بدون شک یکى از برجسته‏ ترین چهره‏ ها در تاریخ پرافتخار مردان راستین الهى، خمینى(س) کبیر است که با استعداد سرشار خدادادى و دقت و توجه کم‏ نظیر در لحظه ‏لحظه زندگى خویش، زیباترین فضیلت ها و مکارم اخلاقى را به دست آورد و جان مستعد خود را با مجموعه ‏اى از خوبی ها بیاراست و با اندیشۀ ناب توحیدى، و بیان زلال و شفاف و انباشته از معنویت، و رفتار و کردارى خالصانه که گویى خداخواهى در آن موج مى ‏زند و در یک کلام با حیات طیبه خویش الگویى مجسم از اسلام ناب را ارائه داد.

او چون آیینه در نهایت صداقت و دقت در عمل و بدون ظاهرسازى و پیرایه ‏پردازى ‏هاى دین به دنیا فروشان، منعکس کننده ارزش ها و صفات خدایى و بازتابنده فروغ جمال الهى بود. او که سالها در بارگاه قرب الهى دفتر وجودى خویش را در گرو صهباى عشق محبوب قرار داده و خودى را در میان نمى ‏دید، و از وادى عرفان و هفت شهر عشق گذشته، و در اکسیر این عشق و کیمیاى محبت، جان دیگرى یافته و به چیزى جز کمال مطلق دل نبسته و از تمام حجب، حتى حجب نور وارسته و به مبدأ نور وابسته و حتى سخن از وابستگى را نیز کفر مى ‏دانست، طبیعى است که سالهاى متمادى رونق مدرسه حیات انسانیت از «درس و دعاى» او باشد.
آن انسان بزرگ و الهى که نمونه‏ اى راستین از کریمه «لقد کَرَّمنا بنى‏ آدم» به شمار مى ‏آمد، همانند جد بزرگوارش حضرت على(ع) و به تبعیت از آن الگوى واقعى زهد و عرفان و اسوۀ حسنۀ ارزش هاى والاى الهى در دلبستگى به جمال حق جایگاه رفیعى یافت و با نگاه از منظرى بالاتر به وجود و هستى، گرچه علاوه بر فرصت هدایت و رهبرى معنوى به موقعیت زمامدارى نیز دست یافت، کرامت واقعى را در آزادى معنوى و رهایى آدمیان از دنیاى تنگ مادى و نفى وابستگى به مظاهرى نظیر پُست و مقام و تجملات پَست مادى و گرایش هایى چون دنیاطلبى و زیاده ‏خواهى و ثروت ‏اندوزی هاى حقیر و امثال آن مى ‏دانست و در این راه به جایگاه بلندى دست یافت و کلام را به کردار خویش زینت بخشید و علاوه بر امامت متقین، بار مسئولیت گران سنگ رهبرى امت را سالها با عزت بر دوش کشید.

«او بتها را شکست و باورهاى شرک ‏آلود را زدود. او به همه فهماند که انسان کامل ‏شدن، على‏ وار زیستن و تا نزدیکى مرزهاى عصمت پیش رفتن افسانه نیست»[1]

حکمت و معرفت روشنگر، عرفان عاشقانه و شکوهمند، زهد آگاهانه و هدفدار، آزادگى و استغناء نفس، قناعت و اعتدال، محبت و دلسوزى بى ‏شائبه نسبت به بینوایان، دغدغه خاطر همیشگى نسبت به سرنوشت انسانها و... قسمت‏ هایى از اصول حاکم بر زندگى این عالم بزرگ و عارف عامل بود که براى وى محبوبیتى الهى و مقبولیتى همه‏ جانبه و مردمى ایجاد کرد که این خود سنگ بناى انقلاب عظیم اسلامى در ایران شد.

او دنیادوستى، حبّ جاه و مقام و مال ‏اندوزى را کلید دشواری هاى زندگى مى‏ پنداشت و از توجه به آن خود را بى ‏نیاز احساس مى‏ کرد که آرامش همه ‏جانبه و جارى در لحظه‏ لحظه زندگى وى نتیجه طبیعى آن بود.
او مروج و مبلغ فقر نبود، بلکه بر ترویج غناى نفس و رشد قناعت همت داشت. رفتار متعادل و مبتنى بر شیوه ‏هاى صحیح اسلامى در تمیزى و آراستگى ظاهر و لباس و وسائل شخصى هرچند اندک وى، به وضوح قابل مشاهده بود، ولى همانطور که از زهدگرایى صوفیانه پرهیز داشت، زیاده ‏روى و اسراف و ضایع کردن نعمت هاى خداوندى را بر نمى ‏تابید و با آن به شدت برخورد مى‏ کرد. با این همه، شک نباید کرد که شگفتى‏ ها و ابعاد اعجاب‏ آور و سازنده این وجود گران بها و شخصیت گرانقدر الهى، با پنجه سحرآمیز و سرانگشت هنرآفرین جستارگران و محققانى که در آینده به غواصى در این اقیانوس عظیم پرداخته و گوهرهاى نغز از اندیشه و گفتار وى به فرهنگ بشریت عرضه مى‏ دارند، با ارزش و اعتبارى فراتر از معیارهاى معمول و مرسومِ امروز شناخته خواهد شد و باید سالها بگذرد و توان اندیشه بشر دامن بگستراند تا ابعاد وجودى چنین شخصیت هاى بزرگى که بسیار از زمان خود جلوترند، برملا شود. 

منبع: سر دلبری، تالیف اصغر میرشکاری، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مقدمه


[1] بخشى از پیام رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‏ اللّه‏ خامنه ‏اى به مناسبت اربعین ارتحال امام خمینى(س)

. انتهای پیام /*