پرتال امام خمینی(س): مصاحبه ۱۵/  به دنبال اقدام شبهه انگیز جریان ضد انقلاب در باره زیارت نامه حضرت امام خمینی و حرم مطهر امام، پرتال امام خمینی اقدام به انتشار مطالب مرتبط با موضوع در قالب چند یادداشت و مصاحبه نموده است. یکی از ابعاد پاسخگویی به این شبهه افکنی، بررسی موضوع بر اساس علم جامعه شناسی است که می تواند رابطه میان یک مرجع دینی و پیروان او را ترسیم کند؛ در این باره گفتگوی پرتال امام خمینی با استاد امان الله قرایی از نظر می گذرد:

 

آقای دکتر ضمن تشکر، در سال های گذشته هجمه زیادی علیه سازه حرم امام خمینی مطرح شده و اخیرا نیز نسبت به زیارت نامه حضرت امام شبهه افکنی صورت گرفت؛ بدیهی است که هدف اصلی این هجمه ها تنها موضوع زیارت نامه و یا سازه حرم امام نیست بلکه در این جریان عده ای به دنبال تخریب شخصیت امام هستند؛ از نظر جامعه شناسی این موضوع چگونه قابل بررسی است؟

 در ابتدا باید عرض کنم که در هر جامعه اعتقادات و باورهای دینی یک اهمیت اساسی و بنیادی دارد و با ذهن، فکر، افکار و فرهنگ مردم جامعه ارتباط مستقیم دارد و از عناصر مهم فرهنگی هر جامعه است. بنابراین نمی شود به باروها و اعتقاد مردم کم توجهی کرد چرا که دچار دگماتیسم فکری می شویم و یک بعدی نگاه می کنیم و نهایتا نمی توانیم صحبت از آزادی اندیشه، فکر و تبادل نظر بکنیم. هر جامعه دارای عقاید گوناگونی است. از کاتولیک های اروپایی بگیرید تا پروتستان ها. بنابراین در دنیا چندین هزار مسلک و اعتقاد دینی وجود دارد و هرکدام از آنها بخواهند به دینشان تجسم ببخشند از مراسم و منش خاصی استفاده می کنند. چه رسوم و مسالک جوامع ابتدایی و قبیله ای که تعجب آور به نظر می آید چه مراسماتی که در کلیسا برگزار می شود و چه مسلک یهودیان و... ؛ همه اینها مورد احترام و توجه است. به خصوص از نظر پیروان آن ادیان و عقاید. در کشور خودمان کسانی که اسلام را قبول ندارند چه برای اعتقادات خود می کنند؟ بنابراین توهین به مقدسات و باروهای مردمی که به فردی یا دینی را قبول دارند کار مذمومی است چه برسد به امام خمینی که رهبر قلبی و دینی مردم است و دنبال کنندگان ایشان میخواهند برای تاریخی سازی و بزرگداشت ایشان بناهایی ایجاد کنند. این بنایی که برای حضرت امام درست کرده اند حاکی از اهمیتی است که پیروان ایشان از وی در جامعه به یادگار می خواهند. بنابراین توهین به مقدسات مردم توهین به آزادی است. هرکسی آزاد است هرگونه که می خواهند بیاندیشد. اگر ما بگوییم چرا بخشی از مردم چنین اعتقادی دارند و خرافه است به آزادی بیان توهین کرده ایم.

