در دوم مهر سال 1358 در قم، حضرت امام در باره مسائل مختلف ایران و جهان با اوریانا فالاچى مصاحبه ای انجام داد که در آن به مسائل جالبی اشاره شده است. در این مصاحبه اوریانا فالاچى قبل از شروع گفتگو مرگ مرحوم طالقانى را به امام تسلیت گفت و مطالب خود را اینگونه شروع کرد: امیدوارم حضرت امام به سؤالاتى که من مىکنم که شاید بعضیها به ظاهر مسخره بیاید و بعضیها ناراحتکننده باشد، ولى امیدوارم که با صبر و حوصلهاى که من در ایشان مىبینم به سادگى جواب بدهند. که حضرت امام در پاسخ وی گفت: بگویید که اگر سؤالها بخواهد زیاد باشد من وقت ندارم و محدود باشد. یک چند سؤالى باشد عیب ندارد. سؤالها را انتخاب کنید و آن سؤالى که مهم است بکنید. براى اینکه زیاد طول مىکشد.
ایران در دست من نیست، در دست ملت است
اولین سوال فالاچی این بود که : حضرت امام خمینى! ایران در دست شماست و حرفهاى شما کاملًا مورد قبول است و حرفهاى شما قانون مىشود در این کشور و حالت اجرایى پیدا مىکند. در مملکت بعضیها هستند که فکر مىکنند در این کشور آزادى نیست. حضرتتان چه مىفرمایید؟ در پاسخ به این سوال کلیدی که مقدمه ورود خبرنگار به مباحث بعدی بود امام اینگونه پاسخ داد که: «بگویید که ایران در دست من نیست، در دست ملت است. و ملت هم کسى که خدمتگزار باشد و مصالحشان را بخواهد، با آزادى مطلق، به او ممکن است رو بیاورد. و شما ملاحظه کردید در فوت مرحوم آقاى طالقانى سرنیزهاى نبود، زورى نبود، مردم با آزادى ریختند در خیابانها و همه ایران منقلب شد. این نه این است که آزادى بدون قانون وجود داشته باشد، آن آزادى نیست. منتها آزادى است که مردم روى محبت و عشقشان و روى یک مبادى و مبادى الهى به بعضى اشخاص که اینها را مىشناختند به اینکه الهى هستند روى مىآورند؛ و این آزادگى است».
آزادى بیان
خبرنگار در سوال دوم موضوع آزادی در ایران را مورد سوال قرار داد . با اشاره به صحبتهای قبلی امام در قم در گذشته پرسید: شما فرمودهاید مدرن شدن یک انسان این است که بتواند آزاد بیندیشد و آزاد تصمیم بگیرد و آزاد انتخاب بکند. چطور امکان دارد، الآن در کشور، کمونیستها و سایر اقلیتها- چه سیاسى و چه مذهبى و چه ملى- نمىتوانند آزادانه اظهار بیان بکنند و اظهار اندیشه بکنند؟
امام در پاسخ وی فرمود: « شما اول خیال کردید مسئلهاى را، بعد علتش را مىپرسید. در مملکت ما آزادى اندیشه هست. آزادى قلم هست. آزادى بیان هست. ولى آزادى توطئه و آزادى فسادکارى نیست. شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر [علیه] ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادى این است، در هیچ جاى دنیا همچو آزادى نیست. و اگر آزادى اندیشه است، آزادى بیان است...».
توطئه یک روزنامه
سوال بعدی فالاچی در باره بسته شدن روزنامه آیندگان بود که حضرت امام پاسخ وی را اینگونه دادند: «روزنامه آیندگان همان بود که با دشمنهاى ما روابط داشت. توطئه بود در کار و با صهیونیستها روابط داشت. از آنها الهام مىگرفت و بر ضد منافع مملکت و کشور مىنوشت. و در تمام آن روزنامههایى که توطئهگر بودند و مىخواستند رژیم سابق را دوباره برگردانند به اینجا. این روزنامهها جلوشان گرفته شد تا بفهمند به اینکه چطورند اینها و بعد از اینکه فهمیدند هر کدام که [توطئهگر] نیستند، نه، آزاد باشند. همه روزنامههایى که بودند، به اعتبار اینکه دادستان آن طورى که فهمیده است اینها توطئهگر بودند و مفسد بودند و اینها الهام از شاه و از دستگاه صهیونیستها مىگرفتند، از این جهت اینها را توقیف کردند موقتاً، تا اینکه رسیدگى کنند. این خلاف آزادى نیست. این جلوگیرى از توطئه است که همه دنیا بوده است که جلوى این توطئه را بگیرند.
