به گزارش پرتال امام خمینی(س)، آیت ا... موسوی بجنوردی در گفتگویی به شرح نقش امام راحل در پیروزی انقلاب پرداخته، که گزیده سخنان آیت الله به این شرح است:نهضت اسلامی از سال ۴۲ شروع شد. امام در آن روزها هم سخنرانی میکردند و هم اطلاعیه میدادند. امام در یکی از سخنرانی های خود رسما به شاه گفت، همانطور که پدرت را از کشور بیرون کردیم تو را نیز اگر بخواهی خلاف موازین اسلام عمل کنی از کشور اخراج و بیرون میکنیم.
رژیم ستمشاهی امام(س) را دستگیر کرد و مردم نیز به حمایت از ایشان قیام کردند و رژیم نیز در حوادث باقرآباد و تهران مردم را به خاک و خون کشید. گفتنی است مردم آن روز تا نزدیکی کاخ مرمر نیز آمدند چرا که شاه آن روز در کاخ بود و خود کشتار مردم را رهبری میکرد.
این آغاز نهضت اسلامی بود و سبب بیداری همه اقشار مردم ایران شد. بعد از آزادی امام(س)، قرارداد کاپیتولاسیون بسته شد و امام(س) نیز موضع گرفتند و رژیم دوباره ایشان را دستگیر و به ترکیه و سپس به بغداد تبعید کرد.
در زمانی که امام(س) در تبعید به سر میبردند، آقا مصطفی نهضت را رهبری میکردند و بعد از مدتی ایشان را نیز گرفتند و به زندان انداختند. آقا مصطفی برای من تعریف کردند که دردوران زندانشان با داریوش فروهر همبند بودند و نکتهای که نظر آقا مصطفی را جلب کرده بود اعتقاد آقای فروهر به موازین اسلامی بود. آقا مصطفی به من گفتند آقای فروهر در دوران حبسش در زندان نماز اول وقت میخواند و آداب اسلامی خود را رعایت میکرد و برای همین نیز با استناد به گفتههای آقا مصطفی و تعریفهایی که از فروهر شد، امام(س) او را به عنوان وزیر کار برگزیدند.
بعد از اینکه به عراق تبعید شدند، بعد از کاظمین به سامرا و سپس نیز به کربلا آمدند که استقبال مفصلی از آن ها شد. بعد از چند روزی که امام(س) در کربلا بود به نجف آمدند و در آنجا نیز استقبال عظیمی از ایشان شد و این برای ساواک ناگوار بود.
بعد از دو روز امام(س) درس را شروع کرد و این اقدام ایشان تحول عظیمی را در حوزه نجف کلید زد. ایشان فقه معاملات را شروع کرد و حرفهای تازه و نویی را به زبان آورد.
ساواک فکر میکرد اگر امام(س) را تبعید کند ایشان مستهلک میشوند و از یاد میروند ولی بالعکس شد و ایشان جزو مراجع و مدرسان اعلای حوزه نجف شدند و این برای دربار و ساواک گران بود و امام(س) برای هر اتفاقی که در ایران رخ میداد سخنرانی میکردند و اطلاعیه میدادند و اتفاقا ایران را رهبری میکردند. تا اینکه جشنهای ۲۵۰۰ ساله اجرا شد و امام باز هم اطلاعیه دادند و این به مذاق رژیم پهلوی خوش نیامد.
روزگار گذشت تا اینکه میان ایران و عراق صلحی ایجاد شد و شاه به الجزایر رفت تا با صدام قرار داد امضا کند و در ضمن قرار داد تصمیم گرفتند که امام(س) را محصور کنند و نگذارند ایشان سخنرانی داشته باشد. امام(س) نیز در پاسخ به این اقدام گفتند هم سخنرانی میکنم و هم اطلاعیه میدهم. یک هفته امام(س) را در خانه حصر کردند که ایشان گفتند من از عراق میروم و مردم ایشان را تا مرز کویت بردند و دولت ایران خبر دار شد و مداخله کرد و کویت نیز برای اینکه توان مقابله با ایران را نداشت ایشان را نپذیرفت.
اتفاقا در همان مسیر قرار بود هلی کوپترها بیایند و امام(س) را بدزدند که این تیر به سنگ خورد و امام برگشتند کاظمین و فردای آن روز توسط دکتر ابراهیم یزدی ایشان به پاریس رفت. وقتی ایشان به پاریس رفتند تحول عظیمی رخ داد و تمام دنیا انقلاب اسلامی ایران را شناختند و خبرگزاریهای بسیاری به سراغ امام(س) میآمدند. از سوی دیگر نیز تمام دانشجویان از اروپا و آمریکا میآمدند و با افکار امام(س) آشنا میشدند و آنجا بود که انقلاب و افکار امام(س) جهانی شد. بعد از این اقدامات شاه تلاش زیادی کرد که کشور را به حالت عادی برساند ولی دیگر مانند مردهای که در انتظار مرگ است، فایدهای نداشت و شاه از کشور فرار کرد. امام(س) نیز که فرموده بودند تا محمدرضا نرود من به کشور بازنمیگردم بعد از اینکه شاه کشور را ترک کرد، امام(س) راهی ایران شدند و آن استقبال عظیم از ایشان به عمل آمد.
آنقدر جمعیت زیاد بود که ابای امام(س) را انداختند و ایشان نیز بدون ابا با ماشین حجتالاسلام ناطق نوری، به منزل دختر آقای پسندیده، دختر برادر امام رفتند و ایشان بدون اینکه کسی از جای ایشان خبر داشته باشد، شب را در آنجا گذراندند و ما شاهد بودیم که دست خدا تنها حافظ امام(س) و انقلاب بود. بعد از آن نیز امام(س)دولت موقت را تعیین کردند و انقلاب با کمک مردم به پیروزی رسید.
