انقلاب اسلامی شبکه اطلاع رسانی و رسانه های جمعی در دوره اقامت امام خمینی (س) در پاریس

پدیدآورنده (ها): بهشتی سرشت، محسن؛ حاتمی، حسین

آدرس ثابتhttps://www. noormags. ir/view/fa/articlepage/۸۳۱۵۹۸:

عناوین مشابه

نقش رسانه های جمعی در آموزش و اطلاع رسانی درباره ایدز (HIV)

فلسفه و هنجارهای کارکردی رسانه های جمعی در اندیشه امام خمینی (س)

دیدگاه امام خمینی (س) در رابطه با کارکرد رسانه و تبیین نقش متحول کننده ی رسانه در تبلیغ انقلاب و جمهوری اسلامی

شبکه پیام رسانی در نهضت امام خمینی (س)

بررسی نقش رهبری حضرت امام خمینی (س) در بسیج گری گروه ها در دوره شکل گیری انقلاب اسلامی

مقایسه توانمندی های اطلاع رسانی رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی

بررسی رهبری امام خمینی (س) در دوران اقامت در پاریس

امام خمینی (س) و دانشگاه اسلامی در دوره ی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (پیشینه تاریخی، علل و نتایج )

نقد و اطلاع رسانی: نقد و ارزیابی نظریه کاریزمایی در تبیین رهبری امام خمینی (س)

نگاهی به دیدگاههای سیاسی امام خمینی (س) (در دوره اقامت در فرانسه)

 امـام برای ادامه رهبری مبارزات بر ضد رژیم، در تصمیمی تاریخی و سرنوشت ساز بر آن شـد تـا از عـراق خارج شود و به کشور دیگری-که در آن امکان ادامه مبارزه با رژیم شاه وجود داشته بـاشد-عزیمت کند. امام پس از ورود به پاریس در دیدار با دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و ایرانیان مقیم پارس در ۹۱ مـهر ماه ۷۵، در مورد چگونگی خـروج از عـراق و انتخاب فرانسه می گوید:

بعدش رئیس اطلاعاتشان آمد پیش من راجع به اینکه شما خوب است ایران را مسلح نکنید؛ خوب است فعالیت نکنید؛ ما تعهداتی داریم نسبت به دولت ایران. من گفتم کـه خوب شما تعهداتی نسبت به دولت ایران دارید، اما من نسبت به آن تعهداتی ندارم و ما هم تعهدات خودمان را داریم نسبت به اسلام و نسبت به ملت خودمان. ما به کار خودمان ادامه مـی دهیم، شـما هم هر کاری می خواهید بکنید. گفت آخر شما هر روز اعلامیه می دهید؛ هرروز یک نواری می فرستید و چه می کنید؛ این را کمش کنید. گفتم نه!من اعلامیه می دهم؛ نوار هم پر می کنم و می فرستم؛ مـنبر هـم اگر رفتم، صحبت می کنم. اینها چیزی است که من نمی توانم خلافش را بکنم. او هم رفت و بعد تشدید کردند؛ به طوری که من دیدم که اینها دیگر تحمل مطلب را ندارند و پیش تر چون ایـن را گـفته بود که فلانی را حالا هیچ، اما شماها [رفقای ما] را چه خواهیم کرد، من دیدم که ممکن است یک وقتی اینها به رفقای ما یک تعرضی بکنند و ما هم مـکانی پیـشمان مـطرح نیست ؛ ما می خواهیم کارمان را انـجام دهـیم. بـنا گذاشتیم که برویم به کویت و از آنجا بعد به یکی از ممالک اسلامی بروم. بااینکه ویزا هم داشتم، در سرحد کویت باز دولت کـویت مـانع شـدند از اینکه ما برویم. حتی اجازه اینکه ما بـرویم بـه فرودگاه از آنجا پرواز کنیم، آن قدر هم اجازه ندادند. ما بازگشتیم به عراق. معلوم شد که خود آنها هم تفاهمی داشـتند؛ مـنتظر مـا بودند!همان جمعیتی که ما را آورده بودند، باز آنجا ایـستاده بودند!ما برگشتیم عراق و ما را بردند بصره و بعد از چندین ساعت بردند بغداد و از بغداد هم دیدیم که حالا بـیاییم ایـنجا تـا بعد بتوانیم یک فلان محلی برای خومان انتخاب کنیم. موقتا آمـدیم بـه فرانسه.“ (امام خمینی، همان، ج ۳:۲۰۵ )

به هرترتیب پس از آنکه برای امام امکان ادامه فعالیت و مبارزات در نجف وجود نـداشت، ایـشان مـاندن در عراق را صلاح ندید و به همین دلیل ابتدا سوریه را-که تعهداتی در قبال شـاه نـداشت و انـقلابی تر بود-انتخاب کردند-ولی چون سوریه و عراق روابط تیره ای داشتند و با اعلام انتخاب سوریه ، عـراق مـانع خـروج امام می شد و از سویی ارتباط امام از سوریه با ایران نیز مشکل بود ، قرار شد امـام ابـتدا به کویت برود، اما عراقی ها همان شب به مقامات کویت و ایران اطلاع دادنـد و بـدین ترتیب قـرار شد کویت امام را نپذیرد. این گونه بود که کویتی ها مانع ورود امام به کویت شدند و ایـشان را از سـر مرز بازگرداندند. (باقی، بررسی انقلاب ایران:۹۵۲)

امام در راه بازگشت شخصا تصمیم گرفت به فـرانسه عـزیمت کـند. (خمینی، دلیل آفتاب:۹۷ ) در واقع ایشان می دانست سایر کشورهای اسلامی نیز با او همین رفتار را خواهند کـرد، از ایـن روی ناگزیر یک کشور غیراسلامی را برگزید تا از لحاظ خبری و ارتباطی نیز برای نـهضت سـودمند بـاشد. پس از قطعی شدن تصمیم امام برای هجرت به فرانسه، بعد از ظهر روز ۴۱ مهر ۷۵ ایشان و همراهانشان با یـک هـواپیمای عـراقی به بغداد می روند و در هتل دار السلام استقرار می یابند. همان شب امام برای زیارت بـه کـاظمین می رود. زائران حرم نیز امام را می شناسند و جمعیت انبوهی دور ایشان جمع می شود. مأموران عراقی با دیدن این وضـع بـا شتاب امام را به بغداد باز می گردانند و پیش از ظهر روز ۵۱ مهر ایشان به هـمراه فـرزندشان سید احمد خمینی، دکتر ابراهیم یزدی و آقـایان فـردوسی پور و امـلایی، با هواپیمایی عراقی عازم فرانسه می شوند. (نـجاتی، تـاریخ سیاسی بیست و پنج ساله، ج ۲:۳۰۱) دولت فرانسه پس از مشورت با رژیم شاه با ورود امام به خـاک فـرانسه موافقت کرد. احتمال دارد توافق دولت فـرانسه و شـاه با اقـامت امـام در فـرانسه به دلیل دورتر شدن ایشان از ایـران و مـشکل تر شدن دسترسی روحانیون و ایران امام به محل اقامت وی صورت گرفته باشد. بـه واقـع این محاسبه اشتباه بود و به رغـم مسافت چهار هزار کـیلومتری بـین ایران و فرانسه ، امام به طـور مـنظم با یاران نزدیک خود در ایران در ارتباط بود. اما با این حال پس از ورود به پاریـس و اسـتقرار موقتی امام در محله «کشان” ، پیـام دولتـ فـرانسه از سوی اداره مـهاجرت ایـن کشور مبنی بر مـمانعت از هـرگونه فعالیت سیاسی، به امام ابلاغ شد. ایشان نیز با صراحت فرمود:

"ما فکر مـی کردیم ایـنجا مثل عراق نیست. من هرجا بـروم، حـرفم را می زنم. مـن از فـرودگاهی بـه فرودگاه دیگر و از شهری بـه شهر دیگر سفر می کنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا دستشان را در دسـت یـکدیگر گذاشته اند تا مردم جهان صدای مـا مـظلومان را نـشنوند، ولی مـن صـدای مردم دلیر ایـران را بـه دنیا خواهم رساند.“ (جمعی از نویسندگان، همراه امام در پاریس:۵)

با این همه به تدریج از محدودیت های امام کـاسته شـد و ایـشان در پاریس ماندگار گشت. با تلاش یاران امـام نـیز مـنزلی در «نـوفل نـوشاتو” در حـومه ، پاریس تهیه شد تا امام و همراهانشان در آنجا استقرار یابند.

