حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ (علیه‌ السلام)، ششمین امام شیعیان، در روز  17 ربیع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجری‌ قمری، در مدینه، چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. حضرت امام جعفر صادق(ع)، پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارشان،‌ از سن 31 سالگی، و به مدت 34 سال (تا پایان عمر مبارکشان)، به مقام امامت رسیدند که در این دوران، «مکتب‌ جعفری‌» را پایه ریزی‌، و موجب‌ بازسازی‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شریعت‌ ناب محمدی‌ (ص‌) گردیدند. تأسیس‌ چنین‌ مکتب‌ فکری‌ و نوسازی‌ و احیای‌ تعلیمات‌ اسلامی، سبب‌ شد که‌ امام‌ صادق‌ (ع‌) به‌ عنوان‌ رئیس‌ مذهب‌ جعفری‌ (تشیع‌) مشهور گردند. به مناسبت سالروز میلاد این امام برگوار، گزیده ای از بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره شان و جایگاه حضرت امام صادق(ع) در ادامه آورده شده است:

 معرف حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این فقهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله‏ ای پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی ‏دانیم، این فقه از عهده جوابش بر می ‏آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم. خود فقه، خود کتاب و سنت، خود فقهی که اکثرش را حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- بیان فرموده است، این فقه همه احتیاجات صوری و معنوی و فلسفی و عرفانی همه بشر را در طول مدت الی یوم القیامه [تأمین کرده،] این محتوایش این طور است. اینها معرفی است که خود اینها معرف این بزرگواران‏ اند و ما نمی ‏توانیم که از آنها تعریفی بکنیم که لایق آنها باشد. (صحیفه امام، ج‏20، ص: 409)

                                                                                                                                          ***

 برای حضرت صادق- علیه السلام- هم که مجال بود برای اینکه علم فقه را باید توسعه بدهند و بیان کنند و بعضی از مسائل البته غیر فقهی هم بوده است، لکن سرگرمی ایشان به آن علومی که نمی‏ شد که معطل بماند و علم شریعت بود، این هم باز نگذاشتند، نشد. حَمَله هم نداشتند؛ حَمَله فقه بود، اما حمله آن علوم نبود. (صحیفه امام، ج‏19، ص: 8)

                                                                                                                                          ***

«گفت بیرون آمد حضرت صادق، علیه السلام، از مسجد و حال آنکه گم شده بود مرکوب آن حضرت. فرمود: «اگر خداوند ردّ کند آن را به من، هر آینه شکر می‏ کنم او را حقّ شکر او.» گفت درنگی نکرد تا آنکه آن مرکوب آورده شد. پس فرمود: «الحمد للّه.» قائلی عرض کرد: «فدایت شوم، آیا شما نگفتید که شکر خدا می‏ کنم حقّ شکر او را؟» فرمود: «آیا نشنیدی که من گفتم: الحمد للّه.» (شرح چهل حدیث، ص: 349)

                                                                                                                                          ***

حضرت امام صادق (ع) در شرایطی که تحت فشار حکام ستمکار قرار دارد و در حال تقیه به سر می‏ برد و قدرت اجرایی ندارد و بسیاری اوقات تحت مراقبت و محاصره به سر می ‏برد، برای مسلمانان تکلیف معین می‏ کند، و حاکم و قاضی نصب می‏ فرماید. آیا این کار آن حضرت چه معنا دارد؟ و اصولًا بر این نصب و عزل چه فایده ‏ای مترتب است؟ مردان بزرگ، که دارای سطح فکر وسیعی می‏ باشند، هیچ گاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلی خود- که در زندان و اسارت به سر می ‏برند و معلوم نیست آزاد می‏ شوند یا نه- نمی‏ اندیشند؛ و برای پیشبرد هدف خویش در هر شرایطی که باشند طرح نقشه می‏ کنند تا بعداً اگر توانستند شخصاً آن طرح را به مرحله اجرا درآورند؛ و اگر خودشان فرصت نیافتند، دیگران- هر چند بعد از دویست یا سیصد سال- دنبال این طرح بروند و اجرا نمایند. اساس بسیاری از نهضت های بزرگ به همین صورتها بوده است. امام صادق (ع) علاوه بر دادن طرح، نصب هم فرموده ‏اند. این نصب امام (ع) اگر برای‏ آن روز بود، البته کار لغوی محسوب می ‏شد؛ ولی آن حضرت به فکر آینده بودند. مثل ما نبودند که فقط به فکر خودش باشد و وضع خود را بنگرد. فکر امت بوده؛ فکر بشر بوده؛ فکر همه عالم بوده است. می‏خواسته بشر را اصلاح کند؛ و قانون عدل را اجرا نماید. او باید در هزار و چند صد سال پیش طرح بدهد، نصب نماید تا آن روز که ملت ها بیدار شدند، ملت اسلام آگاه گردید و قیام کرد، دیگر تحیری نباشد وضع حکومت اسلامی و رئیس اسلام معلوم باشد.(ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، متن، ص: 135 و 136)

. انتهای پیام /*