غدیر برکه ای است که همه جویبارها و قطرات متفرق از هر سمت و سوی و با هر رنگ و روی در آنجا به هم می رسند. برکه ای چونان اقیانوسی عظیم که خصوصیتها و منیتها را در میان امواج خروشان خود مستهلک می کند و مجموعه واحد و به هم پیوسته ای را فراهم می آورد. غدیر نقطه اتصال راهها، فرهنگها، اندیشه ها و سلیقه های گوناگون، و هسته مرکزی برای تشکیل امت واحده است. غدیر تعبیر دیگری از «کوثر» است. کوثر نیز حوضی است که همه کثرتها در آنجا به وحدت می رسند که آن را مقام جمع الجمع نامیده اند و در روز بازپسین متحقق خواهد شد.

غدیر خم در واپسین روزهای نزول وحی محل تجمع عظیم ترین جمع امت اسلام پس از آخرین حج پیامبر (ص) بود. در آن روز از سوی خداوند حکیم فرمانی نازل شد که از کاربردی ترین اصول اسلام بود. این فرمان به منزله آخرین حلقه، سلسله احکام و حکمتهای دینی را به هم پیوند داد و دایره امت واحده را تکمیل نمود. ابلاغ ولایت توسط مقام رسالت در واقعه غدیر از چنان اهمیتی برخوردار بود که رضایت و خشنودی پروردگار را در پی داشت (و رضیت لکم الاسلام دینا) چرا که در آن روز حکومت صالحان رمز کمال دین شناخته شد. (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی.)

پس غدیر نعمت است و تمام نعمت. غدیر دین است و کمال دین. افسوس که کسانی قدر این نعمت را ندانستند و دین را ناقص خواستند. امروز در جهان اسلام چه می گذرد؟ شعله های آتش از همه سو زبانه می کشد. پرچم تفرقه بلندتر از پرچم توحید به اهتزاز در آمده است. الهه ها و خدایان دروغین را با شعار مقدس لا اله الا الله به میدان آورده اند. مسلمان، مسلمان را با رمز الله اکبر به خاک و خون می کشد. روزی نیست که خبری ناگوار از حمله های انتحاری و کشته شدن مسلمانان بیگناه به دست مسلمان نماهای فریب خورده به گوش نرسد. آیا این آتش خانمان سوز خاموش شدنی است؟ آیا روزی خواهد رسید تعاون و همدلی جای تعاند و دشمنی را بگیرد؟ اگر خواهد شد، به دست چه کسانی و کی و چگونه؟

آنچه مسلّم است این است که این فتنه که هر روز دامنه آن گسترده تر می شود به دست بیگانگان و مجامع جهانی فرو نخواهد نشست. بویژه آنان که از این تفرقه ها سود کلان می برند و اگر خودشان هم در این آتش افروزی سهیم نبوده باشند حداقل از تداوم آن برای کسب منافع مادی خود رضایت کامل دارند، آنان عملاً برای خاموش کردن این آتش و پایان دادن به خونریزی ها و برادر کشی ها اقدامی نخواهند کرد.

چاره چیست؟

چاره و تنها چاره در این دو چیز است:

1. بازگرداندن گوهر تعقل به کانون شریعت

برای توضیح مطلب بصورت اجمال باید گفت: امروز اخباریگری در میان شیعیان و سنیان باز تولید شده است. طراحان کارآزموده به کمک تکنولوژی های پیشرفته و رسانه های مدرن ذهن و فکر و تعقل افراد ساده لوح را تحت تأثیر ظواهر الفاظ قرار داده و با تمسک به ظاهر برخی روایات احساسات را تحریک و میدان کارزار و برادر کشی را رونق می بخشند. یکی به استناد روایات، لعن صحابه را جایز بلکه واجب می شمرد و آن را جزئی از دین می داند و دیگری به استناد روایاتی دیگر، زیارت قبور را از مصادیق شرک دانسته و کشتن زائران را تقرب الی الله و فوز عظیم می شمرد. شبکه های متعدد و فراوان ماهواره ای، برخی برای دفاع از ولایت اهل بیت (ع) و برخی به منظور تبیین سنّت و دفاع از صحابه، با نامهای گوناگون شکل گرفته و متخصصانی را در هر دو زمینه به میدان فرستاده اند. هر دو گروه در یک نقطه مشترکند و آن عبارت است از: استفاده محض از اخبار و احادیث و کنار گذاشتن عقلانیت، عقلانیتی که جوهر دین است.

