امام خمینی(س) در  30 شهریور 67 در پیامی به خانواده هنرمندان شهید، از این شهیدان تجلیل کرد. پیامی که بعدها به «مشنور هنرمندان» موسوم شد.

امام در این پیام کوتاه اما پرمغز چنین فرمودند:

«بسم الله الرحمن الرحیم. خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه‌‏هاى عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایه زوال‌ناپذیر آن‌گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند.

تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى(ص)، اسلام ائمه هدى(ع) اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏‌آور محرومیت‌ها باشد.

هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌دارى مدرن و کمونیسم خون ‏آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى‏درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد.

هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است؛ هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.

هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالو صفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى‏‌برند؛ تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در راس آنان امریکا و شوروى را بیاموزد.

هنرمندان ما تنها زمانى مى‏‌توانند بى‏‌دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانت‌شان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردم‌شان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتب‌شان، به حیات جاویدان رسیده‌‏اند؛ و هنرمندان ما در جبهه‏‌هاى دفاع مقدس‌مان این‌گونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند؛ و براى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بى‏‌درد را رسوا نمودند.

خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند/ 30/ 6/ 67/ روح اللَّه الموسوی الخمینى‏» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 145 )

به گزارش پرتال امام خمینی(س) به نقل از فارس، برای مشخص شدن این نکته که این منشور پس از ربع قرن از صدور آن چقدر تحقق یافته و برای تحقق آن چه باید کرد با دو سوال به سراغ ده تن از چهره‌های هنری و فرهنگی رفتیم.

شهاب اسفندیاری منتقد و استاد دانشگاه، محسن پرویز معاونت فرهنگی وزیر ارشاد در دولت نهم، احمد شاکری نویسنده، مسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست، سهیل کریمی مستندساز، محمدصادق کوشکی کارشناس فرهنگی، محمدرضا گلریز خواننده انقلابی، رحیم مخدومی نویسنده، سعید مستغاثی منتقد سینما و محمدحسین نیرومند منتقد و چهره هنرهای تجسمی افرادی هستند که به 2 سوال ما پاسخ گفتند.

سوال اول ما این بود که «پس از ربع قرن از صدور منشور هنرمندان توسط امام خمینی(س) این منشور چقدر تحقق یافته است» و این چهره‌های فرهنگی چنین پاسخ گفتند:

شهاب اسفندیاری با اشاره به عدم تحقق کامل دیدگاه‌های امام خمینی(س) در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، گفت: در این مورد هم فاصله زیادی با تحقق آن هنری که امام در این پیام تبیین و ترسیم می‌کنند داریم؛ می‌توان گفت امام در این پیام آن افق اعلا و غایت هنر از منظر اسلامی و عرفانی را ترسیم کردند و نقشه راهی را ارائه کردند که ما باید پیش روی خودمان داشته باشیم که راه را گم نکنیم اما متاسفانه می‌شود گفت که مثل بسیاری از حرف‌های امام که وقتی این زمان به آن مراجعه می‌کنیم عجیب، متفاوت و تازه می‌آید این سخنان نیز چنین است.

می افزود: حتی شهید آوینی در تفسیری که درباره این پیام انجام می‌دهد اشاره می‌کند که آن زمان به این پیام کوتاهی شده و الان از شهادت شهید آوینی 20 سال می‌گذرد و شاید بشود گفت که پس از او کسی قدمی برنداشته و قلم نزده و این تکلیف است که این کوتاهی را جبران کنیم.

اسفندیاری با بیان اینکه در عین حال نباید ناامید باشیم ادامه داد: پیام امام و روحی که در نسل پرورش یافته با انقلاب دمید خودش زمینه‌ساز شکوفایی‌هایی در عرصه هنر شد که در واقع نمونه‌های آن را در سال‌های گذشته شاهد بودیم و آن هنر مورد اشاره امام در نسبت با مبارزه و شوریدن بر سرمایه‌داری و اسلام آمریکایی را در عرصه‌های هنر شاهد بودیم و نمی‌شود اینها را انکار کرد به‌ویژه که امام در پیام خودشان به بحث ورود هنر به گره‌های کور سیاسی و اجتماعی و... اشاره دارد که مسئولیت اجتماعی هم برای هنر است و در حوزه سینما و تلویزیون برخی هنرمندان به این دغدغه‌ها توجه داشته‌اند لذا در عین حال که افق ترسیم شده توسط امام افق بالایی و دست نیافتنی‌ست اما نفس قدسی امام در نسل انقلاب موجب طلیعه‌ای از هنر انقلاب شد که ایشان ترسیم کرده بود.