فعالیت احزاب
خبرنگار در سوال بعدی در باره فعالیتهای احزاب سوال کرد که امام اینگونه پاسخ دادند: «...آنها هم- خلاف آزادىشان- اگر توطئهگر نباشند. حالا عملى که بر خلاف آزادى باشد، نکردهاند و نشده است. و اما اینکه مىگویید آنها رنج کشیدهاند و در این باره فعالیت کردهاند، این معلوم مىشود که درست از اوضاع ما مطلع نیستید. آنها که رنج کشیدهاند این توده مردمند که رنج کشیدهاند. آنها یک عدهاىشان در خارج بودهاند و حالا آمدهاند در داخل و مىخواهند استفاده بکنند بدون رنجش. یک دسته هم اینجا بودند و در پناهگاهها یا در خانهها بودند. و بعد از اینکه ملت، رنجها را کشید و خون داد و همه کارها را کرد، اینها آمدند و دارند استفاده مىبرند...».
مبارزه براى آزادى یا براى اسلام؟
خبرنگارایتالیایی در ادامه از حضرت امام پرسید که این ملت براى آزادى مبارزه کرده یا براى اسلام؟ که امام پاسخ وی را اینگونه داد که: « براى اسلام جنگیده، لکن محتواى اسلام همه آن معانى است که در عالَم به خیال خودشان بوده که مىگویند دمکراسى. اسلام همه این واقعیتها را دارد. و ملت ما هم براى همه این واقعیات جنگیدهاند، و لکن در رأسش خود اسلام است. و اسلام همه این را دارد.
تعریف ساده از آزادى
فالاچی در ادامه از امام درخواست می کند که تعریفی از آزادی ارائه کند . امام در پاسخ وی گفت: «آزادى یک مسئلهاى نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیدهشان آزاد است. کسى الزامشان نمىکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسى الزام به شما نمىکند که حتماً باید این راه را بروید. کسى الزام به شما نمىکند که باید این را انتخاب کنى. کسى الزامتان نمىکند که در کجا مسکن داشته باشى، یا در آنجا چه شغلى را انتخاب کنى آزادى یک چیز واضحى است. به همان ترتیبى که در همه جاى دنیا هست آنها مىتوانند وکیل انتخاب کنند. وکیل مىتواند به حسب آن چیزى که ملت به او اعطا کرده، دولت را تصویب کند یا رد بکند. رئیس جمهور را خود مردم تعیین بکنند. همه اینها با دست خود مردم هست و خودشان مىتوانند انجام بدهند».
جمهورى اسلامى، متضاد حکومت دمکراتیک!
در ادامه مصاحبه خبرنگار ایتالیایی خطاب به امام می گوید: شما با این جمله که : «جمهورى اسلامى» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، عملا روی کلمه دمکراتیک خط کشیدید که حضرت امام در پاسخ وی فرمود: « بله این مسائلى دارد. یک مسأله این است که این توهّم، این را در ذهن مىآورد که اسلام محتوایش خالى است از این، لذا احتیاج به این است که یک قیدى پهلویش بیاورند و این براى ما بسیار حزنانگیز است که در محتواى یک چیزى که همه چیزها به طریق بالاترش و مهمترش در آن هست، حالا ما بیاییم بگوییم که ما اسلام مىخواهیم و اما با اسلاممان دمکراسى باشد، اسلام همه چیز است. مثل این است که شما بگویید که ما اسلام را مىخواهیم و مىخواهیم که به خدا هم اعتقاد داشته باشیم، ولى به شرط اینکه به خدا هم معتقد باشیم. این براى ما خیلى ناراحتکننده است که کسى یک همچو خیالى داشته باشد. این اولًا، و ثانیاً این کلمه دمکراسى که پیش شما این قدر عزیز است یک مفهوم مُبَیَّنى ندارد. ارسطو یکجور معنى کرده. شوروى یکجور معنى کرده. سرمایه دارها یکجور معنى کرده و ما در قانون اساسىمان نمىتوانیم یک لفظ مبهمى که هر کس براى خودش یک معنى کرده است، آن را بگذاریم. به جاى آن اسلام را گذاشتیم که اسلام مُبیَّن مىکند حد وسط چیست. این مخالف با هیچ چیزى نیست، ولى آنهایى که نفهمیدهاند اسلام را، خارجیها که با اسلام کار ندارند، آنها که در داخل هستند و اسلام را نمىدانند چه رژیمى است، چه حالى دارد، از این جهت یک امکان به خیالشان دارد ...».
