غلامرضا آقازاده متولد سال 1327 هجری خورشیدی، دانشآموخته دانشگاه تهران و وزیر نفت دولت جمهوری اسلامی ایران از سال 1364 تا 1376 و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از سال 1376 تا 1388 است. وی به گفته خودش در دوران دانشجویی و جوانی با اندیشه امام که در کتاب حکومت اسلامی خلاصه شده بود، آشنایی و گرایش یافت و تا پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر آن، به مبارزه با رژیم پرداخت. او پس از انقلاب اسلامی با در اختیار داشتن پستهایی کلیدی در دولت، بارها به صورت دستهجمعی با هیأت دولت به خدمت امام رسیده و خاطراتی از آن دیدارها را به یاد سپرده است.او در سال 1364 هنگامی که به عنوان وزیر نفت از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت،درست در همانلحظه آغاز وزارتش با خبر بمبارانپالایشگاهتهران و گچساران توسط هواپیماهای جنگی عراق مواجه میشود.
آقازاده در شرایط دشوار جنگی بارها برای چارهجویی خدمت امام میرسد و به فرمان ایشان روحیه مقاومت کارکنان شرکت نفت بالا برده میشود و صنعت نفت در مقابل هجوم وسیع دشمن به فعالیت خود ادامه میدهد.
غلامرضا آقازاده بزرگترین و بهترین موفقیت خود را، رساندن قیمت نفت از بشکهای 6 دلار به بشکهای حداقل 18 دلار در همان سالهای آغاز کار و همچنین ادامه صادرات نفت در زمان جنگ، با تمام مشکلات خاص خودش، میداند. (این مصاحبه در تاریخ 18/3/1378 با آقازاده انجام شده است)
البته همه ما، باید تأسف بخوریم که امام را زود از دست دادیم. امام به تدریج بعد از اینکه جمهوری اسلامی را تشکیل داد به تناسب مسائل روزی که ما با آنها رو به رو میشدیم، ابعاد جدیدی از ولایت فقیه را باز میکردند. مثلا فرض کنید در سالهای 66 ـ 65 که کشور ما با مسائل عدیده جدیدی روبرو شده بود، مسأله احکام ثانویه را مطرح کردند، حتی قبل از سال 64 هم همین طور، من یادم است در آن مقطع یکی از مباحث مهمی که مطرح شد این بود که در حکومت اسلامی، اقتصاد اسلامی چه تعریفی دارد، این بحثها در جاهای مختلف مثل جامعه مدرسین، شورای اقتصاد و در تعدادی از جلسات رؤسای قوا، مثل رئیسجمهور، رئیس قوه قضاییه شروع شد.
در جلسات مشترکی که داشتیم مواجه میشدیم با مسائلی که بهظاهر با علم روز منافات داشت. بالاخره در یک حکومتی که در قرن بیستم میخواهد تمام نیازهای فردی و اجتماعی جامعه را پاسخگو باشد، تعریف عدالت اجتماعی چیست؟ خود مسأله مبانی اقتصادی بهخصوص مسأله ارز، مسأله ریال، مسأله بهره، مسائل گوناگون اقتصادی، مالکیت و مباحث عدیده و بسیاری در کشور در آن مقطع مطرح بود، و هر جا ما به بنبست میخوردیم و به نکته تاریکی میرسیدیم، با بهرهگیری از نظرات حضرت امام یک فصل جدیدی از مسأله باز میشد و یا مثلا در سال 67، مسأله این بود که ما، مواجه شدیم با اینکه بالاخره قیمتگذاری چگونه میتواند انجام شود؟ که امام آن مسأله حاکم حکومت اسلامی وقتی حکومت تشکیل میدهد حتی میتواند در خیابانهای مردم و در مسائل عدیده دیگری دخالت کند را مطرح کرد. به خصوص در یک مقطعی ما به موضوعی برخوردیم که به کار من هم وصل بود. ما قانون نفت را در مجلس داشتیم و بحث این بود که در زمینی، وقتی در عمق آنجا نفتی پیدا بشود اگر این زمین مالک خصوصی داشته باشد، تکلیف این مسأله معدن و این منابع زیر زمینی چه میشود؟ این موضوع به صورت قانون رفته بود به شورای نگهبان.
امام فصل تازهای از مسائل انفال را در آن مقطع باز کردند و اطلاعیهای دادند[2] و این مسأله را برای همیشه برای جمهوری اسلامی حل کردند. میخواهم عرض کنم که امام بعد از تشکیل حکومت اسلامی به تناسب مسائل روز ابعاد جدیدی از مسائل را باز میکردند.
البته امام معمولا به مسائل ریز نمیپرداختند و در مسائل کلان کشور تصمیماتی میگرفتند، معمولا تصمیمات را امام خودشان میگرفتند مگر اینکه در یک جایی احتیاج به اطلاعات داشتند، مثلا گزارشی بخواهند که از طریق حاج احمد آقا اطلاعات یا مسائلی که مورد نیازشان بود خواسته میشد ولی معمولا روش این جوری بود که ما اگر به مشکلی بر میخوردیم، این مشکل را به صورت گزارش جامعی برای حضرت امام میفرستادیم و ایشان روی آن گزارش نظری میدادند که راهگشا بود.
