پرتال امام خمینی (س): مقاله ۱۱/ محمد احسانی

چکیده:

این مقاله به منظور تبیین اخلاق اجتماعی از نگاه امام خمینی (ره) با روش توصیفی تحلیلی در فضای کتابخانه بر اساس منابع مکتوب و استناد به آثار نوشتاری و گفتاری حضرت امام (ره) تدوین یافته است. در گردآوری داده ها از روش کیفی تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از آثار گفتاری و نوشتاری حضرت امام (ره) ، استفاده شده است. پاسخ سوال های طرح شده با ذکر مطالب ذیل به خوبی بیان شده است. اخلاق از منظر امام خمینی (ره) همان نظام اخلاق اسلامی است که در قرآن و حدیث و سیره معصومین (ع) بیان شده است. اخلاق از دیدگاه امام (ره) دارای جامعیت است و به همه ابعاد حیات انسان، اعم از زندگی دنیا و آخرت و فردی و اجتماعی، توجه کرده و بایدها و نباید های عملی را در این زمینه ارائه داده است. هدف نهایی اخلاق از منظر امام ره تقرب روحی و معنوی به خدای متعال است و هراندازه این قرب بیشتر شود، ارزش و کمال انسان افزایش می یابد. اخلاق اجتماعی از نگاه امام دارای مبانی فکری و انسان شناسی است که به مهمترین آن ها در این مقاله اشاره شده است. ارزشمندی، اراده و اختیار و کمال خواهی انسان از جمله بنیان های نظری انسان شناختی اخلاق اجتماعی را تشکیل می دهند که در رفتار های اجتماعی انسان تاثیر بسزا دارند. جامع نگری، اعتدال گرایی، تقدیم معنویات بر مادیات، عقلانیت، انگیزه و مطلوب نهایی از دیگر پایه های نظری اخلاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی (ره) هستند و هرکدام نقش اساسی در عملکرد آدمی دارد. در بخش اخلاق عملی در دو بعد رفتار های سیاسی و اجتماعی به برخی از دیدگاه ها و سیره اخلاقی حضرت امام (ره) مانند عدالت اجتماعی، رحمت و مهربانی، خدمت گزاری به مردم و اهتمام به بیت المال مسلمین اشاره شده که امام (ره) هم خود به آن ها عمل کرده و هم دیگران را به رعایت این ارزش های اخلاقی سفارش نموده است.


مقدمه

اخلاق و ارزشهای اخلاقی، بخش مهم دین اسلام و تأثیرگذار بر روابط اجتماعی است. نحوۀ رفتار بین افراد و چگونگی برخورد آنان با همدیگر، مبتنی بر نظام اخلاق اجتماعی پذیرفته شده در جامعه دینی است. پیامبر اسلام (ص) برای تکمیل اخلاق کریمه برانگیخته شد تا نظام اخلاق اجتماعی موجود در میان عرب جاهلی را تغییر دهد. قرآن در توصیف رفتار آن حضرت می فرماید: (وَإِنَّک لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ) (قلم: ۴) و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری.» رهبران دین با تأسی به انبیا و ائمه اطهار (ع) در واقع ترویج کنندگان اخلاق الهی هستند؛ به ویژه امام خمینی (ره) اخلاق حسنه را در قول، نظریه و عمل، به جامعه انسانی ارائه داد و به آن توصیه نمود. چون امام (ره) هم فیلسوفی عارف بود و هم الگویی کامل رفتاری برای امت اسلامی. این مقاله نخست اخلاق را در دو بخش نظری و عملی و سپس اخلاق اجتماعی و سیاسی را در حیطه عمل با عناوین فرعی مربوطه با استناد به سخنان و سیرۀ حضرت امام (ره) بررسی کرده است. سؤال اصلی این تحقیق این است که از منظر امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی و اخلاق اجتماعی چه رابطه ای دارند؟ پیرامون این سؤال پرسشهای دیگری به این شکل مطرح است که: اخلاق بر چه پایه های انسانی استوار است؟ اخلاق از منظر امام (ره) چه ویژگیهایی دارد؟ اخلاق عملی در دو حوزه سیاسی و اجتماعی چه ویژگیهایی از دیدگاه امام (ره) دارد؟ پاسخ این سؤالها به صورت اجمال با روش کیفی جمع آوری داده ها از منابع مورد نیاز و مربوط به تحقیق، به شکل منطقی داده شده است. در مجموع سؤالهای طرح شده پاسخ لازم را دریافت کرده چنانکه خوانندگان با دقت در مطالب مندرج در مقاله به این مطلب اذعان خواهند کرد.

قلمرو موضوع

هرچند موضوع اخلاق دارای ابعاد مختلف بوده و دیدگاه های حضرت امام (ره) در این زمینه بسیار گسترده است، در این نوشتار به اجمال به نظریات کلی امام (ره) به اخلاق اجتماعی در دو بعد نظری و عملی و به عبارت دیگر از نظریه تا عمل که شامل مبانی و رفتارهای سیاسی و اجتماعی است، اشاره می شود. ارتباط اخلاق نظری و اخلاق عملی در حیات آدمی بسیار عمیق و روشن است؛ به نحوی که رفتارهای فردی و اجتماعی انقلاب اسلامی و اخلاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ از نظریه تا عمل۳۱ انسان ناشی از پایه های نظری اخلاق دارد که در اندیشه او رسوخ کرده و استقرار یافته است.


الف) اخلاق نظری از منظر امام خمینی (ره)
منظور از نظریه اخلاقی یا اخلاق نظری دیدگاههای بنیادین در زمینه بودونبود حقایق جهان تکوین است. (جوادی آملی، ۱۳۸۳ :۱۵ )
این دیدگاهها مبانی اخلاق را تشکیل داده بر رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می گذارند. نگرش به انسان، حقیقت و آیندۀ او و همچنین شناخت بنیادهای ارزش اخلاقی، به رفتار و رابطه انسان با دیگران رنگ ویژه ای می بخشند. در این قسمت از نوشتار به دو دسته از مبانی اخلاق، مبانی انسان شناسی و مبانی اخلاق عملی از منظر امام (ره) اشاره می شود. از این دو دسته به مبناهایی پرداخته می شود که نقش آنها در رفتار اخلاقی و شیوۀ برخورد با دیگران روشن تر و برجسته تر است.


یک) انسان از منظر امام خمینی (ره)
انسان شناسی دامنه گسترده دارد و از مبانی اثرگذار بر رفتار اخلاقی و اجتماعی است. هدف مقاله اشاره به آن بخش از ویژگیهای انسان و مبانی انسان شناسی است که در اخلاق و تکامل اخلاقی فرد تأثیر بیشتر دارند؛ به نحوی که با وجود آن مبانی، سخن از اخلاق و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی شایسته است و در غیر آن رفتار اخلاقی معنی و مفهومی نخواهد داشت. امام خمینی (ره) دیدگاه ویژه و جامع به انسان و زندگی مادی و معنوی او دارد که این دیدگاه مبتنی بر آیات و روایات است و به جرئت می توان گفت انسان از منظر امام (ره) همان انسان از دیدگاه اسلام و قرآن است که همه انبیا و کتب آسمانی برای ساختن و پرورش او آمده اند.


۱ . ارزشمندی انسان


انسان از منظر امام (ره) موجودی است ارزشمند که خداوند او را به عنوان خلیفه خویش در زمین معرفی کرده است. (بقره: ۳۰) او نسبت به مخلوقات دیگر دارای کرامت ذاتی است که قرآن کریم به آن تصریح فرموده: (وَلَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی آدَمَ) (اسرا: ۷۰) ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم." آنچه از منظر امام (ره) مهم است ارزشمندی انسان از جنبه روحی و ملکوتی اوست که خداوند می فرماید: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» (حجرات: ۱۳) گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست. امام (ره) در این زمینه می فرماید: «عظمت انسان به روحیت روح او است. عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار انسان است، نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد، نه به اینکه گارد داشته باشد، نه به اینکه خدمه داشته باشد. اینها عظمت انسان نیست، اینها انسان را از آن مقامی که دارد منحط می کند. (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۱۳ / ۲۸۷)
با نظر به کرامت روحی و معنوی انسان امام (ره) می فرماید: «پس انسان اسم اعظم الهی است و سایه بلند او و خلیفه خدا در همه عوالم و او با فیض اقدس خدای تعالی و ظل ارفعش تجلی کرد.» (امام خمینی، ۱۳۸۶ :۱۶۶) امام (ره) در رفتارهای عملی به کرامت و ارزشمندی ذاتی و اکتسابی انسان توجه کامل داشت و همیشه رفتار حسنه و برخورد پدرانه با اقشار مختلف جامعه از خود نشان می داد. اگر با جوانان و سالمندان برخورد می کرد، همان رفتاری را داشت که با کودکان و نوجوانان از او مشاهده می شد. افزون بر این، به مسئولان و سیاستمداران نظام نیز همواره حسن رفتار با مردم را توصیه نموده می فرمود. «در همه قشرها، در همه کارها با آنها خوش رفتاری کنید. یک وقت خدای نخواسته یکی را که کار دارد بیاید در آنجا، فراش راهش ندهد یا مدتی معطل بشود یا توی اتاق نگذارند بیاید، اینها این طور نباشد (امام خمینی، ۱۳۵۷: ۱۳ / ۳۷۹)