محسن پرویز نیز با بیان اینکه بخش‌هایی از پیام امام متوجه هنرمندان و بخش‌هایی از آن وظیفه حکومت است، گفت: در بخش‌های متوجه هنرمندان تلاش‌هایی توسط نویسندگان و شعرا و سایر هنرمندان صورت گرفت و در دورانی که گذشت شاهد اتفاقات مثبتی بودیم و آثار هنری ارزشمندی تولید شده اما ما معمولاً اینگونه فکر می‌کنیم که باید در مقام نقد باشیم.

وی با بیان اینکه آن ایده‌آل در هنر انقلاب در همه جنبه‌ها گسترش نیافته، افزود: در واقع هنرمند متعهد که علاقمند به اسلام هست کار خودش را انجام می‌دهد و به نظرم کارهای خوبی انجام شده و می‌شود و البته در کنار این برخی نیز ممکن است اعتقادی به این نکات نداشته باشد.

پرویز به بخش دوم اشاره کرد و ادامه داد: در مقاطعی تسهیلاتی برای هنر متعالی از سوی مسئولان فرهنگی فراهم شده و در مقاطع زمانی دیگر این اتفاق نیافتاده و شرایط ثابت نبوده در حالی که برای دستیابی به هنر متعالی نیازمند این هستیم که فعالیت‌های هنرمندان سمت و سو و جهت مناسب بیابد و سیاست‌گذاری کلان به این سمت باشد و جهت‌گیری مجریان نیز به این سمت باشد اما در مقاطع مختلف اینگونه نبوده لذا اگر عقب‌افتادگی هست و شرایط غیر یکسان و ناهمگون دیده می‌شود برای همین امر است.

احمد شاکری اما جوابی کوتاه به سوال ما داد و گفت: خیلی این منشور در بین هنرمندان جا نیافتاده و می‌توان گفت کمتر از 50 درصد تحقق یافته است.

مسعود شجاعی طباطبایی اما چنین پاسخ گفت: چند نکته باید به آن توجه کرد اولا اینکه کسانی که به عنوان مسئول باید در این عرصه فعالیت می‌کردند تا چه حد توانسته‌اند این پیام را در عرصه فرهنگ جاری و ساری کنند که به نظرم در این بخش تلاش زیادی را شاهد نبودیم و مدیران فرهنگی آنچنان که باید و شاید توجه نداشتند یا کم توجهی شده است لذا می‌توان گفت انتظار امام محقق نشده است.

وی افزود: از طرف دیگر هنرمندانی که روح و جانشان در مسیر امام است نه تنها به خوبی منعکس کننده خواست امام بودند بلکه جریان‌سازی کردند و حتی با خون آنها همراه شد و هنرمندان شهیدی چون آوینی‌ها را داشتیم و آنان پیام امام خمینی(س) را درک کردند و تلاش کردند آن را در فضای فرهنگی جاری کنند.

شجاعی‌طباطبایی به نکته سومی نیز اشاره کرد و ادامه داد: نکته مهم این است که رسانه‌ها به طور کلی به‌ویژه رسانه ملی باید در این عرصه جنب و جوش بسیاری داشته باشند که در این بخش نیز شاهد فعالیتی که باید رخ می‌داد، نبودیم.

سهیل کریمی نیز با تقسیم نظر در این باره به دو عرصه، گفت: رو راست باید گفت که مسئولان ما تره هم برای این پیام خرد نکردند؛ شاید بخشنامه‌ای صادر شد، شاید مانوری دادند اما اینکه به عنوان سرفصل چارت‌ها و مهندسی فرهنگی ـ هنری کشورمان باشد یقینا همچنین چیزی در هیچ دوره‌ای نبود؛ ادای این را در آوردند که دارند اجرا می‌کنند اما در عمل چنین چیزی ندیدیم و خروجی هم چیزی نبود.