اما آنچه در اینجا برای ما اهمیت موضوعی دارد، تفاوت شبکه اطلاع رسانی، تبلیغاتی و رسانه ای نهضت امام خمینی (س) پیـش و پس از هجرت تاریخی به پاریس و نقش این شرایط و امکانات رسانه ای در هموار کردن مسیر پیروزی انقلاب اسلامی است. هجرت امام به پاریس برخلاف تصورات رژیم درباره دوری راه و کاهش ارتباط ایشان با ایـران، نـه تنها موجب گسترش این ارتباط شد، بلکه از آن مهم تر انقلاب چهره ای جهانی و بین المللی به خود گرفت و خواسته یا ناخواسته شبکه ای گسترده از بزرگ ترین رسانه های جمعی جهان در اختیار آن قرار گرفتند. ازاین رو بـرای فـهم بیشتر و دقیق تر موضوع، از روش پژوهش تحلیلی-تطبیقی بهره گرفتیم تا با تحلیل وضعیت ارتباطی و رسانه ای رهبر انقلاب در دوره قبل از هجرت به پاریس و تطبیق آن با هـمین وضـعیت در دوران اقامت در نوفل لوشاتو، اهـمیت ایـن تغییر در امکانات رسانه ای-در جهت پیروزی انقلاب اسلامی-روشن شود.

البته در زمینه چرایی وقوع این تغییر دو فرضیه متفاوت در گزارش های تاریخی به چشم می خورد. نسخت آنـکه دولتـ های غربی با آگاهی کـامل از تـأثیر ارتباطات رسانه ای بر روند پیروزی انقلاب، چنین امکانی را برای امام خمینی (س) فراهم کردند. دیگر آنکه رهبر انقلاب با آگاهی از عدم تمایل دولت های غربی به پیروزی انقلاب و تلاش برای تداوم حـکومت پهـلوی، هوشمندانه از فرصت بزرگ رسانه ای که اقامت در پاریس برای او پدید آورده بود، بهره گرفت. در تحقیق پیش رو فرض دوم ، به منزله فرضیه اصلی تحقیق پذیرفته شده است.

شبکه پیام رسانی و ارتباطی در دوره اقامت در نجف: رهـبر انـقلاب در حصر

هـنگام وقوع هر انقلابی معمولا در فضایی که تمامی امکانات ارتباطی و رسانه های جمعی در دست قدرت حاکم است، مبارزان انـقلابی برای رساندن پیام خود به طبقات مختلف مردم و گسترش ایده های انـقلابی خـویش، بـه راهکارهای نوین دیگری برای اطلاع رسانی و شبکه ارتباطی خویش نیازمندند ؛ در مورد امام خمینی (س) به عنوان رهـبر نـهضت اسلامی نیز چنین امری صادق است. بی تردید یکی از دلایل اصلی تبعید امام از ایـران، قـطع شـبکه ارتباطی ایشان با انبوه هواداران و مقلدانشان و دور کردن وی از فضای ارتباطی و اطلاع رسانی ایران بود. اما امام کـه افزون بر رهبری سیاسی نهضت، مرجعیت بسیاری از مردم ایران را نیز بر عهده داشـت ، توانست راه های ارتباطی دیـگری را کـه خارج از کنترل دولت بود، برای ارتباط با هوادارانش در پیش گیرد. از سوی دیگر ماهیت مذهبی و دینی نهضت، خود فرصت دیگری بود تا از روش های پیام رسانی و پیام گیری جدیدی استفاده شود. امام ضمن طرح مباحث حـکومت اسلامی در سال ۱۳۴۸ به این امر نیز اشاره دارد:

"ما موظفیم برای تشکیل حکومت اسلامی جدیت کنیم. اولین فعالیت را در این راه، تبلیغات تشکیل می دهد. شما الآن نه کشوری دارید نه لشگری، ولی تبلیغات برای شما امـکان دارد و دشـمن نتواسته همه وسایل تبلیغاتی را از دست شما بگیرد. وظیفه ما این است که از حالا برای پایه ریزی یک دولت حقه اسلام کوشش کنیم. تعلیمات بدهیم؛ همفکر بسازیم [و] یک موج تبلیغاتی و فکری به وجـود بـیاوریم تا یک جریان اجتماعی پدید آید و کم کم توده های آگاه، وظیفه شناس و دیندار در نهضت اسلامی متشکل شده، قیام کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند.“ (امام خمینی، ولایت فقیه:۵۱۱-۲۱۰ (

همان گونه که از جملات مـذکور بـرمی آید ، گام اول از نگاه امام برای حرکت به سوی اهداف نهضت اسلامی، اطلاع رسانی و تبلیغات است. بر این اساس بود که در فضای کاملا بسته سیاسی-رسانه ای حکومت پهلوی، هواداران امام یک شـبکه غـیررسمی اطـلاع رسانی را تشکیل دادند. آنچه در این زمـینه بـه مـدد آنان آمد ، ماهیت اساسا مذهبی نهضت بود. دراین باره باید به ویژه از کارکرد رسانه ای مجالس مذهبی از قبیل ترحیم، هفتم، چهلم، سالگرد شـهدای سـرکوب رژیـم، اعیاد مذهبی و مجالس روضه نام برد. این گونه مـجالس مـعمولا پس از گرد آمدن جمعیت بسیار، به تظاهرات و شعاردهی علیه رژیم بدل می شد. استفاده از مجالس مذهبی چند امتیاز برای انقلابیون بـه هـمراه داشـت: اول اینکه حرمت این مجالس اغلب مانع از برخورد مؤثر رژیم بـا آنها یا جلوگیری از تشکیل آن می شد و ازاین رو فرصتی پیش می آمد تا یک تجمع مذهبی-رسانه ای در قالب این گونه مراسم پدیـد آیـد. دوم آنـکه ماهیت مذهبی این مجالس هرچه بیشتر، رنگ مذهب به جنبش مـی داد و آن را تـقویت می کرد (حسینی، رهبری و انقلاب:۴۰۲) و در آخر و از همه مهم تر، سخنرانی هایی که بخش اصلی این برنامه ها بود ، نقش یـک رسـانه عـمومی مهیّج و بخشی از شبکه اطلاع رسانی جنبش را ایفا می کرد. خطبا و وعاظ هوادار امام خمینی (س) در منابری که در اختیارشان قرار می گرفت، ضمن طرح مباحث مذهبی ، به صراحت یا به کـنایه از رژیـم انـتقاد می کردند و به ترویج افکار و اهداف رهبر انقلاب می پرداختند.

بدین ترتیب منبرهای مجالس مذهبی، رسـانه ای بـود که رژیم به دشواری می توانست همانند رسانه های جمعی دیگر آنها را کنترل کند. البـته رژیـم بـا ممنوع المنبر کردن خطبای مشهور ، تلاش می کرد تا از این طریق به شبکه پیام رسانی فـراگیر امـام آسیب جدی زند، اما بدیهی بود که گستردگی آن در سراسر کشور، تلاش رژیم را تـا انـدازه زیـادی بی اثر می کرد. از سوی دیگر، حریم نسبتا امن این مجالس، فرصت مبادله شعارها ، اطلاعات، عقاید، اعـلامیه ها و نـوارهای امام را فرامهم می کرد. اوج اثرگذاری رسانه و اطلاع رسانی این مجالس در زمان بزرگداشت حاج آقـا مـصطفی خـود را نشان داد؛ چرا که اعلامیه ها و نوارهای امام در آن مجالس با تیراژ بسیار بالایی دست به دست مـی گشت کـه ایـن خود در شناساندن و تشریح اهداف رهبر انقلاب تأثیر بسزایی داشت. یکی از شاگردان امـام در ایـن زمینه می گوید:

"ما نوارهای درس حضرت امام را تهیه می کردیم و طلاب و روحانیون نوارها را گوش می دادند. رسیدن نـوارهای درس ولایـت فقیه به قم موجی در بین انقلابیون به وجود آورد و تحول اساسی در آنان ایـجاد کـرد. وقتی نوارها دست به دست می گشت، کـم کم فـکرها و اذهـان به عمق قضیه پی بردند.” (احمدی، خاطرات طـاهری خـرم آبادی:۴۶ (

