پرتال امام خمینی(س): گفتگوی ۵۳/ مرضیه وحیددستجردی نخستین وزیر زن جمهوری اسلامی و عضو هیئت امنای کمیته امداد امام خمینی(ره) در چهارمین قسمت از برنامه «حضور» در خصوص دلیل گرایش زنان در دوران انقلاب اسلامی به مکتب و اندیشه حضرت امام خمینی (ره) اظهار کرد: به نظر من امام (ره) خودشان یک معجزه بودند و تحول خیلی عجیبی را با بیان‌شان ایجاد کردند.

وی افزود: وقتی امام(ره) می‌فرمودند«زنان ما زنانی جامعه‌ساز و انسان‌ساز هستند»، زنان احساس می‌کردند که باید اینطور باشند. اینکه می‌گفتند «تحولی که در زنان ایجاد شده، بیش از تحولی است که در مردان ایجاد شده»، زنان به خودشان غره می‌شدند و احساس می‌کردند که زنِ واقعی دارد دیده می‌شود؛ بنابراین سعی می‌کردند آن‌طور باشند که حضرت امام(ره) می‌فرمودند.

دستجردی با بیان اینکه در این تحول و شگرفی، زنان جلوتر از مردان بودند، گفت: من این را یک معجزه می‌دانم. معجزه بیان ایشان و آن روحیه و رایحه‌ای از اسلام که ایشان آن را به زنان و مردان تزریق کردند.  گزیده های مرتبط با موضوع امام خمینی(س)  از این گفتگوی مفصل انتخاب شده که از نظر می گذرد: 

امام خمینی(ره) زنان را پیشوای جامعه می‌دانستند

هنوز در بحبوحه انقلاب بودیم که بعد از اتمام نماز عید فطر که در قیطریه توسط آیت‌الله مفتح اقامه شد، جماعت به سمت جنوب خیابان شریعتی روانه شدند و زنان جلوی این جمعیت بودند. ماشین‌های سربازان و ارتش مسلح در جلوی مردم ایستاده بودند ولی زنان جلو بودند و شعار می‌دادند. در واقع زنان بودند که این حرکت را به پیش می‌بردند.

 ایشان خطاب به زنان می‌فرمودند «شما آمدید به میدان که مردان تشویق شدند؛ بنابراین شما پیشوای جامعه و پیشوای مردان هستید». و بارها این کلام را از ایشان شنیدم که فرمودند «شما زنان رهبران جامعه هستید و من شما را به رهبری قبول دارم». امام این بیانات را در مورد زنانی می‌گفتند که در دوران طاغوت همیشه سعی می‌شد عقب نگه داشته شوند و آن چیزی باشند که حکومت و رژیم از آنها انتظار داشت؛ که زن زیبا و فریبا باشد.

خود ایشان بارها و بارها اشاره فرمودند «چیزی که ما می‌بینیم همه جای کشور، از دورافتاده‌ترین روستاها تا شهرها، همه مردم یک حرف را می‌زنند. این نشان می‌دهد که این انقلاب یک انقلاب الهی است و از جانب خود خداوند هست» و ایشان در مورد زنان هم بارها فرمودند «تحولی که در زنان اتفاق افتاد، این تحول بیشتر از تحول در مردان است و من این را دست قدرت الهی می‌دانم».

خیلی از دانشجویان بی‌حجاب در جریان انقلاب محجبه شدند

 بنده در آن زمان دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بودم. در کل دانشجویان پزشکی دختر، فقط من و یک دختر خانم دیگر حجاب داشتیم. بقیه بی‌حجاب بودند. ولی همین دختران بی‌حجاب، همگی در جریان پیروزی انقلاب محجبه شدند؛ در حالی که هنوز انقلاب اسلامی به پیروزی نرسیده بود.

 این واقعاً قدرت امام (ره) بود و آن معجزه حضرت امام بود که با رفتار و بیان‌شان، زنان را تشویق می‌کردند و بهای عجیبی به زنان می‌دادند و می‌گفتند «شما زنان انسان‌سازید؛ شما جامعه‌سازید». «از دامان زن به مرد به معراج می‌رود. زنان نیمی از جامعه هستند و نیم دیگری را هم در دامن خودشان تربیت می‌کنند».

نمونه‌هایی از اعتماد امام خمینی به زنان در عرصه حکومت

 ایشان از همان ابتدا زمانی که در نوفل لوشاتو تشریف داشتند و خبرنگاران از ایشان مصاحبه می‌کردند و می‌گفتند شما می‌خواهید برای زنان محدودیت ایجاد کنید و می‌خواهید زنان را به پستوها ببرید، می‌فرمودند زنان در اسلام ارزش دارند و عنایت اسلام به زنان بیش از عنایت به مردان هست و ارزش اینها بالاتر است و زنان باید در امور سرنوشت کشور خودشان مداخله کنند. هم می‌توانند رأی بدند و باید رأی بدهند و هم می‌توانند رأی بیاورند و کاندیدا شوند. یعنی ایشان از ابتدا با این برنامه آمدند.

 در دوران جنگ تحمیلی خانم مرضیه دباغ را به فرماندهی سپاه همدان انتخاب کردند؛ در جلسات تدوین قانون اساسی خانم گرجی به عنوان یک زن حضور داشت. در قضایای مارکسیسم و کمونیسم هم یکی اعضای هیئت سه نفره حضرت امام، یک خانم بود که همین خانم مرضیه دباغ بودند.

 زنان این عنایت‌ها را که می‌دیدند پشت سر ایشان یک لشکری بودند که شاید در ظاهر خیلی دیده نمی‌شد ولی در همه جا پیرو حضرت امام(ره) بودند و هر مسئله‌ای را که ایشان می‌فرمودند و نظر می‌دادند زنان در صف اول حرکت می‌کردند.

وقتی حضرت امام(ره) دستور جهاد سازندگی را دادند، ما به همراه جمع زیادی از زنان دوست و فامیل به کمک کشاورزان به ورامین می‌رفتیم. حضرت امام(ره) می‌فرمودند اصلاً اینکه شما زنان، محصل‌ها و دانشجو به این زمین‌ها می‌روید، اگرچه به صورت فنی کشاورز نیستید ولی کشاورز وقتی می‌بیند که خانم‌های محترمی اینطور برای کمک آمده‌اند، این نیروی او را دوچندان می‌کند. یعنی ایشان از انسان‌ها، از همه و به خصوص از زنان در همه صحنه‌ها و در همه زمینه‌ها بهترین استفاده را می‌کردند. خیرِ این کار، هم برای جامعه بود و هم برای خود زنان.

