به دنبال تشخیص بیماری و بستری شدن در بیمارستان بقیة‌ الله جماران حضرت امام خمینی(س) تحت عمل جراحی قرار گرفت. عمل در بدو امر موفقیت‌ آمیز بود و بهبود حال امام روند طبیعی خود را طی می‌کرد. به دنبال اعلام عمل جراحی میلیون‌ها ایرانی و انبوهی از مسلمانان و علاقه‌مندان به آن حضرت برای بهبود حال وی دست به دعا برداشتند و شور و حال وصف ناشدنی از خود بروز دادند که قلم از شرح و بیان آن عاجز است. (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی، ص 76)

دکتر حسن عارفی جراح و متخصص قلب و پزشک حضرت امام روند عمل جراحی ایشان را چنین توصیف کرده است :

«به تاریخ 2 / 3 / 68 در ساعت 45 :6 دقیقه حضرت امام جهت گذاشتن پیش میکر موقت به لابراتوار کاتتریراسیون منتقل شدند و بعد از گذاشتن پیس میکر موقت توسط جناب آقایان دکتر پورمقدس و دکتر محبی در حدود ساعت 8 صبح به اتاق عمل انتقال یافتند. در این لحظه اعضای محترم خانواده و دفتر حضرت امام، آیت ‏الله خامنه ‏ای، آیت ‏الله هاشمی رفسنجانی، آیت ‏الله اردبیلی،‏ مهندسی موسوی و اغلب مسئولان بالای مملکتی حضور داشتند و جریان رفتن به اتاق عمل و عمل جراحی را از طریق تلویزیون مدار بسته مشاهده می‏ کردند.

در حدود ساعت 11 صبح حضرت امام به سی‏ سی ‏یو منتقل شدند. درد قفسه صدری با تجویز نیتروگلیسرین وریدی و مرفین وریدی بهبود یافت.

 (طبیب دلها، ص 183-186)

همچنین حشمت الله رنجبر عضو تیم پزشکی امام درباره این عمل جراحی چنین نوشته است:

«سومین روز از بستری شدن امام می ‏گذرد و امروز ـ دوم خرداد ـ قرار است ایشان را برای انجام عمل جراحی معده به اتاق عمل ببرند. روز سرنوشت ‏سازی است. ساعت هشت صبح به ایشان اطلاع داده می ‏شود که برای رفتن به اتاق عمل آماده شوند. ایشان بدون کوچک ترین نشانه ‏ای از اضطراب یا طرح سؤالی در این مورد، تسلیم نظر پزشکان هستند. محوطه کوچک بیمارستان کم‏کم شاهد حضور خانواده و نزدیکان امام و مقامات درجه اول کشور می ‏شود. پس از دقایقی امام را در حالی که روی برانکارد دراز کشیده ‏اند، به اتاق عمل می ‏برند. کارهای مقدماتی انجام گرفته است و تیم بی هوشی نیز آماده کار می‏ باشند. عده ‏ای از پزشکان نگران بی هوشی امام هستند؛ زیرا با توجه به ‏وجود مشکل قلبی، امکان خطر در زمان بی هوشی زیاد است. کلاً برای همه، چه جراحان و چه تیم بی هوشی لحظات سخت و دشواری است.

سیستم تلویزیونی مدار بسته در سالن و راهرو بیمارستان تمام مراحل را نشان می ‏دهد. گروه بی هوشی کار خود را شروع کردند و با تزریق اولین آمپول، مقدمه بیهوش شدن امام را فراهم می‏ کنند. ثانیه ‏ها به سنگینی می‏ گذرند. التهاب و انتظار، افراد بیرون از اتاق را فرا گرفته، تیم جراحی کار خود را شروع می‏ کنند؛ وقتی که چاقوی جراحی، شکم ایشان را می ‏شکافد، قلب های منتظر نیز به درد می ‏آید. گاهی در این فکرم که قلب هایی که کیلومترها و هزاران کیلومتر دورتر برای امام می تپند، اکنون چه احساسی دارند؟ 

چشمها همه بر صفحه تلویزیون مدار بسته خیره شده است؛ ولی دلها در جای دگر سیر می‏ کنند. عده ‏ای در حال دعا و نیایش به درگاه خدا هستند و عده ‏ای هم اشک از چشمان جاری می ‏سازند. 

دقایق سپری می ‏شود جراحان کار خود را به پایان می ‏رسانند و ضایعات مورد نظر را جراحی و ترمیم می‏ کنند. امام اکنون در دست گروه بی هوشی قرار دارند تا کم کم اثر داروهای تزریق شده از بین برود و هوشیاری خود را به‏ دست آورند، و بدون حادثه به اتاق بستری انتقال یابند.

کار تا اینجا به خوبی پیش می‏ رود و ساعتی دیگر امام را در حالی که تقریباً به ‏هوش آمده ‏اند، به اتاق می ‏برند. همه شکر خدا را به جای می ‏آورند که قلبشان وفا کرد و در این عمل تقریباً سنگین، از کار باز نایستاد.

امام کم کم به ‏هوش می‏ آیند و علی ‏رغم انجام عمل سنگین و بی هوشی کاملی که گرفته است؛ بسیار جالب است که حتی لحظه‏ ای بی قراری نمی ‏کنند و حرکت هایی که افراد در پایان بی هوشی دچار آن می ‏شوند، مانند هذیان و کم ‏تحملی ـ که معمولاً خارج از کنترل بیمار می‏ باشد ـ به ایشان دست نمی‏ دهد. انگار ایشان در همه چیز تکمیل هستند و این مراحل را هم بدون زحمت برای دیگران، و به آسانی و آرامی سپری می‏ کنند. پس از به هوش ‏آمدن کامل، در حالی که کاملاً از وضعیت خود آگاهی دارند، از اظهار درد و ناراحتی پرهیز می‏ کنند؛ و ذره ‏ای آثار شکایت و درد به چهره و زبان خود راه نمی ‏دهند.

(گوهری در دستهای لرزان، ص 49-52)

. انتهای پیام /*