از این دوره به بعد «نوار کاست” در انتقال پیام و اندیشه امام خمینی (س) بـه داخل کشور نقش مهمی ایـفا کـرد و بعدها بـا عـزیمت ایـشان به پاریس، در پیش برد نهضت اسلامی کـاربرد وسـیع تری یافت. در واقع از پایان سال ۸۴۳۱، نوار کاست به یکباره کاربردی انقلابی پیدا کـرد. بـا توجه به همین نقش حیاتی و مـرکزی بود که روزنامه نگاران اروپایـی نـهضت امام خمینی (س) را «انقلاب کاست” نـامیدند. (فـراتی ، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی: ۹۹) الگار در این باره می گوید: «در واقع همان طور که انقلاب مشروطیت انـقلاب تـلگرام بود، سمبل تکنولوژی انقلاب اسـلامی نـوار کـاست بود” . (الگار، انـقلاب اسـلامی در ایران: ۵۳۱) نوارهای کاست بـه سـبب ارزانی و قابلیت تکثیر سریع و آسان به راحتی در دسترس مردم کوچه و بازار و طلبه های حوزه و دانـشجویان قـرار می گرفت. افزون بر این، برخی از یـاران امـام در عراق بـا اسـتفاده از فـرصت تیرگی روابط شاه بـا دولت عراق، رادیو صدای انقلاب را در عراق راه اندازی کردند تا با استفاده از آن، اخبار، پیام ها و اعلامیه های رهبر انـقلاب را بـه گوش انقلابیون در داخل ایران برسانند. امـا گـذشته از نـوار کـاست کـه سهم بیشتری در انـتقال پیـام ها و سخنرانی های امام داشت ، پیاده کردن کاست ها و تنظیم و چاپ آنها به زبان های مختلف، اقدام دیگری بود کـه در ایـن زمـینه انجام می گرفت؛ اقدامی که بی شک جزئی از شـبکه پیـام رسانی نـهضت اسـلامی بـه شـمار می رفت.

 یکی از مکان های بسیار مناسب پخش اعلامیه ها و نوارهای امام، شهرهای مکه و مدینه در مراسم حج هر سال بود. زائران ایرانی هرساله جزوات و نوارهام امام را از عربستان به ایران می آوردند کـه پس از آن در سطح وسیعی در سراسر کشور منتشر می شد. بدین ترتیب ویژگی های منحصربه فرد نهضت امام خمینی (س) ، این امکان را برای ایشان و یارانشان فراهم کرده بود که بدون صرف هزنیه های گزاف، شبکه اطلاع رسانی و تبلیغاتی نسبتا گـسترده-و در عـین حال غیررسمی و تقریبا مخفی-ایجاد کنند که عمدتا به دست طلاب و دانشجویان هوادار ایشان اداره می شد. اما نکته مهم این است که باوجود همه تلاش ها، این شبکه عمدتا کارکردی داخـلی داشـت و به دلیل محروم بودن از رسانه ها و روزنامه های بزرگ جهان هرگز نمی توانست در خارج از مرزهای ایران نقش مؤثری داشته باشد. از همین روی بود که در تمام سال های تبعید امـام در عـراق-باوجود تلاش های دانشجویان ایرانی مـقیم اروپا و آمـریکا-نهضت اسلامی نتوانست از خود چهره ای جهانی نشان دهد.

درک این موضوع زمانی آسان تر خواهد شد که هجوم رسانه های بزرگ دنیا را برای دیدار و مصاحبه با امـام در پاریـس در نظر آوریم. عزیمت امـام بـه پاریس ، ایشان را در کانون تجمع بزرگ ترین و فراگیرترین روزنامه ها و رسانه های تصویری جهان قرار داد و از این هنگام بود که این رسانه ها-خواسته یا ناخواسته-در خدمت امام و انقلاب اسلامی قرار گرفتند. هر روز ده ها خبرنگار خـبرگزاری های بـزرگ در نوفل لوشاتو مترصد کوچک ترین اقدام و یا مصاحبه و سخنرانی امام بودند تا آن را در اسرع وقت به دنیا مخابره کننند. به واقع ، این گونه بود که همه این خبرگزاری ها، روزنامه ها و رسانه های تصویری بزرگ دنـیا در مـدت چند مـاه، نقش شبکه بزرگ اطلاع رسانی انقلاب اسلامی را ایفا کردند. در ادامه، این تغییر راهبرد رسانه ای و تأثیر انکار پذیرش در رونـد پیروزی انقلاب، به تفصیل تشریح می شود.

شبکه پیام رسانی و ارتباطی در دوره اقامت در پاریـس: بـه سـوی جهانی شدن ۱

بی تردید یکی از مهم ترین پیامدهای قابل پیش بینی هجرت تاریخی امام به پاریس، جهانی شدن انقلاب اسلامی بـود؛ چـرا که جریان آزاد اطلاعات در اروپا-به عکس کشورهای اسلامی و شرقی-به آسانی صدا و پیام امـام را بـه سـراسر جهان مخابره می کرد. اروپا مرکز مهم ترین خبرگزاری ها و رسانه ها و مطبوعات جهان بود که در رقابتی نزدیک در جستجوی تـازه ترین اخبار جهان بودند؛ نکته ای که دولت ایران به هیچ رو بدان توجه نکرده بود. در واقع دولتـمردان ایران چنین می انگاشتند کـه بـا رفتن رهبر انقلاب به پاریس، ارتباط با هوادارانش قطع خواهد شد. سولیوان در این باره می نویسد:

شریف امامی مرتکب اشتباهی شد که بیشتر از اقدامات دیگر ، توأم با عدم واقع بینی و اشتباه محاسبه بود. او فـکر می کرد که چون وجود آیت اللّه خمینی در شهر نجف-در خاک عراق-خاری در چشم شاه است، اگر بتواند او را از این شهر دور کند، ضربه مؤثری به مخالفان داخلی وارد خواهد کرد.. . شریف امامی چنین اسـتدلال مـی کرد که چون آیت اللّه خمینی از طریق زائران ایرانی -که به نجف می روند-با مخالفان داخلی تماس برقرار کرده و از طریق همین زائران نوار سخنرانی های خود را به ایران می فرستند، در صورت اخراج از عراق دیگر قادر بـه ادامـه تماس با مخالفان نخواهد بود. (سولیوان، مأموریت در ایران:۷۱۱ و ۸۱۱ (

بدین سان، تقریبا هرچه دولت ایران در زمینه بیرون راندن امام از نجف تدبیر کرده بود، نتیجه عکس داد. «سایروس ونس” وزیر امور خارجه وقت آمـریکا نـیز در همین باره تصریح کرده است:

اقداماتی که برای وادار ساختن دولت عراق به اخراج آیت اللّه خمینی از نجف به عمل آمد، نتیجه عکس بخشید ؛ زیرا با عزیمت آیت اللّه به پاریس کلیه نـیروهای مـخالف بـه دور او گرد آمدند و با دسترسی ویـ بـه وسـایل (۱). بدیهی است در اینجا جهانی شدن نه به معنای ẓGlobalization Ẓ بلکه به معنای بین المللی و فراگیر شدن است.

ارتباط جمعی و امکانات پیشرفته ، فـعالیت و تـظاهرات مـخالفان در ایران تحت کنترل مستقیم او قرار گرفت. (ونس، نـقش آمـریکا در ایران:۶۲ ) بدین گونه برخلاف انتظارات و تصورات، در نوفل لوشاتو ده ها خبرنگار خارجی در اطراف خانه امام مستقر شدند و فرانسه به عنوان مـدعی دمـوکراسی و آزادی نـمی توانست در مقابل آنها مقاومت چندانی نشان دهد، ازاین رو گاه به آنـها اجازه می داد که با رهبر انقلاب مصاحبه ای ترتیب دهند ؛ به ویژه پس از کنفرانس «گواداوپ “ که دیگر امکان حمایت از شـاه بـرای آمـریکا و غرب وجود نداشت و آنها می خواستند برای حفظ آینده خویش در ایران و مـنطقه بـه امام نزدیک شوند. حضور امام در فرانسه باتوجه به موقعیت ارتباطی و خبری اروپا موجب شد انقلاب چهره جـهانی و بـین المللی بـیابد. در شرایطی که شریف امامی -نخست وزیر رژیم شاه-و نمایندگان مجلس از ترس مردم ایـران نـام امـام را با احترام یاد می کردند و از پشت تریبون مجلس و از رادیوی سراسری، ایشان را «حضرت آیت اللّه العظمی خـمینی” مـی خواندند، حـکومت فرانسه نیز به دلیل واکنش میلیون ها مسلمان ایرانی و غیرایرانی جرئت بدرفتاری با امام را نـداشت. ایـن گونه بود که صورت اقدامات امام در فرانسه و بازتاب گسترده فعالیت های ایشان در مطبوعات و رسانه های گـروهی از یـک سـو در گسترش روند پیروزی انقلاب و نابودی رژیم پهلوی و از سویی دیگر در جهانی کردن انقلاب اسلامی تـأثیری عـمیق داشت و چه بسا اگر ایشان به فرانسه سفر نمی کردند، تحولات سیاسی در ایران به ایـن سـرعت روی نـمی داد و شاید مسیر تحولات نیز تغییر می کرد.