آمار بالای پزشکان زن بعد از انقلاب اسلامی

 امام(ره) راجع به تحصیل زنان و طی مدارج علمی نظرات عجیبی برای زنان داشتند و همواره تشویق می‌کردند. وقتی زنان این مسیر را جلوی پای خودشان باز دیدند، پیشرفت کردند و الان به جایی رسیدیم که تعداد دانشجویان دختر بیشتر از پسران شد. الان سطح رشد سواد در زنان از نظر سرعت رشد، بیشتر از مردان است.

 من اخیراً آمار پزشکان زن و مرد را از سازمان نظام پزشکی گرفتم. خیلی جالب است که ۵۲۴۲۶ پزشک عمومی آقا داریم و ۴۷۵۹۷ پزشک عمومی خانم. یعنی پزشکان عمومی خانم، نسبت به مردان حدوداً ۹۲ درصد هستند. پزشکان متخصص آقا ۲۸۱۲۹ نفر و پزشکان متخصص خانم ۲۰۹۵۷ نفرند که حدود ۷۵ درصد پزشکان متخصص ما خانم هستند. پزشکان فوق تخصص ۳۴۱۹ نفر آقا و ۱۴۵۵ نفر خانم هستند که تقریباً نصف آنها خانم هستند. ۲۱۲۸۳ نفر خانم دندانپزشک هستند و ۲۲۵۰۴ نفر دندانپزشک آقا داریم و اینجا هم تقریباً برابر هستند. در شرایطی که ما قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، غیر از اینکه از کشورهایی مانند بنگلادش و کوبا و هند و پاکستان پزشک می‌آمد، تعداد پزشکان و متخصصان‌مان بسیار کم بود و از این تعداد زنان پزشک انگشت‌شمار بودند، این دستاورد بسیار بزرگی است.

 زنان اکنون در شرکت‌های دانش بنیان مشغول کارند و در مراکز تحقیقاتی و علمی دارند کار می‌کنند. حتی در بدنه دولت ۴۲ درصد کارمندان دولت زنان هستند و این خیلی رقم بزرگی است.

در باره این دیدگاه امروز جوانان که احساس می‌کنند انقلاب اسلامی به همه آنچه که وعده داده، نرسیده است باید گفت: بالاخره این جوانان تربیت‌شدگان ما هستند و حتما اگر هر اتفاقی افتاده، نقش و پای ما در این وسط درگیر است.

 ما نباید از آنها انتظار داشته باشیم که چرا این تفکر را دارند بلکه باید از خودمان سوال کنیم که چه کردیم یا چه نکردیم که برخی از جوانان ما یا عده زیادی‌شان چنین تفکری دارند که نمی‌دانند چه اتفاقی در کشور افتاده است و چه اتفاقی باید بیفتد.

 حضرت امام علاوه بر تأکید به تهذیب و تزکیه نفس، به زنان می‌فرمودند شما مهمترین عامل در این هستید که انسان‌هایی تربیت کنید که جامعه را رشد دهند و به صلاح برسانند و شما در این زمینه از معلمان آنها هم استفاده کنید. یعنی ایشان می‌فرمودند نقشی که مادر در تربیت فرزند دارد، معلم ندارد.

حسینیه جماران چه حس و حالی به شما می‌دهد؟

 اصلاً باور نمی‌کنم اینجا هستم و برایم غیرقابل باور است. یک دانشجوی ۱۸ ـ ۱۹ ساله بودم که با مردم دسته دسته به اینجا می‌آمدیم. وقتی وارد این کوچه باریک شدم، خاطرم آمد که با چه شور و هیجانی به همراه مردم وارد حسینیه می‌شدیم.

طبقه بالا قسمت خانم‌ها بود و شعار می‌دادیم تا امام تشریف بیاورند و دائم می‌گفتیم «ما منتظر خمینی هستیم، هیچ جا نمی‌ریم همینجا هستیم». شعاری بود که همه می‌دادند و دائم تکرار می‌شد.

اینجا یک فضای قدسی و یک فضای عجیبی است که ما را به آن خاطرات بسیار خوب، مشکلات و فراز و نشیب‌ها و پیروزی‌هایی که در رأس و منشأش خود حضرت امام (ره) قرار داشت، می‌برد.

خاطرتان هست اولین بار کی به اینجا آمدید؟

 اولین بار ما در مدرسه علوی و رفاه که حضرت امام (ره) تشریف داشتند، به دیدار ایشان رفتیم. قبل‌تر از آن جلوی دانشگاه تهران در مسیری که ۱۲ بهمن به سمت فرودگاه می‌رفت، ایستاده بودیم که ماشینی که حضرت امام (ره) داخلش بودند، عبور کردند و من برای یک ثانیه صورت ایشان را دیدم و از همانجا پیاده و سواره به بهشت زهرا (س) رفتیم. در بهشت زهرا هم کمی دورتر از جایگاه حضرت امام نشسته بودیم و وقتی ایشان در حال سخنرانی بودند، از دور ایشان را می‌دیدیم.

در واقع بعد از آن دوباری که حضرت امام (ره) را زیارت کردم، دیدارهای بعدی در مدرسه رفاه و علوی بود. چون دانش‌آموز دبیرستان رفاه بودم، وقتی ایشان آنجا تشریف داشتند، ما باز هم جزو مردم رفتیم و امام را دوبار زیارت کردیم. یکبار یک ملاقات عمومی بود که از جلوی ایشان رد می‌شدیم و ایشان ابراز احساسات می‌فرمودند. یکبار دیگر هم جلسه‌ای بود با تعدادی از خانم‌ها حضور ایشان رسیدیم در همان مدرسه و ایشان توصیه‌هایی راجع به مسائل زنان و نقش زنان فرمودند. تقریباً در دو سه قدمی حضرت امام نشسته بودیم و ایشان سخنرانی می‌کردند. بعد از آن در بار چهارم با مادر و خواهرم و سه نفر از دوستان دسته‌جمعی آمدیم. مسیر هم مسیر سخت و طولانی بود ولی آمدیم جماران و ایشان را زیارت کردیم. بعد از آن هم در فرصت‌هایی که دست می‌داد به جماران می‌آمدیم و از حضور ایشان و نورانیت ایشان استفاده می‌کردیم.

