تلگرام امام به شاه و علم ـ تا آن روز ـ یکى از قهرآمیزترین برخوردهاى یک مقام برجسته روحانى با شاه و هیئت حاکمه ایران بود. امام این اقدامات «فردى» را کافى نمى دانستند؛ بدین جهت در جلسۀ مهم و تاریخى 16 مهر آن سال که در منزل فرزند مرحوم آیت اللّه  العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى و با حضور آیت اللّه  گلپایگانى، آیت اللّه  مرتضى حائرى و آقاى شریعتمدارى تشکیل گردید و تا پاسى از شب به طول انجامید، امام خمینى(س) پیشنهاد کردند متن تلگرامهایى که علما و مقامات روحانى به هیئت حاکمه مخابره مى کنند، چاپ شود و در دسترس عموم قرار گیرد تا عامۀ مردم از اقدامات و نظریات پیشوایان اسلامى پیرامون تصویبنامه باخبر و آگاه شوند. امام در این پیشنهاد ـ مثل همیشه ـ حضور مردم را در صحنۀ مبارزات، لازم و اجتناب ناپذیر دانسته به حاضران در جلسه تأکید فرمودند که بدون شرکت آگاهانۀ مردم در مبارزه، کار پیش نمى رود.[1]

شاه ابتدا گمان مى کرد که مى توان با تهدید و ارعاب، جلوى حرکتهاى تند روحانیون ـ مخصوصاً امام خمینى(س) ـ را گرفت؛ از این رو اسداللّه  علم به دستور او، طى نطقى در رادیو هشدار داد: «به قواى انتظامى دستور اکید داده شده، هرگونه اخلالگرى را شدیداً سرکوب سازند». این تهدیدها به شعله ور شدن خشم مردم انجامید.

علم، پس از یک ماه و نیم سکوت در برابر اعتراض روحانیون و مردم در 22/آبان/1341، تلگرامى به عنوان آیات عظام مرعشى نجفى و گلپایگانى و آقاى شریعتمدارى مخابره کرد و از فرستادن تلگرام براى امام خمینى(س) خوددارى ورزید، این نخستین واکنش و موضعگیرى رژیم علیه امام بود. برخى از مقامات روحانى، تلگرام علم را قانع کننده دانستند و غائله انجمنهاى ایالتى و ولایتى را پایان یافته تلقى کردند؛ اما امام تأکید داشتند که سراسر جملات تلگرام، پر از حیله و نیرنگ است و لایحه اى که در هیئت دولت مطرح شده و به تصویب رسیده و در جراید نیز اعلام گردیده، با کلمات تعارف آمیز آقاى علم از رسمیت نمى افتد؛ علاوه بر این حل نهایى مشکل به مجلسین سنا و شوراى ملى احاله شده که هیچ یک از این دو مجلس مشغول کار نیستند و معلوم هم نیست که در چه تاریخى کار خود را آغاز خواهند نمود.

پیش از اینکه موضعگیرى امام خمینى(س) دربارۀ تلگرام و همچنین مصاحبۀ مطبوعاتى علم به آگاهى مردم برسد، به استناد گفتۀ بعضى از مقامات روحانى، شایع شد که دولت با نظر علما موافق مى باشد و غائله پایان یافته است. مردم با شنیدن این خبر به شادمانى پرداختند و براى گفتن تبریک به منزل مراجع روى آوردند. امام خمینى(س) به میان جمعیتى که در منزلشان اجتماع کرده بودند آمدند و طى سخنانى، نقشه هاى شوم رژیم را برشمردند و از مردم خواستند که فریب حیله گری هاى دولت را نخورند و همچنان به مبارزه ادامه دهند. مردم پس از شنیدن سخنان امام، پرچمهایى را که به نشانۀ پیروزى به در و دیوار آویخته بودند، پایین آوردند و به چراغانی هایى که به این مناسب برپا کرده بودند، پایان دادند و براى مبارزات بعدى آماده شدند.[2]

روز جمعه ـ 2/آذر/1341 ـ یعنى ده روز پس از انجام مصاحبۀ مطبوعاتى و مخابرۀ تلگرام علم، سه گروه از اصناف و هیئتهاى مذهبى تهران وعده اى از طلاب و مردم قم، به منازل مراجع و از جمله امام خمینى(س) آمدند و پشتیبانى و آمادگى کامل خود را براى ادامۀ مبارزه اعلام کردند. امام در اجتماع این گروه، سخنانى ایراد فرمودند که متأسفانه از متن آن، بیش از چند جمله در دسترس نیست.[3]

مواضع قاطع امام در سخنرانى خود که هر کلمه و جمله اش، افشاکنندۀ توطئه هاى رژیم شاه بود، تحرکى را در توده ها به وجود آورد که تا آن زمان سابقه نداشت. شاه و دولت او نیز به این نتیجه رسیده بودند که امام خمینى(س)، شخصیتى است که به مسائل نگرشى ژرف و عمیق دارد و کسى نیست که به ترفندهاى کهنه کاران دنیاى سیاست وقعى نهد و یا تهدید و ارعاب و دسیسه ها بر او تأثیر بگذارد. 