۲. اراده و اختیار انسان

انسان موجودی است دارای اراده و اختیار که می تواند آزادانه تصمیم بگیرد و مسیر درست را در زندگی انتخاب نماید. مختار بودن انسان به عنوان یک مبنای اساسی در همه نظامهای اخلاقی پذیرفته شده و با پذیرش آن، سخن از تربیت، تزکیه و تهذیب اخلاق قابل طرح است. (مصباح یزدی، ۱: ۱۳۸۴ / ۲۵) این مبنا از نظر اسلام پذیرفته شده و وظایف دینی و تربیت انسانی بر این اساس مورد توجه قرار گرفته است. خداوند در قرآن می فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» (انسان: ۳) ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس. امام (ره) در ارتباط با دسترسی انسان به حیات اخروی که به نظر ایشان مبتنی بر اراده و اختیار است، می فرماید: «راه آخرت راهی است که جز با قدم اختیار نمی توان آن را پیمود؛ سعادت با زور حاصل نشود؛ فضیلت و عمل صالح بدون اختیار فضیلت نیست و عمل صالح نمی باشد؛ و شاید معنی آیه شریفه (لا اکراه فی الدین) (بقره: ۲۵۶) نیز همین باشد. امام خمینی، ۱۳۷۳: ۳۷) و اگر ممکن بود اکراهاً مردم را به سعادت برسانند، می رساندند. (همان)
انسان از نگاه امام (ره) موجودی مختار، انتخابگر و دارای قدرت تصمیم گیری است که می تواند هنگام قرار گرفتن بر سر دوراهی ها، راه درست را انتخاب کند. امام (ره) عزم و اراده را در انتخاب راه صحیح و رهایی از وابستگی های مادی ضروری دانسته در توصیه های اخلاقی خود می فرماید: «ای عزیز! بکوش صاحب عزم و دارای اراده شوی که خدانخواسته اگر بی عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بی مغزی هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نشوی.» (امام خمینی، ۱۳۸۳ :۸ ) در ادامه می فرماید: «پس ای برادر! از معاصی احتراز کن و عزم هجرت به سوی حق تعالی نما و ظاهر را ظاهر انسان کن و خود را در سلک ارباب شرایع داخل کن و از خداوند تبارک و تعالی بخواه که تو را در این مقصد همراهی بفرماید (همان)


۳. کمالخواهی انسان
کمال خواهی به عنوان یک اصل فطری انسان در دو حوزه حقیقت جویی و قدرت طلبی بروز می کند. این اصل به صورت تجربی قابل درک است و هرکس می تواند هم در خود تجربه کند و هم در رفتار دیگران مشاهده نماید. ) (مصباح یزدی، ۱۳۸۴ :۲ / ۴۵ )
قدرت طلبی و حقیقت جویی هردو دارای جلوه های بیرونی هستند که در عرصه اجتماع مورد تأیید یا رد نظامهای اخلاقی قرار می گیرد. اسلام با دید جامع و عمیقی که به انسان دارد، اصل کمال خواهی وی را پذیرفته و آن را در جهت تکامل حقیقی و معنوی فرد هدایت می کند. از این نظر، حقیقت جویی و قدرت طلبی باید به گونه ای باشند که انسان را به خدا نزدیک نموده و به سعادت ابدی نائل سازند. (همان: ۱۲۸) کمال خواهی انسان به نظر امام (ره) حد یقف ندارد تا اینکه انسان به کمال نهایی خویش یعنی تقرب به خدای متعال دست یابد.
امام (ره) در این زمینه می فرماید: کسانی که کمال را در سلطنت و نفوذ قدرت و بسط ملک دانسته اند و اشتیاق به آن پیدا کرده اند، اگر چنانچه سلطنت یک مملکت را دارا شوند متوجه مملکت دیگر شوند، و اگر آن مملکت را در تحت نفوذ و سلطه درآورند، به بالاتر از آن متوجه شوند، و اگر یک ُ قطری را بگیرند، به اقطار دیگر مایل گردند، بلکه آتش اشتیاق آنها روزافزون گردد، و اگر تمام روی زمین را در تحت سلطنت بیاورند و احتمال دهند در کرات دیگر بساط سلطنتی هست، قلب آنها متوجه شود که ایکاش ممکن بود پرواز به سوی آن عوالم کنیم و آنها را در تحت سلطنت درآوریم. و بالجمله، حال تمام سلسله بشر در هر طریقه و رشته ای که داخل اند به هر مرتبه ای از آن که رسند، اشتیاق آنها به کاملتر از آن متعلق گردد و آتش شوق آنها فرو ننشیند و روزافزون گردد. (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۴۳)
در این جملات به خصوصیت کمال خواهی انسان اشاره شده و چنین استفاده می شود که کمال خواهی از نظر امام (ره) لازمه وجود آدمی است و هرکس این ویژگی را در خود دارد. کمالخواهی به نحوی که است که به هیچ کمالی جز کمال مطلق بسنده نمی کند؛ چون هر کمالی در جهان وجود دارد، محدود است. این صفت خدادادی باید در افراد تقویت شود و در مسیر نیل به کمال مطلق که آفریدگار جهان است، هدایت گردد.


دو) ویژگیهای اخلاق از منظر امام خمینی (ره)
دیدگاه امام (ره) به اخلاق و ویژگیهای آن برآمده از اسلام و قرآن و در حقیقت بیانگر نظام اخلاق اسلامی است. اخلاق به بایدها و نبایدهایی اطلاق می شود که جلوه های بیرونی دارد و در عملکرد فردی و اجتماعی انسان بروز می کند. برخوردها، روابط بین افراد و در مجموع رفتارهایی که از انسان در ارتباط با دیگران سر می زنند، مصداق مفاهیم اخلاقی همچون خوب و بد قرار می گیرند و این اتصاف، به آن رفتارها، خصوصیت ارزشی می بخشد. همین اتصاف رفتار به و صف خوبی یا بدی عوامل و محرکهای متعدد دارد که نگاه امام (ره) به آن مورد اشاره قرار می گیرد.