امام خمینی (ره) در صحبت‌هاشان می‌فرمایند در انقلاب اسلامی، نقش زنان اگر از مردان بیشتر نباشد، کمتر نیست و حتی جایی می‌گویند که اصلاً زن‌ها جلوتر از مردها حضور داشتند. به عنوان کسی که دوران جوانی در انقلاب حضور داشتید و از خانواده شما از خانم‌ها، خاله شما زندانی سیاسی بودند و آن شرایط سخت را درک کردند، چطور شد که زنان در آن حالت خفقان و در فضایی که می‌توانستند انتخاب‌های دیگری داشته باشند و مسیرهای دیگری بروند ولی به مسیر امام و انقلاب آمدند؟

 به نظر من امام (ره) خودشان یک معجزه بودند و یک تحول خیلی عجیبی را با بیان‌شان و مطالبی که شاید برای اولین بار از کسی چنین چیزهایی می‌شنیدیم، ایجاد کرد. البته ما کتاب‌های نویسندگان اسلامی و علما و کسانی که در این زمینه کارهای بزرگی کرده بودند مانند استاد مطهری را مطالعه می‌کردیم و به خصوص با انقلاب، کتاب‌های استاد مطهری خیلی رونق پیدا کرد. ایشان هم مطالب جدیدی را مطرح کردند و منتشر شد ولی نقشی که حضرت امام (ره) داشتند، یک نقش بی‌بدیل بود.

من تعجب می‌کنم وقتی به یاد می‌آورم که هر کلمه و هر جمله‌ای که از دهان امام خمینی (ره) خارج می‌شد، مردم تشویق و تشجیع می‌شدند که آن را به کار ببندند.

وقتی می‌فرمودند زنان ما زنانی جامعه‌ساز و انسان‌ساز هستند، اصلاً زنان احساس می‌کردند که باید اینطور باشند. اینکه می‌گفتند تحولی که در زنان ایجاد شده، بیش از تحولی است که در مردان ایجاد شده، زنان به خودشان غره می‌شدند و احساس می‌کردند که زن واقعی دارد دیده می‌شود؛ بنابراین سعی می‌کردند آن‌طور باشند که حضرت امام (ره) می‌فرمودند.

من این را یک معجزه می‌دانم. معجزه بیان ایشان و معجزه آن روحیه و رایحه‌ای از اسلام که ایشان آن را به زنان و مردان تزریق کردند و به خصوص زنان؛ چون زنان به دلیل روحیه لطیف خودشان، یک حق‌طلبی خاصی دارند. آنها این پیام امام را کاملاً درک کردند. زنان در این حوزه واقعاً جلوتر از مردان بودند.

خاطرم هست وقتی اولین حرکت در تهران شروع شد، بعد از نماز عید فطر بود که ما هنوز در بحبوحه انقلاب بودیم. بعد از اتمام نماز عید فطر که در قیطریه توسط آیت‌الله مفتح اقامه شد، جماعت به سمت جنوب خیابان شریعتی روانه شدند و زنان جلوی این جمعیت بودند. ماشین‌های سربازان و ارتش مسلح در جلوی مردم ایستاده بودند ولی زنان جلو بودند و شعار می‌دادند و زنان بودند که این حرکت را به پیش می‌بردند.

این را امام طراحی فرمودند و خودشان به خوبی دیدند و بیان کردند و همه جا می‌گفتند که «شما آمدید به میدان که مردان تشویق شدند؛ بنابراین شما پیشوای جامعه و پیشوای مردان هستید». بارها من این کلام را از ایشان شنیدم که فرمودند «شما زنان رهبران جامعه هستید و من شما را به رهبری قبول دارم». این خیلی مطلب مهمی است. حالا زنانی که همیشه سعی می‌شد در دوران طاغوت عقب نگه داشته شوند و آن چیزی باشند که حکومت و رژیم از آنها انتظار داشت؛ که زن زیبا و فریبا باشد.

چه آن قشر مذهبی که یک علقه ویژه به امام (ره) به عنوان مرجعیت داشتند و چه خانم‌هایی که برخی‌شان یا تعدادی‌شان بی‌حجاب بودند و شاید به مذهب هم خیلی آن اعتقاد ویژه را نداشتند ولی در صف مبارزه می‌آمدند و واقعاً هم شیفته امام و حرکت امام (ره) شدند؛ اینها چطور قابل توجیه بود. بالاخره برای آنها فضای زمان شاه به نوعی فراهم بود. این دسته برای چه به صف مبارزه با رژیم پهلوی پیوستند؟

 خود ایشان بارها و بارها در آن زمان اشاره فرمودند «چیزی که ما می‌بینیم همه جای کشور، از دورافتاده‌ترین روستاها تا شهرها، همه مردم یک حرف را می‌زنند. این نشان می‌دهد که این انقلاب یک انقلاب الهی است و از جانب خود خداوند هست».

ایشان در مورد زنان هم بارها فرمودند «تحولی که در زنان اتفاق افتاد، این تحول بیشتر از تحول در مردان است و من این را دست قدرت الهی می‌دانم». واقعاً هم همینطور بود؛ بنده در آن زمان دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بودم. ما در کل دانشجویان پزشکی دختر، فقط من و یک دختر خانم دانشجوی دیگری بودیم که حجاب داشتیم. بقیه بی‌حجاب بودند ولی همین دختران بی‌حجاب، همگی در جریان پیروزی انقلاب محجبه شدند در حالیکه هنوز انقلاب اسلامی به پیروزی نرسیده بود. بلااستثنا خودشان حجاب گذاشتند.

 یعنی قبل از اینکه حجاب اجباری شود؟

 قبل از تمام این مسائل؛ این واقعاً قدرت امام (ره) بود و آن معجزه حضرت امام بود که با رفتار و بیان‌شان، زنان را تشویق می‌کردند و بهای عجیبی به زنان می‌دادند و می‌گفتند «شما زنان انسان‌سازید؛ شما جامعه‌سازید». «از دامان زن به مرد به معراج می‌رود. زنان نیمی از جامعه هستند و نیم دیگری را هم در دامن خودشان تربیت می‌کنند». مرتبا این مسائل را ایشان به جامعه تزریق می‌کردند و جامعه زنان به خوبی پذیرای آن بودند. به همین دلیل نه فقط ما در دانشگاه شاهد حجاب دختران دانشجو بودیم؛ که در جامعه هم چنین بود که زنان حجاب گذاشتند چون حقیقت سخنان ایشان را درک کردند و موجب شد ایمان بیاورند که وجود زن یک وجود انسانی بسیار متعالی است.

