سینما رکس آبادان در خیابان شهرداری و روی یک پاساژ قرار گرفته بود و در روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ در جریان آتش‌سوزی ده‌ها مغازه زیر سالن سینما نیز آسیب دید. نوبت آخر فیلم «گوزن‌ها» ساعت ۹ شب بود و آتش‌سوزی زمانی روی داد که حدود یک ساعت از نمایش فیلم می‌گذشت. حدود ۷۰۰ نفر زن و کودک و مرد بدون هیچ هراس و بی‌خبر از هرگونه فاجعه دلخراش، روی صندلی‌های خود نشسته و سرگرم تماشای فیلم گوزن‌ها بودند که ناگهان صدای سهمگینی از هر چهار طرف سالن سینما برخاست و در پی آن شعله‌های آتش و ستون‌های دود و آتش به آسمان زبانه کشید. از هفتصد تماشاگر سینما رکس آبادان که مشغول تماشای فیلم بودند، در جریان آتش‌سوزی، فقط یکصد نفر توانستند خود را از مهلکه نجات دهند و به بیرون فرار کنند و ششصد نفر دیگر در میان آتش سوختند که از این عده ۳۷۷ نفر جان خود را از دست دادند. بیشتر کسانی که در این فاجعه دلخراش جان دادند، یا زیر دست و پا ماندند و بر اثردودزدگی خفه شدند و یا در میان شعله‌های آتش سوختند.

مراجع عظام تقلید نیز در واکنش به واقعه سینما رکس خواستار تحقیق درباره عوامل این فاجعه شدند. روزنامه اطلاعات نوشت: «آیات عظام مراجع تقلید شیعیان هیات‌هایی را به‌طور مستقل مامور تحقیق در‌باره فاجعه ملی سینما رکس آبادان کردند. به دنبال دستوری که روز گذشته حضرت آیت‌الله‌العظمی شریعتمداری به نمایندگان خود در آبادان دادند تا در‌باره فاجعه اخیر آبادان و شناخت مسببین واقعی آن تحقیق و نظر خود را اطلاع دهند، صبح روز بعد اعلام شد که چند تن دیگر از آیات عظام و روحانیون طراز اول از جمله آیت‌الله العظمی گلپایگانی و آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی نیز همین دستور را به نمایندگان خود در آبادان داده‌اند. آیت‌الله شریعتمداری پس از دریافت گزارش نمایندگان خود در آبادان اطلاعیه‌ای در زمینه معرفی عاملان و مسببین فاجعه آبادان صادر خواهند کرد. آیت‌الله العظمی شیرازی، آیت‌الله العظمی وحیدی، آیت‌الله یحیی نوری و آقای سید‌عبدالرضا حجازی نیز اعلام کرده‌اند که هر کدام هیاتی را مامور تحقیق در‌باره فاجعه آبادان می‌کنند. دولت اعلام کرده است که با تمامی این هیات‌ها حداکثر همکاری را خواهد کرد.»

همزمان با این تحولات امام‌ خمینی‌ در ۳۱ مرداد با ارسال‌ پیامی‌ ضمن‌ تسلیت‌ این‌ مصیبت‌ بزرگ‌ به‌ ملت مسلمان ایران‌ به‌خصوص‌ مردم‌ ستمدیده‌ آبادان‌ و به‌ خانواده‌های‌ داغدیده» اعلام‌ کرد: 

"بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

خدمت عموم اهالى محترم آبادان- ایّدهم اللَّه تعالى‏

دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى‏ کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه ‏اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‏ اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافى ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانى و مخالف با قوانین اسلامى از مخالفین شاه که خود را براى حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‏ اند و با فداکارى از هم میهنان خود دفاع مى‏ کنند- به هر مسلکى باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت مى‏ دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانى- اسلامى ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهاى آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.

گفتار شاه که: تظاهر کنندگان مخالف من «وحشت بزرگ» را وعده مى‏ دهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگرى بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوى بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود مى‏کنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تأسف و تأثر در بوقهاى تبلیغاتى از اشخاصى که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان مسلمان ما فرو رفته است.

شاهد بزرگى است بر نقشه شیطانى شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهاى ایران دست به کشتارهاى فجیع زده‏ اند.

آیا مردم مظلومى که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفبارى کشته شده ‏اند هم میهنان ما نبوده ‏اند؟ قراین نشان مى‏ دهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهاى ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسى جز شاه و بستگانش امید نفعى داشته‏ اند؟ آیا تا کنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم مى‏ زند این قبیل صحنه‏ ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش براى شاه، شاهکار بزرگى است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر براى اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ایران را مردمى که به هیچ ضابطه انسانى و اسلامى معتقد نیستند معرفى نماید.

من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر مى‏ کنم، خطر اینکه دستگاه این گونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامى را در سایر شهرهاى ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیارى مى‏ کنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبى را که به نابودى انقلاب رهایى‏ بخش اسلام منجر مى‏ شود براى مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانواده ‏هاى داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک مى‏ دانم. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادى اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏" (صحیفه امام، ج‏3، ص: 445 و 446)                      

این واقعه تا سال‌ها آبادان را به شهری ماتم‌زده تبدیل کرد. خانواده‌های بسیاری در این شهر از هم پاشیدند و در یک مورد یک خانواده ده نفره با نام خانوادگی «رادمهر» که همگی به سینما آمده بودند، در کنار هم زنده زنده سوختند.

از سوی دیگر فاجعه سینما رکس بر شتاب وقایع دوره انقلاب افزود. در فاصله کمتر از یک ماه پس از این فاجعه و درست پس از کشتار میدان ژاله و اعلام حکومت نظامی در تهران، ابتدا پالایشگاه نفت در تهران اعتصاب کرد و سپس بخش‌های دیگر آن در اصفهان، شیراز، تبریز و آبادان هم به اعتصاب پیوستند. آبادان از این مقطع دیگر یک پای فعال وقایع دوره پیش از انقلاب بود. با اعتصاب کارگران نفت و دیگر بخش‌های جنبش کارگری، سیر اعتراضات به مرحله جدیدی وارد شد. مرحله‌ای که ابتدا به سرنگونی دولت جمشید آموزگار انجامید و در نهایت با سرنگونی حکومت شاه پیوند خورد.

تاریخ ایرانی

. انتهای پیام /*