حقیقت آن است که امام خمینی(س) بیش از این که یک سیاستمدار باشد یک فقیه اسلامی است و سیاست او نه از بستر اصالت کسب قدرت و حفظ آن که از باور و اندیشه عمیق فقهی و اسلامی او بر میخیزد؛ از اینرو است که در اندیشه امام خمینی(س) جمله «سیاست ما عین دیانت ماست» نه یک شعار بلکه بیان حقیقت مفهوم سیاستورزی دینی است. سیاست در منظر امام(س) به عنوان ابزاری برای تحقق شریعت و ایجاد جامعهای منطبق بر موازین اسلامی است و قدرت ارزشی تبعی دارد. بر همین اساس شناخت مبانی سیاسی امام خمینی(س) در عرصه سیاست داخلی و خارجی بدون شناخت مبانی فقهی ایشان به نتیجه نخواهد رسید.

همزمان با داغ شدن بحث های انتخابات ریاست جمهوری یکی از مواری که نامزدهای احتمالی این رقابتها بر آن تمرکز کرده اند، بحث سیاست خارجی است. شکی در این مطلب نیست که در صورت بهرهمند بودن از سیاست خارجی فعال و پویا و داشتن رابطه خالی از تنش با کشورهای منطقه و دیگر کشورهای جهان فرصت های اقتصادی زیادی برای کشور بوجود می آید که استفاده مناسب از آنها تاثیرات مثبت زیادی بر داخل کشور خواهد داشت.به گزارش شما، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری برنامه های نامزدهای این عرصه قابل اهمیت است و مروری بر برنامه های این افراد در این عرصه و نزدیکی راهبردهای آنها به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی می تواند ما را در انتخاب اصلح یاری کند.

امام خمینی(س) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، در بحبوحه انقلاب اسلامی با دو شعار استراتژیک «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و بر اساس دین مبین اسلام، بسیاری از اصول و مبانی حاکم بر سیاست خارجی و روابط ایران را بنیان نهادند.

حقیقت آن است که امام خمینی(س)  بیش از این که یک سیاستمدار باشد یک فقیه اسلامی است و سیاست او نه از بستر اصالت کسب قدرت و حفظ آن که از باور و اندیشه عمیق فقهی و اسلامی او بر می خیزد؛ از اینرو است که در اندیشه امام خمینی(س) جمله «سیاست ما عین دیانت ماست» نه یک شعار بلکه بیان حقیقت مفهوم سیاستورزی دینی است. سیاست در منظر امام(س) به عنوان ابزاری برای تحقق شریعت و ایجاد جامعهای منطبق بر موازین اسلامی است و قدرت ارزشی تبعی دارد. بر همین اساس شناخت مبانی سیاسی امام خمینی(س) در عرصه سیاست داخلی و خارجی بدون شناخت مبانی فقهی ایشان به نتیجه نخواهد رسید. در این نگاره تلاش کردیم تا با نگاهی اجمالی بر همه آنچه که در طول دوران پربرکت امام خمینی(س) در عرصه دیپلماسی کشورمان گذشت، فاکتورهایی مشخص برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم  استخراج کنیم.

1- اصل گسترش روابط بر اساس مبانی اسلامی – انسانی

ایجاد جامعه اسلامی و حکومتی مبتنی بر تعالیم دینی هرگز به معنای ضرورت انزوا یا لزوم معارضه با دیگران برای حفظ هویت اسلامی حکومت نیست اگر چه به اقتضای تعالیم اسلامی ایجاد و گسترش روابط با سایرین محدود به حدود معینی است.  به دیگر سخن روابط جامعه اسلامی با دیگر کشورها اعم از آنها که اشتراک مرزی دارند یا نه، بر اصول و مبانی اسلامی و انسانی مبتنی است و این اصل، به منزله اصل حاکم، اولین و برترین اصل در ایجاد، گسترش و حفظ روابط جامعه اسلامی با سایر کشورها است.