شما بیانیه‌ها و پیام‌هایی که می‌دادند را ببینید. ایشان سال ۵۸ روز ولادت حضرت زهرا (س) را براساس درخواست خود زنان، روز زن اعلام کردند. به عنوان روز زن، و حتی نه مادر. زن به ماهو زن. این خیلی مهم است. می‌گفتند در تربیت اولاد، نقش اصلی با زن است به دلیل آن لطافت روح و حالت عاطفه‌ای که در زن وجود دارد و مرد به آن شدت به اندازه زن، نمی‌تواند در تربیت نقش داشته باشد. اگر این فرزندان بخواهند تربیت بشوند، زنان باید آنها را تربیت کنند و اینها هستند که از دامان این زن‌ها پیامبران و بزرگان و جامعه‌سازان خارج می‌شوند. از حضرت امام (ره)، راجع به نقش زنان در تربیت و در تهذیب بیانات بسیار زیادی داشتیم.

عجیب بود که ایشان در هر فعالیتی از حضور زنان استفاده می‌کردند. من در آن زمان به شدت پیگیر بودم و هر صحبتی که از زبان ایشان خارج می‌شد به دنبالش می‌دویدیم.

من خاطرم هست که در مجلس خبرگان رهبری که افراد منتصب بودند و قانون اساسی کشور را نوشتند که شکر خدا قانون مترقی هم هست، یک خانم هم در این جمع بود. خانم گرجی. یعنی زن دیده می‌شد. ایشان از همان ابتدا زمانی که در نوفل لوشاتو تشریف داشتند و خبرنگاران از ایشان مصاحبه می‌کردند و می‌گفتند شما می‌خواهید برای زنان محدودیت ایجاد کنید و می‌خواهید زنان را به پستوها ببرید، می‌فرمودند زنان در اسلام ارزش دارند و عنایت اسلام به زنان بیش از عنایت به مردان هست و ارزش اینها بالاتر است و زنان باید در امور سرنوشت کشور خودشان مداخله کنند. هم می‌توانند رأی بدند و باید رأی بدهند و هم می‌توانند رأی بیاورند و کاندیدا شوند. یعنی ایشان از ابتدا با این برنامه آمدند.

وقتی حضرت امام (ره) تشریف آوردند، ایشان فرمانده کل قوا بودند، سرکار خانم مرحوم دباغ در زمان حیات ایشان فرمانده سپاه همدان شدند؛ یعنی یک زن فرمانده سپاه شد. خب این دیدگاه امام بود.

من واقعاً از زنان، از جوانان و از کسانی که حضرت امام (ره) را درک نکردند، درخواست می‌کنم به کتبی که از بیانات حضرت امام منتشر شده، مراجعه کنند. وقتی جنگ تحمیلی پیش آمد ایشان توصیه کردند که زنان باید بروند در مراکز نظامی، یاد بگیرند. دفاع واجب است. زنان باید از خودشان و کشورشان دفاع کنند و باید یاد بگیرند.

در قضایای کمونیسم و مارکسیسم، ایشان یک هیئت سه نفره فرستادند که متشکل از یک روحانی، یک دیپلمات و یک زن بود که باز سرکار خانم مرضیه دباغ را در آن هیئت گذاشتند. خب این از توجهات امام به زنان بود.

زنان اینها را می‌دیدند. زنان این توجه حضرت امام را به جنس زن، می‌دیدند و عنایتی را که ایشان می‌فرمودند اسلام دارد، خودشان این عنایت را در بیانات و رفتارشان پیاده می‌کردند. این طور بود که زنان پشت سر ایشان یک لشکری بودند که شاید در ظاهر خیلی دیده نمی‌شدند ولی در همه جا پیرو حضرت امام (ره) بودند و هر مسئله‌ای را که ایشان می‌فرمودند و نظر می‌دادند زنان در صف اول حرکت می‌کردند.

خاطرم هست که حضرت امام در جهاد سازندگی فرمودند کشور باید به خودکفایی برسد و در زمینه‌های مختلف هر قدر که می‌توانیم، نیازهای‌مان را به خارج کم کنیم. فرمودند که مردم در این جهاد سازندگی شرکت کنند و به کشاورزان و کسانی که برای خودکفایی کشور در زمینه‌های کشاورزی تلاش می‌کنند، کمک کنند. آن زمان دانشجو بودم و در حد فامیل و دوستان خودمان چندنفری جمع شدیم و روزهای جمعه و تعطیل به اطراف تهران و بیشتر سمت ورامین برای کمک به دروی گندم می‌رفتیم. وقتی گندم قرار بود که درو بشود، ما همه خانم بودیم که به کمک می‌رفتیم. از مادر و خواهرم و از دوستان دانشجو و فامیل بودند و کم کم آنقدر جمعیت زیاد شد که دیدیم با یک ماشین و دو ماشین نمی‌توانیم برویم و کامیون گرفتیم. خود من از مولوی داس خریدم. یاد گرفته بودیم و درو می‌کردیم.

حضرت امام (ره) می‌فرمودند اصلاً اینکه شما زنان، محصل‌ها و دانشجو به این زمین‌ها می‌روید، شما به صورت فنی کشاورز نیستید و بلد نیستید ولی کمک می‌کنید، این نیروی آن کشاورز را دوچندان می‌کند. وقتی می‌بیند که خانم‌های محترمی اینطور برای کمک آمده‌اند.

یعنی ایشان از انسان‌ها، از همه و به خصوص از زنان در همه صحنه‌ها و در همه زمینه‌ها بهترین استفاده را می‌کردند. خیرِ این کار، هم برای جامعه بود و هم برای خود زنان.

خانم دکتر بعد از پیروزی انقلاب، امام (ره) خیلی بر نقش‌آفرینی زنان در حوزه تحصیل تأکید داشتند و حتی تأکید کردند که موانع برای تحصیل خانم‌ها در برخی رشته‌ها برداشته شود چون برخی‌ها دنبال این بودند که خانم‌ها فقط در رشته‌های خاص درس بخوانند. از طرف دیگر ایشان تأکید داشتند که زنان در حوزه‌های مختلف جامعه نقش‌آفرینی کنند. در این زمینه چه خاطراتی دارید؟ آیا کسانی بودند آن موقع، چه از افراد متدین و چه غیره که در مقابل این دیدگاه امام (ره) در مورد زن‌ها و حضورشان در جامعه موضع بگیرند؟

 حضرت امام (ره) یک عالم بسیار بزرگ و بسیار جلیل‌القدر و یک مرجع عالی بودند. از نظر علمی حضرت امام نوشته‌جات و کتاب‌های‌شان در اختیار هست. آن حوزه‌ای که ایشان تدریس می‌کردند و طلاب برای سر درس ایشان حاضر شدن، سر و درس می‌شکستند؛ سطح علمی ایشان بسیار بالا بود. در عین بالا بودن سطح علمی، ایشان اصلاً یک شخصیت ویژه‌ای داشتند و این بود که دنیا را می‌فهمیدند و زمان را می‌فهمیدند و عالِم به زمان خودشان بودند و می فهمیدند که زنان امروز یک نقش خاص و ویژه دارند و نه تنها زنان، جوانان را هم درک می‌کردند.

