در اندیشه سیاسى امام‌خمینى، یک اصل و شاخصه کلی وجود دارد و آن اینکه ماهیت دولت و حکومت، «اسلامی» است. از این رو اگر ما به اسلام و احکام اسلامی عمل کنیم، بی‌گمان نظامی کارآمد خواهیم داشت: اسلام همه چیز دارد.

اسلام هم دنیا دارد، هم آخرت دارد. اسلام همه بُعْدها را نظر به آن دارد. حکومت اسلامى مثل حکومت‌هاى دیگر نیست که فقط به یک بُعْد نظر داشته باشند. حکومت اسلامى حکومتى است که همه [آن] اگر ان‌شاءاللَّه پیاده بشود، ... به آن‌طورى که بر پیغمبر اکرم نازل شده است، ... سعادت دنیا و آخرت ملت‌ها را ضمانت کرده است و مى‏کند. (صحیفه‌امام، ج13، ص 366) اما ذکر این مؤلفه کلی بدون نگاهی کاربردی و واقع‌گرایانه به مسئله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی نمی‌تواند ما را به هدف برساند. از این رو، پس از ذکر مسئله بنیادی عمل به اسلام، مهم‌ترین مؤلفه‌های کارآمدی را از منظر ایشان بر‌رسی می‌کنیم.

1. قانون‌گرایی

بی‌تردید یکی از مبانی رفتاری و اجتماعی در نظام‌های سیاسی که از دیرباز تاکنون مورد توجه جوامع و ادیان الهی ـ ازجمله اسلام ـ بوده، قانون است. قانون‌محوری، توجه به قانون از جانب نظام سیاسی و کارگزاران موجب کارآمدی نظام سیاسی خواهد شد. یکی از مواردی که امام‌خمینی(س) در راستای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران، بر آن تأکید داشت، اهمیت به قانون است.

ایشان بی‌هیچ تبعیضی تمام افراد و مسئولان حکومتی را تابع قانون می‌دانست و به‌طور‌کلی حکومت اسلامی را حکومت قانون می‌شمرد: در اسلام قانون است. همه تابع قانونند و قانون هم قانون خداست؛ قانونى است که از روى عدالت الهى پیدا شده است؛ قانونى است که قرآن است؛ قرآن‌کریم است و سنت رسول‌اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روى آن میزان عمل بکنیم. فرقى مابین اشخاص نیست در قانون اسلام؛ فرقى مابین گروه‌ها نیست. (همان، ج 9، ص 425)

امام(س) حکومت اسلامی را حکومت قانون می‌داند و بر این بنیاد، عمل به آن‌را موجب رفع اختلاف می‌شمرد. به‌بیانی دیگر از منظر ایشان منشأ اختلافات، قانون‌شکنی است. (همان، ج 14، ص 414) ایشان می‌فرمایند: «اگر مى‏ خواهید که از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را. نگویید هى قانون و خودتان خلاف قانون بکنید! بپذیرید قانون را. همه ‏تان روى مرز قانون عمل بکنید. اگر همه روى مرز قانون عمل بکنند، اختلاف دیگر پیش نمى‏ آید.» (همان، ص378)

2. مردم‌گرایی

یکی دیگر از مؤلفه‌های کارآمدی نظام جمهوری اسلامی از منظر امام‌خمینی(س) که نظام‌های دموکراتیک نیز بر آن تأکید می‌کنند، توجه به مردم است. مردم‌گرایی در اندیشه سیاسی ـ اجتماعی امام‌خمینی(س) ازچند طریق نمود می‌یابد:

الف) خدمت‌گزاری

ماهیت اندیشه امام‌خمینی به‌گونه‌ای است که در کارآمدی نظام سیاسی، مردم نقش بسزایی دارند؛ به‌گونه‌ای که دین اسلام از نگاه ایشان، دین خدمت‌گزاری به مردم است: ملتفت باشید که شمایى که الآن به حکومت رسیده ‏اید، [این‏] حکومت نیست؛ خدمتگزار هستید. اسلام حکومت به آن معنا ندارد. اسلام خدمتگزار دارد... شما خودتان را حاکم مردم ندانید؛ شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانید... (همان، ج 13، ص 202 و 203)