تصویب لایحۀ انجمنهاى ایالتى و ولایتى و مخالفت شدید حوزه هاى علمیه و مردم با آن، فرصت و فضایى را ایجاد کرد که امام خمینى(س) به عنوان یک رهبر مذهبى، رابطۀ پشت پردۀ شاه و اسرائیل و دخالت صهیونیستها در امور مسلمین را افشا نماید. براى نخستین بار در تاریخ مبارزات ملت ایران، عنصر مبارزه با اسرائیل در سطحى گسترده مطرح شد. شاید طرح همین مسئله بود که شاه و اطرافیانش را بیش از آن چه تصور مى شد به وحشت انداخت و ناگزیر به عقب نشینى کرد. احتمالاً این عقب نشینى ها به پیشنهاد و دستور کسانى بود که از ابتدا نسخه هاى اسلام زدایى را براى رژیم محمدرضا شاه نوشته بودند. آنها به این مسئله پى بردند که سخنان امام خمینى(س) منحصر و محدود به لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى نخواهد بود.

بازار قم در این ایام تعطیل بود و قرار شد این تعطیلى تا حصول نتیجۀ نهایى ادامه یابد. اصفهان، شیراز، تبریز، خرم آباد و چند شهر حساس دیگر در التهاب به سر مى بردند. سیل نامه ها و تلگرامها در تأیید موضعگیرى مراجع ادامه داشت. احزاب و گروههاى سیاسى و هیئتهاى مذهبى اعلامیه مى دادند.[4] گزارشهاى ساواک، شاه و علم را نگران مى کرد. دولت که مى کوشید تا به گونه اى این شعله را فرو نشاند، در پى دستیابى به یک راه حل اساسى بود اما نمى دانست به کدام شیوه متوسل شود تا از عظمت و هیبت شاه نکاهد... و در جبهه مقابل، این امام خمینى (س) بودند که فریاد مى کشیدند: «اعلام خطر مى کنم قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است...!»[5]

متن در دسترس سخنان امام در آن دیدار به شرح زیر است:

[بسم اللّه  الرحمن الرحیم]

شما بیش از پیش در کار خودتان مستقیم باشید و پایدارى نمایید. ما هم ثابت هستیم. خطرى که متوجه دین شده است، قابل اغماض نیست و لذا به تمام معنى بایستى مسلمانها جدیت نمایند تا این غائله رفع شود[6]

منبع: کوثر، ج1، ص7-10

اسناد مرتبط:

تلگراف امام به محمدرضا پهلوى دربارۀ انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى

تلگراف امام به اسداللّه‏ عَلَم دربارۀ انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى

تلگراف امام به اسداللّه‏ عَلَم درباره تصویب لایحۀ انجمن‏هاى ایالتى

پیام امام به ملت ایران درباره لغو لایحۀ انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى توسط ‏دولت



[1]. آگاه کردن مردم از جزئیات کارها، ابتدا از طرف برخى از آقایان علما ـ به این عنوان که ممکن است موجب عصبانیت و واکنش منفى دولت گردد ـ رد شد. لیکن امام خمینى (س )روى پیشنهاد مزبور پافشارى کردند و توانستند موافقت آنان را براى چاپ و نشر تلگرامهاى مربوط به تصویبنامه جلب نمایند./ بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى، ج 1، ص 150.

 [2]. همان مأخذ.

 [3]. در آن زمان ضبط صوت چندان رایج نبود و به دلیل غیر مترقبه بودن دیدار، سخنان حضرت امام ضبط نشده است.

 [4]. در پى قیام و اقدامات حضرت امام و مراجع قم، در مشهد و نیز بنا به درخواست انجمنها و مجامع دینى از جمله: کانون نشر حقایق اسلامى، انجمن تبلیغات اسلامى، انجمن تعلیمات اسلامى، انجمن بنى‏فاطمه و غیره، آیت‏اللّه‏ میلانى و حاج آقا حسن قمى به وسیله نامه و تلگراف، اعتراض مردم را به نخست‏وزیر منعکس مى‏سازند. همچنین آیت‏اللّه‏ خوئى از نجف و آیت‏اللّه‏ اراکى (از قم) نیز تلگرافاتى به شاه مخابره مى‏کنند و سیل اعلامیه‏ها و تلگرافات علما، وعاظ، هیئتهاى دینى، اصناف از سراسر کشور ادامه مى‏یابد. در کتاب نهضت روحانیون ایران (ج 3، ص 147 ـ 123) اسامى امضا کنندگان همراه با متن نامه‏ ها و اعلامیه‏هاى علماى بهبهان، بروجرد، مازندران، تبریز و آذربایجان، دزفول، خرم‏آباد، زنجان، استان فارس، قزوین، کاشان، لرستان، همدان، رشت، یزد، و تهران و اعلامیه حضرات آیات: بهبهانى، آملى، خوانسارى، تنکابنى، و همچنین اعلامیه نهضت آزادى ایران درج شده است.

 [5]. صحیفه امام؛ ج 1، ص 110.

. انتهای پیام /*