انسان موجودی است با ابعاد مادی و الهی که با داشتن اختیار از یک سو و قابلیت ها و استعدادها از سوی دیگر می ‏تواند به اسفل السافلین سقوط کرده و یا به اعلی ‏علیین صعود نماید؛ اما اینکه انسان از این استعدادها چگونه استفاده کند و چه مقام و مرتبه ‏ای را کسب نماید نتیجه تربیتی است که با آن رشد می ‏کند. تربیت انسانهای موحد و عارفان به حق در جامعه ‏ای که بر پایۀ عدالت و تقوا بنیان شده است، حاصل می‏ گردد. تذکّر، تنبّه، توجه همگانی و مسئولیت عمومی، موجب اصلاح جامعه و دوری از آفتها می‏ گردد.

امر به معروف و نهی از منکر که در اسلام به عنوان یک تکلیف عمومی واجب شده است، حقایق را روشن ساخته و با هدایت افراد جامعه، بدعتها را از بین می‏ برد و مقاومت در برابر گمراهی و باطل ایجاد می ‏کند.

امام خمینی(س)، که علمدار نهضت سرخ شجره طیبه ‏اش در عصری است که هویت دینی و انسانی به اضمحلال کشانیده شده است، با آموخته ‏هایش از قرآن و سیره معصومین(ع)، احیاگر این واجب الهی است که در عمل و قول به احیای آن همت گماشتند و فراتر از چند پند و تذکر خصوصی، در آثار فقهی و تمامی دستورات و فرامین خود، ضرورت آن را به مردم گوشزد نموده ‏اند، که از آن جمله می ‏توان کتاب کشف ‏اسرار و تحریرالوسیله، باب امر به معروف و نهی از منکر را نام برد. 

در ادامه مختصری از مباحث این دو کتاب پیرامون شرایط امر به معرف و و نهی از منکر آورده شده است:

** امر به معروف و نهی از منکر از وجهۀ رحمت رحیمیّه است. پس، بر آمر به معروف و ناهی از منکر لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیّه بچشاند، و نظرش در امر و نهی خودنمایی و خودفروشی و تحمیل امر و نهی خود نباشد؛ زیرا که اگر با این نظر مشی کند، منظور از امر به معروف و نهی از منکر، که حصول سعادت عباد و اجرای احکام اللّه‏ در بلاد است، حاصل نشود. (آداب الصلوة؛ ص 237)

** یک نفر بندۀ طاغی یاغی که کوس «أنَا رَبُّکُم الأعلی»[1] می‏ کوفت و آنهمه فساد در ارض می‏ کرد و ممکن بود خدای تعالی او را به صاعقۀ غضب بسوزاند ولی رحمت رحیمیه برای او دو پیغمبر[2] بزرگ می‏ فرستد و در عین حال سفارش او را می‏ فرماید که با او با کلام نرم لیّن گفتگو کنید، باشد که به یاد خدا افتد و از کردار خود و عاقبت امر بترسد این دستور امر به معروف و نهی از منکر است. این کیفیت ارشاد مثل فرعون طاغوت است.
اکنون تو نیز می‏خ واهی امر به معروف و نهی از منکر کنی و خلق خدا را ارشاد کنی از این آیات شریفه الهیه که برای تذکر و تعلم فروفرستاده شده متذکر شو و تعلم گیر با قلب پر از محبت و دل با عاطفه با بندگان خداوند ملاقات کن و خیر آنها را از صمیم قلب طالب شو و چون قلب خود را رحمانی و رحیمی یافتی به امر و نهی و ارشاد قیام کن تا دلهای سخت را برق عاطفۀ قلبت نرم کند و آهن قلوب، به موعظت آمیخته با آتش محبت لیّن گردد و این وادی غیر از وادی بغض فی ‏اللّه‏ و حب فی ‏اللّه‏ است که انسان باید با اعدای دین عداوت داشته باشد. (آداب الصلوة؛ ص 239)

** سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر و نهی و مراتب انکار خود مانند پزشک معالج مهربان یا پدر مهربان مراعات مصلحت شخص آلوده به گناه را بنماید و انکار او لطف و رحمت برای مرتکب و بلکه بر همه امت باشد، و سزاوار است قصد او تنها خدا و رضایت او باشد، و عمل خود را از آمیخته شدن با هواهای نفسانی و اظهار بزرگی، حفظ کند، و نفس خود را منزه نداند آن برتری و بزرگی بر مرتکب قائل نباشد، چه بسا مرتکب منکر هر چند مرتکب گناهان بزرگ، صفات پسندیده ‏ای داشته باشد که خدا او را به خاطر این صفات دوست دارد، گرچه به واسطۀ ارتکاب گناه عملش مبغوض خداوند است، و ای بسا امر و نهی ‏کننده به عکس او باشد (صفاتی را داراست که مورد رضایت خداوند نیست) هرچند بر خود او مخفی است. (تحریرالوسیله؛ ج 1، ص 442) 



[1] نازعات / 24. [2] موسی و هارون علیهم االسلام. 

. انتهای پیام /*