ایشان در خدمت‌گزاری به مردم تفاوتی بین مسئولان قائل نیست؛ تا بدانجا که انبیا و اولیای الهی را خدمتگزار مردم معرفی می‌کند (همان، ج 15، ص 358) در دیدگاه امام(س) دولت نه‌تنها در عرصه نظر، بلکه در عرصه عمل باید خدمتگزاری خود را نشان دهد. چنان‌که گفته شد، مردم ملاک کارآمد‌بودن و ناکارآمدی را بیشتر در حوزه عمل می‌بینند: توجه به این معنا داشته باشد که حکومت باید در خدمت مردم باشند و به مردم حالى کنند که ما خدمتگزاریم؛ حالى کنند لفظاً؛ حالى کنند عملاً. (همان، ج13، ص 382)

این امر باید به‌گونه‌ای باشد که مردم نیز آن‌را در زندگی خویش احساس کنند: همه ما و همه شما و همه کسانى که دست‌اندرکار امور مردم هستند ـ از دولت و از همه ـ [باید] این وضع را پیدا بکنند که خودشان را خدمتگزار بدانند... حکومت‌ها باید خدمتگزار مردم باشند. مردم [باید] احساس کنند که اینها به نفع آنها عمل مى‏ کنند. (همان: 370)

ب) مشارکت مردم در دولت

یکی از ویژگی‌های نظام‌های سیاسی دموکراتیک و مردم‌سالار، اتکا به آرای عمومی و مشارکت مردم در اداره امور کشور است. این حق عمومی در راستای جلوگیری از استبداد حکومتی و به‌دست آوردن آزادی‌های مردمی است. یکی از اساسی‌ترین موضوعات در اندیشه سیاسی ـ اجتماعی امام‌خمینی(س) که در کارآمدی حکومت اسلامی نقش اساسی دارد، لزوم تعیین سرنوشت مردم از طریق مشارکت سیاسى فعال در همه امور و پشتیبانی مردم در حکومت است که بی‌تردید بدون آن، حکومت از انجام وظایف خود ناتوان خواهد ماند و دیگر پایدار نخواهد بود.

امروزه در نظام‌های سیاسی دموکراتیک نیز نقش مردم در اداره حکومت اساسی انکار‌ناپذیر است.حضرت امام(س) در این‌باره می‌گوید: این ملت, یعنى هر ملتى حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند ... در اعلامیه حقوق بشر هر کسى، هر ملتى خودش باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ملت ما هم الآن هم ایستاده‌اند [و] مى‌خواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند. (همان، ج 3، ص 503)

من از شما خواستارم که به دولت کمک کنید ... و فقط این نباشد که منتظر باشید دولت همه کارها را بکند. دولت نمى‏ تواند همه کارها را انجام بدهد؛ شماها باید پشتیبانى کنید. (همان، ج 6، ص 529) اگر مردم پشتیبان یک حکومتى باشند، این حکومت سقوط ندارد. اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمى باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت. (همان، ج 8، ص 372) مشورت حکومت با مردم و نمایندگان مردم، از موارد دیگر مشارکت و حمایت مردمی است که با وجود چنین مشاوره‌هایی آن حکومت کارآمد خواهد بود. (همان، ج 5، ص 436)

یکی از موارد تجلی نقش مردم در اندیشه امام(س) حاکمیت مردم از طریق تشکیل شوراهاست. ایشان تشکیل این نهاد را از ضرورت‌هاى نظام جمهورى اسلامى بر‌می‌شمرد و بر تدوین و تنظیم آن در قانون اسلامى تأکید می‌ورزید: در جهت استقرار حکومت مردمى در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش ـ که از ضرورت‌هاى نظام جمهورى اسلامى است ـ لازم می‌دانم بى‌درنگ به تهیه آیین‌نامه اجرایى شوراها براى اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا درآورد. (همان، ج 7، ص 167)

ج) حمایت از طبقات پایین جامعه

یکی از شاخصه‌های دیگر مردم‌گرایی در اندیشه امام‌خمینی(س) توجه به طبقات کم‌درآمد است؛ آن‌گونه که ایشان از آنان به «نور چشمان ما» و «اولیای نعم همه» یاد می‌کرد. (همان، ج 21، ص 412) امام (س) در این زمینه می‌گوید: ... براى این طبقه کارگر و کارمند که ضعیف هستند ـ طبقه ‏اى که شما اینها را پایین مى‏ دانید، در‌حالى‌که اینها از همه شما بالاتر و بلند‌مقام‏تر هستند ـ باید دولت‏ها براى اینها کار بکنند. (همان، ج 7، ص 335) دولت واقعاً باید با تمام قدرت، آن‌طورى که على(ع) براى محرومین دل مى ‏سوزاند، ... دل بسوزاند براى محرومین؛ مثل یک پدرى که بچه‌هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این مى‏ رود که آنها را سیر بکند. یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید این‌طور باشد. (همان، ج 18، ص 159)