۱.جامع نگری به اخلاق
نظام اخلاق اسلام از دیدگاه امام (ره) یک نظام جامع و فراگیر است، هم به زندگی دنیا و آخرت توجه دارد و هم اخلاق فردی و اجتماعی را با تمام ابعادش، مورد نظر قرار داده است. از این نظر انسان وظیفه دارد هم نیازهای دنیای خود و خانواده اش را تأمین کند و هم برای حیات پس از مرگ خویش سرمایه گذاری نماید.
خداوند در قرآن به همه انسانها دستور داده می فرماید: «و ابتغ آتاک الله الدار الاخره و لا تنس نصیبک من الدنیا» (قصص: ۷۷)
و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره ات را از دنیا فراموش مکن. « حضرت امام (ره) در این زمینه می فرماید: »مکتبهای توحیدی که در رأس آنها مکتب اسلام است، درعین حال که به مادیات و با مادیات سر و کار دارند، لکن مقصد اصلی این است که مردم را طوری تربیت کنند که مادیات، حجاب آنها برای معنویات نباشد. بلکه مادیات را در خدمت معنویات می کشند. (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۹ / ۲۸۸)
امام (ره) زندگی مادی را مقدمه نیل به حیات اخروی دانسته، پیوند عمیق میان آن دو قائل است. چنان که در این مورد فرمود: مکتب اسلام نسبت به مادیات نظر دارد و نسبت به زندگی دنیا نظر دارد، در عین حال مردم را متوجه به معنویات می کند و از ظلمات ماده نجات می دهد. (همان: ۲۸۹ ) این کلمات امام (ره) نشان دهندۀ توجه جدی ایشان به زندگی دنیا و آخرت است و بر این اساس رفتارهای اخلاقی با نظر به این دو جهت، قابل ارزیابی است.
در بعد اخلاق فردی مشارطه، مراقبه و محاسبه را جهت کنار نهادن اخلاق رذیله و تخلق به اخلاق حسنه از مراحل مهم سیر و سلوک الی الله معرفی کرده می فرماید: از اموری که لازم است از برای مجاهد، مشارطه و مراقبه و محاسبه است. مشارطه آن که در اول روز مثال با خود شرط کند که امروز برخلاف فرمودۀ خداوند تبارک و تعالی رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد. (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۹ ) و پس از مشارطه، باید وارد مراقبه شوی و آن، چنان است که در تمام مدت شرط متوجه به آن باشی و خود را ملزم بدانی به عمل کردن به آن.... و به همین حال باشی تا شب که موقع »محاسبه» است و آن عبارت است از این که حساب نفس را بکشی در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آوردی و با ولینعمت خود در این معاملۀ جزئی خیانت نکردی؟ اگر درست و فا کردی، شکر خدا کن در این توفیق و بدان که یک قدم پیش رفتی و مورد نظر الهی شدی. (همان)
در بعد اخلاق اجتماعی توصیه های امام (ره) فراوان است و در واقع تمام فعالیتهای ایشان برای اصلاح جامعه صورت گرفته است. امام (ره) در این مورد می فرماید: ما صلاح جامعه را می خواهیم؛ ما تَبَع پیغمبرهایی هستیم که آمده اند برای اصلاح‏‎ ‎‏جامعه، آمده اند برای اینکه جامعه را به سعادت برسانند. آنهایی که کورند و نمی فهمند،‏‎ ‎‏آنها را با زور می خواهد به سلامت و به سعادت برساند؛ آنها که بینا هستند می روند‏‎ ‎‏دنبالش. ما به تَبَع آنها می خواهیم این جامعۀ خودمان را سعادتمند کنیم. ما از این ‎‏گرفتاریهایی که ایران دارد و جامعۀ ما دارد متأثریم، متأسفیم. (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۵ / ۵۵) این سخن امام (ره) در ارتباط با اخلاق اجتماعی است که شیوۀ خود را روش انبیا معرفی کرده و با الهام از پیامبران الهی اصلاح جامعه را سرلوحه برنامه های خویش بیان کرده است
در نتیجه نگاه امام (ره) به اخلاق نگاه جامع است و اخلاق اسلامی را شامل همه عرصه های حیات انسانی می داند. اخلاق اجتماعی و رعایت ارزشهای دینی در ارتباط با دیگران از منظر امام (ره) اهمیت ویژه دارد. چرا که اصلاح جامعه جزو مهمترین وظایف همه انبیا بوده و تمامی پیامبران برای تحقق آن تلاش کرده اند. امام (ره) خود بر اساس وظیفه قیام کرد و انقلاب اسلامی را برای تربیت دنی و اجتماعی مردم شکل داد.


۲.تقدیم معنویات بر مادیات
مادیت و معنویت بر اساس هویت دوگانه انسان که عبارت از جسم و روح است همواره در حیات آدمی حضور دارند. آنچه مهم است شیوۀ برخورد با این دو پدیده است که انسان کدام را در اولویت قرار داده بر دیگری مقدم بدارد. نظام های اخلاقی موجود در دنیا در اولویت دهی به مادیت و معنویت و به تعبیر بهتر دنیا و آخرت روشهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. مکتبهای مادی مسلک مادیات و حیات دنیایی را مهم تلقی کرده، برای رسیدن به آن ارتکاب هر جرمی را جایز می دانند. بعضی از نحله های معنویت گرا مادیات را از زندگی حذف نموده و مسیر رهبانیت و انزوا را پیش گرفته اند. اسلام با دوری از افراط و تفریط راه اعتدال و میانه را به مسلمانان معرفی کرده و ضمن استفاده از نعمتهای مادی اولویت را به معنویات و حیات اخروی می دهد
امام (ره) در این مورد می فرماید: «انسان معنویات دارد، مادیات دارد« (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۴ / ۱۸۴) ولی عمده، معنویات یک مملکت است؛ ما را از معنویات دور کرده اند، نگذاشتند رشد معنوی بکنیم. و من از خدا می خواهم که معنویات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خدای تبارک و تعالی رشد بدهد (همان: ۴ / ۴۱۲ ) امام (ره) در جای دیگر می فرماید: «یک مسئله که در رأس امور است معنویات است. ما باید کوشش کنیم که معنویات را در بین این ملت عزیز و در بین مسلمین پیاده کنیم. مردم را دعوت به معنویات و دعوت به اخلاق اسلامی و آداب فرهنگ اسلامی کنیم. » (همان) امام (ره) در بیان دیگر خطاب به غربیان می فرماید: «ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم؛ و بر مشکلات به امید خدا غلبه می کنیم. و به مادیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادیات نمی دانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی َ که شعب ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست. (همان: ۶ / ۱۸۱) امام (ره) در این فرازها به اولویت معنویت اشاره کرده، توجه به معنویات را عامل پیروزی و موفقیت بشر دانسته است. در کلام دیگر خطاب به غربیان می فرماید: «من متأسفم که شما غربیها معنویات را فدای مادیات کردید و مصالح مادی را بر معنویات مقدم داشتید. همین امر موجب این بدبختیهاست. آنچه بشر را مترقی می کند، معنویات است. معنویات می تواند بشر را سعادتمند کند و آرامش ایجاد کند. مادیات است که بشر را به جان هم انداخته است.« من توصیه می کنم که شما غربیها به معنویات توجه کنید. شما مدعی هستید که مسیحی هستید؛ ببینید سیره حضرت مسیح چه بوده است. سیره حضرت مسیح را روش خود قرار دهید تا سعادت برای شما حاصل شود. ما می خواهیم رژیمی ایجاد کنیم که روش حضرت مسیح در آن مورد توجه است.» (همان: ۵ / ۵۸۲)


۳. اعتدال گرایی در اخلاق
اعتدال در مقابل افراط و تفریط به میانه روی در اندیشه و عمل اطلاق می شود و منظور از اعتدال گرایی در این مقاله اعتدال در رفتارهای اجتماعی است. اعتدال و حد وسط میان افراط و تفریط جایگاه خاصی در اخلاق دارد و از دیر زمان در علم اخلاق مورد بحث بوده است. امام (ره) اعتدال گرایی در اخلاق را باور داشت و در عمل به آن پایبند بود؛ هیچگاه افراط و تفریط در رفتار امام (ره) وجود نداشت و با لینت و نرمی با دیگران برخورد می کرد. امام (ره) در تبیین «فریضه عادله» در حدیث ۲۴ از چهل حدیث می فرماید: «حسن خلق خروج از حد افراط و تفریط است؛ و هر یک از دو طرف افراط و تفریط مذموم، و »عدالت»، که حد وسط و «تعدیل» بین آنهاست، مستحسن است. مثلاً شجاعت، که یکی از اصول و ارکان اخلاق حسنه و ملکه فاضله است، عبارت است از حالت متوسطه و معتدله بین افراط، که از آن تعبیر شود به تهور - و آن عبارت است از نترسیدن در مواردی که ترس سزاوار است- و بین تفریط، که از آن تعبیر شود به جبن - و آن عبارت است از ترسیدن در مواردی که سزاوار ترس نیست. (امام خمینی، ۱۳۷۱ :۳۴۱)
امام (ره) در این بیان، معنای اعتدال را با ذکر مثال به خوبی روشن کرده و به حسن میانه روی و قبح افراط و تفریط تصریح فرموده است. در جای دیگر می فرماید: «بنابراین، اعتنا به این امور و خدای نخواسته خروج از اعتدال و عدالت الهی و صراط مستقیم، انحراف است و اجتناب از آن، وظیفه الهی است. (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۱۹ / ۱۵۶)
امام (ره) در یک نتیجه گیری کلی می فرماید: «بالجمله: برای انسان لازم است که عقل عملی داشته و قوا و آیینه طبیعت را تعدیل کند و آن را از افراط و تفریط به درآورد، و اگر تعدیل کرد، چنان می شود که گویا قوای طبیعی و شیطانی و حیوانی ندارد؛ زیرا وقتی متضادین تعادل کردند از خاصیت می افتند؛ مثل اینکه اگر آب سرد و گرم را به یک اندازه ممزوج کنند، حرارت و برودت تعدیل شده و ملایم می شود و گویا حرارت و برودت نیستند. (اردبیلی، ۱۳۸۱ :۳ / ۳۸۳)


