صبح روز 25 آبان ماه سال 1360 جمعی متشکل از مسئولان بنیاد شهید سراسر کشور، مجروحان و معلولان بیمارستانهاى امام خمینى و شهید مصطفى خمینى و خانواده شهداى شهرستان کرج با امام خمینی دیدار کردند. امام در این دیدار فرمودند «من خوف این را دارم که شما ملت بزرگ ایران، که براى خدا قیام کردید و براى خدا جوانهایتان را دادید و براى خدا زحمات طاقت فرسا کشیدید و همه چیزتان را فداى اسلام کردید، با این جریانى که به نظر مى آید که دارد پیش مى رود، یک وقتى متوجه بشوید که- خداى نخواسته- با انعزال این مردم، اینهایى که خدمتگزار هستند، یک حکومت قلدرى با اسم «اسلام»، با اسم «جمهورى اسلامى»، با اسم «خدمتگزار به اسلام» بیاید و همه زحمتهاى شما و خونهایى [را] که دادید، هدر ببرد.»

در این دیدار که در محل حسینیه جماران انجام شد امام خمینی اهمیت حفظ جمهورى اسلامى را یادآور شدند و بیان داشتند:
«من در محضر شما آقایان و در محضر ملت، یک مطلب از مسائل داخلى باید عرض کنم و یک مطلب هم از مسائل منطقه: در مسائل داخلى، آن طور که احساس مى شود و به من اطلاع داده شده است، یک جریانى در کار است که مى خواهند با این جریان ایجاد اختلاف بین ملت بکنند. اینها که از هیچ راهى تا کنون نتوانسته اند توفیق پیدا بکنند، هر جور اقدامى کردند؛ اقدام نظامى کردند، هجمه به کشور ما کردند، جنگ ایجاد کردند، در داخل جنجالها و کارهایى راه انداختند، ترورها را کردند و انفجارات را انجام دادند و دیدند که با این ملت ما مستحکم تر شده است و از میدان خارج نمى شود و- البته هم باید خارج نشود؛ براى اینکه ملتى که براى خدا قیام کرده است و براى اسلام قیام کرده است و حکومت اسلامى را به دست آورده است با این مسائل کنار نخواهد رفت و این درّ گرانبهایى [را] که به او رسیده است، با چنگ و دندان حفظ خواهد کرد- بعد از اینکه از این راههاى مختلف اینها مأیوس شدند و طرْفى نبستند، باز به آن مسئله اى [رسیدند] که در همه دنیا مطرح است؛ که اختلاف ایجاد کنید تا بتوانید سلطه پیدا کنید و حکومت کنید، دوباره یک جریان اختلافى در ایران- یعنى، جریانى که با آن جریان مى خواهند ایجاد اختلاف بکنند- به چشم مى خورد.
من بعض از آن جریانات را عرض مى کنم و به ملت تنبه مى دهم که بیدار باشند و یک وقت- خداى نخواسته- یک وقتى بیدار نشوند که کار از دست گذشته باشد. مِن  جمله از جریانات، این است که به من کراراً اطلاع دادند که بعض جوانها و بعض بیخبرها یا اشخاصى که با طرح وارد شده اند و آنها را اغفال کرده اند: به بعض مراجع بزرگ اسلام اهانت مى کنند. در شهرهاى مختلف، این مطلب دیده مى شود. و شما بدانید که این مطلب اهانت کردن به مراجع جز اینکه یک اختلافى در بین ملت ایجاد کند و جز اینکه یک مطلب بر خلاف رضاى خدایى واقع بشود، نتیجه ندارد. من از عموم ملت تقاضا مى کنم که هر جا یک همچو مسائلى دیدند، این جوانها اگر گول خورده اند، آنها را نصیحت کنند و اگر کسى است که مخصوصاً از این گروههاى اختلاف انداز در بین آنها وارد شده، شناسایى کنند و به مراکزى که باید اطلاع بدهند، اطلاع بدهند.
امروز ما از روزهاى قبل بیشتر احتیاج به همبستگى داریم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزى مى کنند؛ براى اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شکست بدهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهى است براى همه که اهمّ تکلیفهایى است که خدا دارد؛ یعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه امام عصر هم خودش را فدا مى کند براى اسلام. همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، براى کلمه حق و براى دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.
پیامبر اکرم آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متکفّل شدند و جانبازى ها را کردند؛ همه براى حفظ اسلام است. اسلام یک ودیعه الهى است پیش ملتها که این ودیعه الهى براى تربیت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ این بر همه کس واجب عینى است؛ یعنى، همه مکلف هستیم حفظ کنیم تا آن وقتى که یک عده اى قائم بشوند براى حفظ او، که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته مى شود.
امروز ایجاد اختلاف؛ هر اختلافى باشد، و کارهایى که اختلاف انگیز است؛ هر کارى باشد و با هر اسمى باشد، این مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است.