جایگاه طبقات پایین اجتماع در نظر امام، تا بدان‌پایه والاست که به مسئولان مملکتى در این عصر و در دوره‌هاى آینده توصیه مى‌کند که خود را وقف اسلام، جمهورى اسلامى و طبقات پایین کنند: وصیت این‌جانب به وزراى مسئول در عصر حاضر و در عصرهاى دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانه‌ها بودجه‌اى که از آن ارتزاق مى‌کنید، مال ملت [است] و [بنابراین] باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید. (همان، ج 21، ص 427) وصیت این‌جانب به رهبر و شوراى رهبرى در این عصر... و در عصرهاى آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهورى اسلامى و محرومان و مستضعفان بنمایند. (همان، ص 423)

د) جلب محبت و رضایت مردم

حضرت امام(س) در دیدارهای مختلف با مسئولان همواره براین امر مهم تأکید داشت: «آقا کارى باید بکنید که محبت مردم را جلب کنید. این هم رضاى خدا در آن هست.» (همان، ج 8، ص 126) «جلب نظر مردم از امورى است که لازم است. پیغمبراکرم جلب نظر مردم را مى‏کرد [و] دنبال این بود که مردم را جلب کند.» (همان، ج 17، ص 251) «همه‏مان و شما آقایان، همه و آنهایى که در اختیار شما هستند، همه باید کوشش بکنید که رضایت مردم را جلب بکنید.» (همان، ج 18، ص 378)

در کنار جلب رضایت مردم، امام(س) بر این نکته نیز اصرار داشت که نباید بر مردم سخت گرفت و بر آنها فشار‌های اقتصادی وارد کرد: مسئله دیگر، رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به‌صورتى باشد که مردم بفهمند که اسلام براى درست کردن زندگانى دنیا و آخرت آمده است تا ملت احساس آرامش کند.

اینکه آمده است «الاسْلامُ یَجُبُّ ماقَبْلَهُ»، این یک امر سیاسى است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانى که تازه مسلمان شده ‏اند سختگیرى کند، هیچ کس به اسلام رونمى‌آورد. [از این رو] «جُبّ ماقَبل» کرده است و از آنچه در قبل کرده ‏اند، گذشته است... ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلى زحمت کشیده‏ اند. مردم عادى غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادى ما اسلام را پیاده کرده ‏اند و تمام زحمات حکومت را متحمل می‌شوند. پس باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که [مبادا] از صحنه خارج شوند.» (همان، ج 19، ص 44)

3. شایسته‌سالاری

این مؤلفه در راستای کارآمدی از منظر امام‌خمینی دارای شاخصه‌هایی است که بدان‌ها می‌پردازیم.

الف) دوری چاپلوسان و متملقان

یکی از ویژگی‌های حاکم و مسئول شایسته در جمهوری اسلامی این است که از چاپلوسان و دغل‌بازان و ثنا‌گویان به‌دور باشد. در واقع مسئولان و حاکمان هیچ‌گاه نباید از مدح و ثنا و تمجید افراد به‌وجد آیند و حتی نباید چنین افرادی را به‌عنوان مشاور و مسئول انتخاب کنند. امام‌خمینی(س) در این زمینه می‌فرماید:همه دست‌اندرکاران ـ به‌ویژه رئیس‌جمهور ـ باید از چاپلوسان دغلباز و زبان‌بازان حیله ‏گر بر‌حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه ‏دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامى صدمه زنند... (همان، ج19، ص 370)