افزون بر این دو تأثیر، اقامت در پاریس و حضور در فضای سـیاسی-رسـانه ای آنجا، نتیجه دیگری نیز در پی داشت و آن تغییر نگرش امام نسبت به سـیاست و جـامعه مـدنی بود. اقامت در پاریس سرآغاز شکل گیری مرحله جدیدی از اندیشه سیاسی رهبر انقلاب بود که سرانجام بـه «جـمهوری اسـلامی” انجامید. به بیانی دیگر، چه بسا اگر امام برای نمونه از نجف به تـهران یـا م می آمدند، عناصر سنتی اندیشه ایشان برجسته تر می گردید.

 بدین سان، به نظر می رسد موقعیت مساعد خبری و اطـلاع رسانی پاریـس حتی قبل از ترک عراق، در انتخاب این شهر برای هجرت و یا دست کم در تـصمیم بـه اقامت دائم در پاریس تا پیروزی انقلاب اسلامی بـی تأثیر نـبوده اسـت. خود امام مدتی پس از اقامت در نوفل لوشاتو در نـامه ای بـه یکی از یارانشان در قم به این مسئله اشاره دارد: « این جانب تا به دست آوردن محلی در کشورهای اسلامی در صورت عدم مزاحمت اینجا (فرانسه) هستم؛ گرچه از جهاتی ناگوار است لکن برای رساندن صدای ملت به عالَم مناسب است‏.“ (صحیفه امام، ج ۴، ص۲۲۹)

امام همچنین مدتی پس از بازگشت بـه ایـران در سخنرانی خود در اسفند ۵۷ به صورت مـستقیم به کارکرد خبری و رسـانه ای پاریـس در جهت جهانی کردن انقلاب اشـاره مـی کند:

 "درعین حال که مایل نبودم از دول اسلامی خارج شوم، لکن خداوند تقدیر کرده بود کـه مـسائل در آنجا [پاریس] به طور وسیع در هـمه جـای دنـیا پخش بشود و خـبرنگارها از اطـراف عالم هجوم کردند کـه گـاهی روزی چندین مصاحبه می شد و خصوصا از آمریکا که مصاحبه هایی با آنها شد و آنها از همانجا پخـش کـردند به سراسر آمریکا و بعضی از بلاد دیـگر و مـا هم مـسائل ایـران را در آنـجا روشن کردیم؛ به طوری که بـسیاری از ابهاماتی که به واسطه تبلیغات سوئی که از طرف اجانب شده بود، در آنجا رفع شد.“ (هـمان، ج ۶:۷۲۲ (

ازهـمین رو به سختی می توان انتخاب پاریس بـرای اقـامت دائم را از روی تـصادف و اضـطرار دانـست و در واقع این قـرینه ها نـشان دهنده آگاهانه بودن انتخاب این شهر است.

اقامت امام در پاریس به حدی در زندگی سیاسی ایشان و روند انـقلاب اسـلامی مـهم بود که حتی برخی از یاران امام، بـازگشت ایـشان بـه ایـران در آن مـقطع را بـه اندازه اقامت در نوفل لوشاتو مؤثر نمی دانستند، مهندس بازرگان در این باره می نویسد:

 "حرکت رو به تزاید تمرکزی اول انقلاب، انحصار به داخل و به مردم ایران نداشته. فشار دولت شاه به دولت عـراق برای اخراج آیت اللّه خمینی از نجف و رفتن ایشان به پاریس در معیت آقای دکتر یزدی در ۷۵/۷/۳۱ تصادف مبارکی بود که با تجدید خاطره «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد” ، راهگشای مؤثری بـرای مـلاقات ها و مذاکرات و اقدامات گردید، چه با ایرانی های مقیم و مسافرین از ایران و چه با دنیای خارج. حتی بهتر و راحت تر از آن که اگر به ایران می آمدند، توجهات و افکار از هرجا به روی ایشان و به سـود پدیـده ای که بعدا نامش انقلاب اسلامی ایران گزارده شد، جلب گردید.. . ژیسکاردسن رئیس جمهور فرانسه و دولت های اروپایی بر مبنای اطلاعاتی که از ایران داشتند و شـاه را مـرده و منقرض شده می دانستند، اولین مـقامات رسـمی خارجی بودند که از شاه به طرف ملت ایران و به رهبر آن رو آوردند. روزنامه فیگارو پاریس که مدیر آن با قطب زاده آشنایی و با رئیس جمهور نزدیکی سـیاسی داشـت ، اولین مصاحبه را در آبان مـاه ۱۳۵۷ و بـا لحن مساعد انجام داد[و]راه را برای مطبوعات دیگر فرانسه و خبرگزاری های اروپا و آمریکا باز کرد.“ (بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت:۹۴ (

 "پیر سالینجر” ، روزنامه نگار فرانسوی نیز بر این باور است که اقامت امام در فرانسه نقطه عـطفی در تـاریخ انقلاب اسلامی ایران است؛ چراکه با تحقق این سفر، یک باره اخبار ایران عنوان بسیاری از رسانه های جهانی شد:

 «با رفتن وی به نوفل لوشاتو در حومه پاریس، آیت اللّه ناگاه آزادانه به رسـانه ها دسـت یافت و آنـ چنان نمونه حیرت انگیزی شد که تقریبا یک شبه به صورت یک فرد متشخص بین المللی درآمد. او توانست با نظم بـیشتر، نوار تهیه نماید و توسطه پیک هایی که هرروز از شهرهای مختلف حرکت مـی کردند، آنـها را قـاچاقی به ایران بفرستند. او توانست از خط مستقیم تلفن میان ایران و فرانسه نیز استفاده کند و خودش و دستیارانش بدون نـگرانی از ضـبط شدن مکالمات، به هواداران آیت اللّه در سراسر کشور تلفن بزنند و دستور برپایی تظاهرات را صـادر نـمایند.“ (سـالینجر، آمریکا در بند:۱۰۱ (

بسیاری از محققان و تحلیلگران انقلاب اسلامی بر این باورند که به هیچ روی نباید نـقش رسانه ها را در جهانی شدن انقلاب اسلامی و شخصیت امام نادیده انگاشت. خود ایشان نیز خـیلی زود، متوجه فضای مساعد پاریـس بـرای طرح دیدگاه ها و اعترضات خود شد و به همین رو از هر فرصتی برای گفتگو و مصاحبه با خبرنگاران استفاده می کرد. «محمد حسنین هیکل” ، روزنامه نگار مصری دراین باره می گوید:

"ورود آیت اللّه خمینی به نوفل لوشاتو، یکی از نقطه عطف های انـقلاب بود. او اکنون در معرض توجه کامل مطبوعات و رادیوهای جهان -که به تمام سخنان و اقدامات او توجه زیادی می کردند-قرار گرفته بود. او نشان داد که از منافع و امتیازاتی که از ظاهر شدن عاید می شود ، مطلع است و بـیانیه ها و مـصاحبه های خود را زمانبندی می کرد تا عنوان های خبری در آمریکا و هر جایی را که برای نفوذ مساعد بود، به خود اختصاص دهد. در جریان سه ماه اقامت در فرانسه ، آیت اللّه خمینی بین ۰۰۴ تا ۰۰۵۱مصاحبه انجام داد، یـعنی تـقریبا هرروز سه تا چهار مصاحبه. بخش بزرگی از اوقات او در جلوی دوربین های تلوزیونی ظاهر می شد. یک نتیجه حضور آیت اللّه خمینی در پاریس این بود که سردبیران روزنامه های ایرانی را دچار حیرت و سـرگردانی کـرد. برای تهران مشکل بود که بتواند حادثه ای را که در همه جای جهان عنوان های اول خبری را به خود اختصاصی داده بود ، نادیده بگیرد.“ (هیکل، ایران رواتی که ناگفته ماند:۳۸۲)

به جز مـطبوعات، شـبکه های رادیـویی و تلوزیونی نیز از سراسر جهان بـه انـتشار پیـام امام می پرداختند و تقریبا هر روز انقلاب ایران عنوان و تیتر روزنامه ها و رسانه های مختلف بود. ۲به تعبیری جالب و دقیق از «پارسونز” ، سفیر وقت انگلستان در ایـران، بـزرگ ترین و پرشـنونده ترین منبر جهان در اختیار امام قرار گرفته بود:

آیـت اللّه خمینی در پاریس از تمام امکانات ارتباطی مدرن جهان برخوردار بود. خبرنگاران رسانه های خبری از چهار گوشه دنیا در آن [جا]حضور داشتند. [و] پرشنونده ترین منبر خطابه جهان را در اختیار گرفت؛ منبری که هرگز در یک کـشور اسـلامی مـانند سوریه و الجزایر در اختیار او قرار نمی گرفت. (پارسونز، غرور و سقوط:۶۳۱)

 1.به نظر مـی رسد هـیکل، هـمه مصاحبه ها، گفتگوها، سخنرانی ها و دیدارهای امام را تحت عنوان مصاحبه، با آمـار ۰۰۴ تا ۰۰۵ فقره ذکر کرده؛ چراکه مجموع مصاحبه های رهبر انقلاب در پاریس ۷۱۱ فقره بوده است.