۴.نقش عقل در اخلاق
امام (ره) نخستین گام در اخلاق و خودسازی را تفکر و تعقل معرفی کرده، می فرماید: بدان که اول شرط مجاهدۀ با نفس و حرکت به جانب حق تعالی تفکر است. (امام خمینی، ۱۳۷۱ :۶ )
تفکر به نظر ایشان عبارت از این است که «انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری (ولو کم هم باشد) فکر کند در آن که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیحه که هریک دارای منافعی است که عقل هرکس را حیران می کند، به او عنایت کرده و این همه بسط و بساط نعمت و رحمت کرده و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده و کتابها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوتها کرده، آیا وظیفۀ ما با این موالی مالک الملوک چیست؟ (همان)
بی تردید عقل و اندیشه در این زمینه انسان را هدایت می کند به اینکه مقصود از این همه لطف و عنایت چیزی دیگری است و خلقت عالم بالا و بزرگتری منظور است که این حیات مادی و حیوانی مقدمه نیل به آن حیات ابدی است. امام می فرماید: انسان عاقل باید در فکر خودش باشد و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوات، عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی... از خدای خود با عجز و زاری تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت. (همان: ۷)
این تفکر زمینه ساز ورود به گامهای بعدی مجاهده با شیطان و نفس اماره است. (همان( امام (ره) ضمن اشاره به تقسیم عقل به عقل نظری و عقل عملی، علم و عمل را مستلزم همدیگر دانسته می فرماید: »گفته اند: برای انسان یک عقل نظری است که آن ادراک است، و یک عقل عملی است که کارهای معقوله را عملی می کند؛ ولی ما می گوییم: در هر دو، عمل لازم است و عقل نظری به عقل عملی برمی گردد؛ چنانکه عقل عملی هم به عقل نظری برمی گردد، و در نظری هم که درک و علم است، عمل لازم است. (اردبیلی، ۱۳۸۱ :۳ / ۴۶۶ )
در بیان دیگر عقل عملی را در تزکیه نفس و تحصیل فضائل اخلاقی ضروری معرفی کرده می فرماید: «بالجمله: برای انسان لازم است که عقل عملی داشته و قوا و آیینه طبیعت را تعدیل کند و آن را از افراط و تفریط به درآورد، و اگر تعدیل کرد، چنان می شود که گویا قوای طبیعی و شیطانی و حیوانی ندارد؛ زیرا وقتی متضادین تعادل کردند از خاصیت می افتند.« (همان: ۴۶۷)
از دیدگاه امام (ره) عقل هم در بعد نظری و درک فضائل اخلاقی و نشان دادن صراط مستقیم و هم در ایجاد تعدیل قوای نفسانی و تهذیب نفس نقش اساسی دارد. چون ایمان که ریشه و پایه اخلاق است، بدون درک یقینی حاصل نمی شود. امام (ره) در تحصیل ایمان می فرماید: «آنچه را عقل با قوت برهان و سلوک علمی ادراک کرده با قوت برهان و سلوک علمی ادراک کرده با قلم عقل به صفحه قلب بنگارد و حقیقت ذل عبودیت و عز ربوبیت را به قلب برساند و از قیود و حجب علمیه فارغ گردد. (همان: ۴۶۶ )
عقل عملی که مربوط به رفتار انسان از قیود و حجب علمی است، در تحقق ایمان و طمأنینه که مرتبه بالاتر آن است ایفای نقش می کند. زیرا ایمان و اطمینان قلبی بدون اراده قوی امکانپذیر نیست. بنابراین، عقل در اخلاق و دوری از رذایل و هدایت انسان به فضائل تأثیر بسزا دارد. نقش عقل در اخلاق کنفوسیوس برجسته نیست و بحث مستقلی در مورد آن ارائه نداده است. شاید اصطلاح عقل نظری و عقل عملی دز زمان او چندان رایج نبوده و بدین جهت نقش عقل در اخلاق را به روشنی بیان نکرده است.


۵ .نقش انگیزه در اخلاق
از عوامل بسیار مهم در ارزشگذاری فعل اخلاقی انگیزه است، به نحوی که ارزش عمل به کیفیت انگیزۀ انجام دهندۀ آن بستگی دارد. زیرا ارزشمندی فعل از نظر اسلام برخاسته از خلوص نیت فاعل است و هیچ عملی بدون اخلاص و قرار گرفتن در مسیر رضایت الهی ارزش ندارد. پیامبر اکرم (ص) در بیان نقش نیت و انگیزه در رفتار اخلاقی می فرماید: انما الاعمال بالنیات (بحار: ۷۰ / ۲۱۲) محققا (ارزش) کارها به نیت آنهاست. اگر نیت الهی بود و کار برای خدا انجام شد، مورد پذیرش او قرار می گیرد، وگرنه حجم عمل هر اندازه زیاد باشد در نزد خداوند ارزشی ندارد. امام (ره) در تعریف نیت می فرماید: نیت حالتی است نفسانی و وجدانی که پس از این امور تصور شیء و تصدیق به فایده آن پیدا شود، که از آن تعبیر به همت و تصمیم عزم و اراده و قصد می کنیم. (امام خمینی، ۱۳۷۳ :۱۵۷)
از نظر امام (ره) هیچ عمل اختیاری بدون انگیزه نمی تواند باشد. در این زمینه می فرماید: این انگیزه در جمیع افعال اختیاری موجود است و هیچ فعل اختیاری موجود است هیچ فعل اختیاری ممکن التخلف از آن نیست و این امر در تمام عمل حقیقتا موجود است بدون شائبه مجاز (همان: ۱۵۳)
بر این اساس، نیت و انگیزه با عمل قرین است و هر جا کاری انجام شود، انگیزه ای در آن وجود دارد. آنچه از دیدگاه امام (ره) دارای اهمیت بیشتر است، اخلاص در نیت است که انگیزه و قصد انسان از انجام کار باید الهی باشد. در این مورد می فرماید: یکی از مهمات آداب نیت، که از مهمات جمیع عبادات است و از دستورات کلیه شامله ایت اخلاص است و حقیقت آن تصفیه نمودن عمل است از شائبه غیر خدا، و صافی نمودن سرّ است از رؤیت غیر حق تعالی در جمیع اعمال صوریه و لبیه و ظاهریه و باطنیه. و کمال آن، ترک غیر است مطلقا و پانهادن بر انیت و انانیت و غیر و غیریت است یکسره (امام خمینی، ۱۳۷۳: ۱۶۱ )
امام (ره) در اثبات این مطلب به آیه «ألالله الدین الخالص آگاه باشید که دین خالص از آن خداست (زمر: ۳) استدلال کرده می فرماید: و اگر یکی از حظوظ نفسانیه و شیطانیه در دین باشد خالص نخواهد بود آنچه خالص نیست حق تعالی اختیار نفرموده؛ و آنچه شائبه غیریت و نفسانیت دارد. از حدود دین حق خارج است (همان) از دیدگاه امام (ره) انگیزه پاک و خالص ارزش آفرین است و به عمل ارزش می دهد. چنان که امام علی (ع) در این زمینه می فرماید: (النیه اساس العمل) (شیروانی، ۱۳۸۴: ۵۱) نیت و انگیزه قلبی عمل است.


۶ .مطلوب نهایی در اخلاق
انسان دارای اراده و اختیار است و کاری که موجود مختار انجام می دهد، هدفمند است؛ زیرا فاعل مختار هدفی را در نظر می گیرد و برای رسیدن به آن هدف فعالیتی از او سر می زند. هدف دارای مراتب و درجاتی است که در نظام اخلاق اسلامی، هدف نهایی اهمیت ویژه دارد. تمام رده های سلسله مراتب اهداف، به آن هدف نهایی منتهی می شوند. (مصباح یزدی، ۱۳۸۸ :۳۲ ) مطلوب نهایی از دیدگاه اسلام قرب معنوی به خداوند است و هر اندازه این تقرب بیشتر و محکمتر باشد، مطلوب نهایی زودتر حاصل شده است. (مصباح یزدی، ۱۳۸۲ :۱۰۹)
امام (ره) مطلوب نهایی را نیل به مقام قرب حق تعالی دانسته، بر این باور است که ایمان و عمل صالح در دست یافتن به آن نقش اساسی دارد. این کار باید در همین دنیا انجام گیرد و هر کس فرصت را غنیمت شمرده درصدد تکامل معنوی خود باشد تا به آن هدف دست یابد. در این زمینه می فرماید: «پس انسان باید در همین عالم، این چند صباح را مغتنم شمارد و ایمان را با هر قیمتی هست، تحصیل کند و دل را با آن آشنا کند. و این در اول سلوک انسانی صورت نگیرد، مگر آن که اولا نیت را در تحصیل معارف و حقایق ایمانیه خالص کند و قلب را با تکرار و تذکر، به اخلاص و ارادت آشنا کند تا اخلاص در قلب جایگرین شود؛ چه که اگر اخلاص در کار نباشد ناچار دست تصرف ابلیس به کار خواهد بود و با تصرف ابلیس و نفس که قدم خودخواهی و خودبینی است هیچ معرفتی حاصل نشود؛ بلکه خود علم التوحید بی اخلاص، انسان را از حقیقت توحید و معرفت دور می کند و از ساحت قرب الهی تبعید می نماید.» (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۱۰۵)