ب) ضرورت انتقادپذیری

از‌جمله ویژگی‌ها و ابزار حاکم و مسئول شایسته، داشتن سعه صدر و روحیه انتقادپذیری است: «آلة الریاسة سعة الصدر»11  (تمیمی‌آمدی، غررالحکم و دررالکلم: 342) امام‌خمینی‌(س) یکی از شاخصه‌های لازم برای اداره حکومت را همین نکته می‌داند. (صحیفه امام ج 21، ص 20) ایشان در جایی دیگر در خصوص انتقاد آزادانه می‌فرماید: کوچک‏ترین فرد مى ‏تواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتى انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. (همان، ج 5، ص 449)

ج) ساده‌زیستی

به‌دور‌بودن از تجمل از موارد دیگر کارآمدی حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی(س) است؛ نکته‌ای که خود ایشان نیز سخت بدان پایبند بود. او خطاب به روحانیون به‌عنوان مسئولان جامعه می‌فرماید: آخرین نکته ‏اى که در اینجا... باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئله ساده‌زیستى و زهدگرایى علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به‌عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانى خود مى‏ خواهم که در زمانى که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زىّ روحانى خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا ـ که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهورى اسلامى ایران است ـ پرهیز کنند و برحذر باشند.» (همان، ج20، ص 342)

حضرت امام(س) درباره تنافی فرهنگ کاخ‌نشینی با فرهنگ اسلام می‌گوید: ... آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس‌جمهور ما ـ خداى نخواسته ـ از آن خوى کوخ‌نشینى بیرون برود و به کاخ نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند، پیدا مى‏شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ نشینى پیدا کنند ـ خداى نخواسته ـ و از این خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. (همان، ج17، ص376)

د) قاطعیت در عمل

برخورد قاطع با متخلفان و خائنان و مفسدان از دیگر وظایف مسئولان است که بی‌تردید سستی در آن موجب بدبینی مردم و ناکارآمدی حکومت خواهد شد. سعدی در باب اول بوستان به قاطعیت در برخورد با مردم‌آزاران و ظالمان اشاره می‌کند و به‌هیچ‌رو صبر پیشه‌کردن بر کارگزار ستمگر را روا نمی‌داند:

مکافات موذی به مالش مکن

که بیخش برآورد باید زبن

مکن صبر بر عامل ظلم‌دوست

 چه از فربهی بایدش پوست کند (سعدی، کلیات سعدی: 218)

قاطعیت حضرت امیر(ع) در مقابل مفسدان و خائنان به بیت‌المال و حکومت، الگوی مناسبی برای زمامداران است. البته دراین‌باره باید دقت بسیار کرد و دیگر صفت حاکم از منظر امام(ع) را از نظر دور نداشت؛ یعنی پرهیز از ریختن خون ناحق که بی‌تردید خشم خدا را در‌پی خواهد داشت: ایاک و الدماء و سفکها بغیر حلها فانه لیس شیء ادعی لنقمه و لا اعظم لتبعه و لااحری بزوال نعمه و انقطاع مده من سفک الدماء بغیر حقها.12  (نهج‌البلاغه: نامه 53)

امام‌خمینی‌(س) خطاب به مسئولان استان‌ها می‌گوید: «شما آقایان که در محل هستید، با قاطعیت باید عمل بکنید و مردم را وادار کنید که به قاطعیت عمل بکنند.» (صحیفه امام، ج 7، ص 375) ایشان در مورد لزوم قاطعیت در برخورد با مشکلات می‌فرماید: اگر ما مسامحه بکنیم و بخواهیم که با ترتیب ـ و مثلاً فرض کنید ـ ادارى و جوّ پرونده‌سازى و به کاغذ بازى عمل بکنیم، کارها زمین مى ‏ماند. باید ... ارتش [و] ژاندارمرى به‌طور قاطع عمل بکنند. (همان، ص 381) امام(س) نه‌تنها در برخورد با مشکلات داخلی قاطعیت را ضروری می‌انگاشت، بلکه در راستای کارآمدی سیاست و روابط خارجی و برخورد با ابرقدرت‌ها نیز عدم‌مسامحه را لازم می‌شمرد. (همان، ج 12، ص 305)