2. در مورد سرعت انتشار اخبار انـقلاب و پیـام ها ، سـخنرانی ها، مصاحبه ها و اعلامیه های امام در مطبوعات بین المللی و اقدامات دولت ایران در جلوگیری از گسترش این رونـد بـنگرید به:جلال فرهمند، در آستانه انقلاب اسلامی (اسنادی از واپسین سال های حکومت پهلوی) ، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایـران:۹۲۲ بـه بـعد.

بدین ترتیب با عطف توجه افکار عـمومی جـهان بـه مسائل ایران ونهضت امام خمینی، برای نخستین بار پس از شروع نهضت، اعضای یک کمیته تـحقیق بـین المللی در پایان دیدار ده روزه خود از ایران-که به دعوت حقوقدانان ایران انجام شده بـود-نـتیجه تـحقیقات خود را درباره ناآرامی های اخیر و نقض حقوق بشر این گونه اعلام داشتند که به عقیده آنـان حـمایت از حکومت ایران، اشتباهی بس بزرگ است. اعضای این کمیته به دولت ایران نیز نـامه ای نـوشتند و در آنـ ادعاهای آزادی زندانیان سیاسی را رد کردند. در گزارش این کمیته، از یک سو از دولت های غربی خواسته شده بود کـه پشـتیبانی از رژیم شاه و ارسال اسلحه به این کشور را متوقف کنند و از دیگرسو نیز خـاطرنشان شـده بـود که آمریکا و انگلستان با حمایت از رژیم شاه ، مسئولیت سنگینی در مورد اوضاع فعلی ایران بر عـهده دارنـد. در ایـن گزارش تأکید شده بود که ایران در حال حاضر صحنه آگاهانه ترین و وسیع ترین جـنبش ها در جـهان برای به دست آوردن آزادی و استقلال ملی است. ایران اکنون در خروش انقلابی قرار گرفته و رژیم شاه کـاملا قـدرت عمل را از دست داده است. در پایان این گزارش نیز آمده بود:

 «درحالی که نتیجه زنـدان های ایـران در فشارهای بین المللی شکنجه ها را کاهش داده اند، در عوض ایـن شـکنجه ها بـه خیابان ها و مراکز بازداشت تغییر مکان داده و نه تـنها عـلیه فعالان سیاسی، بلکه علیه افراد نوجوانی به کار برده می شود که اولین فـعالیت های سـیاسی خود را تجربه می کنند.“ (جمعی از نـویسندگان، هـمراه امام در پاریـس:۳۲ (

ایـن نـکته بیانگر تزلزل جایگاه و موقعیت شاه در جـهان پس از هـجرت امام به پاریس است. انقلاب ایران در این زمان موضوع بسیاری از گفتگوها و مـذاکرات سـیاسی سران کشورهای بزرگ غربی بود. درحـالی که هرروز بر آتش انـقلاب و سـرسرختی امام برای سقوط رژیم شـاه افـزوده می شد ، دولت های اروپایی و آمریکا نیز به تدریج سرنوشت محترم شاه و رژیم سلطنتی را بـاور کـردند و دیگر برای نجات تاج و تـختش امـیدی نـداشتند.

اوج این مـسئله در کـنفرانس گوآدلوپ ۱اتفاق افتاد. بـاتوجه بـه سرعت گرفتن انقلاب اسلامی و فعالیت های مستمر امام و یارانشان در پاریس، هم زمان با تشکیل دولت بختیار و پیـش از خـروج شاه از ایران کنفرانس گوآدلوپ به دعـوت «ژیـسکاردستن” و با حـضور سـران کـشورهای آمریکا، آلمان و انگلستان-در جـزایر کارائیب-تشکیل شد. موضوع مذاکرات کنفرانس، جنگ کامبوج، خشونت در آفریقای جنوبی، نفوذ روزافزون شوروی در خـلیج فـارس، کودتای افغانستان و از همه مهم تر انقلاب ایـران بـود. ضـرورت بـرگزاری ایـن کنفرانس برای سـران کـشورهای غربی هنگامی روشن تر شد که خطر مداخله دولت شوروی به منظور بهره برداری از اوضاع بحرانی ایران، بـرای آنـان جـدی شد. (طلوعی ، داستان انقلاب:۹۸۳) مهم ترین دستاورد ایـن کـنفرانس بـرای کـشورهای غـربی ایـن بود که آنان سرانجام مطمئن شدند نهضت امام پیروز است و شاه باید از کشور خارج شود. همچنین آنان به این نتیجه قطعی رسیده بودند که خروج شاه از کـشور به معنای پایان سلطنتش خواهد بود. (نجاتی، همان:۲۲۲ (

مأموریت «ژنرال هایزر” از طرف دولت آمریکا و اعزام او به ایران در راستای همین تغییر موضع کشورهای غربی به ویژه آمریکا ارزیابی شده است. به نـظر مـی رسد مأموریت اصلی او در ایران ترتیب خروج شاه از صحنه و جلوگیری از واکنش منفی نظامیان در برابر کنار گذاردن شاه بوده باشد. (طلوعی، همان، ۰۰۴؛ هایزر، مأموریت مخفی در تهران)

بدین گونه ، انقلاب اسلامی در پی تصمیم امام بـرای عـزیمت به پاریس به مهم ترین و حساس ترین مسئله روز دنیا بدل گردید. به واقع از همین روی بود که هنگام تصمیم رهبر انقلاب برای بازگشت به ایران صـدها خـبرنگار خارجی آمادگی خود را برای هـمراهی (۱ (Guadeloupe. ایـشان اعلام کردند. «ابراهیم یزدی” در این خصوص می نویسد:

"هجوم خبرنگاران خارجی برای سفر به ایران همراه با امام در «پرواز انقلاب” نیز بی سابقه بود. ازآنجاکه ما هـنوز بـه طور کامل به ایـمنی پرواز مـطمئن نبودیم، در تنظیم برنامه پرواز حدود یکصد صندلی را برای خبرنگاران خارجی-که وسیع ترین و عمده ترین شبکه های خبری و روزنامه ها و مجلات خبری دنیا را تشکیل می دادند-اختصاص دادیم و این امر خود کمک کرد تا حداکثر بـهره برداری تـبلیغاتی را بنمایی.“ (یزدی ، آخرین تلاش ها در آخرین روزها:۶۸۱ )

البته در این زمینه نکته ای درخور تأمل است و آن اینکه اقامت رهبر انقلاب در پاریس و به خدمت گرفتن شبکه بزرگ رسانه ای غرب در جهت انتشار پیام انقلاب، مـعدودی از سـیاسیون و همچنین نـویسندگان تاریخ انقلاب را به این نتیجه رسانده بود که کشورهای غربی در راستای پیشبرد اهدافشان چنین امکانی وسیع و مـؤثری را در اختیار امام قرار دادند (نظریه توطئه بودن انقلاب ). اما کاملا بـدیهی اسـت کـه چنین تحلیلی نه مستدل و منطقی و نه منطبق بر واقعیت تاریخی است ؛ چراکه دولت های غربی حتی پس از اقـامت امـام در پاریس و تا آخرین روزهای قبل از پیروزی انقلاب، همواره از نظام سلطنتی حامی غرب پشـتیبانی کـردند و سـرانجام نیز به جابه جایی شخص شاه رضایت دادند. افزون بر این، رهبر انقلاب در طول اقامت در پاریـس کوچک ترین تغییری در مواضع ضداستکباری و استعماری و ضدآمریکایی-اسرائیلی خود ندادند. دشمنی بیشتر کشورهای غـربی با نظامی که پس از انـقلاب در ایران مستقر شد نیز دلیل دیگری بر بطلان این تحلیل است.