امام خمینی(س) در برخی از بیانات خود به این اصل کلّی اشاره کرده اند. به عنوان نمونه ایشان در خصوص رابطه با کشورهای همجوار می فرمایند: «ما با شما که همجوار ما هستید و فرسخها بین دو کشور مرز مشترک است، مایلیم که به طور مسالمت آمیز، به طور انسانى  رفتار کنیم.» (صحیفه امام، ج6، ص220)

این اصل اساسی تنها در خصوص رابطه با کشورهای همجوار یا کشورهای مسلمان منحصر نمیشود بلکه رابطه با تمام کشورهای جهان را در بر می گیرد: «اسلام براى همه است، دلسوز براى بشر است. ما هم تابع اسلامیم، ما هم دلسوزیم براى بشر.  ما با هر کس که با ما به طور انسانى  رفتار کند ما با او دوستیم.» (همان، ج 11،ص 14)

همانگونه که در بیان امام خمینی(س) به صراحت آمده است این اصل ریشه در تعالیم اسلامی دارد چرا که اسلام منحصر به گروه، نژاد یا اقلیم خاصی نیست و از این روی دامنه تعالیم و دستورهای آن به گروه یا منطقه و نژاد خاصی منحصر نمی شود.

2- روابط حسنه و مسالمت آمیز

وجود روابط حسنه و مسالمتآمیز یکی دیگر از اصولی است که در بیانات امام خمینی(س) به چشم می خورد. از منظر ایشان سیاست خارجی در حکومت اسلامی به همان میزان که از ارتباطات منافی با تعالیم اسلامی و اصول انسانی احتراز دارد، سیاست تنش زایی و انزوا طلبی را نیز نفی م یکند. «ما نمی خواهیم در یک کشورى زندگى کنیم که از دنیا جدا باشد، ایران امروز نمی تواند این طور باشد، بلکه کشورهاى دیگر هم نمی تواند این طور باشد، که در یکجا بنشینند و مرزهایشان را ببندند، این غیر معقول است. امروز دنیا مانند یک عائله و یک شهر است، و یک شهر داراى محله هاى مختلفى است که با هم ارتباط دارند. وقتى دنیا وضعش این طور است ما نباید جدا باشیم . ما باید با کشورهایى که با ما هستند و ما را اذیت نمی کنند، روابط داشته باشیم و آقایان در این فکر باشند که روابط را تحکیم کنند» (همان،ج 19، ص413)

از منظر امام خمینی(س) هر کشوری که از هویت مشروع برخوردار باشد و بر اساس اصول مقبول انسانی و اسلامی با حکومت اسلامی رابطه حسنه بر قرار کند شایسته دوستی است. بر این اساس عدم رابطه با هیچ کشوری که از هویتی مشروع برخوردار است نمیتواند دائمی و همیشگی باشد بلکه این رابطه تابعی از این متغییر است. امام خمینی(س) این اصل را در پاسخ به پرسش خبرنگار تلویزیون فرانسه در خصوص موضع ایشان در برابر کشورهایى مثل ایالات متحده، روسیه و اسرائیل چنین بیان می کنند: «ما با اسرائیل چون غاصب است و در حال جنگ است با مسلمین، روابطى نخواهیم داشت اما آمریکا و شوروى؛ اگر دخالت در امور داخلى ما نکنند و با ما روابط حسنه داشته باشند با آنها روابط برقرار خواهیم کرد.» (همان،ج 5، ص380)

3- حفظ تمامیت ارضی

روابط سیاسی خارجی از منظر امام خمینی(س) می باید به گونه ای تنظیم شود که تمامیت ارضی و حاکمیت ملت اسلامی را تحت الشعاع قرار ندهد و مخدوش نسازد. اهمیت این اصل در پاسخ امام خمینی(س) به پیام تبریک برژنف رئیس هیأت حاکمه اتحاد جماهیر شوروی  به مناسبت شصتمین سالگرد روابط ایران و مسکو به خوبی بیان شده است.

«ضمن ابراز احترام متقابل امید است به همان گونه که در پیام خود آرزو کرده اید احترام به حق حاکمیت ملتها و تمامیت ارضى کشورها و عدم مداخله در امور دیگران پیوسته مورد توجه شما و سایر رهبران جهان باشد و روابط میان کشورها روابط دوستانه به معناى واقعى آن بوده و برقرار گردد.» (همان ،ج 12، ص342)

 امام خمینی(س) در مورد حفظ تمامیت ارضی کشور و سیاست احترام به تمامیت ارضی کشورهای دیگر سخنان صریحی دارند که نشان می دهد علیرغم نزاعهای تاریخی و حق تاریخی ایران در یک سرزمین تا چه پایه ایشان به تعهدات بینالمللی و قراردهای عقلایی و پذیرفته شده در خصوص مرزهای یک سرزمین پایبند بوده و آن را علایمی محترم از دیدگاه اسلامی می شمارند:

«چنانچه توجه به تاریخ داشته باشید، عراق جزو ایران است؛ مدائن از ماست و از ایران است. و شواهد موجود است در خود مدائن و در طاق کسرى  آن بناى عظیم کسرى الان در [نزدیک ] بغداد موجود است. لکن ما از باب اینکه تابع اسلام هستیم و قراردادهایى که شده است محترم می شماریم، هرگز بناى این مطلب را نداریم که حتى به یک وَجَب از مملکت عراق- که به حسب حالا مال عراق است- تعدى کنیم و حتى یک وَجَب از زمین  خودمان  را نخواهیم به دیگران داد.» (همان، ج 14، ص83)

در دوران جنگ تحمیلی نیز، امام خمینی(س) در سخنرانی های متعددی بر اصل حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور تأکید نمودند:

«ما ایستاده ایم در مقابل دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم. مهاجم می خواهد ابرقدرت باشد، می خواهد قدرت کم، فرقى  در نظر ما نیست. ما واجب است برایمان دفاع کنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان و دفاع کنیم از کشور اسلامى خودمان و مادامى که در حال دفاع هستیم، با هر قدرتى که بخواهد هجمه بکند بر ما، مقابله می کنیم و هیچ هراس نداریم.» (همان، ج17، ص402)

 4- حفظ استقلال و نفی وابستگی

استقلال ملی که به معنای خود اتکایی در همه شئون اداره سیاسی کشور است اصل تخلف ناپذیری است که دولت اسلامی میباید بدان پایبند باشد. امام خمینی(س) هر گونه وابستگی را موجب از میان رفتن استقلال کشور می دانند و بر نفی آن در عین نفی انزوای بین المللی تأکید می ورزند.

«ما خواهان قطع  روابط نیستیم. ما خواهان قطع وابستگیهاى ایران به دُوَل خارجى هستیم.» (همان، ج 5،ص467)

بر این اساس حکومت اسلامی موظف است بنای روابط سیاسی خود را هماره بر مبنای روابط سازنده با حفظ استقلال کشور و رعایت منافع و مصالح ملّی قرار دهد و از هرگونه رابطه ای که در نتیجه آن استقلال کشور مخدوش شود پرهیز کند و در این مورد فرقی بین رابطه با ابرقدرتها و قدرتهای دیگر نیست.

«ما هرگز داخل درهاى بسته زندگى نمی کنیم، ولى این درها را نیز براى استعمارگران باز نمی نماییم ... روابط خارجى ما بر اساس حفظ آزادى، استقلال و حفظ مصالح  و منافع  اسلام و مسلمین است و بر این اساس با هر کشورى که مایل باشد با احترام متقابل عمل می کنیم.» (همان،ج5، ص80)

5- احترام متقابل و عدم مداخله و نفی ظلم و ظلم پذیری

یکی دیگر از اصولی که امام خمینی(س) در روابط خارجی بر آن تأکید کردهاند اصل ایجاد و استمرار روابط بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر است. اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی کشورها اصلی است که از چنین تعلیمی بر می خیزد و محصول نهایی آن نفی ظلم به دیگران در عین نفی ظلم پذیری از دیگران است.امام خمینی(س) بر اساس همین تعلیم اسلامی، رعایت اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی طرفین را از مؤلفه های اساسی روابط خارجی جمهوری اسلامی بر میشمارد که بر طبق آن نه جمهوری اسلامی مجاز به نفی احترام و دخالت در امور داخلی کشورهای طرف رابطه است و نه آنها مجاز به عدم رعایت این اصل کلیدی هستند «روابط ما با جامعه غرب؛ یک روابط عادلانه است که نه زیر فشار ظلم آنها خواهیم رفت و نه ظلمى بر آنها روا خواهیم داشت. ما با آنها به طور احترام  متقابل  رفتار خواهیم کرد، و با آنها اگر آنها هم احترام  متقابل  را حفظ کنند و نخواهند بر ما تحمیل کنند و تجدید نظر در این کارهایى که تا کنون بر ما- بلکه با شرق- کرده اند بکنند، ما با آنها به طور خوب و روابط حسنه رفتار مى کنیم و معاملات با آنها هم خواهیم کرد؛ به هر نحوى که صلاح خودمان باشد، نه هر نحوى که تحمیل باشد یا فقط صلاح آنها در نظر گرفته شده باشد، ما روابط حسنه با آنها داریم».(همان، ج3، ص515) و در پاسخ به خبرنگار روزنامه لس آنجلس تایمز در خصوص چگونگی روابط با آمریکا می گویند: ما با تمام دولتها، در صورتى که دخالت در امور داخلى ما نکنند و براى ما احترام  متقابل  قائل باشند، با احترام رفتار می کنیم.(همان، ج5، ص182)