استاد مطهری می‌فرمودند که طلب علم برخلاف بسیاری از دستورات دینی، نه زمان دارد و مکان. مثلاً نماز را در یک زمان خاصی باید به جا بیاورید؛ روزه را در یک زمان خاصی می‌توانید بگیرید و در یک زمان خاصی باید حج بگذارید. ولی می‌گوید «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة» و «اُطلب العلمَ مِنَ المَهدِ اِلَی الّحَدِ». یعنی اصلاً زمان ندارد. فریضه است و واجب. تا زمانی که می‌خواهید این عالم را ترک کنید، طلب علم بر شما واجب است. استاد مطهری شاگرد ایشان است؛ در مورد طلب علم در زنان می‌فرماید چرا زنان تحصیل نکنند؟ زنان باید درس بخوانند. ما در طول تاریخ اسلام زنان بسیار بزرگی داشتیم که زنان تحصیلکرده و راوی حدیث بودند؛ زنانی که علمای مرد بزرگی شاگرد اینها بودند.

حضرت امام (ره) راجع به تحصیل زنان و طی مدارج علمی نظرات عجیبی برای زنان داشتند. الان زنان در گوشه گوشه کشور مشغول تحصیل یا آموزش دادن علم و تحصیل به دیگران هستند؛ از سطح پایین تا بالاتری سطوح. اینها تشویق حضرت امام (ره) بود و می‌بینیم که زنان این مسیر را جلوی پای خودشان باز دیدند؛ پیشرفت کردند و به جایی رسیدیم که تعداد دانشجویان دختر بیشتر از پسران شد. الان سطح رشد سواد در زنان از نظر سرعت رشد، بیشتر از مردان است. مردان بعد از مدتی به دنبال کار و معیشت هستند ولی زنان به دنبال علم و درجات علمی و دانشگاهی هستند.

زنان بعد از این قضایا خودشان را یافتند. حضرت امام (ره) چقدر اشاره داشتند که زنان دارند پزشکی و پرستاری می‌کنند و طبابت می‌کنند. زنان در مدارس آموزش می‌دهند و چقدر دارند به جامعه خدمت می‌کنند. همه اینها پیام‌هایی بود که به جامعه زنان منتقل می‌شد.

من اخیراً آمار پزشکان زن و مرد را از سازمان نظام پزشکی گرفتم. خیلی جالب است که ۵۲۴۲۶ پزشک عمومی آقا داریم و ۴۷۵۹۷ پزشک عمومی خانم. یعنی پزشکان عمومی خانم، نسبت به مردان حدوداً ۹۲ درصد هستند. پزشکان متخصص آقا ۲۸۱۲۹ نفر و پزشکان متخصص خانم ۲۰۹۵۷ نفرند که حدود ۷۵ درصد پزشکان متخصص ما خانم هستند. پزشکان فوق تخصص ۳۴۱۹ نفر آقا و ۱۴۵۵ نفر خانم هستند که تقریباً نصف آنها خانم هستند. ۲۱۲۸۳ نفر خانم دندانپزشک هستند و ۲۲۵۰۴ نفر دندانپزشک آقا داریم و اینجا هم تقریباً برابر هستند. در شرایطی که ما قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، غیر از اینکه از کشورهایی مانند بنگلادش و کوبا و هند و پاکستان پزشک می‌آمد، تعداد پزشکان و متخصصان‌مان بسیار کم بود و از این تعداد زنان پزشک انگشت‌شمار بودند، این دستاورد بسیار بزرگی است.

من در زمانی که در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران درس می‌خواندم تعداد اساتید زن واقعا بسیار محدود و شاید به عدد انگشتان دست بود. ولی الان تقریبا نزدیک به نیمی از اساتید ما در دانشگاه‌های علوم پزشکی خانم هستند. حالا کمی کمتر از نیم ولی خیلی بالاست. این به علت همان پیام امام (ره) بود و آن راهی که باز شد و آن موانعی که از سر راه زنان برداشته شد و زنان تشویق شدند که در این مسیر تحصیل کنند.

زنان الان در شرکت‌های دانش بنیان مشغول کارند. در مراکز تحقیقاتی و علمی دارند کار می‌کنند. حتی در خود دولت، در بدنه دولت ۴۲ درصد کارمندان دولت زنان هستند و این خیلی رقم بزرگی است. این نقش‌ها را در حالی دارند که اگر، نقش مادری هم دارد در خانواده، نقش مادری خودشان را هم ایفا می‌کنند. این را از حضرت امام (ره) داریم که هم تأکید می‌کردند بر اینکه زنان سرنوشت خودشان را خودشان رقم بزنند و هم تأکید داشتند زنان در خانواده نقش تربیت فرزند و نقش مادری و اداره خانواده را به بهترین وجه به دوش بکشند.

 شاید خیلی‌ها توقع داشته باشند من این سوال را بپرسم که بعد از ۴۴ سال از انقلاب اسلامی، چرا دچار این آسیب شدیم که به خصوص نسل جوان ما تصور کند که نه تنها خیلی اتفاقی نیفتاده که هیچ، خیلی چیزهایی که باید به دست می‌آورده را هم به دست نیاورده است؟ چنین روحیه‌ای بین‌شان به وجود آمده که در وقایع اخیر هم دیدیم. این از چه چیزی نشأت می‌گیرد؟ ما به عنوان رسانه که باید خوب کار کنیم یا شما به عنوان نسل اول انقلاب، خوب کار نکردید؟ باید صحبت می‌کردید و نکردید یا ضعف‌هایی داریم که غیرقابل انکار است؟

 البته ما نسل دوم بودیم. چون آن موقع پدران و مادران ما تشریف داشتند. بالاخره این جوانان تربیت‌شدگان ما هستند و حتما اگر هر اتفاقی افتاده، نقش و پای ما در این وسط درگیر است. ما نباید از آنها انتظار داشته باشیم که چرا این تفکر را دارند بلکه باید از خودمان سوال کنیم که چه کردیم یا چه نکردیم که برخی از جوانان ما یا عده زیادی‌شان چنین تفکری دارند که نمی‌دانند چه اتفاقی در کشور افتاده است و چه اتفاقی باید بیفتد.