ه‍) تعهد و تدین

یکی از شاخصه‌های دیگری که در اصلاح جامعه، تدین مردم و کارآمد شدن حکومت تأثیر بسزایی دارد، داشتن تعهد و دین‌باوری است؛ چنان‌که در روایتی آمده است: «الناس علی دین ملوکهم».13  (اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 219) امام‌خمینی در این خصوص می‌فرماید: ما احتیاج به رجالى متدین و قابل‌اعتماد داریم که در عضویت شورایى ـ پس از سقوط رژیم ـ شرکت کنند و داراى شرایطى باشند، علاوه بر تدین و علاقه به اسلام... ». (امام‌خمینی، همان، ج 5، ص 151) اهمیت این موضوع تا بدانجاست که پایبند‌نبودن به آن از سوی مسئولان، کشور را به تباهی و فساد و ناکارآمدی می‌کشاند. (همان، ج 14، ص 391 و 392)

و) تخصص

از دیگر شاخصه‌های کارآمدی در کنار تعهد مسئولان، تخصص آنهاست؛ چنان‌که امام(س) می‌گوید: دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشته‌هاى مختلفه موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزینش همکاران، به کاردانى و تعهد آنان و بهتر خدمت‌کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن آنان تکیه کنند ... نه بر دوستى و آشنایى و حرف‌شنوىِ بى‏تفکر و تأمل که این رویّه موجب ناکامى در خدمت به کشور است.

دوست خوب براى دست‌اندرکاران، آن [کسی] است که در پیشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان ... . دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقیت را به‌دست آورند. دولتمردان با رویّه و فکر واحد براى رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است، به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامى است. (همان، ج 19، ص 157 و 158)

4. مصلحت

طرح این موضوع از سوی امام(س) عرصه جدیدی را در کارآمدی حکومت و نظام سیاسی گشود. عنصر مصلحت در فقه به‌ویژه فقه اهل‌سنت جایگاه بارزی دارد و حتی از منابع اجتهاد آنان به‌شمار می‌آید. در فقه شیعه نیز احکام حکومتی دائر مدار مصالح و مفاسد است. امام‌خمینی(س) مصلحت نظام را از امور مهم و مقدم می‌دانست و از همین روی در راستای پیشبرد اهداف نظام از این طریق عمل می‌کرد. ایشان برای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در اقدامی دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادر کرد. (همان، ج20، ص465) وی در اهمیت عنصر مصلحت خطاب به مسئولان می‌گوید: باید برای مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلى است که مقدم بر هر چیز است و همه باید تابع آن باشیم. (همان، ج 21، ص 336)

امام(س) در همین راستا نقش زمان و مکان در اجتهاد را مطرح کرد: تذکرى پدرانه به اعضاى عزیز شوراى نگهبان مى‏دهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند؛ چراکه یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پرآشوب کنونى نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم‌گیری‌هاست. (همان، ص 217)

5. وحدت

با وجود طبیعی‌بودن اختلافات در جوامع بشری، تأکید بر وحدت و همگرایی در راستای کارآمدی حکومت، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. تاریخ، همواره مردان بزرگی را به‌خود دیده که پرچمدار وحدت بوده‌اند. حضرت امام(س) از جمله کسانی است که در تاریخ معاصر بر این عنصر اساسی تأکید بسیار داشت؛ اصلی بنیادین که رعایت آن بی‌تردید موجب دوام و کارآمدی نظام می‌شود. مقوله وحدت از چند جنبه در اندیشه امام(س) در‌خور بررسی است.

الف) وحدت بین ملت

یکی از مظاهر وحدت در راستای کارآمدی حکومت، وحدت بین مردم در جامعه است. امام درباره تأثیر این عنصر اساسی در پیروزی مردم می‌فرماید: ملت ما باید بیدار بشود؛ ملتى که توانست با توانایى خودش و با مشت محکم خودش، توى دهن تمام قدرتمندها بزند. این ملت، قدرتمند است، لکن باید وحدتش را حفظش بکند. اگر وحدتش را حفظ کند، قدرتمند است؛ یعنى خدا همراه است. اگر شما وحدتتان را حفظ کنید، یَدُاللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ؛ با جماعت شما خدا هست و شما همه را از بین خواهید برد. (همان، ج 10، ص 296 و 297)

