پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۴۷۵ / محمدامین صادقی ارزگانی*

طرح مسئله جامعیت اسلام، گستره وسیع دارد و با یک گشت وگذار کوتاه در ساحل اندیشه حضرت امام و تورق آثار بهامند ایشان، به آسانی می توان نقطه نظرات امام را در این مسئله شناسایی و معرفی نمود، قبل از طرح فرازهایی از سخنان امام در این خصوص، اجازه دهید فقط اشاره نمایم در ضمن حدیثی از رسول اعظم و نبی مکرّم اسلام نقل شده که فرمود:«أُعطیتُ جوامع الکلِم»، این حدیث در باب جامعیت دین اسلام بسیار روشنگر است، گرچه اندیشمندان بر اساس مبانی فقهی، عرفانی، کلامی هرکدام فهم و تفسیر خاصی از این حدیث ارائه داده اند، ولی به نظر می رسد که تمام آن برداشت ها و تفسیرها از این حدیث درست، ولی غیر مانعة الجمع است و درمجموع چنان که در ادامه طرح دیدگاه امام خمینی اشاره خواهم کرد، این فرمایش نبی مکرّم سلام الله علیه، در پی طرح جامعیت آورده وحیانی حضرت ختمی مرتبت است، آنچه در قرآن کریم و سنت پیامبر و اوصیاء صلواة الله علیهم آمده جامع ترین، کامل ترین و حیات بخش است، لذا در قرآن کریم فرمود:«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا»، امروز، دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم.

به دلیل همین نکته است که در قرآن کریم اسلام و دعوت اسلامی رسول ختمی، حیات بخش تلقی شده آن جا که فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»، ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست، دعوت کنند اجابت کنید.

 با توجه به این گونه آورده های وحیانی در باب جامعیت دین اسلام و حیات بخش بودن آن است که احیاگر بزرگ اسلام در زمان معاصر امام خمینی رحمة الله علیه، نکته ها و گفته های بسیار در این باب دارد از جمله فرمود: «احکامی که در اسلام آمده است، چه احکام سیاسی، چه احکامی که مربوط به حکومت است، چه احکامی که مربوط به اجتماع است، چه احکامی که مربوط به افراد است، [چه] احکامی که مربوط به فرهنگ اسلامی است، تمام این ها موافق با احتیاجات انسان هست؛ یعنی هر مقداری که انسان احتیاج دارد، احتیاج به طبیعت دارد؛ احکام طبیعی هست؛ این احتیاجات به ماورای طبیعت که - من و شما الآن از آن غافل هستیم - انسان دارد، آن هم احکام دارد اسلام؛... برای این که تربیت کند ما را و ما را سعادتمند کند.»، حضرت امام بر عنصر جامعیت اسلام تأکید فراوان نموده و در نگاه ایشان تنها دین جامع، دین اسلام است، و مراد امام از جامعیت اسلام این است که دین اسلام در ارتباطات چهارگانه انسان حکم و برنامه دارد و منحصر به بیان رابطه انسان با خود و رابطه انسان با خداوند نمی باشد. درعرصه اجتماع و سیاست و اداره جامعه و حکومت نیز برنامه و حکم دارد، مثلا اداره جامعه و حکومت، حقوق، سیاست، مانند عبادات در متن آموزه های دینی قرار دارد لذا در فراز دیگر از کلام او آمده: «اسلام... مکتبی است که برخلاف مکتب های غیر توحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است»، و نیز فرمود: «مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظام های حاکم در جامعه بوده و خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بوده است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی، قوانین خاصی وضع کرده است و جز آن را برای سعادت جامعه نمی پذیرد. مذهب اسلام همزمان با این که به انسان می گوید که خدا را عبادت کن، و چگونه عبادت کن، به او می گوید چگونه زندگی کن و روابط خود را با سایر انسان ها باید چگونه تنظیم کنی، و حتی جامعه اسلامی با سایر جوامع باید چگونه روابطی را برقرار نماید. هیچ حرکت و عملی از فرد و یا جامعه نیست مگر این که مذهب اسلام برای آن حکمی مقرر داشته است.»

با توجه به این گونه فرمایشات حضرت امام به روشنی معلوم می شود که این زعیم عظیم و احیاگر اسلام عزیز با نگاه جامع و نافع، اسلام را درهمه ساحات زندگی انسان کارساز و حیات بخش می دانسته است.