و از همین رشته است اینکه باز یک جریانى در کار است که نسبت به علماى بلاد، نسبت به اهل علم، نسبت به ائمه جماعات اهانت بکنند. و این یک چیزى است که، جریانى است که چنانچه- خداى نخواسته- این جریان به توفیق خودش، که به خیال خودش این است که روحانیت را از مردم بگیرد، اگر این امر به توفیق خودشان برسد، شما مطمئن باشید که شکست خواهیم خورد؛ براى اینکه، روحانیون در همه بلاد، حافظ اسلامند و حافظ مقاصد اسلامى هستند و از اول هم بوده اند.»
رهبر کبیر انقلاب اسلامی در ادامه بیاناتشان در این دیدار به موضوع مجاهدات روحانیون در مبارزه با استعمار پرداختند و فرمودند:
«اگر روحانیون نبودند، ما الآن از اسلام اطلاعى نداشتیم. این مجاهدت روحانیون است که از خود شما هستند؛ مجاهدت آنهاست که براى ما اسلام را تا کنون نگه داشته است. و در هر مسأله و گرفتارى که براى اسلام پیش مى آمده، باز پیشقدم همینها بودند و همینها بودند که قیام مى کردند؛ حالا یا موفق مى شدند یا سرکوب مى شدند. در همین مدتى که من اطلاع دارم و من شاهد بودم، قیامهاى مختلفى بر ضد رضا خان و محمد رضا شد. و این قیامها همه، مبدأش روحانیون بودند؛ از آنجا شروع مى شد، لکن چون ملت باز درست مجتمع با هم نشده بودند، موفق نمى شدند یا کم موفق مى شدند. اگر شما- اگر ملت ما- این طایفه را حفظ نکنید، بدانید که سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد که روحانیون این کار را درست کردند و دست استبداد را کوتاه کردند، لکن دوباره به واسطه اینکه ملت مجتمع نبود و با روحانیت آن طور سازش، اطاعت محکم نداشت، مشروطه را آنها بپا کردند و دیگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غلیظتر با اسم مشروطه [کردند.] یک اسم بى مسمایى بود و گفته مى شد که ما مجلس داریم و مشروطه داریم و مشروطه خواه هستیم، لکن استبداد- به تمام معناى خودش، به تمام کلمه خودش- بر ما حکومت مى کرد، چه در زمان قاجار- که من یادم است- و چه بعد از او زمان رضا خان- که بدترین زمانها بر این ملت گذشت- و چه زمان محمد رضا. اگر شما توجه به این نکنید که روحانیت را اینها مى خواهند از صحنه بیرون کنند و در پیش ملت، روحانیت را بد نمایش بدهند ....
همین امروز صبح که اینجا، من قبل از اینکه بیایم خدمت شماها، یکى از علماى  اصفهان آمد، شکایت زیاد از اینکه با روحانیون رفتار بد مى شود. چه آن مطلب درست به عرض ایشان رسیده بود یا نادرست، من کلى مطلب را مى گویم که جریانى است که روحانیت را کنار بگذارند. شما دیدید که در زمان قبل از این جمهوری هاى اخیر، اوایل امر، یک جریانى بود که این روحانیتها، روحانیون شاخص را پیش ملت رسوا کنند با دروغ و حیله. آقاى بهشتى- رحمه اللَّه- که یک نفر آدمى بود که مجاهد براى اسلام بود، به درد مى خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدیر بود، مدبر بود، دیدید که در صحنه کشور چه فضاحتها در آوردند اشرار و مردم را [از او] منحرف کردند. مردم یک وقت بیدار شدند که بهشتى اى در کار نبود. من خوف این را دارم که- خداى نخواسته- ملت ما یک وقت بیدار بشود که روحانیت کنار رفته است و سلطه اجانب بر این مملکت بازگشته است و آن وقت تأسف ها فایده نداشته [باشد]؛ همان طورى که در زمان امام حسین- سلام اللَّه علیه- آن طور درست کرده بودند چهره پسر پیغمبر را که مردم کوفه اى که پدر او را دیده بودند، مجاهدات او را دیده بودند، همین مردم کوفه براى کشتن پسر پیغمبر مسابقه مى کردند و مردم کوفه یک وقت متوجه شدند که امام حسین دیگر نبود.