ب) اخلاق عملی از منظر امام خمینی (ره)
اخلاق عملی در مقابل اخلاق نظری به بایدها و نبایدهای رفتاری توجه دارد که در رفتار بیرونی ظهور پیدا می کند. هرچند بایدها و نبایدها به صورت کلی توسط عقل نظری قابل درک است، مانند حسن عدل و قبح ظلم، (جوادی آملی، ۱۳۸۳ :۱۵ ) ولی آنچه در جامعه کاربرد دارد و در رفتارهای فردی و اجتماعی تأثیرگذار است، اخلاق عملی است. چه اینکه نظام رفتاری جامعه از طریق آن تنظیم و از رفتارهای ناهنجار جلوگیری می شود. در اینجا به دو دسته از اخلاق عملی در بعد سیاسی و اجتماعی از نگاه امام خمینی (ره) اشاره می گردد.
یک) اخلاق اجتماعی

منظور از رفتار اجتماعی برخوردهایی است که در ارتباط با دیگران و در محیط جامعه صورت می گیرد. این نوع رفتارها به لحاظ اخلاقی قابل توجه است و امام (ره) در زمینهٔ بایسته های روابط اجتماعی دستورات فراوان دارد که در این قسمت به برخی آنها اشاره می شود.
۱. عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی بخشی از عدالت به معنای عام در رفتارهای بین افراد کاربرد دارد. تعریف مشهور از عدالت اجتماعی: رعایت حقوق افراد و اعطای حق به صاحب حق است؛ جامعه ای که حقوق افراد و گروهها رعایت گردد، از عدالت اجتماعی برخوردار است. (مطهری، ۱۳۶۸ :۸۰ ) این تعریف برداشتی است از کلام امام علی(ع) که فرمود: العدل یضع الامور مواضعها؛ (نهج البلاغه: ح ۴۳۷)
عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد.« عدالت اجتماعی در نگاه امام (ره) به عنوان یک اصل تغییرناپذیر در روابط اجتماعی همواره مورد توجه بوده و آن را در گفتار و رفتار مورد تأکید قرار داده است. در این زمینه می فرماید: »عدالت اجتماعی، حکومت عدل و رفتار عادلانه و بسط عدالت اجتماعی در بین ملتها و امثال اینها، که در صدر اسلام یا قبل از اسلام، از آن وقتی که انبیاء مبعوث شدند، وجود داشته و قابل تغییر نیست، عدالت معنایی نیست که تغییر بکند، یک وقت صحیح و زمانی غیرصحیح باشد. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۱ / ۱)
عدالت اجتماعی از منظر امام (ره) هدف همه انبیای الهی بوده و تمامی پیامبران برای اقامه قسط در جامعه آمده و در تحقق آن تلاش کرده اند. در این موضوع می فرماید: انبیای عظام (سلام الله علیهم) از آدم تا خاتم که تشریف آورده اند و انبیای بزرگ اولی‌العزم که در بین مردم تشریف داشته اند، همه آنها برای این [بودند] که پرچم توحید را و عدالت را در بین ملتها برپا کنند.« (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۷ / ۹۹ ) امام (ره) ریشه عدالت را در ایمان به مبدأ و معاد دانسته می فرماید: اگر ما بیدار بشویم و و بفهمیم که ما از خدا هستیم و به او رجوع می کنیم «انالله و انا الیه راجعون» (بقره: ۱۵۶) ما از آن خدائیم و به سوی لو باز می گردیم.» اگر این دو کلمه را ما در زندگی بفهمیم که ما از او هستیم و همه از اوست و ما هیچ هستیم و هیچ نداریم و هر چه داریم از اوست و ما به سوی او برگشت می کنیم و از ما حساب می برند، ما را در حساب واقع می کنند، این دو کلمه را اگر ما بفهمیم، با بندگان خدا آن طور که خدا راضی است و آن طور که امر خداست عمل می کنیم. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۳ / ۵۱۰ ) بر این اساس، امام (ره) مسئولان جمهوری اسلامی را همیشه با ذکر نمونه اجتماعی توصیه به رفتار عادلانه نموده است. ایشان خطاب به مسئولین نظام می فرماید: »جمهوری اسلامی معنایش این است که عدالت باشد، عدالت این است که این آدمی که الان احتیاج به من دارد، از خارج آمده الان، از راه دور آمده، به این اداره احتیاج دارد، زود رسیدگی بشود به احتیاج این. این طور نباشد که یک کسی که آشنای ما هست، جلو، کارش را انجام بدهیم، یک کسی که خیر، غریبه هست، عقب تر انجام بدهیم. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۹ / ۲۰)


۲. تقدیم مصالح جامعه بر مصالح فرد
در مقام تزاحم مصالح فرد و جامعه از نگاه امام (ره) همیشه مصلحت جامعه مقدم بر مصلحت شخص است. بهخصوص حاکمان مسلمان نباید به منافع خود فکر کنند، بلکه همیشه به مصالح مردم و منافع کشور بیندیشند و درصدد تحقق آن باشند. امام (ره) در این مورد می فرماید: «کسی که بر مسلمین و جامعه بشری حکومت دارد، همیشه باید جهات عمومی و منافع عامه را در نظر بگیرد؛ و از جهات خصوصی و عواطف شخصی چشم بپوشد. لهذا اسلام بسیاری از افراد را در مقابل مصالح جامعه فانی کرده است؛ بسیاری از اشخاص را در مقابل مصالح بشر از بین برده است؛ ریشه بسیاری از طوایف را چون مفسده انگیز و برای جامعه مضر بوده اند، قطع کرده است. حضرت رسول(ص) یهود »بنی قریظه» را چون جماعت ناراحتی بودند و در جامعه اسلامی مفسده ایجاد کرده و به اسلام و حکومت اسلامی ضرر می رساندند، از میان برداشت. (امام خمینی، بیتا: ۸۵)
همچنین اگر منافع شخصی با منافع عموم در تضاد باشد، به نظر امام (ره) منافع عامه مقدم است. ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری که از نحوۀ استفاده از نفت می پرسد، می فرماید: در تمام زمینه ها، ما در جهت منافع مردم خود گام برمی داریم و با آنچه صالح آنان و پاسخگوی آرمان اسلامی آنان باشد، عمل می کنیم. (امام خمینی، ۱۳۵۸: ۴ / ۳۵۷) امام (ره) هم در مقام گفتار و هم در مقام عمل به تقدیم مصالح جامعه به عنوان یک اصل توجه داشت و بر آن تأکید می کرد. هیچ گاه امام (ره) به منافع شخصی فکر نکرد و در این زمینه گامی برنداشت.


۳. رحمت و مهربانی با مردم

رحمت از صفات خدای متعال است که آن را بر خود واجب کرده است. قرآن می فرماید: (کتب علی نفسه الرحمه) (انعام: ۱۲) خداووند رحمت و بخشش را بر خود، حتم کرده است. این صفت را خداوند به بندگان شایسته اش عنایت کرده و خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرماید: (بِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو کنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِک ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِی الأَمرِ ۖ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکل عَلَی اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُتَوَکلینَ﴿۱۵۹﴾
به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب!
امام (ره) که به حق وارث انبیا بود، صفت رحمت و مهربانی را در خود پرورش داد و همیشه با مهر و محبت با دیگران برخورد داشت. در این زمینه به فرزندش چنین توصیه نمود: پسرم! اگر می توانی با تفکر و تلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات به ویژه انسانها نظر رحمت و محبت کن، مگر نه این است که کافه موجودات از جهات عدیده که به احصا در نیاید مورد رحمت پروردگار عالمیان می باشند، مگر نه آنکه وجود حیات و تمام برکات و آثار آن از رحمتها و موهبتهای الهی است بر موجودات، و گفته اند: کل ٍ موجود ٌ مرحوم (قیصری، شرح فصوص الحکم: ۱ / ۱۷۶) هر موجودی مشمول رحمت خداوند است. مگر موجودی ممکن الوجود امکان دارد که از خود، به نفسه، چیزی داشته باشد یا موجودی مثل خود ممکن الوجود به او چیزی داده باشد، در این صورت رحمت رحمانیه است که جهان شمول است. مگر خداوند که رب العالمین است و تربیت او جهان شمول است تربیتش جلوه رحمت نیست، مگر رحمت و تربیت بدون عنایت و الطاف جهان شمول می شود. پس آنچه و آن کس که مورد عنایات و الطاف و ّت ما نباشد؟ و اگر نباشد این نقصی نیست برای محبتهای الهی است چرا مورد محب ما؟ و کوتاه بینی و کوتاه نظری نیست؟ (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۶ / ۲۱)


