به گزارش پرتال امام خمینی(س) به نقل از جماران، این استاد حوزه و دانشگاه در  اولین جلسه از تدریس کتاب طلب و اراده حضرت امام(س) با بیان این که طلب و اراده به طور معمول، در دل مباحث علم اصول مطرح می شود، اما در واقع گستره ی بحث، ارتباط چندانی به علم اصول ندارد و بیشتر یک بحث کلامی ـ فلسفی است، اظهار داشت «محور بحثمان را کتاب «طلب و اراده» امام قرار می دهیم. البته شاید در برخی حوزه ها، توسعه بحثمان بیشتر از مباحث حضرت امام باشد؛ کما اینکه لازم است  یک مقدمه نسبتاً طولانی درباره تاریخچه جبرگرایی مطرح کنیم که معمولاً اصولیون آن را مطرح نمی کنند.»

وی افزود :«مناسبت اصولی این بحث معلوم است. در مباحث علم اصول، این بحث مطرح می شود که آیا طلب همان اراده است یا همان اراده نیست؟ مرحوم حاج محمد تقی اصفهانی صاحب «حاشیه هدایة المسترشدین» (علامه محقق و فقیه و اصولی  شیخ محمد تقی رازی نجفی اصفهانی از عالمان محقق فرقه امامیه است و در فقه و اصول صاحب آرا و افکار مشهوری است که اصولی ها و فقیهان بعد از او پیوسته پیرامون افکار و اقوال او به بحث و تحقیق پرداخته و از آن ها متأثر گردیده اند و از شاگردان وحید بهبهانی و سید مهدی بحرالعلوم و متوفای ۱۲۴۸ هـ . ق است) قائل به تفاوت بین طلب و اراده شده و گفته اراده کیف نفسانی است و قابل ارائه و انشاء نیست؛ بنابراین،طلب با اراده فرق دارد.»

مولف کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» با بیان این که برخی بر سخن  ایشان اشکال کرده اند و گفته اند که این حرف همان حرف اشاعره است، تصریح کرد: «به این مناسبت، مدافعینی پیدا شدند و گفتند طلب و اراده یکی است. برخی گفتند طلب و اراده دو مقوله جداگانه هستند.»

یادگار امام بیان داشت: «طلب اقسامی دارد: انشایی، حقیقی و ... و بحث هایی از این دست که آقای آخوند پیش برده و واقعاً طول و تفصیل آن بیش از سیاق کفایه است.»

مولف کتاب «آئین مسلمانی» با تاکید بر این که  این بحث،ارتباط چندانی به بحث علم اصول ندارد، اضافه کرد :«حضرت امام هم این بحث را مستقل از مباحث علم اصول طرح کرده و به طور مستقل نوشته اند. اصلاً طلب و اراده را در مباحث «مناهج الاصول» که شامل نوشته های اصولی ایشان است، وارد نکرده اند. این جهت بحث و علل جدایی آن از علم اصول است که ما هم به تبع ایشان، بحث را مجزای از مباحث اصول طرح می کنیم.»

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، درباره نسخه های موجود از کتاب طلب و اراده حضرت امام(س) گفت: « متأسفانه از میان نسخ موجود کتاب «طلب و اراده»، نسخه ای که به خط امام بوده، مفقود شده است. یکی از جهات مفقود شدن عمده نوشته های ایشان را می توان حمله ساواک به کتابخانه امام دانست. در آن حمله، ساواکی ها بسیاری از دست نویس ها را برده اند و دیگر برنگردانده اند و آن نسخه ها هرگز پیدا نشده است.»

وی ادامه داد: «کتاب های حضرت امام در منزل نبود، بلکه در جایی تحت عنوان کتابخانه نگهداری می شد؛ همین جایی که اکنون درمانگاه قرآن و عترت است و رو به روی مسجد حجتیه واقع شده است. لذا مثلاً حاشیه ایشان بر اسفار موجود نیست. نسخه کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» بعدها پیدا شد. یا بعضی از حواشی ایشان، کتاب هایی بود که بعد از انقلاب پیدا شد؛ بعضاً ساواک آن ها را بیرون داده بود و دست به دست فروخته شده بودند. لذا این نسخه ها خیلی در اختیار نبوده است.»

مولف کتاب «دلیل راه» با بیان این که از جمله موارد گم شده آثار امام، همین نسخه اصلی نوشته حضرت امام در طلب و اراده است که مسوده ـ چرک نویس ـ و مبیضه ـ پاکنویس ـ آن موجود نیست، ابراز داشت: «تقریباً همه نوشته های امام هم مسوده و هم مبیضه دارند و هر دوی آن ها موجود هستند. عادت ایشان این گونه بود که زمان تدریس، مطالب را سریع در کاغذهایی می نوشتند و هنگامی که تابستان فرا می رسید؛ آن ها را پاکنویس می کردند.»