مثلا در مورد مسأله انفال و مسأله معادن و منابع زیر زمینی وقتی که این قانون رفت به شورای نگهبان، به مشکلی برخورد که در آنجا ما از حضرت امام نظرشان را درخواست کردیم. امام اطلاعیهای دادند و کل این مجموعه را حل کردند. ( ص15-17)
تقدیم گزارش اجلاس اوپک به امام
تعداد زیادی از وزرای اوپک بعد از آن کاهش قیمت عوض شده و وزرای جدید آمده بودند و بعد از این موفقیتی که در اوپک پیدا شده بود حضور امام رسیدم. این اولین دیدار من بود.
وقتی خدمت امام رسیدم، ایشان فرمودند که: خیلی موفقیت خوبی بود. من خدا را شکرگزاری کردم، ایشان گفتند که اینقدر ما موفق بودیم که حتی دشمنهای ما هم نتوانستند این را مخفی کنند. دیشب رادیو اسرائیل هم حتی مجبور شد موفقیت ما را اعتراف کند. من دیدم که امام چقدر حساس بودند روی این که حتی مثلا این موفقیت واقعا مال جمهوری اسلامی بود (چون آن موقع ما پرچمدار مخالفت با کاهش قیمتها بودیم). در آن مقطع آقای زکی یمانی رئیس اوپک بود و با سیاستها و تنظیمی که ایشان با امریکاییها داشت، سقوط قیمتی را پیش آورده بود و تلاش ما و مبارزه ما به همراه تعدادی از کشورها مانند الجزایر، لیبی، اکوادور و گابن بود و ما در یک جلسه هفت، هشت ساعتی موفق شدیم بیانیه مشترکی بدهیم که اعلام شکست سیاستهای گذشته و اتخاذ روشهای جدید بود.
وقتی از اجلاس اوپک در اواخر سال 64 برگشتم، به تنهایی حضور حضرت امام رسیدم و این نشاطی که در حضرت امام دیدم هیچ وقت تصویرش از ذهنم دور نمیشود. بعد از آن دیگر مکرر ما خدمت امام میرسیدیم. در آن دیدار من گزارش دادم که چه اتفاقی افتاد و چه مسائلی بین ما گذشت، خدمت امام عرضه داشتم و امام دعا فرمودند ما را و خیلی دیدار به یاد ماندنی برای بنده بود.
حضرت امام همیشه توصیه اش به بنده این بود که وزرا باید با دولت همراه باشند. این بزرگترین نکتهای بود که امام رویش دست میگذاشتند. بعد از آن مسأله، موضوع بمبارانها بود. من در دیدار بعدی از حجم وسیع حملات عراق که روی تأسیسات نفتی بود، گزارشی خدمت امام بردم که ایشان هم راهها و طرحهایی را مطرح میکردند.
در آن مقطع حضرت امام به من فرمایشی فرمودند که من تمام موفقیتم در دوران جنگ را مرهون این راهنمایی امام هستم. امام فرمودند که شما باید کار را و این بازسازی و مقابله با جنگ را در صنعت نفت با ارزش کنید و من برای آن که اهمیت جمله حضرت امام روشن شود، خدمت شما مثالی میآورم.
معمولا وقتی در هر کشوری در دنیا جنگی درمیگیرد، قوانین خاصی حاکم میشود. احضار احتیاطها شروع میشود، قوانین جنگ اهمیت پیدا میکند. اگر کسی از جبهه فرار کند،به دادگاه صحرایی سپرده میشود. یعنی با استفاده از مکانیزمهای سختگیرانه و قوانین خاص دوران جنگ و نظامی برخورد میشود. وقتی که جنگ شروع شد امام درست برعکس آن عمل کرد. یعنی اصلا بحث حاکم شدن این قوانین مطرح نبود. امام رفتن به جبهه را ارزش کرد. اگر خاطرتان باشد آن روز وقتی که یک جوانی میرفت به جبهه این دیگر مقدس میشد در محله خودش، در محل کار خودش، یعنی واقعا وقتی به جبهه میرفت یک نوری این بچه ها را میگرفت و حتی همکلاسها یا هم دورهایهای بچه ها اگر کسی توفیق جبهه پیدا نکرده بود، مرتب غبطه میخورد، با وجدان خودش درگیر بود، ناراحت بود. امام رفتن به جبهه را ارزش کرد و معنویت را حاکم بر این قضیه کرد که این هم باز خودش یکی از فرمولهای حکومت اسلامی است، یعنی تمایز دارد با حکومتهای دیگر. یکی از روشهای حکومت اسلامی است که وقتی ما میدیدیم پدر و مادرها فرزندان خودشان را میآوردند راهی جبهه میکردند، اصلا در جبهه ها آنقدر نیرو پر شده بود که دیگر مازاد بود یعنی مرتب رادیو و تلویزیون اعلام میکرد نیایید ما امکانات جذب شما را نداریم و این یک اتفاق بسیار مهمی در سطح جهان بود.
ما هم وقتی که در وزارت نفت، بعد از رهنمود حضرت امام، بازسازی را ارزش کردیم، فرهنگ کردیم، این باعث شد که ما اصلا سختی خاصی نداشته باشیم. در طول جنگ، در صنعت نفت نیروهایی تربیت شدند که از همین فرمول و از همین نکته آغازین شروع شده بود، دیگر طوری بود که واقعا کارکنان صنعت نفت، همه جان و مالشان را گذاشتند روی این قضیه.
پیوست ها: 1. سال 1385. 1. ر.ک. صحیفه امام، ج20، ص 402.
منبع: عصر جهاد، دوران خدمت، (یادها ـ 20)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، 1386، صص 15 - 17 و 19-21
.
انتهای پیام /*