۴. رفتار نیک با مردم
رفتار نیک با مردم در سیرۀ اخلاقی حضرت امام (ره) فراوان دیده می شود و اگر برخورد ایشان را در ملاقات و تعاملات اجتماعی مطالعه کنیم، خواهیم دید که نیکی با دیگران در رفتار آن بزرگوار عجین شده است. رفتار همراه با احترام، تکریم و دلسوزی به مردم در سیرۀ اخلاقی امام (ره) آشکار است و در تمام فعالیتهای ایشان مشاهده می شود. امام (ره) هر فعالیتی که در طول حیات پربارش انجام داد، اخلاص و یاری رسانی به مردم در آن آشکار بود. امام (ره) افزون بر اینکه خود خدمتگزار و دلسوز به مردم بود، دیگران را نیز به رفتار نیک با آنان سفارش می کرد. چنانکه خدمت به محرومین را مکرر به مسئولان نظام توصیه می کرد. در این مورد خطاب به کارگزاران سیاسی می فرماید: دولت واقعا این هم با تمام قدرت آن طوری که علی (ع) برای محرومین دل می سوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین؛ مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۸ / ۱۵۰ ) رفتار پدرانه مسئولان نظام با مردم، خواست امام (ره) بود که از این کلمات به روشنی استفاده می شود
امام (ره) در بیانی دیگر می فرماید: باز هم موضوع مهِم خدمت به محرومان و دورافتادگان را تذکر می دهم. با آنکه می دانم در این سالهای محدود با گرفتاریهای بی شمار عظیمی که کشور و دولت خدمتگزار با آنها مواجه بود، حجم خدمتهایی که به روستاییان در تمام زمینه ها شده است چشمگیر و اعجاب آور است و دولت حقاً در این امر توفیق بسیار داشته است که با مقایسه با کارهای در طول رژیمهای و انصافاً سابق می توان یافت؛ لکن باز کافی نیست و حق محرومان به آن نحو که دلخواه است ادا نشده است. امید است دولت با تمام توان خدمت خود را تعقیب و از خداوند تعالی توفیق خدمت طلب کند. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۹ / ۱۵۹)


۵. خدمتگزاری به مردم
خدمتگزاری به مردم همواره مورد تأکید قولی و عملی پیامبر و اهلبیت (ع) بوده است و آنها قبل از هرکس خود به آن عمل می کردند. یکی از بارزترین ویژگیهای زندگی ائمه اطهار (ع)، خدمت به مردم بود که آن بزرگواران در طول حیات به آن توجه ویژه داشتند. امام خمینی (ره) با الهام از سیرۀ معصومین (ع) خدمت به مردم و به خصوص رسیدگی به محرومین را جزو برنامه های اصلی خود قرار داده بود. امام (ره) در این زمینه خطاب به مسئولان حکومت می فرماید: انشاءالله خداوند همه شما را حفظ کند، موفق باشید. من دعاگوی همه هستم و شما احتمال این را بدهید که اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است. اسلام، ما را موظف کرده که خدمت بکنیم. خدمتگزاری مطرح است پیش ما. (همان: ۱۰ / ۴۶۴)
این سخنان نشان دهندۀ آن است که خدمتگزاری در نگاه امام (ره) با ارزشتر از رهبری است چون مستقیما با مردم در ارتباط است و مشکلات آنها را برطرف می سازد. چنین اندیشه ای را هیچکدام از رهبران سیاسی جهان شنیده نشده است که خدمت به جامعه را بر عنوان رهبری ترجیح دهد. روشن است که نگاه امام (ره) به حکومت و سیاست، نگاه خدمتگزاری و ادای وظیفه دینی است. امام (ره) در جای دیگر خدمتگزاری به مردم را با خدمت در راه خدا مرتبط دانسته می فرماید: من امیدوارم که خداوند همه شما را توفیق بدهد و همه ما را توفیق بدهد که برای خدا کار بکنیم، تا شکست در آن نباشد. این از همه توفیقها بالاتر است که ما خودمان را طوری بکنیم که کارهایمان برای او باشد. خدمت به ملت، خدمت به اوست. خدمت به مملکت خود شما، خدمت به خداست. مملکت، مملکت خداست. خدمت کردن برای اینکه ما محتاج به اجانب نباشیم خدمت بزرگی است؛ خدمت الهی است؛ برای خداست این. کوشش کنید که کارتان برای خدا باشد. وقتی برای خدا باشد، از هیچ چیز باک نداشته باشید؛ خدا همراه شماست. کسی که خدا همراهش است، از هیچ چیز نباید باک داشته باشد. (همان: ۴۴۵)
امام (ره) خدمتگزاری به مردم را روش انبیا معرفی کرده می فرماید: انبیا این طور احساس را داشتند. انبیا خودشان را خدمتگزار می دانستند، نه اینکه یک نبی ای خیال کند حکومت دارد به مردم. حکومت در کار نبوده. اولیای بزرگ خدا، انبیای بزرگ همین احساس را داشتند: که اینها آمدند برای اینکه مردم را هدایت کنند، ارشاد کنند، خدمت کنند به آنها. شما هم احساس قلبیتان این مطلب باشد که واقعا ما آمدیم که به این مردم خدمت کنیم و این خدمت به مردم، خدمت به خودمان است. (همان: ۱۵ / ۳۵۹)


۶. امانتداری
امانتداری در قران و اسلام جایگاه ویژه دارد و آیات متعدد بر رعایت آن در جامعه اسلامی دلالت می کنند. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: (ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها) (نساء: ۵۸)
خدا به شما فرمان می دهد سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید ادای امانت به صاحبش واجب است و هر کس شرعاً موظف به رد آن است. در غیر اینصورت فرد امانتدار مدیون صاحب امانت است. (جصاص، ۱۴۰۵ ق: ۲۹۹)
امانتداری از صفات انبیا الهی است و پیامبر اسلام به محمد امین مشهور بود. امام (ره) دذر بیان وظیفه شرعی امانمتدار می فرماید: کسی که امانت را قبول می کند، اگر برای آن، جای مناسبی ندارد باید جای مناسب تهیه نماید و طوری آن را نگهداری کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و در نگهداری آن کوتاهی نموده است و اگر در جایی که مناسب نیست بگذارد و تلف شود باید عوض آن را بدهد. (امام خمینی، ۱۳۷۵: م ۲۳۳۴)
شخص امانتدار وظیفه نگهداری امانت را شرعا به عهده دارد و اگر کوتاهی کند ضامن است. این حکم دلیل بر اهمیت امانتداری از نظر اسلام است. امام (ره) ضمن تأکید بر اصل امانتداری، امانت را به دو دسته امانت مادی و معنوی تقسیم نموده به امانت معنوی اهتمام بیشتر قائل است. به نظر ایشان اسلام و قرآن هر دو امانتهای الهی هستند که باید آنها را حفظ کرد. در این مورد می فرماید: وقتی که اسلام امروز در دست ما امانت است، امانتی است که از دست رسول الله (ص) ما اخذ کردیم و لازم است که او را حفظ کنیم و به این امانت خیانت نکنیم؛ وقتی که ما همچو امانتداری هستیم، تکلیف همه ماست که ادا کنیم این امانت را و سالم و قوی به نسلهای دیگر تحویل بدهیم. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۵ / ۸ ) امام (ره) در مورد قرآن می فرماید: قرآن کریم امانت بزرگ خداست؛ علما و روحانیون امانتدار الهی هستند. (امام خمینی، بیتا: ۶۹)
امام (ره) در ملاقات با کارگزاران نظام می فرماید: هر کس در هر جا هست و هر جا خدمت می کند، یکی از اموری که بسیار برای او لازم است، امانت است؛ امین باید باشد. اگر خدای نخواسته، در یک گروهی اشخاص غیر امین و اشخاص خائن پیدا بشود، یک وقت می فهمیم که تمام آن گروه را اینها به بدنامی کشیدند یا به فساد. از امور لازم، امانت است در امور. برای بازرسها امانت از امور بسیار لازم است. آنهایی که در شغل بازرسی هستند، آنها باید امین باشند. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۷ / ۲۳۹ ) امام (ره) در این زمینه به همه جوانان توصیه کرده می فرماید: کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه انشاءالله بیرون می آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیه نفس کرده باشید. (امام خمینی، بیتا: ۲۰)


دو) اخلاق سیاسی
رفتار سیاسی به موضعگیری و عملکرد شخص در حوزۀ سیاست و ادارۀ جامعه اطلاق می شود که رهبران سیاسی و حاکمان کشورها در تنظیم و تدبیر امور اجتماعی انجام می دهند. حضرت امام (ره) به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی جامع و خبره، روش خاصی در ادارۀ جامعه داشت که مبتنی بر اصولی برآمده از قرآن و سنت بود. در این قسمت از مقاله به نمونه هایی از رفتارهای سیاسی امام (ره) اشاره می شود.