پاسخی اخلاق مدارانه
در ادامه فالاچی با اشاره به جو سازی های رسانه های غربی در باره امام می گوید: من در قیافه شما نگاه مىکنم که یک قیافه آرامى است، و طبیعى است و نرم است. اما دنیا یک قیافهاى از شما، قیافه سخت، خشن، ترسناکى درست کرده. آیا این قیافهاى که از شما ساختهاند براى شما رنج آور نیست. شما را دیکتاتور جدید ایران مىخوانند، این شما را ناراحت نمىکند؟
پاسخ امام اخلاقی و از منشا دینی است که می فرماید: «... از یک جهت البته ناراحتى دارد. و آن اینکه دشمنهاى ما چقدر بر خلاف انسانیت عمل مىکنند. ما متأسفیم که یک طایفهاى این قدر بر خلاف انسانیت، بر خلاف انصاف رفتار کند. از این جهت البته ناراحتى دارد. ما به حسب تعالیم اسلام براى عیبهایى که در بشر هست، باید متأثر باشیم. و از جهتى به نظر ما اهمیتى خیلى ندارد. براى اینکه ما یک راه حقى مىرویم. و البته در یک راه حقى که در مقابل ابرقدرتهاست، مقابل با منافع بزرگ یک کشورهایى است که مىخواهند اینها را بخورند و ببرند. و من نمىتوانم متوقع باشم که آنها بنشینند و نگاه بکنند. ما نگذاریم کارهایشان را بکنند. البته این براى ما خیلى بىسابقه نیست. همچو نیست که- یا همچو بوده است که- یک کار بىسابقهاى بوده است براى ما. ما مىدانستیم که یک همچو حرفهایى هست. همیشه هست که یک ضعیفى که در مقابل یک قدرتهاى بزرگى مىخواهد جلوگیرى بکند این تهمتها برایش هست. کسانى که اجیر هستند از طرف شاه، کسانى که اجیر هستند از طرف قدرتهاى بزرگ، ما توقع نداشته باشیم که هیچ به ما زهرى، زهر چشمى وارد نکنند. خوب، ما هم در خارج مىبینیم که در مملکت ما دارند آشوب مىکنند. عیناً مىبینیم که آشوب مىکنند. و ما هم مىدانیم که به اینکه در روزنامهها آنها هر چه دلشان بخواهد تهمت مىزنند. خوب، شما لا بد دیدید این را در روزنامهها که نوشتهاند که به امر خمینى پستانهاى زنها را بریده، با زنها چه کرده، البته دشمن است، ولى من متأسفم که دشمنها این قدر خلاف انصاف و خلاف انسانیت عمل کنند.
دمکراسى دوستى
پرسش بعدی خبرنگار ایتالیایی در باره شعار هایی بود که مردم در جلوی منزل امام می دادند که درخواست ملاقات داشتند؛ و این رفتار را یک تعصبى برشمرد و از امام پرسید که آیا شما این را خطرناک نمىبینید براى پیشرفت آدم، رشد انسان؟
در پاسخ وی امام فرمود: «این تعصب نیست. این آزادى دوستى است. این به اصطلاح شما دمکراسى دوستى است. اینها احساس کردهاند که روى مصالح آنها عمل مىکنیم. احساس کردهاند که ما نمىخواهیم ظلم بکنیم. به آنها نمىخواهیم ظلم بکنیم. آنها را نمىخواهیم به زور وادار بکنیم به یک کارى. این احساس که آنها از اسلام دارند و این احساس هم دارند که ما همان تبع اسلام هستیم و مطابق احکام اسلام عمل مىکنیم. این دو احساس در مردم هست. یکى اینکه اسلام را مىدانند که رژیمى است که عدالت در آن هست. و ما را هم مىدانند که ما تابع یک رژیمى هستیم که عدالت هست. و ما مىخواهیم اجرا کنیم عدالت را. از این جهت است این احساسات. نه یک تعصب خشکى باشد بدون منطق، بدون مبنا. و من اصلًا هیچ خطرى در این، احساس نخواهم کرد.