وی افزود: اما آن کسانی که با جان و دل پیام را پذیرفتند و رفتند؛ خیل کسانی بودند که پرچمدارش شهید آوینی است و در هر عرصه هنر که دست گذاشت به دنبال منویات حضرت امام بودند خروجی آن‌ها موفقیت‌آمیز بود اما مدتی بعد این مسیر گم شد و این مسیر به این دلیل گم شد که کار فرهنگی و هنری وابستگی عجیبی به نهادهای فرهنگی و هنری و مراکزی که از لحاظ‌های مختلف باید حمایت می‌کردند، پیدا کرد؛ بچه‌ها هدایت را از مسیر امام و نه تنها این پیام بلکه پیام‌های دیگر گرفته بودند و می‌دانستند تکلیف چیست و مقصد کجاست اما قافله‌سالار که باید یکی از مسئولان فرهنگی می‌بود و این کار را انجام می‌داد نبود.

سهیل کریمی با بیان اینکه قافله‌سالارها نگاه سلیقه‌ای، نگاه شخصی و حزبی داشتند به مشکل برخوردند،‌ ادامه داد: آنجا که هنرمندان انقلاب خود پا پیش گذاشتند و با حداقل امکانات حداکثر خروجی را دادند تاثیر اجتماعی بالایی را شاهد هستیم اما در مجموع در نهادهای فرهنگی یک درصد به این پیام توجه نشد.

اما محمدصادق کوشکی معتقد است: منشور هنرمندان یک منشور اجرایی که دستور مشخص باشد نیست بلکه یک نقشه راه است لذا باید دید این نقشه راه چقدر اجرایی شده که در این باره جامعه هنری توفیق عملیاتی کردن این نقشه راه را نیافته است به‌ویژه که بیشتر این نقشه راه قرار بوده یک طرز تفکر باشد و بگوید که جامعه هنری انقلاب چگونه باید حرکت کند در چه مسیری حرکت کند که این امر رخ نداده است.

محمدرضا گلریز نیز گفت: متاسفانه پس از پیام امام به این پیام توجه نشد در حالی که هنر متعهد همه‌گیر است، هنر متعهد هنری براساس اسلام راستین است به‌ویژه که امام خمینی(س) نگاه بازی داشتند و ما در گذشته اینقدر تحت تاثیر هنرهای مبتذل از طریق رسانه‌های غربی نبودیم و امام آن زمان با دید باز این مطلب را فرمودند و امروز می‌بینیم که ایشان آن زمان چقدر آینده‌نگر بودند.

رحیم مخدومی نیز با بیان اینکه با تحقق این منشور خیلی فاصله داریم، گفت: با توجه به اینکه هنر را هنرمند می‌آفریند انقلاب ابتدا باید هنرمند هم شان انقلاب پرورش می‌داد تا می‌توانست هنر مورد نظر حضرت امام خمینی(س) را بیافریند که این اتفاق نیافتاده است.

وی با بیان اینکه متولیان فرهنگی اعم از وزارت ارشاد، صداوسیما و متولیان دیگر با نگاه خوش‌بینانه به روزمرگی دچار شدند افزود: واقعیت این است که برخی جاها حتی عکس منویات امام خمینی(س) عمل کردند چراکه هنرمند جامعه ما قبل از انقلاب مسیری را طی می‌کرد که نهایتا انقلاب در وادی هنر و هنرمند شکل نگرفت و با همان روال ادامه پیدا کرد و متولیان فرهنگی خادم همین هنر و همین هنرمند شدند و بدون اینکه سیاست‌گذاری انقلاب از طریق آنها اعمال شود آنها تنها تدارکاتچی این هنرمندان شدند لذا الان می‌بینیم پس از 34 سال جشنواره فیلم فجر که باید ویترین فیلم‌های بزرگ انقلاب اسلامی باشد چیز دیگری است و در وادی‌های دیگر نیز همینطور است و این یکی از بزرگترین معضلات است که هنر انقلاب مورد غفلت قرار گرفته است.

