«این دنیا از دست ما مى‏رود؛ نزدیک و دور دارد، من زودتر و شما بتدریج. آن چیزى که باقى مى‏ماند حسنه است. این دنیا نیست این، حسنه است؛ آنى که انبیا هم دنبالش هستند. و آن حسنه مطلقه عبارت از رسیدن به مقامى است که ما نمى‏توانیم بفهمیم. او باقى مى‏ماند و هر چى که از ما باقى بماند، حسنات است که باقى مى‏ماند. البته ما از رحمت خدا مأیوس نیستیم. ما ناقصیم، لکن خداى تبارک و تعالى جبران مى‏کند.»

این جملات بخشی از بیانات کوتاه حضرت امام در جمع ائمه جمعه سراسر کشور در روز هفتم مهرماه سال 1366 در حسینیه جماران است. در این دیدار آقایان سید علی خامنه ای (امام جمعه تهران) علی مشکینى (امام جمعه قم)، اعضاى دبیرخانه مرکزى و ائمه جمعه سراسر کشور، اعم از شیعه و سنى‏ حضور داشتند. متن کامل سخنان امام خمینی را در ادامه می خوانید:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

تفسیر کلمه شریفه «حسنه» در قرآن‏

من قبلًا از آقاى مشکینى گله کنم: ما آن قدرى که گرفتار به نفس خودمان هستیم کافى است، دیگر مسائلى نفرمایید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند. شما دعا کنید که آدم بشویم، دعا کنید که حتى به همین ظواهر اسلام عمل بکنیم. ما که دستمان به آن بواطن نمى‏ رسد، لا اقل به این ظواهر عمل بکنیم.

من زاید مى ‏دانم که در خدمت آقایان که هستم، مطلبى بگویم. من دعا مى ‏کنم و بنایم هم بر این است که به دعا کفایت کنم. من دعا مى‏ کنم که خداوند تبارک و تعالى ما را از قید و بند نفس اماره نجات بدهد. من عرض مى ‏کنم که خداوندا، ما گرفتار هستیم؛ گرفتار در دست خودمان هستیم؛ گرفتار به نفوس خودمان هستیم و گرفتار به نفوس خبیث ه‏اى که بر ضد اسلام و مسلمین عمل مى ‏کند، ما را و همه را از این گرفتارى نجات بده. خداوندا، تو فرمودى که ما دعا کنیم و تو استجابت کنى؛ رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِى الآخِرَةِ حَسَنَةً. و من باید عرض کنم که احتمالًا حسنه این نیست که ما حسنه دنیا؛ مال و اموال تهیه کنیم، ما مقام تهیه کنیم. در این آیه شریفه، خیلى نکات هست، ولى من حال گفتنش را ندارم. ولى اجمالًا این که «حسنه» عبارت از این است. حتى حسنه دنیا رَبَّنا آتِنا فِى الدّنْیا حَسَنَةً، حسنه در دنیا این است که انسان در هر قدمى که بر مى ‏دارد، در هر مقامى که پیدا مى‏ کند، در هر نعمتى از خداى تبارک و تعالى که به او عطا مى‏ شود، آنها را برگرداند به صاحبش. اگر مقام و دنیا، هر چه پیش ما به ما اقبال کند، اگر ما به او اقبال کردیم، این حسنه نیست.

روایات مختلفى که در این باب هست و تألیف شده است، مصادیقى را ذکر کرده ‏اند- اختلاف ندارند این روایات- آنها مصادیق را ذکر مى ‏کنند و لهذا، مصادیق مختلفه در روایات ذکر شده است و در لسان مفسرین هم جهات مختلف گفته شده است. لکن آن چیزى که من احتمال مى‏ دهم حسنه، آن هم به طورى که کانّه یک حسنه در کار است، یک حسنه است که این حسنه در دنیا هست و حسنه واحد است بر آخرت و همه عبارت از این است که ما به مقام قرب خدا برسیم. ما بفهمیم که چه بکنیم! اگر مقامى ما را توجه به دنیا داد، به عالم ماده داد، این حسنه نیست. اگر نماز بخوانیم براى رسیدن به یک مآربى - و لو در آخرت- این هم حسنه نیست. حسنه عبارت از این است که ما را برساند به آنجایى که عقل ما نمى ‏رسد.

دعوت به اتحاد و اجتناب از اختلافات‏

شما آقایان توجه دارید و من نباید عرض کنم که ما امروز گرفتار هستیم به چه گرفتاری هایى؛ تمام تبلیغات بر ضد ماست، تمام دنیا به ضد اسلام قیام کرده ‏اند. ما باید براى خاطر خدا، براى به دست آوردن حسنه خودمان با هم باشیم، تمام قشرهاى ملت با هم باشند، تمام علماى اعلام و تمام ائمه جمعه با هم باشند؛ پشتیبان هم باشند، پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند، پشتیبان قوه قضایى باشند، پشتیبان قوه اجرایى باشند.

آنها خدمتگزار باشند به مردم و ما هم خدمتگزار. اینها بندگان خدا هستند. خدمت به بندگان خدا خدمت به خداست. و خدمت به بندگان خدا امروز این است که همه مجتمعاً در صدد این باشند که با کلمه واحده از اسلام و مسلمین و خصوصاً از مستضعفان جهان و ملت شریف ایران، پشتیبانى کنند. شما آقایان نفوذ کلمه دارید در بین مردم؛ حرف شما در بین مردم گوش شنوا دارد. باید مردم را دعوت کنید به اینکه وحدت با هم داشته باشند، دعوت کنید به اینکه پشتیبان هم باشند، پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند. و این طور نباشد که هر کدام با دیگرى مخالفت کنند و ان شاء اللَّه، نمى‏ کنند هم. لکن شماها و همه ما باید، موظف هستیم که مردم را به همه این مسائل دعوت کنیم.

این دنیا از دست ما مى ‏رود؛ نزدیک و دور دارد، من زودتر و شما بتدریج. آن چیزى که باقى مى‏ ماند حسنه است. این دنیا نیست این، حسنه است؛ آنى که انبیا هم دنبالش هستند. و آن حسنه مطلقه عبارت از رسیدن به مقامى است که ما نمى ‏توانیم بفهمیم. او باقى مى ‏ماند و هر چى که از ما باقى بماند، حسنات است که باقى مى ‏ماند. البته ما از رحمت خدا مأیوس نیستیم. ما ناقصیم، لکن خداى تبارک و تعالى جبران مى‏ کند.

خداوند وعده فرموده است به ما رحمت را. رحمتش سعه دارد بر همه موجودات. لکن توجه به این معنا لازم است که انسان خودبین نباشد؛ توجه به خودش نداشته باشد. تمام گرفتاری هایى که در عالم هست از همین نقطه است؛ از نقطه خود آدم است. این خود آدم است که گرفتار است و گرفتار مى‏ کند. این نفسیت انسان است که دنیا را به فساد کشانده، دنیا را به هلاکت کشانده. و امیدواریم خداوند رحمتش را بر ما نازل کند. و ما را از جمله رحمت ‏شدگان حساب کند و ما را هدایت کند به صراط مستقیم، آن طورى که فرموده است و ما را از ضالین و مغضوبین قرار ندهد، ان شاء اللَّه.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته‏

(صحیفه امام، ج‏20، ص: 394- 396) 

. انتهای پیام /*