خطر فاشیسم!
در سوال بعدی او امام را از خطر فاشیسم در ایران آن زمان پرسید که امام اینگونه پاسخ دادند: « هیچ، ابداً همچو خطرى نیست. مادامى که این ملت به اسلام توجه دارد و تابع اسلام است و ما حکومت اسلامى مىخواهیم درست کنیم، هیچ خوفى نیست. هیچ دیکتاتورى
نخواهد بود. و هیچ خطرى براى این مطالب نیست. ما وقتى خطردار هستیم که کمونیسم بتواند به ما غلبه کند که آن وقت اول گرفتارى و دیکتاتورى مىباشد. یا رژیمى نظیر رژیم شاه پیش بیاید. آن هم همان طور است. و اما آن رژیمى که ما مىخواهیم، آن رژیمى است که ملت ما دنبالش هستند، دیکتاتورى در آن معصیت بزرگ است. و فاشیستى از معاصى بزرگ است پیش ملت ما. و هیچ همچو خطرى نیست پیش ما. توده ما توده مسلمان است. تعلیمات اسلامى همان طورى که در روحانیت هست، آنها به مردم هم تعلیم کردند. و تمام این مسائل اسلامى که بر مبناى عدالت است و بر مبناى آزادى است و بر مبناى اختیار مردم است و بر مبناى آن چیزهاى متعالى است، در اسلام هست، و مردم هم او را دارند، بله امکان این هست عقلًا که این مملکت از اسلام برگردد و بشود کمونیست. اگر چنین شد همه مردم از اسلام برگشتند و کمونیست شدند، این خطر البته- آن وقت هست براى اسلام. و اما مادامى که ملت ما مسْلم است، براى ملتى که اسلام ندارد یا فرض کنید که تابع کمونیسم است، یا تابع اصول و مسالک دیگرى هست، البته این خطر در آنها هست. و مملکت ما هیچ خطرى به هیچ وجه ندارد.
استفاده از چادریک رسم از قدیم ماندهاى است!
او در خاتمه مصاحبه اس در باره اعدامها سوالهایی پرسید از جمله اینکه آنهایی که مثلًا لواط مىکنند. بیمار هستند، چرا باید اعدامش کنند؟ و یا اینکه یک زن هجده ساله را که آبستن بوده را به عنوان اینکه زنا کرده اعدام کردند. که حضرت امام پاسخ دادند که دروغ است، نمىشود، در اسلام نیست. این جزو همانهاست که به ما نسبت مىدهند. اما سوال نهایی خبرنگار ایتالیایی در باره حجاب بود که پرسید: این چادر، آیا صحیح است که این زنها خود را در زیر چادر مخفى کنند؟ این زنها در انقلاب شرکت کردند. کشته دادند. زندان رفتند. مبارزه کردند، این چادر هم یک رسم از قدیم ماندهاى است. حالا دیگر دنیا هم عوض شده. حالا این صحیح است که مثلًا اینها خودشان را مخفى کنند؟ که با پاسخ جالب امام مواجه شد که : « اولًا اینکه این یک اختیارى است براى آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقى دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام مىکنیم به زنها که هر کس چادر مىخواهد یا هر کس پوشش اسلامى، بیاید بیرون. از 35 میلیون جمعیت ما 33 میلیونش بیرون مىآید. شما چه حقى دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتورى است که شما نسبت به زنها دارید؟ و ثانیاً اینکه ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که بهسن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست. ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد.
منبع: صحیفه امام، ج10، ص95
منابع مرتبط:
دو مصاحبه
مصاحبه با نصرالله مردانی
مصاحبه با دکتر بیات
آزادی در اندیشه امام
نظریه آزادی انقلاب اسلامی
.
انتهای پیام /*