شما می گویید که امام خمینی رهبر قلبی و دینی مردم ایران است؛ باتوجه به این دیدگاه، از نظر تاریخی ساخت حرم امام چه اهمیتی دارد؟

 این اتفاق میتواند برای آیندگان بماند. تا وقتی که پیروان حضرت امام وجود دارند و می توانند  با تبلیغات و راهنمایی از طریق آموزش و پرورش عام و خاص چه در مدارس چه در خانه وچه در تلویزیون راه امام را تبلیغ کنند، این آثار پا برجا خواهند بود. الان در کشور بسیاری از معابدی که مورد پرستش بودند کجا هستند؟ آتشکده ها کجا هستند؟ در ایران 110 آتشکده وجود داشته ولی الان وجود ندارد چون پیروی ندارد و یا پیروان آن اندک هستند. بنابراین تا وقتی که پیروان امام وجود دارند و بسیار هم هستند این حرم امام هم پا بر جا خواهد بود. باید بدانیم کسانی که معاندند، بیکار ننشسته اند. آنها به دنبال تخریب زیارت نامه و حرم امام و در نهایت شخصیت حضرت امام هستند و می خواهند حضور و مراجعه مردم به حرم امام را کم کنند. بنابراین باید بتوانیم از طریق وسایل ارتباط جمعی در معرفی امام به جامعه موفق باشیم. نکته بسیار مهم در باره حرم امام این است که مقبره یک جسم مادی است؛ معنویات امام است که آن را زنده نگه داشته و مردم به خاطر معنویات امام و شخصیت تاریخ ساز ایشان است که به این مقبره روح می بخشند و محل مراجعه آنها می شود. کسی که مسجد می سازد اعتقاداتش باعث روح بخشیدن به آجر و ملات آن مکان می شود. آجری که در کناره های حرم امام رضا به کار می رود با دیگر آجرها فرق می کنند چرا که باورها در ساخت آن مشارکت دارند. بنابراین تا تداوم اندیشه امام این بنا می ماند. آیت الله خمینی بخش بزرگی از تاریخ این سرزمین است و نابود شدنی نیست؛ لذا به این دلیل است که مقبره ایشان نیز اهمیت پیدا می کند.

 صرف نظر از باورهای دینی پیروان امام، اگر بخواهم از نظر ملی موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، ساخت حرم امام "از نظر ملی" چه اهمیتی دارد و از چه منظری قابل بررسی است؟

 در این مورد آینده قضاوت خواهد کرد. آیندگان باتوجه به مستندات تاریخی قضاوت خواهند کرد؛ آنچه که امام رقم زد یک حادثه مثبت تاریخی در ضمیر مردم ایران است. بدانید که جامعه در روند تکامل است. در زمانی که حضرت امام در این جامعه حضور داشتند بسیاری مجذوب ایشان بودند. باید پذیرفت که اکنون هم در این جامعه مجذوبِ امام وجود دارد که تخریب ها وجود دارند. معاندین بیکار نیستند و درصدد ضربه هستند. با این حال نام امام خمینی همیشه جاودان خواهد بود. بنا و حرم  ایشان نیز به یادگار می ماند چراکه ساختمان های بسیاری از افراد مشهور تاریخی در طول این هزاره، بنا شده و باقی مانده است؛ چون پیرو دارند. نکته مهمتر اینکه نمی توان حضرت امام را با علما و اندیشمندان عصر خودش مقایسه کرد.  چراکه ایشان شخصیتی کاریزماتیک دارد و به اصطلاح نظر کرده است. مسئله دینی با مسئله ملی متفاوت است. بنابراین نمی شود در این مورد نظری داد. باید ببنیم که آیا می توانیم همه شعرا را باهم مقایسه کنیم؟ خیر. چرا فردوسی از همه مهمتر است؟ چرا که اگر او نبود زبان فارسی هم نبود. بنابراین امام هم با هیچ کسی قابل مقایسه نیست؛ چرا که برای این کشور هویت سازی کرد. جامعه یک آزمایشگاه است. کار بزرگ حضرت امام این بود که در عین ایجاد تحول در بینش مردم، نظام پادشاهی را تغییر داد و این به نام ایشان ثبت گردید. پس جامعه در آینده خودش تعیین و قضاوت می کند.

