حضرت امام خمینی(س) روز 23 اردیبهشت 1358 در قم با اعضاى تیم ملى و هیأت وزنه بردارى تهران دیداری داشتند. در این دیدار صمیمانه امام راحل به ویژگیها و برجستگیهاى حضرت على(ع) اشاره کرده و از ورزشکاران خواستند در رفتار و منش به حضرت علی (ع) اقتدا کنند.

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

انسانى نمونه

عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همان طور که بدن را تربیت مى کند و سالم مى کند، عقل را هم سالم مى کند و اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد. شما همان طور که ورزش مى کنید و اعصاب خودتان را قوى مى کنید، و ان شاء اللَّه براى مملکت و آتیه مملکت مفید واقع خواهید شد، لازم است که همه ابعاد وجودى خودتان را تحت تربیت ورزشى درآورید. این على- علیه السلام- که در هر جا مى رویم اسم او هست- پیش فقها وقتى مى رویم فقه على؛ پیش زاهدها وقتى که مى رویم زهد على؛ پیش صوفیها وقتى که مى رویم آنها هم مى گویند تصوف على؛ پیش ورزشکاران هم که مى رویم آنها هم مى گویند که على و با اسم على شروع مى کنند. این على همه چیز است. یعنى در همه ابعاد انسانیت درجه یک است. و لهذا هر طایفه اى خودشان را به او نزدیک مى کنند. و خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافى دارد. مى گویند که حضرت این بازوى ایشان مثل اینکه آهن بوده است! و قدرتهایى هم در شمشیرزنى به کار مى برده است که ضربتهاى على را مى گویند که «یکى بوده». از این طرف که مى زده دو تا مى کرده؛ از این طرف هم که مى زده دو تا مى کرده. یکدفعه اگر به فرد مى زد، دو نیم مى کرد. اگر این طور هم مى زد دو نیم مى کرد، که ضربات على وتر «1» این على همه چیز است. و همه چیز ماست. و ما همه باید تابع او باشیم. در عبادت، فوق همه  عبادت کنندگان هست؛ در زهد، فوق همه زاهدها هست، در جنگ، فوق همه جنگجویان هست؛ در قدرت، فوق همه قدرتمندان هست. و این یک اعجوبه اى است که جمع، ما بین متضاد با هم کرده است. آدم عابد دیگر نمى تواند ورزشکار باشد؛ آدم زاهد دیگر نمى تواند جنگجو باشد؛ آدم فقیه دیگر نمى تواند از این کارها داشته باشد- این یک موجودى است که نمونه است- در عین حالى که زهدش را همه بالاتر از همه مى دانند. طعامش را آن طورى که شنیدید و در همه تاریخ هست، که یک ظرفى ایشان مى گویند داشته است که در آن ظرف آن چیزى را که خودش مى خواسته بخورد مى ریخته سرش را مهر مى کرده است که مبادا این فرزندش، دخترش، براى دلسوزى به حال او توى این طعام یک روغنى، چیزى، بریزد که قوه داشته باشد! و سرش را مهر مى کرده که اینها دست به آن نزنند. در همان شب آخر، که شب آخر حیاتشان بود، آن طور که نقل مى کنند، ایشان میهمان حضرت کلثوم بودند. و براى ایشان افطار آوردند شیر و نمک. گفته مى شود که فرمود که: چه وقت دیدید که من دو تا خورشت داشته باشم!؟ خواست نمک را بردارد، گفت: نخیر، آن شیر را بردار، و افطار کردند با همان نمک. و خودشان مى گویند که این تعجب است، مى گویند تعجب است که با این خوردن، این قدرت هست! بعد مى فرمایند که درختهایى که در بیابان است محکمتر هست. این درختهایى که در بیابان هست کم آب مى خورند؛ اینها هم آتششان محکمتر است و هم صلابتشان زیادتر است. و این طور نیست که انسان با خوردن قوّت پیدا مى کند.

اقتداى ورزشکاران به حضرت على علیه السلام

در هر صورت، این على ... که مى گویند، این على کیست، این على است که همه چیز ماست. همه چیز است. و من امیدوارم که شما ورزشکارها همان طورى که قدرت بدنى براى خودتان تحصیل مى کنید- و ما شاء اللَّه با بازوهاى ستبر اینجا الآن نشسته اید و من هم خیلى خوشم مى آید- همان طور به على- علیه السلام- اقتدا کنید در آن مطالبى که او داشته؛ در آن زهدى که او داشته در آن تقوایى که او داشته است. البته ماها هیچ کدام قدرت نداریم مثل او باشیم، ما تا یک اندازه اى که ماها قدرت داریم، تبعیت بکنیم از آن آقا، و تهذیب نفس بکنیم. و امیدوارم که براى ملت خودتان مفید باشید و موجب سربلندى کشور خودتان باشید. خداوند ان شاء اللَّه به شما قدرت زیادتر، قوه ایمان، قوه تهذیب نفس، قدرت بر تسلط بر نفس، عنایت کند. سلام بر همه شما جوانان برومند.

 (صحیفه امام، ج 7، ص: 261- 263) 

. انتهای پیام /*