6- تقویت روابط با مسلمین و دفاع از وحدت مسلمین

وجود سرنوشت مشترک میان برادران ایمانی بر اساس آموزههای اسلامی، اقتضا میکند که نسبت به یکدیگر بی تفاوت نبوده و در مواقع نیاز به کمک یکدیگر بشتابند. امام خمینی(س) با استناد به کتاب و سنت، اهتمام به امور مسلمین را یک فریضه و از واجبات میدانند. «ما با تمام مسلمانان برادر هستیم و این یک  اصل  اسلامى  است  که هر مسلمانى باید به مسلمان دیگر کمک کند»(همان، ج4، ص338) ایشان هرگونه اختلاف افکنی مذهبی و قومی میان مسلمین را محصول غفلت اهل اسلام و توطئه دشمنان مسلمین می دانند و مسلمانان را از تمرکز بر نقاط افتراق و اختلاف پرهیز می دهند.

7- اصل پایبندی به قراردادهای بین المللی

امام خمینی(س) میان قراردادهایی که با اراده و اختیار ملت مسلمان ایران، منعقد شده و معاهداتی که در اثر اکراه و اجبار و به دلیل سلطه و تحکم قدرتی بیگانه بر ملت مسلمان ایران، انعقاد یافته است تفاوت قائل بودند و قراردادها و تعهداتی که دولت اسلامی با اراده و اختیار خود و با استقلال کامل منعقد کرده است  را لازم الرعایة و  الزام آور می دانستند. به عنوان نمونه می توان به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به عنوان معاهدهای بین المللی اشاره کردکه امام(س) اعلام کردند: «من باز تأکید می کنم که ما در سیاست خود براى رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شوراى امنیت جدى هستیم و هرگز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود.» (همان، ج21، ص134)

8- دفاع از مستضعفان و مظلومان

دفاع از مظلومان و مستضعفان نیز ریشه در آموزه های قرآنی و تعالیم بلند اسلامی دارد. گاه مظلوم و مستضعف از زمره مسلمین است و گاه از غیر آنان. در هر دو وجه مفروض، مبارزه علیه ظلم و دفاع از مظلوم و کوشش برای رفع استضعاف مستضعفان از مواردی است که در تعالیم اسلامی بدان اشاره شده است. این اصل را باید از اصول غیر قابل تغییر حکومتی اسلامی دانست. «ما طرفدار همه مظلومین درهمه جا هستیم و میل داریم که مظلومین بر همه ستمگران غلبه کنند.»(همان، ج19، ص94)

9- نفی سلطه پذیری

مطابق قاعده «نفی سَبیل» که یکی ازقواعد مهم فقه اسلامی است حقانیت سلطه کافران بر مسلمانان نفی شده است. امام خمینی(س) بر اساس این قاعده فقهی با هر نوع سلطه طلبی و مداخله بیگانگان در امور مسلمین به شدت مخالفت می کنند. شاید بتوان چنین گفت که مخالفت امام(س) با استعمار، قطع سلطه اجانب و مخالفت با اتکای به قدرتهای سلطه گر، از همین اصل برخاسته است

«ما منطقمان، منطق  اسلام ، این  است  که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم می خواهیم نرویم زیر سلطه. ما اصل گفتنمان این است که آمریکا نباید {حاکم برمقدرات ما} باشد. نه آمریکا تنها، شوروى هم نباید باشد؛ اجنبى نباید باشد. منطق ما این است و فریاد ما هم همین است»(همان، ج4، ص91)

منبع: شما (هفته نامه حزب موتلفه اسلامی)

. انتهای پیام /*