۱. وظیفه انگاری حکومت
امام (ره) برقراری حکومت اسلامی را به عنوان وظیفه دینی و اجتماعی معرفی نموده برای تحقق آن تلاش کرد. این موضوع را به همه سلاطین و حاکمان جهان اسلام اعلام داشته فرمود: اساسا حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری گذشته از وظایفی که بر همه مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد. حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد، وسیله فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند. (صحیفه: ۴۰۹ / ۵ )
این سخنان امام (ره) بیان صریح در مورد وظیفه انگاری حکومت است و این پیام را به مخاطبان می رساند که حکومت، تکلیفی الهی است و باید برای اجرای احکام اسلام برقرار گردد، نه برای قدرت طلبی، سلطه جویی و دستیابی به پول و ریاست. امام (ره) در موضوع وظیفه انگاری کار در حکومت می فرماید: »یک مسئله ای است که تکلیف الهی است برای همه ما؛ هر فردی که می بیند وجودش در یک جا یی مفید است و می تواند، باید خدمت بکند. این یک تکلیف است [که] امروز باید همه عمل کنند. باید همه ما به این تکلیف عمل بکنیم. ما همه مان موظفیم، مکلفیم، که الان این نهضت را حفظ کنیم، در هرجا که شما وجودتان مفید است انجام وظیفه کنید. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۵ / ۳۸۷)
امام (ره) در توضیح رابطه دولت و ملت می فرماید: اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز چنین رابطه ای، یعنی رابطه مسلط و زیر سلطه، به وجود نمی آید. اساسا حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همه مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد. (همان: ۴۱۰)


۲. اهتمام به بیت المال مسلمین
بیت المال به اموال عمومی و سرمایه ملی اطلاق می شود که مربوط به همه مسلمانان و عموم مردم یک مملکت است. اسلام نسبت به جمع آوری، حفظ و توزیع عادلانه بیت المال بین مسلمانان تأکید بسیار کرده و حاکمان اسلامی را به رعایت آن توصیه نموده است. امام (ره) به این امر توجه فراوان داشت و مسئولان نظام را مکرر به رعایت آن سفارش می کرد. در این زمینه می فرماید: حکومتهای اسلامی باید بیت المال مسلمین را برای جلال و جبروت خودشان صرف نکنند، بیت المال مسلمین صرف آن چیزی بشود که برای مسلمین است. وزارتخانه ها باید وقتی که می بینند که کارمند بیت المال مسلمین هستند و از آنجا حقوق می گیرند و ارتزاق می کنند و اداره، اداره )ع) گفته ملاحظه کنند، بیت المال مسلمین است، حتی در آن مسائلی که حضرت امیر کوچک نشمرند مسئله را، مسئله بیت المال مسلمین است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۹ / ۳۷۵)
امام (ره) با سفارش کلی به حاکمان مسلمان به نمونه های عینی بیت المال و صرفه جویی در آنها اشاره کرده می فرماید: حتی مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست در روزنامه ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو - تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین نیست، نشود، مسئولیت دارد اینها. باید اشخاصی که، مقاماتی که هستند، ملاحظه کنند که به اندازه ضرورت مشاور بگیرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگیرند، نه به اندازه دلخواه. و این معنا را باید همه ما بدانیم که دلخواه های ما آخر ندارد. (همان)


۳. اهتمام به رعایت حق الناس
حق الناس دارای اهمیت فراوان در فقه اسلامی است و رعایت آن در جامعه بر همه مردم واجب است. از نظر اسلام هیچکس حق ندارد بدون مجوز شرعی حقوق دیگران را نادیده انگارد. چرا که در صورت عدم رعایت حقوق الناس نظم جامعه به هم می خورد و در نتیجه اختلال نظام پیش می آید. امام (ره) به فرزندشان در زمینه حق الناس این گونه سفارش می کند: پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار بسیار بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است بسیار سهلتر است تا سر و کار با انسانها. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۱۶ / ۲۲۴)
امام (ره) اهمیت به حق الناس به عنوان یک پدر مهربان به فرزندش بیان کرده و او را از نادیده گرفتن آن به شدت بر حذر داشته است. این توصیه امام (ره) هرچند به فرزند ارائه شده، ولی جنبه اجتماعی و حکومتی دارد و در حقیقت متوجه همه انسانها و به خصوص مسئولان نظام است. چرا که ابتلای آنان با حقوق الناس و تعاملات با مردم بیش از دیگران است. اگر سیاستمداران و کارگزاران به حقوق مردم توجه نکنند، بیشتر از افراد عادی گرفتار عقوبت می شوند. همان گونه که امام علی (ع) در زمان خلافت به بعضی از حقوق مردم به عهدۀ حکومت اشاره کرده و خود را مسئول آن معرفی کرده است. (بحار: ۳۷ / ۲۵۱ )
بنابراین، حاکمان باید دو نوع مراقبت از حقوق مردم داشته باشند؛ یکی خود حقوق دیگران را رعایت کنند و دیگر اینکه تلاش کنند حقوق مردم از بین نروند. امام (ره) در علت یابی اهمیت حق الناس می فرماید: اگر خدای نخواسته انسان با حقوق مردم از دنیا برود، کارش بسیار مشکل شود. در حقوق الهی سر و کار با کریم و رحیم می باشد که در ساحت مقدسش بغض و کینه، عداوت و تشفّی راه ندارد، ولی اگر سر و کار با بندگان شد، ممکن است گرفتار کسی شود که دارای این گونه اخلاق باشد و از انسان بدین زودی ها نگذرد یا هیچوقت از او راضی نشود. پس، بر انسان لازم است که مواظب حال خودش خیلی باشد، و این ملاحظات را بنماید که مطلب بسیار خطرناک است و امر بسیار مشکل است. (امام خمینی، ۱۳۷۱ :۳۰۸ ) دلیل سختی ناشی از حق الناس این است که انسان بدون رضایت صاحب حق بخشیده نمی شود و انسانها معمولا در عفو و بخشش سخت گیرند. اما خداوند سریع الرضا است و زود از معصیت کار راضی شده حقش را می بخشد. حضرت امام (ره) دقیقا و حق الناس را با اهمیت تر از حق الله معرفی کرده است. بر این اساس، امام (ره) در طول حیات توجه کامل به حقوق الناس داشت و مردم را به رعایت همدیگر توصیه می کرد.


۴ .محرومیت زدایی از جامعه
فقر و محرومیت از مشکلات اغلب جوامع انسانی است. در حالی که اسلام بر رفاه عمومی تأکید دارد و کمک به نیازمندان را برترین فضیلت اجتماعی شمرده است. امام (ره) برای رسیدن به این هدف از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برنامه ریزیهای مؤثری انجام داد. تشکیل کمیته امداد و افتتاح شماره حساب بدین منظور از جمله طرحهای مهم در راستای محرومیت زدایی بود که به خوبی اجرا شد و تاکنون در بسیاری از کشورهای جهان به نیازمندان کمک رسانی دارد.
امام (ره) در پیام ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ خطاب به ملت ایران می فرماید: ملت عزیز! برادران و خواهران دلیر و مبارز (ایدهم الله تعالی) اینک به مرحله حساسی از دوران انقلاب اسلامی خود رسیده ایم. دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهره مند شوند؛ دورانی که باید شکوه نظام عدل اسلامی را لمس کنید؛ دورانی که همه باید دست به دست هم بدهیم تا ریشه فقر و استضعاف را برکنیم. شما مردم شریف ایران در جریان مبارزه با استعمار و استثمار پیروزی بزرگی به دست آوردید و توانستید با اتکال به خدای متعال و وحدت کلمه و مشارکت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرتها را بلرزانید. اکنون نیز با خودیاری و همکاری برای مبارزه علیه فقر و محرومیت بسیج شوید، و با تأیید الهی به نجات مردم مستضعف کمر همت ببندید. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۶ / ۵۲۰)
امام (ره) در سخن دیگر برای محرومیت زدایی از جامعه به خود مردم توجه کرده از آنها استمداد می طلبد. در این مورد می فرماید: یک تجربه تازه از بسیج نیروی ایمان جامعه در راه تعاون اسلامی و مبارزه با محرومیت است که ملت با توفیق الهی باید از آن نیز سرفراز درآید. من با کمال تواضع از ملت عزیز در این امر حیاتی استمداد می کنم و سلامت و سعادت همگان را خواستارم. (همان: ۵۲۲ )
امام (ره) در قول و عمل به محرومیت زدایی از جامعه متعهد بود و دستورات مؤکد به مسئولان نظام ارائه می داد. ایشان ضمن دعا برای دولت بر رفع محرومیت تأکید نموده می فرماید: خداوند همه ما و شما را موفق کند که خدمتگزار اسلام، خدمتگزار این مستمندان و اینهایی که در طول تاریخ شاهنشاهی توسری خورده اند و محروم بوده اند باشیم نگذارند اینها به محرومیت باقی باشند. دولت توجه به این معنا داشته باشد که در اینجاهای دورافتاده توجه زیادتر بکنند و اینها را یک قدری به آنها رسیدگی بکنند. و خداوند همه شما را موفق و ما را هم انشاءالله، از خدمتگزاران شما حساب کند. (همان: ۱۶ / ۴۷۰)