در یک سو شبکه های منتسب به اهل سنت کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را به دست گرفته و با استناد به برخی روایات دو پهلو و قابل توجیه و احیاناً روایات ضعیف که علمای شیعه هم آنها را قبول ندارند بر انحراف شیعه و خروج پیروان این مکتب از دایره اسلام استدلال می کنند و در سوی دیگر شبکه های منتسب به تشیع با در دست گرفتن صحیح مسلم و بخاری بر ارتداد طرف دیگر اصرار می ورزند. آنچه در این مباحثات جایش به شدت خالی است کرسی عقل و دور اندیشی است، همان گوهری که نه تنها خود یکی از ادّله اربعه است بلکه به یک معنی پایه و مبنای سه ادّله دیگر است. حتی توحید که اوج معارف الهی و بشری است با گوهر عقل فهمیده می شود و در پرتو استمرار تعقل نتیجه می دهد. در قرآن کریم کمتر صفحه ای است که در آن واژه تعقل، تفکر، تدبر، اولی الالباب و یا مشتقات آنها به کار نرفته باشد. چرا؟ آیا جز این است که حتی اصول دین و آئین باید با پایه و مایه و میزان عقل سلیم سنجیده شود؟ چه رسد به روایات ظنّی السند که عدّه ای با تمسّک به ظواهر آنها حقیقت دین را وارونه کرده و مصالح مسلمین را نادیده گرفته و چهره زیبای اسلام نبوی و علوی را در انظار جهانیان چهره ای کریه و تنفر آمیز جلوه می دهند.

2. عمل به سنت پیامبر اکرم (ص) در غدیر

دومین راه نجات مسلمین تأسی به پیامبر مکرّم اسلام (ص) است. آن حضرت در غدیر خم پس از آنکه امیرالمومنین علی (ع) را به دستور خداوند متعال به ولایت منصوب کرد سنتی را پایه نهاد که با کمال تأسف این سنت نبوی در جهان اسلام متروک مانده است، و آن سنت مؤاخات و عقد برادری بین مسلمانان بود. آن حضرت به ده ها هزار مسلمانی که در منطقه غدیر خم حاضر بودند دستور دادند دو به دو با هم مصافحه کنند و عقد اخوت ببندند و خود آن حضرت نیز در حضور جمع با علی ابن ابی طالب (ع) عقد اخوّت بست. آن روز شیعه و سنّی به معنای امروزی وجود نداشت، ولی همه بودند از هر نوع فکر، اندیشه، گروه، شاخه و گرایش. پیامبر اکرم (ص) با آنکه به علم لدنّی از همه گرایشها و نیت ها مطلع بود امّا دستور اخوّت دینی را صادر کرد و این امر تحقق یافت. این بود سنّت  پیامبر در روز غدیر. آیا امروز مسلمانان به «سنّت اخوت» عمل می کنند؟ اهل سنّت و جماعت که خود را مفتخر به اجرای سنن نبوی (ص) می دانند آیا نباید پیش و بیش از دیگران به احیای این سیره ارزشمند همت گمارند؟ و نیز شیعیان که پیروان مکتب علی (ع) هستند گرچه خوشبختانه در بین خود نوعاً در این روز مبارک به سنت برادرخواندگی عمل می کنند آیا چه اشکالی دارد این اخوت دینی را نسبت به سایر مسلمین نیز توسعه دهند. ای کاش روزی فرا رسد که اهل اسلام به حکم قرآن کریم(انما المومنون اخوه) و سنت پیامبر اکرم (در غدیر خم) و سیره اهل بیت (روش عملی امامان معصوم) به جای تنازع و خلاف به اتحاد و دوستی روی آورند، و از راه و روش علمای بزرگ شیعه و سنی پیروی کنند. راه امام شرف الدین و شیخ سلیم بشری، راه آیت الله بروجردی و شیخ شلتوت، راه علامه کاشف الغطا، راه امام موسی صدر و علمای بزرگ اهل سنت مصر، سوریه و لبنان، راه علّامه امینی و شهید مطهری، راه فقیه بزرگ و مصلح کبیر امام خمینی.

