امام خمینی که همواره بر نقش مردم و اهمیت حیاتی آن در تأمین سلامت و موفقیت نظام تأکید می ‏کردند، با درایت خاصی در آذرماه 1358، طی بیاناتی ضرورت تشکیل مدرسۀ عشق یا همان بسیج مستضعفان را اعلام فرمودند. برکات این شجره طیبه و عطر دلاویز شکوفه‏ های آن، در طی بحرانهای سالهای اولیه انقلاب و جنگ تحمیلی و بعد از آن به سراسر مملکت اسلامی ما رسید، و فضای آن را معطر ساخت و انقلاب و جنگ را به نفع اسلام و مسلمانان به پایان رسانید؛ و این همه جز در پرتو جهان ‏بینی توحیدی و تدبیر آن پیر فرزانه و حضور نیروهای مردمی و پیوند الهی آنان با ولایت حاصل نشد. در سخنان امام ـ قدّس سره ـ سابقۀ بسیج به بیداری قوم بنی ‏اسرائیل و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونی، به فرمان حضرت موسی ـ علیه ‏السلام ـ و بسیج اصحاب پابرهنه و فقیر صُفّه در برابر ظلم و غارت اشراف بت پرست مکه، به دعوت رسول اکرم ـ‌صلی اللّه‏ علیه و آله و سلم ـ و نیز اهتمام ائمه اطهار ـ علیهم‏ السلام ـ که نگرشی الهی داشتند، و به تشویق مردم به هم‏پیمانی برای حل مسائل سیاسی و کاهش گرفتاری مسلمین باز می ‏گردد.

در اندیشۀ حضرت امام بسیج  نهادی اجتماعی است

در عصر حاضر هم، بسیج مردم در جریان نهضت تحریم تنباکو و مبارزه بر ضد استعمار دولت انگلیس به فتوای مرحوم میرزای شیرازی، و قیام عده زیادی از مردم قم و ورامین وشهرهای دیگر کشور در حوادث پانزدهم خرداد سال 1342 در برابر ظلم و خیانت رژیم پهلوی، و استمرار مبارزۀ آنان تا سرنگونی حکومت شاهنشاهی در 22 بهمن 1357 ماهیت بسیجی دارد. این بسیج شدنها و قیامهای معنوی مردمی، همواره خواب راحت ستمگران قدرتمند را آشفته ساخته است. مبارزۀ حق با باطل بر شدت کینه‏ توزی های دشمنان اسلام ـ بویژه دشمنان انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن ـ در عصر حاضر افزوده است. انقلاب اسلامی ایران، مستکبران جهان را سخت به وحشت افکنده، و آنان را به تکاپو واداشته، تا چندین نوبت کودتا و حملۀ نظامی مستقیم و انواع محاصره‏ها و در نهایت تحمیل جنگ به دست رژیم عراق برای براندازی نظام نوپای ایران را بیازمایند؛ ولی به یمن عنایت همیشگی حضرت حق و بیداری و هدایت امام راحل، بسیج ملت همیشه زنده، با استفاده از امکانات کشور، توانست مستکبران جهانی را ـ که با تمام قوا برای حمایت از رژیم عراق متحد شده بودند ـ به زانو درآورد، و ملت را مانند اولیای خدا آبرو بخشد. مراد حضرت امام(س) از بسیج، فراتر و جامعتر از معانی مذکور در لغتنامه ‏هاست، و حتی با درک اغلب مردم از بسیج به عنوان نهادی رزمی متفاوت است. در اندیشۀ حضرت امام(س) بسیج یک نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش، بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه؛ و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوندی دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعۀ اسلامی متصور نیست. اگر بسیج را نهادی منسجم محسوب کنیم که در مقطع زمانی معینی، به ضرورتی اجتماعی پا به عرصۀ وجود نهاده است، طبیعی است که با رفع ضرورت، جایی برای دوام و بقای آن باقی نمی‏ماند، حتی اگر مشکل و مسأله‏ ای که بسیج برای پاسخگویی به آن تشکیل شده است، مسأله‏ ای اقتصادی یا فرهنگی باشد.