وی افزود: «به گفته ی فرزندان امام، وقتی ایشان برای سفر به محلات و جاهای دیگر می رفتند؛ عصرها تشکچه ای گوشه حیاط می انداختند و آن ها را پاکنویس می کردند و ضمناً اگر نکته یا تحقیقی به ذهنشان می رسید، همان جا به آن اضافه می کردند. بنابراین، یکی از کارهای ایشان در تابستان و ایامی که به سفر می رفتند، پاکنویس کردن این مسوده ها بود. لذا از نوشته های امام هم مسوده و هم مبیضه، به صورت بسیار تمیز و خوش خط موجود است. خط ایشان، خط فاخری است، نه تنها در میان علما، بلکه شاید بتوان آن را در زمره خط های بسیار قشنگ، چارچوب دار و کلاس دیده موجود دانست. آن زمان خودنویس نبود و امام با قلم نی و دوات می نوشتند.»

یادگار امام درباره نحوه یادگیری اصول خوشنویسی توسط حضرت امام گفت: «خط امام داستانی هم دارد. ایشان خط را نزد مرحوم آیت الله پسندیده آموخته بودند. در حقیقت مرحوم آقای پسندیده در خمین، مرجع تمام اسناد بود. در آن دوران، که ثبت اسناد وجود نداشت، امضای برخی افراد در شهر سند بود. همه به آن ها مراجعه می کردند. بعدها هم که حکومت پهلوی اسناد را منظم کرد، به همان ها دفتر اسناد داد. لذا آقای پسندیده به این مناسبت، در خمین دفتر اسناد داشت. معمولاً امضا و مهر آخوند اول شهر، حکم سند داشت و افراد، دعواهای مربوط به خرید و فروش، مهریه، بنجاق و ... را نزد وی می بردند و ایشان آنجا  می نوشت و امضا می کرد. این در حقیقت سندی محکمه پسند بودکه فردا اگر اختلاف و دعوایی بینشان پیش می آمد، می توانستند به آن استناد کنند؛ چون یک دفتر خانه آن را امضا کرده بود. این مرسوم تاریخ ایران است. بعد از مدتی، یک روز آقای پسندیده خط امام را دیده بود و گفته بود: «خط شما شبیه خط من شده است. من نمی توانم خطم را تغییر دهم و این باعث می شود برای مرکزیت اسناد ما مشابه پیدا شود؛ شما خطت را عوض کن.» از آنجا به بعد، امام خطشان را عوض کردند.»

مولف کتاب «ده مقاله» با بیان این که بعد از کتاب طلب و اراده امام، نسخی در زمان خود امام استنساخ شد؛ بیان کرد: «پیداست برخی از شاگردان امام، این کتاب را از ایشان می گرفتند و از روی آن استنساخ می کردند. آن کتاب ها موجود است و نسخی که کتاب از روی آن ها منتشر شده، نسخی است که از روی نسخه امام نوشته شده اند؛ وگرنه خود نسخه امام در دست نیست. یکی نسخه مرحوم آیت الله احمد فهری است که خود ایشان هم شرح و ترجمه ای بر این کتاب دارد. دیگری نسخه مرجوم آیت الله محمدی گیلانی است، که ایشان هم یک شرح عربی برای این مطلب نوشته اند. مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی هم نسخه ای را استنساخ کرده بودند. آیت الله گرامی و آقایی به نام «محمد علی موسوی» هم نسخه ای داشته اند. پنج نسخه از آن موجود است.»

وی افزود: «آن نسخه ها با فراز و فرودهایی مشابه هم هستند، اما نسخه مرجوم آیت الله محمدی گیلانی نسخه ی متفاوتی است. بسیاری از قسمت های آن، اصلاً با نسخه اصلی تفاوت دارد و ظاهراً دخالت های خود ایشان در متن است. چون خود ایشان در ابتدا نوشته اند که من برخی از اغلاط را تصحیح کرده ام. به هر حال، تصحیحاتی از خود ایشان در آن اعمال شده که به مرور، به هر یک از آن موارد رسیدیم، تفاوت های نسخه ی مرحوم آیت الله محمدی گیلانی را یادآوری می کنم.»

سید حسن خمینی در ادامه جلسه و پیش از بیان تاریخچه ی جبر گرایی به ترجمه بخشی از مقدمه کتاب طلب و اراده امام خمینی(س) که به زبان عربی نگارش یافته است، پرداخت.

. انتهای پیام /*