در این دو جمله کوتاه از امام خمینی (س) دقت کنید که شاخص روشنی برای همگان است:

«شما می دانید که آقایان اهل سنت و علمای شیعه مدتهاست که زحمت می کشند که تفرقه را کنار بگذارند و با کسانی که پیغمبرشان و دینشان یکی است همراه و برادر باشند. لکن افرادی کوشش می کنند که تفرقه ایجاد کنند و شما خوب می دانید که چه کسانی از تفرقه سود می برند» (صحیفه امام، ج 16، ص 419)

«تا مجتمع نشوید، تا دستتان را به هم ندهید، تا اخوت اسلامی را حفظ نکنید، نمی توانید در مقابل این قدرتها بایستید. تمام شیره جان شما را می کشند و می برند و ملّت شما را آن طور ضعیف و زبون و بیچاره می کنند.» (صحیفه امام، ج 17، ص 404)

اخوت، تمام نعمت

روز غدیر به تعبیر قرآن کریم روز اتمام نعمت است(واتممت علیکم نعمتی). واژه «نعمت» در قرآن کریم در موضوع «اتحاد و اخوت» به کار رفته است. در آیه 103 سوره آل عمران چنین می خوانیم:

«واذکروا نعمت الله علیکم اذکنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً»

یعنی: نعمت خداوند را به یاد آورید که ابتدا دشمن هم بودید ولی خداوند دلهای شما را به هم نزدیک کرد و در سایه نعمتِ تألیف قلوب و اتحاد به اخوت و برادری رسیدید.

امام خمینی (س) این نکته دقیق تفسیری را به زیبایی چنین بیان کرده است:

«این الان یک نعمتی است که خدا به ما داده که همه مطمئناً، برادر وار پیش هم نشسته ایم، حرفهایمان را می زنیم، این را حفظ کنید.» (صحیفه امام، ج 10، ص 155)

در عبارت فوق به کار بردن واژه «نعمت» برای مفهوم اخوت و وحدت برداشتی آگاهانه از قرآن کریم است. بنابراین به نظر می رسد اصلی ترین وظیفه ما در این ایام مبارک علاوه بر توجه به امر ولایت امیر المومنین علی (ع) عمل به فریضه قرآنی و سنت نبوی «وحدت» و اخوت بین همه مسلمین جهان است.

فرصت غدیر

غدیر یادآور اجتماع، اتحاد، اخوت، همدلی و ولایت صالحان و شایستگان است. و منصوب آن روز یعنی علی(ع) نماد معرفت، عدالت، تعقل، بردباری، خداباوری و پرهیز از هرگونه نفاق و تفرقه است. و به تعبیر ی که در یکی از غزلها سروده ام:

 ایمان و عدل و دانش و تقوی و راستی                               هستند جملگی خبر و مبتدا علی

حق شد مدار حیدر و حیدر مدار حق                                    هرگز نشد زجان حقیقت جدا علی

بنابراین مسلمانان به جای آنکه از عید غدیر بهراسند یا از آن برای ایجاد کینه و نفرت و تفرقه استفاده کنند، باید این روز بزرگ و فراموش نشدنی را به روز برادری و اخوّت ایمانی تبدیل کنند.

در این فرصت دو سخن گفتنی است، یکی با شیعیان رسمی و دیگری با دیگران.

امّا سخن اوّل: محبان علی(ع) می دانند که آن حضرت اسوه صبر و تحمل بود و پیروی از علی(ع) معنایی جز پیروی از سیره و رفتار آن حضرت ندارد. بنابراین چگونه اجازه می دهند برخی گویندگان و مداحان در مجالس و محافل موجی از کینه و نفرت را نسبت به اهل سنّت تولید کنند. راستی این گونه افراد که سنگ ولایت علی(ع) را به سینه می زنند در خصوص بیست و پنج سال خانه نشینی علی (ع) چه توجیهی دارند؟ آیا واقعیت جز این است که علی (ع) ربع قرن سکوت را یرای حفظ وحدت جامعه تحمل کرد؟ چرا امیر المومنین (ع) در دفاع از ولایت خود که در واقع حق مسلم جامعه اسلامی بود کوتاه آمد و تا پای جان دفاع نکرد؟ آیا جز این بود که آن حضرت مصلحتی بالاتر و والاتر از ولایت علوی را در نظر داشت؟