۵. کنترل قدرت سیاسی
قدرت و ریاست معمولاً آسیب زا هستند و بر اغلب انسانها اثر سوء می گذارد خداوند در قرآن می فرماید: (ان الانسان لیطغی) به یقین انسان طغیان می کند (علق: ۶) قدرت و ریاست یکی از عوامل طغیان انسان است که تاریخ سلاطین گواه آن است. امام صادق (ع) به ابوحمزه ثمالی می فرماید: (ایاک الرئاسه) (کلینی، ۱۳۶۸ق: ۲ / ۳۹۸)
از ریاست پرهیز کن. دلیل این امر، طغیانگری انسان است که با قدرت و ریاست تحریک می شود. امام صادق (ع) از و رود به این وادی خطرناک منع کرده است. البته اگر سیاستمداران و کارگزاران حکومت اخلاق اسلامی و تقوای الهی را داشته باشند، قدرت را در مسیر درست به کار می گیرند. امام خمینی (ره) عامل کنترل آسیب های قدرت سیاسی را در اخلاق میبیند و ارزش های اسلامی را رام کنندۀ ریاست معرفی می کند. عدالت زمامداران مورد تأکید امام (ره) بوده که در سخنرانیهای مختلف به آن توصیه کرده است.
همچنین حضرت امام (ره) بر اساس قرآن و روایات تقوا را برای حاکم لازم می داند تا از ارتکاب فساد و ناروایی او جلوگیری کند. ایشان با استناد به آیه (ان اکرمکم عند الله اتقیکم) (حجرات: ۱۳) (در اسلام تقوا مطرح است. آنکه تقوا دارد هر که تقوایش زیادتر است پیش خدا کرامتش زیادتر است. آن کارمندی که در کارمندی اش تقوا دارد، آن نخست وزیری که در تخست وزیری اش تقوا دارد، تقوای سیاسی دارد، آن وزرایی که تقوا دارند، در کارهایی که می کنند متقی هستند، با خدا هستند، آن رئیس جمهوری که تقوا دارد، الهی است، اینها کریم اند. و اگر خدای نخواسته تقوا در کار نباشد، همه از نظر خدا منفی اند. آن روزی که بر ملت تقوا پیدا بشود ملت برومند است، کریم است، پیش خدا اکرم است. (امام خمینی، ۱۳۵۸ :۶ / ۳۱۴ )
به خاطر اتصاف به عدالت و تقوا و دیگر ارزشهای اخلاقی است که پیامبران با داشتن قدرت، هرگز خطا و خلافی از آنها سر نمی زد. امام (ره) در این زمینه فرمود: انبیا و اولیا که هر چه ]بر آنها] وارد می شد، هر چه قدرت در عالم وارد می شد برآنها، هیچ در آنها تأثیری نمی کرد. آن کسی که زمام یک مملکتی که از حجاز گرفته تا مصر و همه اینجاها را؛ ایران و سایر جاها تحت سلطه او بود، و قدرت جسمی و روحی خودش آنطور بود می بینیم که از یکی از افراد پایین و متوسط متواضع تر است. و این قدرتها ابدا در روح او تأثیر نکرده، برای اینکه روح، این قدر بزرگ است که همه عالم را می گیرد. (همان)


نتیجه گیری
این مقاله به بررسی رابطه انقلاب اسلامی و اخلاق از منظر امام (ره) پرداخت و روشن شد که انقلاب اسلامی به نظر امام (ره) تأثیر بسزا بر اخلاق اجتماعی مسلمانان جهان و بخصوص مردم ایران داشته است. این موضوع در دو بخش نظریه و عمل و با استناد به سخن و سیره حضرت امام (ره) مورد تحقیق قرار گرفت و به خوانندگان ارائه گردید. سؤال اصلی تحقیق با استناد به آثار حضرت امام (ره) پاسخ داده شد و روشن گردید که: نظریه اخلاقی امام (ره) در واقع نشئت گرفته از متون دینی قرآن و احادیث معصومین (ع( است که در رشد روحی و معنوی انسان و رسیدن او به قرب الهی نقش اساسی دارد. ویژگیهای انسان از قبیل ارزشمندی، اراده و اختیار و کمال خواهی به عنوان مبانی اخلاق از نظر امام (ره) به دست می آید که به آن اشاره شد. همچنین امام (ره) اخلاق را دارای صفاتی همچون جامع نگری، تقدیم معنویات بر مادیات، اعتدال گرایی، عقلانیت و برآمده ناشی از انگیزه درست می داند که انسان را به مطلوب نهایی هدایت می کند.
اخلاق عملی که مهمترین بخش اخلاق از نظر امام (ره) است در این نوشتار در دو دسته رفتارهای اجتماعی و سیاسی ارائه گردید. اخلاق اجتماعی به عدالت اجتماعی، تقدیم مصالح جامعه بر مصالح فرد، مهربانی، رفتار نیک و خدمت به مردم و نیز امانتداری اشاره شد. در اخلاق سیاسی به وظیفه انگاری حکومت، اهتمام به بیت المال، رعایت حقوق الناس، محرومیت زدایی و کنترل قدرت مورد توجه قرار گرفت که هرکدام جایگاه ویژه ای در کلام و سیرۀ امام (ره) دارند. به هر صورت، دیدگاه امام (ره) به اخلاق دیدگاه جامع است، به همه ابعاد نظری و عملی آن توجه کرده و این مطلب از آثار ایشان مانند چهل حدیث، سرالصلاه، آداب الصلاه و... و همچنین سخنان مکتوبشان در صحیفه امام به روشنی قابل دستیابی است. امام (ره) اخلاق را وسیله رسیدن به معنویت و تقرب به خدای متعال می داند، امام (ره) به اخلاق سیاسی و اجتماعی تأکید فراوان دارد، نگاه امام (ره) به اخلاق نگاه فراملیتی و جهانی است و توصیه های او همه مردم و سیاستمداران جهان را فرامی گیرد

منابع

 قرآن کریم، ترجمه: آیت الله مکارم شیرازی
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ۱۳۷۸
اخلاق کارگزاران در کلام امام خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳
اخلاقی، مرضیه و شایسته شریعتمداری، انسان شناسی در اندیشه امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵
امام خمینی، روح الله، ولایت فقیه و جهاد اکبر، بی جا، بی تا
شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره) -، ۱۳۷۱
شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) -، ۱۳۷۷ 

شرح دعای سحر، ترجمه احمد فهری زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶

آداب الصلاه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، ۱۳۷۳ .
صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۵۸ . 

توضیح المسائل، قم، نشر روح، ۱۳۷۵ 

سرالصلاه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵ وظایف مسئولین و ... از دیدگاه امام خمینی، تهیه: رسول سعادتمند، قم، تسنیم، ۱۳۸۲
برزگر، ابراهیم، اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، سمت، ۱۳۹۱
توفیقی، حسین، ادیان بزرگ جهان
جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، تهران، پیروز، ۱۳۵۴
جصاص، احمد، احکام القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۲ ،ص ۱۹۹
جمشیدی، محمد حسین، اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشکده امام خمینی، ۱۳۸۸ جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی درنهج البلاغه، قم، مرکز اسراء، ۱۳۸۳
جوانان از دیدگاه امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۷
حکومت از دیدگاهامام خمینی، تهران، ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳
شیروانی، علی، اخلاق اسلامی ومبانی نظری آن، قم، دارالفکر، ۱۳۸۴
فراهانی، مجتبی، تعلیم و تربیت ازدیدگاه امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۱
قیصری، داود، شرح فصوص الحکم ابن عربی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵

کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸
مصباح یزدی، محمد تقی، انسان سازی در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، الطبعه الثالثه ۱۴۰۳ ق.
اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۴
انسان سازی درقرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸
فلسفه اخلاق، نگارش احمد حسین شریفی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲ . -مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۶۸
مقالات اخلاقی، کنگرۀ اندیشه های اخلاقی - عرفانی امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲
موسوی اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۱
هرسیج، حسین و دیگران، مبانی نظری اندیشه های سیاسی امام خمینی، دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۹

. انتهای پیام /*