نکرده بود که از مردم [بترسد] برای مردم بود.(همان، ج ۸، ص ۳۸۱)

۵- دارای صاحب منصبانی مردمی همچون مالک اشتر

صاحب منصبان و کارگزارن حکومت اسلامی که ارتباط تنگاتنگی با مردم دارند بایستی ار ویژگی های مردمی برخوردار باشند و چنان بیندیشند و زندگی کنند که درک درستی از شرایط و اوضاع زندگی مردم را به راحتی به دست آورند تا در جهت خدمت و کمک به مردم بتوانند موفق باشند. امام خمینی ضمن هشدار به مسئولین و لزوم ساده زیستی آنان توجه همه را به فرمان مبارک حضرت علی(ع) به مالک اشتر که نکات ارزنده و مهمی را در رابطه با مردم خطاب به مالک مطرح می کنند، مورد تاکید قرار می دهد و صاحب منصبان امام علی (ع) همچون مالک اشتر را به عنوان الگوی رفتاری معرفی می کنند: 

اما مالک اشتر هم این طور بود، توی مردم بودند، حضرت امیر تو مردم بود، با مردم بود. (همان، ج ۸ ،ص ۴۲۹)

اسلام این طور نیست، اسلام سردارهایش هم توی مردمند، پیغمبر اسلام -صلی الله علیه و آله و سلم- خوب، سردار همه بود، بزرگ همه بود، توی مردم بود، با مردم می آمد می نشست، توی مسجد می نشست مثل سایر مردم.(همان، ج ۸ ، ص ۳۸۱)

۶ - دفاع از اسلام و مقاومت و فداکاری در راه آن و عدم سکوت در مقابل ستمکاران

دین همواره انسان را به عدالت، آزادی، استقلال و حکومتی مبتنی بر رای و اراده مردم و حاکمیت اخلاق در تمام شئون فرا می خواند. امام خمینی در راستای تحقق این مهم در جامعه نهضتی را در جهت احیای دین و کنار زدن انواع تعرضها به دین را شروع کردند و با تمام وجود در این مسیر که با همراهی ملت بزرگ ایران همراه بود ایستاد و مقاومت کرد تا پیروزی حاصل شد. امام این اصل مهم را با درک درست از مکتب انبیا و اولیای الهی به سر انجام رساند و همواره به فداکاری انبیا و اولیای الهی در راستای تحقق دین خدا و رساندن انسان به کمال انسانی را یادآوری می کردند تا در این مسیر کسی دچار سستی و بی انگیزگی و زندگی مرفه و بی درد نشود و دفاع از دین را یکی از رسالتهای مهم می شمردند.

پیشینیان ما، بزرگان دین ما، و ائمه معصومین- علیهم السلام- در راه دفاع از اسلام هتک شدند، سیلی خوردند، به شهادت رسیدند. (همان، ج ۱ ،ص ۱۶۴)

پیشوای بزرگ ما حضرت امیرالمومنین - علیه السلام- سکوت را در مقابل ستمکاری جایز نمی دانست. (همان، ج ۱، ص ۳۳۷)

امیرالمومنین – سلام الله علیه – جان خودش را فدا کرد برای اسلام و شهید شد و اسلام به جای خودش بود. (همان، ج ۱۵، ص ۱۳۸)

۷- حکومت عادله اسلامی

در اسلام حکومت هدف نیست بلکه وسیله ای است در جهت تحقق بخشیدن به هدف های عالی و حاکم اسلامی وظیفه دارد از دریچه قوانین اسلام با مسائل جامعه روبرو شود و مراعات حال مردم را در هر شرایط را داشته باشد، تعابیری همچون بی ارزشتر از آب بینی بز، یا کفش پینه بسته از امام علی (ع) در نهج البلاغه راجع به حکومت، موید این مهم است. حکومت کوتاه امام علی در چهار و سال اندی دریایی از نصایح و رفتارهای بی نظیری است که امام خمینی در سخنان متعددی آنها را یادآوری می نماید و همه را به اندیشیدن در این زمینه وحرکت در آن مسیر فرا می خوانند:

به طوری که نقل کرده اند در یکی از چیزهایی که به بعض عمال خودشان نوشتند، نوشته اند که « سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایی که فایده ندارد، احتراز کنید» این یک دستور هست برای همه، یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیت المال دست دارند. این طور حضرت امیر -سلام الله علیه – در وقت حکومتش دستور می دهد برای صرفه جویی. (همان،ج ۱۹، ص ۳۷۳)

حکومت اسلامی مثل حکومت علی بن ابیطالب دیکتاتوری توش نیست. حکومتی است که به عدل است. حکومتی است که زندگی خودش از زندگی سایر رعیتها بدتر است. ... این حکومت اصلا می تواند دیکتاتوری؟ دیکتاتوری برای چه کند؟ عیش و عشرتی نیست تا اینکه بخواهد دیکتاتوری بکند برای او. (همان، ج۱۱، ص ۳۰۶)

حضرت امیرالمومنین (ع) بعد از اینکه دست دو نفر دزد را قطع می کند، چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان می دهد و معالجه و پذیرایی می کند که مداحان حضرت می شودند. (ولایت فقیه، ص ۷۳-۷۴)

امام خمینی با تعابیری همچون معلم همه بشریت، ظل الله، مظهر اسم جمعی، فخر خطبا و تعبیر کتاب نهج البلاغه به عنوان نازله روح امیرالمونین برای تعلیم و تربیت خفتگان و ... زندگی امیر المومنین به ویژه در ایام حکومتش،، صفات، اخلاص، عدالت، پارسایی و فروتنی، معرفت و جامعیت شخصیتی، تفکر بر احوالات امام علی (ع) و ... را مورد تاکید قرار می دهند و همگان را به تامل و تدبر به آن و الگو گرفتن و تلاش در آن جهت سفارش می کنند.

. انتهای پیام /*