مولای متقیان با عمل و سیره خود به همگان آموخت که هر جا پای مصلحت بزرگی چون وحدت جامعه اسلامی و بقای اصل دین در میان باشد از پیگیری حق مسلّمی چون حکومت بر مردم نیز باید گذشت. متأسفانه کسانی به جای آن که سکوت بیست و پنج ساله علی (ع) را الگویی برای صبر و تحمل بدانند آن را دستاویزی برای تحریک احساسات و دامن زدن بر اختلافات قرار می دهند. در حالی که اگر وظیفه این بود مسلماً علی خود پیشقدم می شد و سکوت نمی کرد. آن حضرت سکوت کرد تا اختلاف نباشد. سکوتی سنگین و بسیار زجر آور ولی با میوه هایی شیرین و نتیجه ای رضایت بخش، که حاصل آن بقای اسلام و حفظ آموزه های دینی است. امروز اگر یک و نیم میلیارد مردم جهان به افتخار مسلمانی نایل آمده اند، و هر روز نام مبارک پیامبر از صدها هزار مأذنه به نیکی برده می شود، امروز اگر حج برپاست، و قرآن کتاب خدا بدون کلمه ای تحریف باقی مانده است، بدون تردید به برکت همان صبر و سکوت است. عجبا ما به جای آنکه از سکوت امیر المومنین (ع) درس بگیریم کاتولیک تر از پاپ و شیعه تر از علی شده به انجام اقداماتی که با روح دین و ولایت مخالف است دست می زنیم.

سخن دیگر با اهل سنت است. علما و خطبای سنّی مذهب و ارشادگران پیروان مذاهب اربعه در این باره مسؤولیتی بس سنگین به عهده دارند. چشم و گوش صدها میلیون مسلمان اهل قبله در سراسر جهان به قلم و زبان آنها دوخته شده است. نقش آنها در روشنگری مردم و دعوت به صلح و دوستی و سلم و برادری که روح اسلام است نقشی اثر گذار و بی بدیل است. از این عزیزان انتظار می رود همان گونه که نویسندگان و گویندگان شیعی بدون اغماض عملکرد برخی از شیعیان افراطی را نقد می کنند و برای حفظ وحدت تلاش می کنند آنان نیز عملکرد نادرست گروهی سنّی نمای سلفی و تکفیری را شجاعانه نقد کنند و جان جوانان معصوم خود را که در اثر تبلیغات مسموم وهابی های تکفیری دست به اقدامات خشن و انتحاری می زنند نجات دهند. راستی سکوت علمای بزرگ اهل سنت و مجامع دینی آنها در برابر فتنه انگیزی ها و خشونت هایی که نسبت به شیعیان و مردم بی گناه روا داشته می شود چه توجیهی دارد؟ مجوز آنان از آیات قرآن و دستورات شرع برای سکوتشان چیست؟

آیا وقت آن نرسیده است که عزم جدی اهل اسلام از شیعه و سنی بر این تعلق گیرد که با حاکم کردن دو اصل مبنایی«عقل» و «اخوت» دلها را به هم نزدیک، شیطان را از خود دور، زندگی را از محبت شیرین و کام دشمنان اسلام را از شرنگ نومیدی تلخ کنند؟ به امید روزی که امت اسلام با تمسک به سیره و سنت پیامبر اکرم (ص) و مشی و مرام خاندان آن حضرت چراغ عقل را در شبستان دوستی و برادری بیفروزند و اقتدار و عظمت دین خدا را در چشم جهانیان نمودار سازند و چهره حقیقی اسلام را که حکومت صلح و صالحان است فرا روی حق جویان عالم به نمایش بگذارند. که البته بر اساس وعده های الهی این آرزویی دور نیست.  والسلام

منابع مرتبط:

بازتاب فهم نوین ولایت ، غدیر ، عاشورا و انتظار در شعر معاصر – مقاله

سخنرانی امام در جمع مسئولان نظام به مناسبت عید غدیر (پیام غدیر) - سند

کارت تبریک عید غدیر با پرتره سه رخ امام قبل از تبعید - عکس

پیام غدیر، ولایت و حکومت – صوت امام

. انتهای پیام /*