بنده واضح بگویم تودهایها که اقلیتی بیخاصیت بودند و منافقین نیز که از نظر کمیت زیاد بودند تنها کارشان دزدی اسلحه و مهمات بود و تا توانستند از پادگانها سرقت کردند و از اول نیز مشخص بود قصد جنگ نظامی با کشور را داشتند.
عامل مذهب در ایران قوی ترین است. زنهایی که در آن زمان کسی سایه آنها را هم نمیدید به راهپیماییها آمدند و در خیابانها دوشادوش مردها شعار دادند و انقلاب کردند و این عامل مذهب بود که در مقابل شاه قرار گرفت و هیچ نیرویی جلوی مذهب را نمیتواند بگیرد چرا که این عامل، عقیده افراد است و هنگامی که کسی با عامل مذهب به میدان میآید جان خود را نیز در این راه میدهد و از هیچ چیز نمیهراسد. باید اشاره کنم هیچ ارتش و نیرویی با ملت مذهبی توان مقاومت ندارد و انقلاب ما نیز اینگونه بود و روز ۲۲ بهمن عامل مذهب جلوی کل نظام ایستاد و هیچ ارگانی نتوانست در مقابل این مردم بایستد.
مذهب است که وحدت ایجاد میکنند وقتی یک جامعه مذهب داشت، در آن وحدت ایجاد میشود.
در فروردین 58 و در همه پرسی خیلیها به جمهوری اسلامیرای دادند که شاید مذهب خاصی نیز نداشتند، ولی به نظام رای دادند و این با فرمایش شما سازگار نیست.
آنها نیز به این دلیل که حکومت اسلامی، مردمی است و هیچ وابستگی به غرب ندارد به آن گرویدند و هیچ منافاتی بین این نیست که یک نفر غیر مسلمان باشد و آزاده نباشد. همه ادیان الهی و یکتاپرستان، آزادیخواه هستند و ملیت مردم را به حرکت درآورد و گفتند یک ایران آزاد میخواهیم و نماد آن را در جنگ تحمیلی دیدید که همه از هر دین و مذهب و مسلک به دفاع از ایران پرداختند. وقتی مردم تشخیص دادند امام(س) و روحانیت دنبال آزادی هستند از این نظام حمایت کردند و تنها گروهی که مقابل مردم و انقلاب ایستاد و بزرگان نظام را به شهادت رساند، همین منافقین بودند که تنها هدفشان سرقت بود.
شما شاهد هستید این ملعونین نه حیثیتی دارند و نه کسی برای آنها ارزشی قائل است. از سویی نیز همه از آنها فرار میکنند چرا اینکه ملتهای جهان آنها را تروریست میدانند و در کشورهای مختلف آواره میگردند و به جای اینکه توبه کنند و پشیمان شوند باز دست به دشمنی با نظام میزنند. اگر این افراد توبه کنند جمهوری اسلامی ایران آنها را قبول میکند. اما خواری و ذلت را برای خود میخرند و در کشورها آواره میگردند.
وقتی خودخواهی به جای کلمه وحدت به میان آید و افراد به دنبال قدرتطلبی باشند، اتفاقاتی مانند رویدادهای سالهای گذشته در کشور میافتد. زمانی که امام(س) در قید حیات بود تمام سعی خود را میکرد تا وحدت در میان امت از بین نرود. در این زمان نیز همه ادعا میکنند پیرو امام(س) هستند و ساز خود را میزنند و به بیت امام(س) فحش میدهند و به نوه امام(س) که جگرگوشه امام(س) و آبروی بیت امام(س) است توهین میکنند و دیدید کنار مرقد امام(س) و در سالروز فوت ایشان حرمت خاندان ایشان را از بین بردند. آدم تاسف میخورد که ما میتوانستیم آقای دنیا باشیم ولی با این اختلافها دچار مشکل شدیم و این اختلافها به ما ضربه زد.
اگر امام(س) بود این افراد جرات نمیکردند این کارها را انجام دهند.
الان باید طوری شود که رسانهها و به ویژه رادیو و تلویزیون در مسیر انقلاب حرکت کنند و به دنبال یک طیف خاص نروند و در پی وحدت باشند و طوری اقدام نکنند که باعث جبهه گیری شود. صدا و سیما نباید راست و چپ بازی در بیاورد، چراکه هدف ما اعتلای ایران و جمهوریاسلامی است.
بهترین جواب عملی برای استکبار وحدت ماست و برای خفه کردن آمریکا باید وحدتمان را قوی کنیم و آنها زمانی میتوانند به ما ضربه بزنند که ما با هم اختلاف داشته باشیم. همه ما یک شعار داریم: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.
این افراد با بیت امام(س) دشمنی میکنند برای اینکه با خود حضرت امام(س) مشکل دارند. فرد در فرزندانش میماند و امامی که شرف و عزت را برای ایران به ارمغان آورد باید با فرزندان آن درست برخورد شود.
کسانی که با بیت امام مشکل دارند با خود حضرت امام مشکل دارند و جرات نمیکنند به خود امام بد بگویند به بیت امام و آیت ا...هاشمی رفسنجانی بد میگویند و مطمئن هستم عواقب کار خود را در این دنیا خواهند دید و انشاا... در آن دنیا نیز خداوند پاسخ این بیحرمتیها را خواهد داد.(منبع: قانون)
.
انتهای پیام /*