شما بعنوان یک جامعه شناس همواره بر نظریه تکامل خطی تاکید دارید. بدیهی است که در دنیای مدرن امروزی هر فردی، تقریباً درباره همه چیز با معیار تکامل می‌اندیشد و بر اساس آن سخن می‌گوید؛ سوال این است که آیا بهتر نیست برای آیندگان قضاوت نکنیم؟  

بله درست است بنده در کتابم نیز به این موضوع اشاره کردم که بر اساس مسائل جامعه شناسی از پیروان نظریه تکامل خطی هستم؛ البته معتقدم چندین نوع نمودار در این زمینه وجود دارد مانند نمودار سینوسی، نمودار خطی و ... . بنده معتقدم قضاوت و داوری جامعه در طول زمان تغییر می کند. بنابراین کسانی که در آینده می آیند در این واقعه موثر هستند. اگر اندیشه امام همچنان زنده باشد و بدرستی تبیین شوند قضاوت آیندگان در باره خدمات ایشان به کشور بدرستی انجام خواهد شد و این قضاوت روند تکمیلی به خود خواهد گرفت. نباید فرمایشات امام به فراموشی سپرده شود و باید این اندیشه برای آیندگان بدرستی بازگو شود.  در آن صورت است که اندیشه امام و این بنا یعنی حرم امام به یادگار می ماند. ما نباید انتظار داشته باشیم که دشمن دست از دشمنی بردارد! به هر صورت امام جزء بزرگی از تاریخ ایران بخصوص تاریخ معاصر ماست و پاک شدنی نیست. دوام این اندیشه را آیندگان رقم خواهند زد چراکه خدمت امام به کشور در آینده بیشتر هویدا خواهد شد. در انتخابات اخیر مشاهده کردید که روند فکری مردم بر اساس نظریه تکامل خطی تغییر کرده و انتخابات عقلانی تر شده است. مردم از دنباله روی و سنت خواهی دور شده اند و به دنبال خودمختاری فکری هستند. دوره شعار و شعارزدگی تمام شده است.

 یک نکته ای که در باره ماندگاری امام خمینی (چه در حوزه اندیشه ای و چه اقدام ملی و مذهبی) باید در نظر داشت این است که گرایش به ملی گرایی افراطی، دگماتیسم فکری را به دنبال می آورد. آرمان جوامع به سوی دموکراسی حرکت می کند. باید گفت که ایران مرکز جهان نیست؛ آینده از آن دموکراسی  و مشارکت مردمی است و صحبت از ناسونالیسم تمام شده است. وسایل ارتباط جمعی، ناسیونالیسم را دارد از بین می برد. به بیانی بهتر آینده از آنِ "نظر مردم" است. نه اینکه بگوییم هنر نزد ایرانیان است و بس. دیگر حرف از ناسیونالیسم نمی توانیم بزنیم. ولی بدانید که جریان امام در تاریخ می ماند اما این آینده است که باید به خوبی یا بدی قضاوت کند. آنچه که در آینده می ماند آزادی است. به هر صورت نام ایشان زنده خواهد بود. مقبره یک نماد است آن که درون مقبره خوابیده، مهم است. تبلور جامعه در اوست. اگر مردمی به زیارت می روند به خاطر آجر وساختمان نمی رود بلکه به خاطر اوست که می روند.

 اگر به دموکراسی اعتقاد داریم ارزش ها و باورهای هر جامعه باید مورد اهمیت و احترام باشد. نباید به باورها و اعتقادات و آدب و رسوم هیچ قوم، طایفه و گروهی توهین کنیم و آنها را تحقیر کنیم. بنابراین تمسخر و توهین به باورهای مردم نادرست و به مثابه آن است که آزادی را به سخره  بگیریم و نفس این کار تجاوز به آزادی های جمعی یک جامعه است. آنچه که در این رهگذر اهمیت پیدا می کند این است که یک جامعه حق دارد برای مقتدای خود حرم بسازد و زیارت نامه بخواند و آیندگان نیز در این باره قضاوت خواهند کرد؛ شبهه افکنی که امروز در باره حرم امام و زیارت نامه ایشان مطرح می شود ریشه در دشمنی دشمنان دارد.

 

 

. انتهای پیام /*