فعالیت های رسانه ای رهبر انقلاب در پاریس: مصاحبه، سخنرانی، بیانیه و پیام

درحالی که تنها ابزار رسانه ای امام در نجف، پیام ها، بیانیه ها و سخنرانی های محدودی بـود که تحت کنترل شدید دولت عراق انجام می گرفت، رهبر انقلاب در پاریس و در نبود چنین محدودیت هایی توانست با ابزار «قلم و بیان” رهبری فراگیرتری را در انقلاب اعمال کند. این دو ابزار از ابتدای مبارزات ایشان در قالب پیـام های افـشاگرانه، بیش از آنکه در ایجاد شبکه های مخفیانه و مبارزات زیرزمینی و تشکل های حرفه ای متمرکز باشد، بر مبارزه آشکار و بسیج مردمی استوار بود. در کنار صدور بیانیه و ارسال پیام های انقلابی به مناسبت های مختلف، امام با اسـتفاده از فـضای رسانه ای پاریس، از پدیده نوظهور دیگری به نام مصاحبه در رساندن صدای انقلاب ایران به دنیا بهره فراوان برد.به واقع امام در نجف امکان مصاحبه با رسانه های بزرگ را نداشت و تقریبا بـا فـشار دولت ایران و همکاری دولت عراق، وی در «حصر رسانه ای” قرار داشت. رهبر انقلاب در دوره اقامت در نجف تنها یک بار فرصت یافت به دور از چشم مأموران عراقی نخستین مصاحبه خود را با یک رسانه بزرگ و معتبر غـربی انـجام دهـد. این مصاحبه در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۷ تـوسط «لوسـین ژرژ” ، خـبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند صورت گرفت که در نوع خود با توجه به اعتبار این روزنامه در اروژا اهمیت بسزایی داشت. (ر.ک: صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۶۶) حـصار بـسته رسانه ای نجف موجب شد که ا مام نتواند بـه ایـن فعالیت ثمربخش رسانه ای ادامه دهد. اما در نوفل لوشاتو، ۷۱ مصاحبه با خبرنگاران رسانه های گروهی و مطبوعات و رادیو و تلوزیون سراسر دنیا صـورت گـرفت. (بـصیرت منش ، همان:۲۱۱ (

در بدو ورود امام به فرانسه، دولت این کشور هرگونه فـعالیت سیاسی امام را ممنوع اعلام کرد ؛ ممنوعیتی که بیشتر شامل فعالیت سیاسی در خاک فرانسه و مصاحبه با خبرنگاران خارجی بـود. بـه تـدریج که از فشار دولت فرانسه کاسته می شد، انجام مصاحبه نیز عادی شد. امـا آنـچه موجب شکسته شدن سد ممنوعیت مصاحبه شد، گفتگوی امام با روزنامه «فیگارو” در ۲۲ مهر ۱۳۵۷ بود. مرحوم حـاج سـید احـمد آقا دراین باره می گوید:

"از طریق آقای قطب زاده به مدیر روزنامه فیگارو-که از عـناصر مـؤثر در حـکومت فرانسه و از نزدیکان دولت ژیسکاردستن بود-پیغام دادیم اگر ممنوعیت مصاحبه لغو شود، این روزنامه مـی توان اولیـن مـصاحبه با امام در پاریس را به خود اختصاص دهد. مدیر فیگارو به من پیغام داد که جـریان دیـدار را تحت عنوان «مذاکره” در روزنامه چاپ می کنیم. امام فرمودند: مذاکره یا مصاحبه چه فـرقی می کند؟ما مـطلبمان را مـی گوییم.. . به دنبال چاپ این مصاحبه، مدیران مطبوعات دیگر فرانسه صدای اعتراضشان بلند شد کـه چـرا دولت، مصاحبه روزنامه های مرتبط با خود را اجازه می دهد، اما سایرین ممنوع از مصاحبه اند. همین امـر مـوجب شـد که عملا ممنوعیت مصاحبه لغو شود و به این ترتیب مصاحبه های متعدد امام آغاز گردید کـه نـقش بسیار زیادی در تبیین اهداف نهضت امام و مقابله با تبلیغات سوء رسانه های غـربی داشـت.“ (امـام خمینی، کوثر، ج ۱:۹۳۵ و ۰۴۵ (

صادق طباطبایی نیز در خصوص چگونگی انجام مصاحبه ها می گوید:

"مصاحبه های امام خیلی حساس شـده و دقـیقا در جـهت پیشبرد مقاصد انقلاب و روشنگری اهداف انقلاب و عمدتا ایدئولوژیک بود. در آنجا شورایی تـشکیل شـده بود که عهده دار برنامه های مصاحبه ای امام بودند. چون فشار کار خیلی زیاد بود و سؤال ها هم خـیلی تـکرار می گردید، بنابراین امام چنین شورایی را تشکیل دادند که پاسخ سؤال های خبرنگاران و روزنـامه نگاران را بـدهد و اگر احیانا سؤال جدید مطرح می شد، پرسـش های تـازه را خـدمت امام می بردند تا ایشان به آنها پاسـخ دهـند و اگر احیانا خبرنگاری عکس می خواست تهیه کند یا سؤالی بود که می خواستند حـتما آن را بـا امام در میان می گذاشتند ، آن وقـت بـود که مـوقتا اجـازه داده مـی شد که این سؤال ها حضورا با خـود امـام در میان گذارده شود. پیشنهاد این شورا از جانب آقای مطهری بود.“ (روزنامه آفـتاب امـروز ، ۸۷۳۱ /۱۱/۷۱:۷ )

بدین سان، امام به گونه ای خستگی ناپذیر هـر روز به مصاحبه با بـزرگ ترین خـبرگزاری ها و روزنامه های جهان می پرداخت و مواضع اعـلام شده ایـشان طی چند ساعت به تمام نقاط دنیا مخابره می شد. از سوی دیگر، فضای آزاد سـیاسی پاریـس برخلاف فضای بسته سیاسی نـجف ایـن امـکان را به رهبر انـقلاب داد تـا به دور از هرگونه محدودیت، بـا شـخصیت ها و رجال سیاسی مؤثر در روند انقلاب اسلامی دیدار کند. البته پس از استقرار امام در فرانسه افراد زیـادی از ایـران به ملاقات امام رفتند. برای مـثال، بـرخی مراجع نـمایندگان خـود را بـه پاریس اعزام کردند و تـعدادی از دوستان و شاگردان امام نیز رهسپار آنجا شدند. اولین دیدارهای امام، با یاران وفادار خود آقـایان مـطهری و سپس دکتر بهشتی بود که مـهم ترین مـسئله مـورد گـفتگوی آنـان معرفی و تعیین افـرادی بـرای تشکیل شورای انقلاب بود. در نامه امام خطاب به دکتر بهشتی در تاریخ ۴۱ آبان ۱۳۵۷ پیگیری موضوع مورد گـفتگو در نـوفل لوشـاتو با آقای مطهری و تسریع در معرفی افراد، مـورد تـأکید قـرار گـرفت. (ر.ک: صحیفه امام)

از دیدارهای امام با رجال سیاسی مخالف رژیم، ملاقات با مهندس بازرگان و کریم سنجابی رهبر جبهه ملی -که منجر به صدور اعلامیه سه ماده ای وی در غـیرقانونی و غیرشرعی دانستن نظام سلطنتی ایران شد-دارای اهمیت بسیاری است. (بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت:۳۵۲ و ۸۵۲) ملاقات با روحانیانی همانند آقایان صدوقی، منتظری و موسوی اردبیلی و برخی رجال سیاسی همچون داریوش فـروهر ، عـزت اللّه سحابی و حسن نزیه، از دیگر دیدارهای بااهمیت تلقی می شود. (بصیرت منش، همان:۵۱۱ (