سعید مستغاثی نیز با بیان اینکه این منشور هیچ تحققی نیافته، تصریح کرد: علت آن است که بسیاری سعی کردند این منشور را فراموش کنند و زیر برخی تاویل و تفسیرها آن را مطرح نکنند و بیشتر به فرمایش امام در بهشت زهرا(س) که فرمودند که «با سینما مخالف نیستم با فحشا مخالفیم» اتکا می‌کردند در حالی که این منشور بود که آن سخن را کاملا توضیح می‌داد که سینما و هنر باید در جهت استکبارستیزی و حمایت از محرومان پیش رود اما سینما و متولیان فرهنگی تنها بر کلام امام در بهشت زهرا(س) تکیه می‌کردند بدون این که تفسیرش را در این پیام بازگویی کنند و می‌گفتند امام با فحشا مخالف نبودند پس ما هر سینمایی را می‌توانیم ارائه دهیم و فحشا را نیز به صحنه‌های خیلی مستهجن تعبیر می‌کردند و سینمای قبل و بعد از انقلاب را فرقی ننهاده‌اند و امروز به سینمایی رسیدیم که مردم از آن فراری‌اند چرا که آن آرمان‌ها تحقق پیدا نکرد.

محمدحسین نیرومند نیز چنین گفت: امام با آن متن کوتاه مانیفست هنر انقلاب را مشخص کردند ولی متاسفانه به دلیل اینکه مدیران همان زمان که بعداً مشخص شد چه نگاهی در حوزه فرهنگی دارند تمایلی نداشتند که این نگاه عملیاتی شود این منشور محقق نشد.

وی افزود: این شد که زمانی که نیاز بود تجربیات اولیه هنر انقلابی در حوزه‌های مختلف شکل بگیرد مدیرانی مثلاً در حوزه سینما سرکار بودند که سعی کردند فیلم‌هایی بسازند که از درونش «خانه دوست کجاست» در بیاید که خیلی مغایر با اندیشه‌های امام بود و این تفکر ادامه پیدا کرد تا این افراد مسئولان بالاتر شدند و جریان کلی فرهنگ در اختیار آنها قرار گرفت و طبیعی بود که آن نوع نگاه انقلابی که می‌توانست هم جهت با قیام بین‌المللی حضرت امام خمینی(س) باشد در حوزه هنر شکل نگرفت و هنر ما خیلی عقب از منشور است.

پرورش و حمایت از هنرمندان انقلاب؛ راه‌حل تحقق منشور هنرمندان حضرت امام

سوال دوم ما این بود که «برای تحقق واقعی این منشور چه باید کرد؟» و این چهره‌های فرهنگی چنین پاسخ گفتند:

شهاب اسفندیاری با بیان اینکه مسئولان باید زمینه‌ها و عرصه‌هایی که به چنین هنری اعتقاد دارند امکان و فرصت رشد و بالندگی بیایند، گفت: مهم این است که فضا و فرصتی برای رشد چنین هنرمندانی فراهم شود.

وی با بیان اینکه اصحاب نظر و علم و کارشناسان هنری هم باید در تبیین تئوریک این پیام راه شهید آوینی را ادامه دهند، افزود: اصحاب فکر باید این پیام را از اجمال به تفصیل برسانند تا بتوان به شیوه کاربردی از آن در تولید هنری رسید و در نهایت هنرمندان و نسل جدیدی که دغدغه انقلابی دارند حداقل انتظار این است که این پیام را سرلوحه کار خودشان قرار دهند بویژه آنجا که بر نسبت هنر و مبارزه تاکید شده است و هنری که در آن مبارزه در راه حق نباشد هنر نمی‌دانند و به هر حال هنرمندان باید این پرسش را داشته باشند که آیا در مبارزه‌اند و در چه میدانی در حال مبارزه هستند و هنرشان به کدام گره‌های کور می‌پردازد و چه دردی را از جامعه دینی دوا می‌کند و آیا خود را هنرمند دردمند می‌دانند یا نه.