همچنین در جایی دیگر در همین‌باره می‌فرماید: کوشش کنید که وحدتتان را حفظ کنید [و] از اغراض جزئیه که همه‏اش برمى‏گردد به اغراض دنیویه و... کارهاى شیطانى [بپرهیزید]. امروز اسلام و قرآن در دست شماست و شما مى ‏توانید اسلام را و قرآن را ترویج کنید و در همه قشرهاى دنیا بیرق اسلام را به‌پا کنید، اگر وحدت اسلامی‌تان را حفظ کنید و این قدرت ایمان را ـ که با قدرت ایمان پیش بردید ـ نگهدارى کنید، [پیش مى ‏روید]. (همان، ج11، ص 353) امام(س) رفع مشکلات، گرفتاری‌ها و رسیدن به استقلال و آزادی کشور را در گرو همین وحدت آحاد ملت می‌دانست. (همان، ج 12، ص 10)

ب) وحدت بین ملت و حکومت

تفاهم و همدلی بین ملت و مسئولان حکومت موجبات دوام و سلامت کشور را به‌وجود می‌آورد و بی‌گمان، با وجود چنین وحدتی است که کشور به کارآمدی می‌رسد. در اندیشه سیاسی ـ اجتماعی امام(س) این موضوع آن‌چنان اهمیت دارد که سلامت کشور در پرتو وجود این نوع وحدت است و فساد و تباهی کشور نیز در نبودِ آن، شکل می‌گیرد. (همان، ج 8، ص230 و 231) ایشان منشأ همه مشکلات را در جدایی دولت از ملت دانسته و می‌فرماید: «جدایى دولت‏ها از ملت‏ها منشأ همه گرفتارى‏ هایى است که در یک کشورى تحقق پیدا مى‏ کند». (همان، ج، ص 118)

وی رفع مشکلات دولت را نیز در گرو وجود وحدت بین آنها می‌داند: دولت و مردم بایستى یکی باشند تا از گرفتاری و پیشامد‌هایی که برای دولت و مملکت پیش می‌آید، مردم از دولت پشتیبانی نمایند... دولت و مردم نبایستی از یکدیگر جدا باشند [و] اگر جدا جدا شدند، ملت از گرفتارى دولت خشنود مى ‏شود و مردم از مالیات و کار مى ‏دزدند، ولى هرگاه یکى باشند، مردم گلیم زیر پاى خود را در مواقع لزوم مى ‏فروشند و به دولت مى‏ دهند تا رفع نیاز دولت بشود... . (همان، ج 1، ص 122 و 123)

ج) وحدت بین مسئولین

بی‌تردید اختلاف سلایق و دیدگاه‌ها در بین مسئولان امری طبیعی است، اما وجود این اختلافات نباید به‌گونه‌ای باشد که دوستی‌ها به دشمنی کشیده شود و مملکت را به ورطه سقوط بکشاند. امام(س) در‌این‌باره می‌فرماید:... سلیقه‌هاى مختلف باید باشد، لکن سلیقه‌هاى مختلف اسباب این نمى‏شود که انسان با هم خوب نباشد... اگر در یک ملتى اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسى اختلاف نباشد، این مجلسِ ناقصى است. اختلاف باید باشد. اختلاف سلیقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال، اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم [و] در‌عین‌حالى که اختلاف داریم، دوست هم باشیم‏... . (همان، ج 21، ص 47)

نتیجه

 در این نوشتار تلاش شد تا مفهوم کارآمدی، شاخصه‌ها و مکانیسم‌های آن و مسئله کارآمدی در حکومت جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام‌خمینی(س) تبیین شود. مهم‌ترین موضوعی که در این زمینه در برابر اندیشه‌های امام قرار دارد، چگونگی داشتن یک حکومت کارآمد با توجه به مبانی اسلامی است.

با توجه به ضرورت رسیدن به سیاست‌ها و شاخصه‌هایی ارزشمند در راستای کارآمدی و پویایی نظام اسلامی ایران، مباحثی ازقبیل قانون‌گرایی، مردم‌گرایی، شایسته‌سالاری، مصلحت و وحدت، براساس الگوی اسلامی امام‌خمینی(س) عرضه شد؛ مباحثی که بی‌تردید نظام جمهوری اسلامی ایران براساس آن شکل‌گرفته‌ و بدین‌سان کارآمد شده است. بنابراین نظام سیاسی برای رشد و توسعه کارآمدی خود نیازمند آن است که شاخصه‌ها و مکانیسم‌های کارآمدی از منظر امام(س) را به‌دقت مطمح نظر قرار دهد و در جهت حل معضلات کشور در همه دوران‌ها، بدان اهتمام جدی داشته باشد.

منبع: فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی شماره 22

. انتهای پیام /*