در کنار انجام مصاحبه ها و دیدارهای حضوری، سخنرانی های امام نیز از جمله فعالیت های رسانه ای ایشان در فضای مساعد رسانه ای نوفل لوشاتو بـود. بـرخلاف سخنرانی های امام در نجف که در فضای بسته سیاسی عراق بیشتر جنبه مذهبی و اخلاقی داشت، ایشان در پاریس بدون هیچ محدودیتی ، آشکارا تندترین اعتراضات را متوجه رژیـم پهـلوی کرد. امام خمینی (س) در مـدت اقامت در فرانسه ۵۶ سخنرانی ایراد کرد که به نسبت کمّی، بیش از دو برابر تعداد سخنرانی های ایشان از سال ۱۴۳۱ تا قبل از ورود به فرانسه بود. با در نظر داشتن مـدت اقـامت چهار ماهه امام در فـرانسه (دقـیقا ۸۱۱ روز) ایشان تقریبا یک روز در میان سخنرانی می کرد. اولین سخنرانی امام در این مدت، در ۷۱ مهر ۱۳۵۷ و آخرین سخنرانی ایشان نیز ۸ بهمن ۱۳۵۷ بود. تعداد سخنرانی های ایشان به تفکیک ماه از این قرار است:مهر:۳۱ سخنرانی ، آبـان:۳۳ سـخنرانی ، آذر:۱۱ سخرانی، دی:۵ سخنرانی و بهمن نیز ۳ سخنرانی. (همان ۱۱۱ و ۲۱۱) در بسیاری از موارد نیز سخنرانی های رهبر انقلاب ضبط می شدو اعلامیه ها و بیانیه های ایشان نیز از رادیوهای بیگانه به ویژه ẓB. B. CẒ پخش می گردید و نوار متن کامل آن به سرعت در سـراسر ایـران بارها ضـبط و دست به دست می گشت. (محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها:۵۹۱)

پیام ها و اعلامیه های رهبر انقلاب نیز همانند گذشته اغلب به مناسبت های سـرنوشت ساز مانند اعیاد و ایام مذهبی، محرم، رمضان، برکناری و روی کار آمدن کابینه های مـختلف و سـرکوب و کـشتار تظاهرات مردمی صادر می شد. انتشار هریک از این پیام ها خود منشأ تحولات مثبت دیگری در روند نهضت اسلامی بـود. شـمار پیام های مکتوب امام (اعلامیه) در مدت حضور در فرانسه، نزدیک به ۰۴ فقره است. (بصیرت مـنش، هـمان:۶۰۱ -۹۰۱ )

یـکی از راه های بررسی حجم فعالیت های رسانه ای امام در مدت اقامت در نوفل لوشاتو، شمارش تعداد پیام ها، بیانات و مـصاحبه های ایشان با رسانه های خارجی است. جدول زیر در مقایسه ای عددی به صورت تقریبی، فـشردگی فعالیت سیاسی امام در ایـن بـرهه چهار ماهه را نشان می دهد. (شجاعی زند، برهه انقلابی در ایران:۰۸ )

در حقیقت، تصور چنین حجمی از فعالیت از سوی رهبر سالخورده انقلاب بدون در نظر گرفتن فضای مساعد به دست آمده برای ایـشان، ممکن نیست. مقایسه میان نجف و پاریس و دفعات استفاده از هریک از این ابزارهای تبلیغی، مؤید درک درست امام از شرایط متفاوت این دو موقعیت و اقتضائات این دو برهه تاریخی است. (همان:۱۸ )

هریک از ابزارهای رسانه ای امام در ابلاغ پیـام و بـرقرار ارتباط، کارکردهای خاص و مخاطبان ویژه خود را داشت و با هدف خاصی به کار گرفته می شد. سخنرانی های امام، در واقع پاسخی بود به درخواست ایرانیان و دانشجویان طالب حقیقت که برای درک محضر امـام از راهـ های دور به پاریس می آمدند. از سویی بیانیه های مکتوب امام نیز که در مناسبت های خاصی انتشار می یافت، حکم اعلام مواضع و دستورالعمل مبارزه برای انقلابیون داخل کشور را داشت.

اما مصاحبه ها که عمدتا با رسـانه ها و خـبرگزاری های بزرگ غربی صورت می گرفت ، کارکردهای روشنگرانه و افشاگرانه داشت که در جهت «شبهه زدایی” از حکرت انقلابی مردم ایران، آگاه سازی افکار عمومی و جهانی کردن انقلاب صورت می گرفت. طبیعتا مخاطبان اصلی مصاحبه ها نیز دولتـ ها و مـلت هایی بـودند که نسبت به سرنوشت انـقلاب در ایـران حـساس بوده و حوادث پیرامون آن را پیگیری می کردند. از سویی مصاحبه ها حاوی پیام های روشنی برای طرف های خارجی حامی شاه بود تا موضع و جایگاه خویش را در مـنازعه مـیام مـردم و دستگاه حاکمه مشخص کند. (همان:۱۸ (

ارتباطات بین المللی

از دیـگر پیـامدهای هجرت تاریخی امام به پاریس و قرارگیری در فضای آزاد سیاسی- رسانه ای آنجا، برقراری ارتباطات مؤثر بین المللی بود. به هر میزان کـه انـقلاب در داخـل ایران اوج می گرفت. رهبری امام نیز در سطح گسترده تری در دنیا مطرح مـی شد. رسانه های بین المللی نیز در این زمینه کمک شایانی بود که امام به بهترین شکل از آن برای رساندن پیام انـقلاب بـهره جـوید. با این وضعیت، یکی از فعالیت های اصلی و اثرگذار امام، برقراری ارتباطهای بـین المللی بـا گروه ها و شخصیت های سیاسی-اجتماعی کشورهای مختلف بود. این امر به رهبر انقلاب این امکان را می داد مـستقیما مـوضوعات مـرتبط با انقلاب و دیدگاه های خود را با آنها مطرح کند. بیشتر دیدارهای بین المللی امـام بـا شـخصیت های سیاسی مسلمانان بود، اما افزون بر این ، ایشان با نمایندگان رهبران بسیاری از کشورهای غـربی (مـانند آمـریکا و فرانسه) نیز در جهت پیشبرد اهداف انقلاب دیدار می کرد. تعدادی از این گفتگوها و دیدارها بدین قـرار اسـت:

۱. گفتگو با «آقاشاهی” یکی از وزرای کابینه ضیاء الحق، رئیس جمهوری پاکستان درباره نفی وسـاطت دولت ها در حـل بحران ایران.

۲. گفتگو با «راسل کر” ، نماینده پارلمان انگلیس و عضو حزب کارگر و یکی از مـنتقدان سـیاست های شاه برای پاسخ به تبلیغات علیه حکومت اسلامی و تأکید بر اینکه این نـوع حـکومت، مـخالف تمدن و ترقی نیست و حقوق زنان نیز در آن رعایت خواهد شد.

۳. گفتگو با نمایندگان حرکة المحرومین لبـنان بـرای تأکید بر مبارزه با صهیونیسم (۶ آذر ۱۳۵۷) و ابراز ناراحتی از ناپدید شدن امام موسی صـدر و تـذکر بـه مأیوس نشدن، پرهیز از تشتت و داشتن صبر و تحمل و اتکال به خدا.

۴. گفتگو با نمایندگان دولت فرانسه دربـاره آزادی بـیان و فـعالیت در فرانسه (۲۰ آذر ۱۳۵۷ ) .

۵. گفتگو با «ریچارد کاتم” ، استاد دانشگاه و کارشناس و پژوهشگر آمریکایی در مورد ویـژگی های انـقلاب اسلامی و جنایات رژیم شاه و پشتیبانی آمریکا از او (۲ دی ۱۳۵۷) .

۶. گفتگو با یک نویسنده فرانسوی در خصوص اینکه ابرقدرت ها نمی توانند قـیام مـلت ایران را بشکنند و از سویی امام و روحانیان قصد حکومت ندارند و برای این منظور نـیروهای دانـشمند و متفکر و کارآمد در ایران وجود دارد (دی ۱۳۵۷) .

۷. گتفگو با «کـلود شـایه” ، نـماینده مخصوص کاخ الیزه و ژاک ژوبر، مدیر کل سـیاسی و مـسئول امور خاورمیانه و ایران (۱۰ دی ۱۳۵۷) .

۸. گفتگو با عده ای از ارمنی های مقیم فرانسه (۱۶ دی ۱۳۵۷) در خصوص اینکه در حکومت جـمهوری اسـلامی ارامنه از همه آزادی ها بهره مند خـواهند بـود و با آنـها بـا کـمال عدالت رفتار خواهد شد.