محسن پرویز نیز ضمن بیان این نکته که هنر اکتسابی و بخشهایی از آن براساس استعداد است، چنین گفت: در این راستا شناخت افراد و جوانان متعهد و مستعد ضروری‌ست لذا ما برای رواج و حاکم کردن هنر متعهد باید افراد متعهد را شناسایی و فضای پرورش آنها را فراهم کنیم و در نتیجه محصول خوبی بیرون می‌آید که نمونه آن نویسنده رمان «جاده جنگ» است که برنده کتاب سال و جایزه جلال شد؛ او یک فرد مستعد اما با امکانات کم بوده که اگر حوزه هنری او را شناسایی نکرده بود شاید تداوم کار او امکانپذیر نبود.

احمد شاکری نیز با بیان اینکه باید بچه‌هایی که دیدگاه‌های بسیجی و حزب‌الهی دارند بیشتر وارد عرصه هنر شوند، معتقد بود: هر چند بچه حزب‌الهی‌ها شروع کردند اما رنگ و لعاب خودش را نگرفته و بعضا متاسفانه به سمت و سوی نادرست رفتند؛ البته کارهای خوبی در سال‌های اخیر صورت گرفته اما می‌طلبد که کارگروه‌هایی شکل بگیرد و به صورت بنیادین کار شود.

مسعود شجاعی طباطبایی نیز راه حل را همدلی و همراهی دانست و تصریح کرد: شرایطی برای این امر باید محقق شود؛ مهمترین آن این است که دوستان هنرمند انقلاب و معتقدین به مبانی نظام و ولایت باید برای‌شان این شرایط مهیا شود که کنار هم قرار بگیرند.

وی افزود: شاید آنچه در دهه اول انقلاب در حوزه هنری شاهد آن بودیم مثال خوبی باشد؛ فعالیت‌هایی که همچنان تاثیرگذار است و اگر این اتفاق توسط مسئولان فرهنگی بیافتد، هنرمندان نسل اول و نسل جدید همه می‌توانند پیام‌آور مفاهیمی باشند که مورد نظر حضرت امام(س) باشند.

سهیل کریمی اما به نکته‌ای متفاوت برای تحقق این منشور اشاره کرد و گفت: در وهله اول کسی هنرمند است که هنر را برای خدا بخواهد نه هنر را برای هنر و آن موجود باورمند به هنر توحیدی در مرحله اول خود باید مومن و متقی باشد.

وی افزود: در این صورت طبیعتا این هنرمند خروجی مثبتی دارد لذا نیازمند همین هستیم که نفسانیات و شیاطین درونی را طرد کنیم و دقیقا آیینه تمام عیار نگاه الهی به مقوله انسان و جهان می‌شود و اگر نگاه ما این باشد جهان را در این آینه می‌بینیم و اگر این آیینه خشدار باشد خروجی آن همان هنر برای هنر خواهد بود.

محمدصادق کوشکی اما معتقد بود: اگر جامعه هنری و هنرمندان انقلاب خود را مخاطب این پیام قرار بدهند و طرز فکر و راهبرد و عمق آن را درک کنند هر هنرمندی با خلاقیت خود راهبرد اجرایی آن را پیدا می‌کند چرا که نمی‌شود و امکانپذیر نیست که برای هنرمند تعیین تکلیف کرد.

محمدرضا گلریز نیز درباره تحقق این پیام گفت: مسئولان فرهنگی ما باید واقعا منویات ایشان را سرلوحه قرار دهند ما امروز در جنگ نرم هستیم و من نگران غلبه دشمن هستم و در این راستا باید به پیام‌های امام برگردیم و این مسئله و این موقعیت حساس را درک کنیم.

وی با بیان اینکه در این مسیر همه باید دست به دست هم بدهیم، افزود: باید به سخنان امام و رهبری اقتدا کنیم که کرارا درباره هنر متعهد و شرایطش صحبت کردند و باید سرمایه‌گذاری کنیم اما باید هنرمندانه حرکت کنیم و هنر انقلاب هنر حاذبه است و باید از این هنر استفاده کنیم و من تجربه این را در جشنواره موسیقی مقاومت دارم که صدای غرب را در آورد.