من خوف این را دارم که شما ملت بزرگ ایران، که براى خدا قیام کردید و براى خدا جوانهایتان را دادید و براى خدا زحمات طاقت فرسا کشیدید و همه چیزتان را فداى اسلام کردید، با این جریانى که به نظر مى آید که دارد پیش مى رود، یک وقتى متوجه بشوید که- خداى نخواسته- با انعزال این مردم، اینهایى که خدمتگزار هستند، یک حکومت قلدرى با اسم «اسلام»، با اسم «جمهورى اسلامى»، با اسم «خدمتگزار به اسلام» بیاید و همه زحمتهاى شما و خونهایى [را] که دادید، هدر ببرد. رضا خان هم اول که آمد، در همین سینه زنى ها مى رفت سینه مى زد، در تکیه ها مى رفت دور تکیه ها مى گردید و شمع روشن مى کرد. آن وقت که پایش محکم شد، تمام آثار اسلام را این نانجیب مى خواست از بین ببرد. در سرتاسر ایران، مجلس روضه آشکار، یکى نبود. اگر یک مجلسى بود، نصف شب بود، قبل از اذان صبح بود. شما خوف این را داشته باشید که اگر تشکر این نعمتى که خداوند به شما داده- و آن اسلام است و تشکرش به وحدت  کلمه است و تشکرش به احترام به اولیاى اسلام است- این تشکر را به جا نیاورید، خداوند عنایتش را برگرداند و- خداى نخواسته- ما را برگرداند به سالهایى که قبلًا بود و تلخیهایش در کام ما هست. این یک رشته اى است که من به همه ایران تکلیف خودم را ادا مى کنم و عرض مى کنم که بیدار باشید که دارند یک دسته اى که یا بازى خورده اند و متوجه نیستند و یا در بین آنها از همین منافقین و از همین گروههاى منحرف وارد شده اند و مى خواهند شما را از هم جدا کنند! دسته هاى مختلف ایجاد کنند! طرفدارهاى آن مرجع، طرفدارهاى آن مرجع و طرفدارهاى آن ملّا و طرفدارهاى آن ملّا درست کنند! و کم کم ملّاها را کنار بگذارند و این پیروزى [را] که براى شما حاصل شده است از دست شما بگیرند! این یک رشته است که عرض کردم.»
امام خمینی(س) خوف ایجاد اختلاف بین گروههاى متعهد را خطر دیگری دانستند که متوجه نظام جمهوری اسلامی است:
یک رشته دیگرى که باز- فى الجمله- به من اطلاع دادند، بعضى اختلافاتى است که بین گروههاى متعهد است، گروههایى که متعهد به اسلام هستند، خدمتگزار به اسلام هستند. در بعضى از بلاد، همین گروه ها با بعض گروههاى دیگرى که آنها هم متعهد به اسلام و خدمتگزار هستند، ایجاد اختلاف دارند مى کنند. من به این گروهها، هر جا هر کس هست، تمام گروهها، این تنبه را مى دهم که توجه داشته باشید که دست جنایتکار خارجیها از هر راهى مى خواهند اختلاف ایجاد کنند. اگر شما براى اسلام مى خواهید خدمت بکنید، همه با هم یک صدا باشید تا بتوانید خدمت بکنید. اگر هر کدام بخواهید یک صداى على  حده داشته باشید و یک بساط على حده اى داشته باشید، آن هم با هم به خلاف برخیزید، اختلاف با هم بکنید، مطمئن باشید که این اختلاف بین گروههاى متعهد با اینکه حسن نیت دارند، به جایى مى رسد که یک وقت- خداى نخواسته- بین دو گروه متعهد در سرتاسر کشور مخالفت بیفتد و یک وقت منتهى بشود به جنگ مسلحانه و دشمنهاى شما از خدا مى خواهند که بین شما یک همچو چیزهایى واقع بشود. و من البته اطمینان دارم که شما هوشیارتر از این هستید که یک همچو مسائلى پیدا بشود، لکن من  تذکر را لازم مى دانم که بدهم. تمام امورى که از او بوى نفاق و بوى اختلاف مى آید باید کنار گذاشت.
شما الآن از تمام اطراف دنیا هدف هستید؛ یعنى، این انقلاب اسلامى ایران همچو در دنیا چهره پیدا کرده است که همه قدرتهاى بزرگ را به وحشت انداخته است که مبادا این انقلاب به آن چهره واقعى که دارد، همه جا توجه به آن بکنند و یک وقت ابرقدرتها ببینند که ممالک اسلامى و ممالک دیگر هم از دست آنها رفت. از این جهت، کوشش مى کنند، به همه قوا کوشش مى کنند که اینجا، که هسته مرکزى این انقلاب و نهضت اسلامى است، اینجا را بکوبند. کوبیدن، بهترین کوبیدنها آن است که از داخل، این مسأله واقع بشود: اختلاف داخلى، خودمان توى سر خودمان بزنیم.
بیدار باشید شما و همه و همه مسلمانها که مبادا یک همچو اغفالى بکنند ما را و غفلتى بکنند؛ با یک صورت مناسبى بیایند جوانها را بازى بدهند که این جمهورى اسلامى هم مثل زمان محمد رضا شاه، بلکه بدتر [شده است؛] آخوندها هم که جز فساد، کارى انجام نمى دهند! از این حرفهایى که بازى بدهند جوانها را. این راجع به مسائل داخل که اهمیت دارد.»
(صحیفه امام، ج 15، ص: 363-373) 

. انتهای پیام /*