۹. گفتگو بـا دو نـماینده رئیس جمهور فرانسه در مخالفت با دولت بختیار (۱۸ دی ۱۳۵۷) .

۱۰. گفتگو با «خورشید احمد” ، عـضو شـورای مرکزی جماعت اسلامی پاکستان (۲۳ دی ۱۳۵۷). امام در ایـن دیدار از ابراز حمایت ایـشان و مـلت پاکستان از انقلاب ایران تشکرد کـرد و خـواستار کمک های تبلیغاتی و تظاهراتی شدند.

۱۱. گفتگو با هیئت نمایندگی دولت هند درباره سیاست آیـنده نـظام اسلامی ایران (۲۸ دی ۱۳۵۷ ). امام بـرای بـه رسـمیت شناختن دولت جدید (پسـ از پیـروزی انقلاب) از سوی هند، ابـراز امـیدواری کرد و بر سیاست بی طرفی تأکید کرد.

۱۲. گفتگو با سه تن از شخصیت های آمریکایی، «رمزی کـلارک “ دادسـتان اسبق، «ریچارد فالک” استاد دانشگاه و «دان لویـی” نـماینده سازمان های مـذهبی (۶ بـهمن ۱۳۵۷) .

۱۳. دیـدار با نماینده مخصوص رئیـس جمهور یمن جنوبی (۰۲ دسامبر ۱۳۷۸) .

۱۴. تلاش های «ملک حسین” پادشاه اردن و «ملک حسن” پادشاه مراکش برای مـلاقات بـا امام در اوایل دسامبر ۱۹۷۸. ملک حسین بـه مـدت سـه روز بـه فـرانسه سفر کرد. گـفته مـی شد که وی اصرار دارد با امام دیدار کند و احتمالا برای رفع اختلاف میاه شاه و امام وساطت کـند. (بـصیرت مـنش، همان:۵۱۱-۸۱۱ ).

همین ارتباطات گسترده بین المللی در مدت کـوتاه اقـامت رهـبر انـقلاب در پاریـس و مـقایسه آن با مدت اقامت سیزده ساله ایشان در نجف، بیانگر میزان تأثیر سرنوشت سازی است که حضور ایشان در محیط مساعد سیاسی-رسانه ای در روند جهانی شدن انقلاب داشته است.

نتیجه

 هـرچند تمامی شواهد و قراین نشان دهنده آگاهانه بودن انتخاب پاریس برای اقامت در تبعید است، ولی اگر این انتخاب را از سر ناچاری و اضطرار نیز بدانیم، هرگز نمی توان تأثیر مستقیم آن در روند پیروزی انقلاب اسلامی را نادیده گـرفت؛ چـراکه محیط آزاد سیاسی- رسانه ای پاریس برخلاف خواست دولتمردان غربی، بستر بسیار مساعدی برای فعالیت و آزادی عمل رهبر انقلاب فراهم کرد. در طی دوره کوتاه اقامت امام در پاریس که از پرنشاطترین ایام حیات سیاسی ایـشان اسـت و فشرده ترین تحرکات سیاسی در آن رخ داده، سرنوشت انقلاب اسلامی رقم خورد و مبارزات طولانی ملت ایران به نتیجه رسید. پرواضح است که این «به نتیجه رسیدن” تـا حـد زیادی منبعث از تغییر راهبرد رسـانه ای انـقلاب و فضای آزادی عملی بود که رهبر انقلاب به ویژه در عرصه رسانه ای با تمام ظرفیت از آن بهره جست. فعالیت های رسانه ای مستمر و متراکم امام در نوفل لوشاتو بـا وجـود کهولت سن ایشان، بـیانگر نـیاز حیاتی جنبش به شبکه بزرگ و گسترده اطلاع رسانی و تبلیغاتی است که در ایام اقامت در نجف هرگز به دست نیامده بود. از نظر رهبر انقلاب، دست یابی به این شبکه بزرگ رسانه ای-تبلیغاتی تنها در صـورت قـرارگیری در محیط آزاد سیاسی امکان داشت. ازآنجاکه این محیط آزاد سیاسی هرگز در کشورهای اسلامی وجود نداشت، پاریس به عنوان مدعی آزادی و دموکراسی می توانست مکانی مناسب برای این مهم باشد. اقامت رهبر انقلاب در این شـهر و نـتایج پربار حـاصل از آن، بی تردید درستی تشخیص و درک ایشان از موقعیت های گوناگون سیاسی-رسانه ای را نشان می دهد.

 منابع کتب

۱. احمدی ، محمد رضا، خـاطرات آیت اللّه طاهری خرم آبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ۷۷۳۱.

۲. بازرگان، مـهدی، انـقلاب ایـران در دو حرکت، تهران، بی نا، ۳۶۳۱.

۳. بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان (شصت سال خدمت و مقاومت) ، به کوشش غلامرضا نجاتی، تـهران، رسـا، ۷۷۳۱.

۴. باقی، عماد الدین، بررسی انقلاب ایران ، تهران، نشر سرابی، ۲۸۳۱.

۵. بصیرت منش، حمید، امـام خـمینی از هـجرت به پاریس تا بازگشت به تهران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۷۸۳۱.

۶. پارسونز، آنتونی، غرور و سـقوط، ترجمه پاشا شریفی، تهران، راه نو ، ۳۶۳۱.

۷. جمعی از نویسندگان، همراه امام در پاریس، تهران، عـروج، ۵۸۳۱.

۸. حسینی، حسین، رهبری و انـقلاب، تـهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ۱۸۳۱.

۹. خمینی، احمد، دلیل آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۵۷۳۱.

۱۰. سالینجر، پیر، آمریکا در بند، ترجمه امیر رضا ستوده، تهران، کتابسرا، ۲۶۳۱.

۱۱. سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران، تـرجمه محمود اشراقی، تهران، انتشارات هفته، ۱۶۳۱.

۱۲. شجاعی زند ، علیرضا، برهه انقلابی در ایران، تهران، عروج، ۲۸۳۱.

۱۳. طلوعی، محمود، داستان انقلاب، تهران، نشر علم، ۵۷۳۱.

۱۴. فراتی، عبد الوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (امام خمینی (س) در تبعید) ، تـهران ، مـرکز استاد انقلاب اسلامی، ۴۸۳۱.

۱۵. فرهمند، جلال (به کوشش) ، در آستانه انقلاب اسلامی (اسنادی از واپسین سال های حکومت پهلوی) ، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۴۸۳۱.

۱۶. الگار، حامد ، انقلاب اسلامی در ایران، ترجمه مرتضی اسدی و حـسن چـیذری، تهران، قلم، ۰۶۳۱.

۱۷. محسنیان راد، مهدی، انقلاب؛ مطبوعات و ارزش ها، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۵۷۳۱.

۱۸. موسوی خمینی، سید روح اللّه (امام) ، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی (س) ) ، تهران، مـؤسسه تـنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۸۷۳۱.

۱۹. موسوی خمینی، کوثر (مجموعه سخنرانی های حضرت امام خمینی (س) ) ، تهران ، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۳۷۳۱.

۲۰. موسوی خمینی، ولایت فقیه ، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امـام خـمینی (س)، ج هـفتم، ۷۷۳۱.

۲۱. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بـیست و پنـج ساله ایـران، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۳۷۳۱.

۲۲. هایزر، مأموریت مخفی در تهران (خاطرات ژنرال هایزر) ، ترجمه سید محمد حسین عادلی، تهران، رسا، ۶۷۳۱.

۲۳. هیکل، مـحمد حـسنین، ایـران روایتی که ناگفته ماند ، ترجمه حمید احمدی، تـهران، نـشر الهام، ۲۶۳۱.

۲۴. ونس، سایروس، نقش آمریکا در ایران (توطئه در ایران) ، ترجمه محمود طلوعی، تهران، هفته، ۲۶۳۱.

۲۵. یزدی، ابراهیم، آخرین تلاش ها در آخرین روزهـا ، تـهران ، قـلم، ۳۶۳۱.

روزنامه ها

۲۶. روزنامه آفتاب امروز، ۷۱ بهمن ۸۷۳۱.

۲۷. روزنامه کیهان و اطلاعات ، ۷۵/۷/۶۱.

فصلنامه عـلمی-پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی ISLAMIC REVOLUTION STUDIES

سال هفتم، پاییز ۹۸۳۱ ، شماره ۲۲ A Quarterly-Research Journal

صفحات ۷۷۱-۳۵۱ Vol. ۷,Autumn ۲۰۱۲,No ۲۲

. انتهای پیام /*