کارکرد های بسیج   

 بسیج،در صورتی می‏ تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهای دائمی و باورها و ارزشهای فرهنگی پدیدآورندۀ آن به روشنی تعریف شوند؛ این نیازها ممکن است اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند. همچنان که هر فرد، خانواده یا گروهی همزمان به نیازهای متعدد زیستی، تربیتی، آموزشی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، دفاعی پاسخ می ‏گوید، نهاد بسیج نیز کارکردهای گوناگون دارد و به نیازهای متعدد پاسخ می‏ دهد؛ چنانکه در تثبیت ابعاد سیاسی ـ اجتماعی نظام و در دفاع هشت ساله، در برابر دشمنان نقش مؤثر خود را ایفا کرد. حیثیت امروز نظام، تا حدّ زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبۀ مردم در آن بوده است. حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود. به گفتۀ امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق آن بود. سابقه بسیج در منظر امام گویای این مطلب است که ملتها در قرون و اعصار به دعوت رهبران الهی، بسیج شده‏اند تا دین خدا را زنده نگه دارند. بسیج ملتها، اعتقادی، سیاسی یا نظامی یا اجتماعی ـ اقتصادی یا جامع همۀ این صفات بوده است. وجه مشترک همۀ اینها سرنگونی ظلم و سلطۀ طاغوت و برقراری خداپرستی و عدالت در بین انسانها بوده است. به طوری که در یک صف، بسیج و انسجام مردم و تجهیز امکانات آنان و هدایت بسیج کننده قرار داشت و در صف دیگر ظلم ظالمان و قدرت طاغوتها. اولیای خدا همواره بسیج امتها را به سمت معرفت و نورانیت هدایت کرده‏اند و آثار آن، رشد معنوی و مادی انسانها بوده است. در حالی که طاغوتها و زورمداران هر عصر کوشیده‏اند ملتها را با ارعاب و تطمیع بسیج کنند و وسیلۀ نیل به اهداف شیطانی خود سازند؛ با توجه به آنچه بیان شد، مفهوم بسیج در کلام امام در حیطه‏های سه گانۀ در قلمرو اجتماعی، در قلمرو عبادی ـ سیاسی، و در قلمرو عشق و عرفان قابل طرح است: آنچه در ادامه می آید مرور یکی از سخنرانی امام خمینی در جمع مسئولان بسیج مستضعفان  است که در تاریخ 25فروردین 1364 ایراد شده و در آن به تجلیل و تقدیر از خدمات بسیج و لزوم آمادگی جوانان برای دفاع از کشور پرداخته شده است. دراین نشست سرپرست، اعضای شورا و مسئولان بسیج مستضعفان‏ حضور داشتند و امام راحل به نکات ارزشمندی در باره بسیج اشاره فرمودند که مشروح آن از نظر می گذرد:  

وظیفه من؛ وظیفه شما

«آن چیزی که وظیفه، من است اینکه به شما دعا کنم و خصوصاً از جنابعالی{رحمانی سرپرست وقت بسیج} که این زحمت را قبول کرده ‏اید، تشکر کنم. قضیه بسیج همان مسئله ‏ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‏ شد، طوایف مختلف می‏ آمدند و به جنگ می‏ رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است. و چون مقصد ما اسلام است.  باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام. و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. من در این مدتی که از بسیج مسائلی شنیده ‏ام، به خوبی شنیده ‏ام و فعالیت شما بسیار خوب بوده است و امیدوارم بهتر شود. البته مشکلات در هر امری هست که باید رفع شود و آن چیزی که برای ما بسیار مهم است اینکه جوانهای ما در سراسر کشور احساس کرده ‏اند که خودشان باید از هر خطری که پیش می‏ آید جلوگیری کنند و دنبال این نباشند که از خارج یا جای دیگر به آنها خدمت شود. و امتیاز ایران از جاهای دیگر در همین است که تا کنون نه از جهت مادی دستش را پیش دیگران دراز کرده و نه از جهات دیگر، و خودش روی پای خودش ایستاده و با تکیه بر خدا و خود، دفاع می‏ کند و حق هم همین است. چون کسی که از خارج می‏آید، نمی‏ آید که بجنگد، چنانکه می ‏بینیم برای صدام از اردن و کجا و کجا افراد می‏آیند، ولی آن افراد بی ‏عرضه ‏ترند از آنهایی که در داخل‏ عراق هستند و حاضر نیستند برای صدام جانشان را بدهند. اما در کشور ما وقتی مسأله، مسئله اسلام و فداکاری در راه اسلام است، مردم همه حاضرند، چون مردم ما می‏دانند در صدر اسلام خود پیغمبر و ائمه آن طور فداکاری کردند و مسلمین صدر اسلام با آن که عددشان کم بود آن گونه فعالیت کرده و جنگ کردند. و کشور ما بحمد اللَّه به حسب نوع و اکثریت غالب افراد این احساس را دارند که برای اسلام و کشورشان خدمت کنند.

بسیج یک امر بسیار مهم و خوبی است

و شما آقایان مخصوصاً روحانیون، هر چه می‏ توانید مردم و جوانان را تهذیب کنید و متوجه سازید که وقتی برای اسلام کار می‏ کنیم باید به طور مهذب باشد که اگر خدای نخواسته، کارها با خودخواهی و غرور همراه شد، مبدأ شکست انسان است. باید اتکال به خدا باشد و خدمت برای خدا؛ خدمتی که در هر جا انجام شد عبادت باشد، کما اینکه افرادی که در بسیج و سایر جاها برای خدا خدمت می‏کنند، همه در حال عبادت هستند و بسیج یک امر بسیار مهم و خوبی است. امیدوارم با جدیت شما و کسانی که در این مراکز هستند، این امر به پیش رود، و ایران کشوری شود که در عین حال که هر کس مشغول کار خودش می ‏باشد، مستعد برای این باشد که هر روزی اعلام شد، همه برای دفاع حاضر بشوند، و یک چنین کشوری آسیب نخواهد دید. ان شاء اللَّه خداوند شما را موفق و مؤید بدارد و من به شما دعا می ‏کنم.

صحیفه امام،ج‏19 ،ص220و221

منابع مرتبط:

بسیج در اندیشه امام

نقش بسیج در امنیت جمهوری اسلامی

. انتهای پیام /*