منبع معرفتی امام خمینی نسبت به جامعیت دین اسلام آموزه های قرآن و سنت است، اجازه دهید فقط اشاره نمایم از آموزه های نورانی اسلام، هر صاحب نظری فهم و برداشت خود را از آن آموزه ها داشته و دارد، ولی به گفته حافظ:

اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده اند / کسی به حسن و ملاحت به یارِ ما نرسد / به حق صحبت دیرین که هیچ محرمِ راز / به یارِ یک جهتِ حق گزارِ ما نرسد / هزار نقد به بازارِ کائنات آرند / یکی به سکه صاحب عیارِ ما نرسد

حضرت امام در فهم و برداشت از آموزه های یاد شده در باب جامعیت اسلام، بی بدیل و بی نظیر بوده است، از این رو در فرازی از وصیت نامه الهی سیاسی ایشان آمده: «اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تامین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگری ها و چپاولگری ها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسان ها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که بر خلاف مکتب های غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.» حضرت امام با قاطعیت و صلابت همیشگی درباره نقش بی بدیل عنصر تأسی به عترت پیامبر در فهم اسلام و درک جامعیت دین می گوید: «و با کمال جد و عجز از ملت های مسلمان می خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملت هاست، چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامی است، ذره ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت عدل الهی است.»

با توجه به این گونه بیانات امام به خوبی مشخص می شود که تکیه ایشان در فهم جامعیت اسلام از کدامین چشمه زلال تأمین می شده است.

در پاسخ این پرسش جای سخن بسیار است، ولی عجالتا در ابتدا باید اشاره نمایم که خاتمیت اسلام از امور مسلّم اعتقادی اسلام و مسلمانان محسوب می شود و همه فرق و مذاهب اسلامی در این امر متفق اند. خداوند در قرآن می فرماید: «محمّد(ص) پدر احدی از مردان فعلی شما نیست، بلکه فرستاده خدا و خاتم پیغمبران است، و خدا به هر چیزی دانا است»، امام خمینی با الهام از این آموزه قرآنی جامعیت اسلام را با تکیه بر اصل خاتمیت آن مورد توجه قرارداده، در فرازی از بیان ایشان آمده: «اهل ظاهر بدانند که قصر قرآن را به آداب صوریّة ظاهریّه و‏‎ ‎‏یک مشت دستورات عملیّه و اخلاقیّه و عقاید عامیّه در باب‏‎ ‎‏توحید و اسماء و صفات، نشناختن حق قرآن و ناقص دانستن‏‎ ‎‏شریعت ختمیّه است، که باید اکمل از آن تصوّر نشود و الا ختمیّت‏‎ ‎‏آن در سنّت عدل محال خواهد بود. پس چون شریعت ختم شرایع‏‎ ‎‏و قرآن ختم کتب نازله و آخرین رابطة بین خالق و مخلوق است،‏‎ ‎‏باید در حقایق توحید و تجرید و معارف الهیّه، که مقصد اصلی و‏‎ ‎‏غایت ذاتی ادیان و شرایع و کتب نازلة الهیّه است، آخرین مراتب و ‏منتهی النّهایة اوج کمال باشد، والا نقص در شریعت که خلاف‏‎ ‎‏عدل الهی و لطف ربوبی است لازم آید؛ و این خود محالی است‏‎ ‎‏فضیح و عاری است قبیح که با هفت دریا از روی ادیان حقّه لکّة‏‎ ‎‏ننگش شسته نشود؛ والعیاذ بالله .‏»‏، حضرت امام در تبیین رابطه جامعیت و خاتمیت دین اسلام در جای دیگر می گوید: «‏چون نبوّت ختمیّه و قرآن شریف و شریعت آن سرور از مظاهر و‏‎ ‎‏مجالی، یا از تجلّیات و ظهورات، مقام جامع احدی و حضرت‏‎ ‎‏اسم الله  الاعظم است، از این جهت محیط ترین نبوّات و کتب و‏‎ ‎‏شرایع و جامعترین آنها است، و اکمل و اشرف از آنها تصوّر نشود؛‏‎ ‎‏و دیگر از عالم غیب به بسیط طبیعتْ علمی بالاتر یا شبیه به آن‏‎ ‎‏تنزّل نخواهد نمود؛ یعنی، آخرین ظهور کمال علمی که مربوط به‏‎ ‎‏شرایع است همین، و بالاتر از این امکان نزول در عالم ملک ندارد؛‏‎ ‎‏پس، خود رسول ختمی صلّی الله  علیه و آله اشرف موجودات و‏‎ ‎‏مظهر تامّ اسم اعظم است، و نبوّت او نیز اتمّ نبوّات ممکنه و‏‎ ‎‏صورت دولت اسم اعظم است که ازلی و ابدی است. و کتاب نازل‏‎ ‎‏به او نیز از مرتبة غیب به تجلّی اسم اعظم نازل شده؛ و از این‏‎ ‎‏جهت، از برای این کتاب شریف احدیّت جمع و تفصیل است و از‏ ‏«جوامع کلم» است،‏‎ چنانچه کلام خود آن سرور نیز از جوامع کلم‏‎ ‎‏بوده. و مراد از «جوامع الکلم» بودن قرآن، یا کلام آن سرور، آن‏‎ ‎‏نیست که کلّیات و ضوابط جامعه بیان فرمودند ـ گرچه به آن معنی‏‎ ‎‏نیز احادیث آن بزرگوار از جوامع و ضوابط است، چنانچه در علم‏‎ ‎‏فقه معلوم است ـ بلکه جامعیّت آن عبارت از آن است که چون برای‏‎ ‎‏جمیع طبقات انسان در تمام ادوار عمر بشری نازل شده و رافع تمام‏‎ ‎‏احتیاجات این نوع است.» ‏