حضرت امام (ره) از کوچکترین فرصتی برای رساندن پیام‌شان به جامعه استفاده می‌کردند و چقدر روی این پیام تکیه داشتند.

ایشان بسیار زیاد روی مسئله تزکیه، تربیت و تهذیب تأکید عجیب و غریب می‌کردند و می فرمودند اصل کشور تهذیب است. ایشان می‌فرمودند در خانواده دنبال تهذیب باشید. اول خودتان و بعد خانواده. آیا ما واقعا این تهذیب، این تربیت، این تذکیه را که باید در جای جای کشور موج بزند را داشتیم؟ آیا کاری که باید در مدارس انجام شود، در دبستان‌ها و دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها و در خانه‌هایمان انجام شود را داشتیم؟

ایشان به زنان می‌فرمودند شما مهمترین عامل در این هستید که انسان‌هایی تربیت کنید که جامعه را رشد دهند و به صلاح برسانند و شما در این زمینه از معلمان آنها هم استفاده کنید. یعنی ایشان می‌فرمودند نقشی که مادر در تربیت فرزند دارد، معلم ندارد. این کودک حرف مادر را بهتر از حرف معلم می‌خواند ولی شما از وجود معلم و از کمک و یاری آنها استفاده کنید. و به معلمان می‌گفتند شما در تربیت فرزندان با خانه و خانواده در ارتباط باشید. ما در تربیت کم گذاشتیم. ما نباید این را یادمان رود.

من دو دختر دارم که برای آنها همه تلاشم را کرده‌ام ولی بقیه دختران هم باید دختر من باشند. بقیه پسران هم باید پسر من باید باشند و من آنها را باید مانند دختر و پسر خودم ببینم. آیا دیده‌ام و ما به پسران و دختران جامعه اینطور توجه کرده‌ایم؟

انقلاب که شد کشور خیلی دچار نقص بود؛ حضرت امام (ره) فرمودند منِ آخوند باید وظیفه‌ام را انجام دهم. (این عین عبارت ایشان است) شمای زن و مرد هم باید وظیفه‌تان را انجام دهید. فکر نکنید که دولت آمده است و دولت همه کارها را انجام می‌دهد. هر کدام از ما هر جایی که هستیم باید وظیفه‌مان را انجام دهیم. ولی آیا واقعاً همه ما در هر جایی که بودیم، وظایف‌مان را به خوبی انجام دادیم؟

بگذریم از اینکه خیلی خرابکاری‌ها و خلافکاری‌ها و خیلی از فسادها اتفاق افتاد که در تغییر دیدگاه برخی از جوانان در جامعه نقش داشته است.

 چقدر مؤثر بوده؟

دستجردی: خیلی مؤثر بود. انقلاب که شد همه چیز به هم ریخت. برخی افراد رفتند، برخی عوض شدند و اتفاقاتی افتاد. برخی از مراکزی که از کودکان بی‌سرپرست نگهداری می‌کردند، یکدفعه بدون رئیس شدند؛ چون رئیس دستگاه اصلی رفته بود. به ما گفتند شب‌ها بروید اینجا این بچه‌ها کسی را ندارند از آنها مراقبت کنند. ما در عین اینکه دانشجو بودیم و درس می‌خواندیم، به این مراکز نگهداری کودکان ایتام و بی‌سرپرست می‌رفتیم و برای آنها مادری می‌کردیم. خب وظیفه‌مان بود و باید می‌کردیم. ولی این وظیفه را بعداً هم باید ادامه می‌دادیم.

انسان باید در پله‌ها و شقوق مختلف، وظیفه‌اش را نسبت به جامعه‌اش انجام دهد. فکر کردیم که دیگر حکومت درست شده و جمهوری اسلامی هست و همه چیز سر جای خودش است و کار خودشان را انجام می‌دهند و ما هم برویم دنبال کار خودمان. در صورتی که اینطور نیست.

اولا ما شاید وظایف خودمان را به خوبی انجام ندادیم. دوما این فسادها که از صد میلیارد و دویست میلیارد و چند هزار میلیارد شروع شد و به فسادهای نجومی رسید، این اطمینان جامعه را از بین می‌برد. نسل جوان اینها را می‌بیند در حالیکه بسیاری از حقایق گذشته را ندیده است.

ما باید در اصلاح روش حکومتی‌مان توجه جدی داشته باشیم. امروز خیلی صحبت از حکمرانی می‌شود ولی به نظرم آن کارهایی که باید در حکمرانی انجام شود، کارهایی نیست که شاهدش هستیم.

 به نظرتان چکار باید کرد؟ یعنی اگر باید روشی را اصلاح کنیم باید چه کرد؟

 اولاً که باید کار به دست کاردان سپرده شود. از آنجایی که حکومت ما یک حکومت انتخابی است و تقریباً سالی یکبار پای صندوق می‌رویم، موقع انتخاب باید درست انتخاب کنیم و آنهایی که در زمینه انتخابات کار می‌کنند، مانند شورای نگهبان و جاهای دیگر باید درست رفتار کنند که باعث کم شدن یا سلب اعتماد مردم نشود. دوما افرادی که باید در رأس حکومت قرار می‌گیرند عالم به زمان خودشان باشند و مردم را درک کنند.

حضرت امام (ره) خصوصیات عجیبی داشتند. خاطرم هست که مرحوم حاج آقا دعایی که من دور چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران در مجلس بودم و ایشان هم آن موقع نماینده مردم تهران بودند و البته ایشان، دوران‌هایی بیشتر نماینده بودند، چند بار از ایشان پرسیدم حضرت امام چگونه بودند؟ چون زمانی که حضرت امام (ره) در نجف تشریف داشتند آقای دعایی هم در نجف ملازم حضرت امام بودند و بسیاری از خصوصیات ایشان را از نزدیک شاهد بودند. من از شخصیت حضرت امام از ایشان پرسیدم چون ما از دور عاشق و شیفته ایشان بودیم.