رحیم مخدومی با بیان اینکه قله تصمیم‌گیری، متولیان فرهنگی هستند تاکید کرد: وقتی این افراد دچار سیاست‌زدگی شوند به هیچ وجه امیدی نمی‌توان داشت لذا فکری باید برای این امر شود.

وی با بیان اینکه موضوع فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت از ریشه ایراد دارد، افزود: اگر آموزش و پرورش را به عنوان پایگاه علمی فرهنگی کشور مثال بزنیم وقتی وزیر تغییر می‌کند سیاست‌های کلان تغییر می‌کند یعنی یک نفر در راس یک مجموعه آن دستگاه را به سمتی که دلش می‌خواهد سوق می‌دهد و  در آن سمتی که دلش می‌خواهد حرکت می‌کند و بعدها صدایش در می‌آید و این را نمی‌توان سریع حل کرد لذا تا این مشکل مبنایی حل نشود قطعاً دستاوردهایش رفع نخواهد شد لذا اگر قله اصلاح شود دستگاه آماده می‌شود که نقش خودش را ایفا کند و در عرصه هنر بتواند انسان مناسب را تربیت کند و زمام را در دست بگیرد.

مخدومی ادامه داد: در عرصه تربیت نیز باید فکری می‌شده که نشده است و نیروی هم شأن انتظارات نظام نداریم و هر وزیر تنها برای هر 4 سالش برنامه‌ریزی می‌کند نه برای درنوردیدن مرزها و صدور انقلاب و برای نسل‌های آینده.

سعید مستغاثی اما با بیان اینکه پیام امام مبتنی بر کلیت گفتمان و آرمان‌های انقلاب است، گفت: برای تحقق این پیام باید گفتمان انقلاب وارد سینما و هنر شود اما از همان ابتدا سینما را از گفتمان انقلاب جدا کردند و به هر فیلمی که به این گفتمان نزدیک شود برچسب‌هایی چون «حکومتی»، «ایدئولوژیک» و «شعاری» می‌زنند و فضایی حاکم کردند که با نگاه خوشبینانه خنثی و با نگاه واقع‌بینانه در جهت فرهنگ غرب بود.

وی افزود: برای رسیدن به منشور هنرمندان امام باید نکات اصلی آن چون استکبار ستیزی را دنبال کنیم و سینما آمیخته به همان هویت اصلی اسلامی ـ ایرانی شود و فیلم‌ها بر اساس موضوعات مربوط به فراز و نشیب تاریخی و باورهای مردم و اعتقادات امام و انقلاب وجود دارد به تصویر کشیده شود نه موضوعات خنثی که هیچ تعلقی به این آب و خاک ندارد.

محمدحسین نیرومند نیز برای تحقق این امر به افتادن حداقل دو اتفاق معتقد بود که گفت: اول اینکه واقعاً کسانی که در حوزه فرهنگی فعالیت می‌کنند و مسئولیتی دارند باید به صورت جدی فعالیت‌شان با این منشور محک بخورد اگر نخورد حاکمیت نباید رو دربایستی داشته باشد و باید اینها را کنار بگذارد اما ما متاسفانه خیلی در حوزه فرهنگ سیاست‌های کلان را به راحتی در اختیار افرادی قرار می‌دهیم که باور جدی به این موضوع ندارند

وی افزود: دوم اینکه باید پرورش نیرو صورت بگیرد گرچه همان نیرویی که در آن زمان شکل گرفت و امروز به پیام امام خمینی(س) باور دارند متاسفانه هیچگونه حمایتی نمی‌شوند اما باید از این نیروهای مهجور حمایت کرد و بر روی نسل جدید هنرمند انقلابی سرمایه‌گذاری کرد چراکه فکر می‌کنم استعدادهایی هستند که می‌توانند آینده هنر را تضمین کنند ابلته به شرطی که رفتاری که با امثال ما هنرمندان انقلاب شد با اینها نشود.

منابع مرتبط:

 امام(س) از زبان اهالی سینما

 تاثیر اخلاقیات عملی و نظری امام خمینی در سینما

. انتهای پیام /*