 نکته ای که باید توجه داشت این است که اسلام از دو عنصر ثابت(جهان شمول) و متغیر (موقعیتی) برخوردار است. نیاز ما به علوم در طراحی ساز و کارها است و پیش رفت آن در طراحی بهتر و دقیق تر ساز و کارها، مؤثر است، در حالی که استنباط عناصر جهان شمول و رسیدن به فلسفه، مکتب و نظام اسلامی، به شیوه فقهی و تحلیلی صورت می گیرد، و آنچه نیاز به امروزی شدن دارد، ساز و کار است، نه عناصر ثابت. عناصر ثابت، اختصاصی به احکام عبادی ندارد، بلکه شامل احکام اجتماعی و حکومتی اسلام هم می شود؛ یعنی همه احکام اجتماعی و حکومتی اسلام در قالب عناصر موقعیتی نیست و عناصر جهان شمول فراوانی در آن یافت می شود که می توان با استخراج این عناصر، به فلسفه، مکتب و نظام اسلامی در حوزه های خاص؛ مثل اقتصاد، سیاست و حقوق دست یافت.

در این باره جای سخن بسیار است، و در این مجال و مقال اندک نمی توان به همه آن پرداخت، ولی باید عرض نمایم : جامع ندانستن دین پیآمد و تبعات بسیاری دارد، کمترین آن این است کسانی که به جامعیت دین باور ندارند، شناختشان از اسلام ناقص و در واقع دچار بد فهمی و یا نافهمی نسبت به دین است، حضرت امام دراین باره می گوید:

«‏بعضی اهل ظاهر علوم قرآن را عبارت از همان معانی عرفیّة عامیّه‏‎ ‎‏و مفاهیم سوقیّة وضعیّه می دانند؛ و به همین عقیده تفکّر و تدبّر در‏‎ ‎‏قرآن نکنند؛ و بعضی اهل باطن به گمان خود از ظاهر قرآن و دعوت های‏‎ ‎‏صوریّة آن، که دستور تأدّب به آداب محضر الهی و کیفیّت سلوک‏‎ ‎‏الی الله  است ـ و آنها غافل از آن هستند ـ منصرف شوند و با‏‎ ‎‏تلبیسات ابلیس لعین و نفس امّارة بالسّوء، از ظاهر قرآن منحرف، و‏‎ ‎‏به خیال خود به علوم باطنیّة آن متشبّث هستند؛ با آن که راه وصول‏‎ ‎‏به باطن از تأدّب به ظاهر است، پس این دو طایفه هر دو از جادّة اعتدال خارج و از نور هدایت‏‎ ‎‏به صراط مستقیم قرآنی محروم و به افراط و تفریط منسوبند.»، طبق بیان امام برخی اهل نظر آورده مفاهیم اسلامی را در ظاهر محدود، و برخی اهل بصر معارف اسلام را در باطن محصور می کنند، ولی هر دو این گمانه بر خلاف واقع، تردید در جامعیت اسلام و نشانه نقص در معرفت آنان نسبت به شناخت اسلام عزیز است، زیرا دین اسلام چون سپهر دامن گستر است که همه ساحات وجودی عالم و آدم را زیر پوشش دارد، هیچ، ساحه ای از شوون وجودی جهان و انسان را نمی توان پیدا کرد که اسلام درباره آن حرف برای گفتن نداشته باشد، و این حقیقتی است که تفصیل طرح و شرح آن مجال و مقال دیگری لازم دارد، آنچه در این برنامه پرسمانی با تکیه بر اندیشه امام خمینی سلام الله علیه، در باب جامعیت دین اسلام اشاره شد به گفته لسان الغیب شیراز:

 این شرحِ بی نهایت کز زلفِ یار گفتند / حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد

*حجت الاسلام والمسلمین محمد امین صادقی ارزگانی مولف و پژوهشگر دینی و مولف آثاری پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی است. وی درگفت وگو با حریم امام  به عناصری که حضرت امام در اثبات جامعیت دین به کار می برد و نیز  از کار ساز بودن وحیات بخش بودن دین در همه ساحت ها سخن  به میان آورد.

 

. انتهای پیام /*