ایشان فرمود حضرت امام (ره)، خیلی شخصیت عجیبی است و به عنوان یکی از خصوصیات عجیب حضرت امام گفت ایشان رادیو بغداد را ـ چون آن زمان جنگ بود و آنها به جمهوری اسلامی و به خصوص به حضرت امام خیلی بی ادبی و توهین می‌کردند ـ گوش می‌کند که ببیند اینها چه می‌گویند و کشور چه نقاط ضعفی دارد و اینها از کدام نقطه به ما حمله می‌کنند. ایشان افرادی را می‌فرستد داخل مردم که ببیند مردم چه می‌گویند. جوک‌ها و مزاح‌هایی که مردم درباره حکومت می‌گویند چه هست؟

خود حضرت امام وقتی نقد کردن را تشویق می‌کردند و می‌گفتند ما باید گوش شنوا برای نقد داشته باشیم، می‌فرمودند بهترین دوست ما دشمن ما است چون دشمن ما را نقد می‌کند ولی دوست رودربایستی می‌کند و خیلی چیزها را یا نمی‌بیند یا نمی‌گوید ولی دشمن بی‌مهابا می‌گوید بنابراین ما باید از صحبت‌های دشمن استفاده کنیم تا خودمان را اصلاح کنیم.

ما نیاز به این داریم که کسانی که در بالاترین سطوح مدیریتی کشور و برنامه‌ریزی هستند، مردم را ببینند؛ خواسته‌ها و مشکلات مردم را ببینند. اگر امروز ما مشکل اقتصادی داریم و کلید حل بسیاری از مشکلات ما مسائل اقتصادی است، اینها باید دیده شود. این نیازمند این است کسانی که در آن بالا قرار می‌گیرند، چشم‌های بینا و گوش‌های شنوا داشته و در میان مردم باشند.

 بحث حجاب دقیقاً از چه زمانی بعد از انقلاب به وجود آمد و کجا و چطور مطرح شد؟

حضرت امام (ره) بیانشان در مورد حجاب کلی بود. می‌گفتند «شما زنان در پیشاپیش مردان حرکت می‌کنید و اگر نقش شما بالاتر از مردان نباشد، مثل آنهاست» و در برخی موارد می‌گفتند «نقش شما پررنگ‌تر از نقش مردان است» و بعد می‌گفتند که «شما نباید اجازه دهید از شما سوءاستفاده شود. شما نباید ملعبه قرار بگیرید» و مطالب کلی را بیان می‌کردند. جا به جا مسئله حجاب را بیان می‌فرمودند ولی فقط در همین حد. اینکه خود شما زنان نگذارید شما را به عقب برگردانند. شأن و وجود شما خیلی بالاتر از این حرف‌هایی است که عده‌ای بخواهند از شما سوءاستفاده کنند. حضرت امام با این ادبیات زنان را به پیش می‌راند و زنان هم پشت سر ایشان حرکت می‌کردند.

البته یک حرکات بسیار جزئی مطرح بود. همان ابتدای انقلاب وقتی که مسئله حجاب به عنوان یک فرض مسلم و شرعی مطرح شد، یک تعداد خیلی کمی، که من تصویرش را دیدم، حدود بیست سی نفر بدون حجاب یک جایی جمع شدند و صحبتی کردند. هیچ کس هم با اینها برخوردی نکرد و خود زنان حجاب را انتخاب کردند.

من چون در دانشگاه و جامعه در بین زنان بودم و در حین درس خواندن در مدارس هم تدریس می‌کردم، زنان حجاب را انتخاب کردند، آنهم نه به اجبار بلکه با میل و رضایت شخصی خودشان. و مسئله حجاب اینطور پیش رفت. بعد هم هر قدر پایه‌های حکومت تثبیت می‌شد، علامت این بود که ما یک کشور اسلامی هستیم و قوانینی داریم که براساس قوانین اسلامی است و باید آن را رعایت کنیم. مردم هم به احترام حکومت جمهوری اسلامی، آنها را رعایت می‌کردند.

ما مشکلی در این زمینه نداشتیم ولی خب برخی از کارهایی که بعداً اتفاق افتاد مانند گشت ارشاد و از این قبیل، اینها اتفاقات دیگری را دامن زد که به نظر من نباید در جمهوری اسلامی پیش می‌آمد.

ما به حجاب به عنوان یکی از احکام مسلم اسلام نگاه می‌کنیم. در قرآن آیات متعددی درباره حجاب آمده است. در زمان پیغمبر هم که آیات حجاب نازل شد، زنان خودشان حجاب گذاشتند. در مورد آنهایی هم که نگذاشتند، من از علما پرسیدم که شما اخباری دارید که در زمان پیغمبر برخوردی اتفاقی افتاده باشد؟ گفتند نه. نه در زمان پیغمبر و نه در زمان امیرالمومنین چیزی از این بابت نداشتیم ولی حجاب در جامعه رعایت می‌شد.

حجاب نمادی از مسئله عفاف است. حالا اگر بخواهد مسئله حجاب به صورت ایجابی انجام شود؛ این باید تبدیل به معروف شود. معروف یعنی چه؟ یعنی جامعه باید آن را به عنوان ارزش پذیرفته باشد؛ ما در مدارس و دانشگاه‌ها چه تبیینی برای مسئله حجاب انجام دادیم؟ به نظر من در دانشگاه‌ دیگر دیر است که بخواهیم برای مسئله حجاب کاری کرد. بلکه باید از مدارس آغاز کرد.

آن کاری که بنده برای دختران خودم در تبیین حجاب کردم آیا در مدارس برای دختران مردم و دختران دیگر خودمان انجام دادیم که حجاب تبدیل به معروف شود؟

اگر ما حجاب را به معروف تبدیل نکرده باشیم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که حجاب تبدیل به هنجار اجتماعی شود؟ اگر تبدیل به هنجار اجتماعی نشود، آیا می‌شود از بگیر و ببند و گشت استفاده کنیم و اینها می‌تواند مؤثر باشد؟ مسائل دیگر بعد از تبیین اتفاق می‌افتد.

یکی از مسائلی که امنیت اجتماعی را تهدید می‌کند، مسئله جنسی است. در مسائل جنسی اگر بخواهیم وارد شویم از نظر آموزه‌های دینی که به آن تأکید می‌کنیم و به آن معتقدیم این است که بهترین مسیر برای اینکه ما و جامعه به انحراف کشیده نشویم، مسئله ازدواج است. ازدواج کامیابی جنسی و بعد از آن خودنگهداری است. یعنی برای کسی که امکان جنسی برایش فراهم نیست، مسئله خودنگهداری مطرح است. خودنگهداری نیاز به حیا دارد. حیا نیاز به عفاف و حجاب دارد. اینها ملزومات هم هستند و در انتها می‌رسد به حجاب. وظیفه حکومت اسلامی است که مسئله ازدواج‌های آسان را انجام دهد. اگر حکمرانی ما روی ازدواج و کامیابی جنسی کار نکند و از طرف دیگر هم تبیین در زمینه خودنگهداری نداشته باشیم و نتوانیم آموزش دهیم؛ چه انتظاری از جامعه در این زمینه داریم؟

خانم دکتر شاید خوب نباشد که این را بپرسم ولی برای آگاهی مردم شاید بد نباشد؛ به عنوان یک پزشک زنان و زایمان آیا در زمینه عفاف جنسی، وضعیت خوبی داریم؟

 نسبت به دنیا اگر حساب کنید، ما شاید وضعیت بدی نداشته باشیم ولی نسبت به خودمان و انتظاری که از یک جامعه اسلامی می‌رود، وضعیت خوبی نداریم.

