به گزارش پرتال امام خمینی(س) به نقل از خبرآنلاین، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگویی که از وی در کتابی با عنوان «صراحت‌نامه» منتشر شده است علاوه بر پاسخ به مسائل سیاسی به سؤوالات متنوعی در حوزه زندگی شخصی خود، مسائل ارتباطی و فرهنگی پاسخ می‌دهد.

در بخشی از این کتاب آمده است:

با توجه به مسؤولیت‌های سنگینی که تاکنون داشته‌اید، خاطره‌ای تعریف کنید که توانستید با مدیریت صحیح ارتباطات خودتان، یک موضوع و مشکل را برای نظام حل کنید و نتیجه‌ای بگیرید که لذت و شیرینی‌اش را هنوز هم فراموش نکرده باشید.

خاطره‌ای در این زمینه نمی‌توانم بگویم که به‌طور روشن مشخص شود که نتیجه یک قضیه این شده ‌است، ولی به چند کار بزرگی اشاره می‌کنم که بر اثر اطلاع جامعه ما و اطلاع‌رسانی انجام شده است. من خودم وقتی می‌‌خواستم کارم را در حوزه‌های اجتماعی در کنار درس خواندن شروع کنم، احساسم این بود که طلبه‌های آن زمان حوزه خیلی با واقعیت‌های جامعه فاصله دارند، چون سیاسی نبودند، روزنامه و مجله نمی‌خواندند و در حوزه رادیو نبود.

 رادیو حرام بود، درست است؟

اوایل که می‌گفتند حرام است و داشتن رادیو لااقل برای یک روحانی عیب بود. وقتی وارد مبارزه شدیم و دیدیم نیازهای سیاسی داریم، امام به من دستور دادند یک رادیو بخرم و نصف پولش را هم دادند.

 چه سالی؟

سال 1342 بود؛ آن زمانی که قرار بود کاپیتولاسیون اتفاق بیافتد. یک‌ دفعه خبری را از جایی گرفتم و مطلع شدم که بناست در مقابل تصویب کاپیتولاسیون 200 میلیون دلار وام به ایران بدهند. این خبر را به امام دادم و گفتم چنین خبری است و در مجلس نیز در حال تصویب است. امام گفت: «ما این چیزها را نمی‌دانیم». همان‌جا 200 تومان به من دادند و گفتند: «برو یک رادیو بخر». مغازه‌ای در خیابان حرم قم به نام «الکترولوکس» بود. من رفتم یک رادیو «ارسر» به قیمت 400 تومان خریدم. 200 تومان را دادم و بقیه‌اش را هم قسطی پرداخت کردم که اقساطش را خودم می‌دادم.

 بعداً پولش را از امام گرفتید یا نه؟

نه، دیگر نگرفتم. قسطی بود. آن رادیو را الان در موزه‌ام در رفسنجان گذاشته‌ام. چون آن رادیو برای من وسیله اطلاع‌رسانی و استفاده از ابزار بود. همان موقع امام مرا مأمور کردند که به تهران بیایم تا خبر این مسأله را به‌طور مستند ببرم. من هم به تهران آمدم و با کمک آقای فلسفی، آقای تولیت و آقای بهبهانی آن مصوبه مجلس و مصوبه مجلس سنا و اسناد پیمان وین را که مبنای این کار بود، گرفتم و خدمت امام بردم که امام سخنرانی نیرومندی علیه کاپیتولاسیون کردند و بعد هم تبعید شدند.

. انتهای پیام /*