قدری از این دو سه ماه اخیر عقب‌تر برویم. گشت ارشاد از خیلی وقت پیش بوده است. از زمان دولت آقای هاشمی به عنوان امر به معروف و نهی از منکر و در دولت آقای خاتمی به عنوان گشت ارشاد. در دولت‌های مختلف هم شاهدش بودیم. اما قبل از این سه ماهی که این اتفاقات افتاد، موجی شروع شد که باید با بدحجابی برخورد شود؛ چندتا تصویر بیرون آمد و فشار آوردند به نیروی انتظامی که باید برخورد کنید چون دارد فرهنگ اسلامی آسیب می‌بیند و از این دست حرف‌ها که منجر به آن اتفاقی شد که دشمن هم خیلی خوب روی آن سوار شد. البته خیلی‌ها هم شک دارند که کاری که صورت گرفت و فوت آن خانم که موجب ناراحتی همه شد، اصلا کار دشمن بوده باشد ولی در همان اثنی مقام معظم رهبری هم در یکی از سخنرانی‌هایشان با یادآوری سخنانشان در سفر بجنورد گفتند که من قبلا اشاره کردم این خانم‌هایی که حجابشان به لحاظ ظاهری ممکن است ناقص باشد شاید از لحاظ باطنی از من رهبر انقلاب جلوتر باشند؛ ولی انگار شنیده نشد. حضرت آقا چند وقت پیش هم دوباره تکرار کردند. آیا بعضی‌ها دنبال هدف خاصی هستند یا اصلاً گوش‌شان ‌بدهکار نیست؟

 هر چیزی که افراد می‌شوند، از تربیت خانوادگی نشأت می‌گیرد تربیت خانوادگی خیلی مهم است. شاید تربیت خانوادگی بعضی‌ها آن تربیت دینی به نهایت را یا حتی آن نصفه نیمه را نداشته باشند، یا تربیت اسلامی خیلی کمی داشته باشند. اما تربیت است دیگر. این جوانی که در این خانواده با این سطح اسلامی تربیت می‌شود، به جامعه می‌آید؛ آیا حالا ما باید به این جوان تبیین مسائل دینی کنیم و در مدرسه آموزش ببیند، یا او را بگیریم و ببریم؟ اگر دنیا دارد روش خودش را پیش می‌برد برای این است که از روش‌های مختلف و روانشناس و جامعه شناس استفاده می‌کنند تا بتوانند مکتب‌های مختلف خودشان را به نسل جوان و جامعه خود بقبولانند. ما از هیچ روشی استفاده نمی‌کنیم الا روش قهری. این افرادی که این کارها را می‌کنند، آیا تحت تأثیر القائات قرار می‌گیرند؟ آیا افرادی نفوذی در بین آنها هستند و آیا آنقدر درک و شعور ندارند که نمی‌دانند با نسلی که شما تربیت نکردید نباید اینطور برخورد کرد؟

همه اینها می‌تواند باشد ولی به نظر من تمام کسانی که در رأس این کار هستند، در دولت، وزارت کشور و نیروی انتظامی و مجلس شورای اسلامی، ما اینهمه جایگاه‌های فرهنگی داریم. کدام یکی از اینها به مسائل تبیین این موارد پرداختند؟ کدام یکی از مشکلات اجتماعی کشور را برایش برنامه داشته‌اند؟ البته چرا! وقتی مقام معظم رهبری یک صحبتی می‌فرمایند، همه یک پرچمی بالا می‌برند که چنین و چنان است ولی اکثراً در حد چندتا حرف و تبلیغات باقی می‌ماند و وارد فاز اجرایی و عملیاتی نمی‌شود.

ما مشکلات زیادی داریم و یکی از آنها مسئله جوان‌هاست. به نظر من باید برای مسئله جوان‌ها در ابعاد مختلف، برنامه‌ریزی شود. اینکه نیروی انتظامی بگوید به ما فشار آورده‌اند، اینها پذیرفته نیست. فشار هم بیاورند ولی شما باید یک عقل و درایت و تدبیری داشته باشید. البته ما این را می‌دانیم که دشمن سوار امواج می‌شود. این قضایا هم یک موج‌سواری خیلی خوبی بود که خودمان پدید آوردیم و خود این دوستان این کار را کردند. امیدواریم از این کار درس بگیرند. در جمهوری اسلامی همه این آحاد، آحاد این ملتند.

 همان وحدت کلمه‌ای که حضرت امام همیشه از آن سخن گفتند.

بله. همه مردم این جامعه هستند. همه اینها فرزند مام وطن هستند و این کشور برای همه اینهاست. به همه اینها باید بها داده شود.

به نظرم باید درباره روش‌ها تجدید نظر کنیم. راجع به دیدن افراد و دیدن جامعه و تفکرات مختلف و آزادی دادن به تفکرات باید تجدید نظر کنیم. چه اشکالی دارد که تفکرات مختلف حرف‌شان را بزنند و خودشان را بیرون بریزند؟ اگر ما بتوانیم این کار را بکنیم، قدری از این تنش‌ها را کم می‌کنیم. الان همه احساس می‌کنند که دارند از درون سانسور می‌شوند.

مقام معظم رهبری سال‌ها پیش فرمودند کرسی‌های آزاداندیشی. خب کجاست؟ دستگاه‌های مربوطه کرسی آزاداندیشی را به راه انداختند؟

الان می‌خواهند یک طرحی را در مجلس تصویب کنند که قبل از اینکه مقامی در مورد یک موضوع صحبت کند، اگر کسی درباره آن نظر بدهد، جرم محسوب شود. این خیلی زشت است برای جمهوری اسلامی. شعار ما، استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی است. آزادی یکی از پایه‌های انقلاب است. باید به آزادی بها بدهیم و جوانان باید این را ببینند و درک کنند.

برای مطالعه متن کامل گفتگو اینجا کلیک کنید

. انتهای پیام /*