کتاب «تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (س)» مجموعه فیشهای موضوعی از آثار امام است. در این اثر با نگاهی جدید به نظریه های انقلاب که با بسیاری از نظریات اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی جهان تفاوت دارد، به بررسی ویژگی های نگرش امام در خصوص انقلاب و تغییر و تحول اجتماعی پرداخته است تا از این رهگذر چراغی فرا روی دانش پژوهان اندیشه های جامعه شناختی آن حضرت قرار دهد. در اینجا منتخبی از فیشهای این کتاب در مورد آفتهای انقلاب اسلامی بیان می شود:

 بد معرفی کردن اسلام و ایجاد بدبینی در مردم

آنها می خواهند که اسلام را بد معرفی کنند، مردم از اسلام برگردند و آخوند هم که کنار برود، باقی بماند خودشان و هر کس که دلشان می خواهد.(1) 

دور شدن از اسلام

بیدار بشوید آقا! ای جوانهای ما، بیدار بشوید! بدانید نقشه ها چه است، برای چه شما را می خواهند دور کنند از اسلام، برای چه شما را می خواهند به مکتبهای دیگر نزدیک کنند.(2)

سستی در امر وحدت کلمه ملت

امروز آنها فهمیدند که با اسلام و وحدت کلمۀ ملت، آنها شکست خورده اند؛ آنها احساس شکست در خودشان کرده اند. و اگر خدای نخواسته در این امر سستی بشود آنها قطع می کنند ریشه های ما و ریشۀ اسلام را.(3)

خنثی شدن نهضت به واسطه اختلافات

الآن که تمام قوای مسلمین ایران جمع شده با هم؛ در مقابل قدرتها ایستاده، ... این خیانت بر اسلام است که ما اختلافات بیندازیم بین خودمان و با هم اختلاف کنیم. این خیانت به یک ملت است که به واسطۀ اختلافات ما خنثی بشود این حرکتی که در ایران پیدا شده. اگر این حرکتی که در ایران پیدا شده و سابقه ندارد در تاریخ، نه در تاریخ ایران، شما در تاریخ نمی توانید پیدا کنید که بچۀ این قدری اش همزبان باشد با پیرمرد در یک مطلب، همه با هم باشند، اگر خدای نخواسته این جنبش و نهضتی که در ایران پیدا شده است و سابقه ندارد این، اگر چنانچه بی نتیجه بخوابد، تا ابد زیر سلطۀ غیر خواهید بود. خواهید [بود] زیر چکمۀ غیر تا ابد؛ قطع می کنند، قطع می کنند نسلهای شما را.(4)

 اختلاف و تحلیل رفتن قوا

 اگر ما بنا باشد که خودمان با هم اختلاف بکنیم، ... قوای ما صرف خودمان می شود. این هم یک نیرنگی است که آنها همیشه داشته اند که بین همین طبقات مردم اختلاف بیندازند. دو تا حزب درست کنند، آن حزب کذا، آن حزب کذا؛ بین این دو تا حزب اختلاف بیندازند و مردم را فلج بکنند. یا مثلاً، یک نفر را بیاورند جلو و یک چیزی از او درست بکنند، بعد هم مردم مشغول به او بشوند؛ مدتها سر این دعوا بکنند و قوایشان تحلیل برود و آنها استفاده بکنند.(5)

خوف از اشتباه رجال علمی، سیاسی و روشنفکر

الآن ماها مکلفیم دیگر. خوب، ما اشتباهات را تا حالا دیدیم، و من خوف این دارم که باز اقشار این ملت ما، این رجال علمی ما، رجال سیاسی ما ـ عرض می کنم که ـ اشخاص روشنفکر ما، یک اشتباهی بکنند که اگر این اشتباه بشود دیگر ما تا آخر گرفتار  هستیم. دیگر چنین نیست که ما باز یک امیدی داشته باشیم که یک انقلابی بشود.(6)

اختلاف بین حوزه و دانشگاه

اگر آخوند بخواهد بگوید که منهای دانشگاه، منهای جبهه های سیاسی، آن هم صحیح نیست برای اینکه آن هم کارشناس لازم دارد... شما حکومت لازم دارید؛ شما اجزای ادارات لازم دارید؛ ادارات شما، حکومت شما ـ عرض می کنم ـ لشکر شما، جیش شما، همه اینها با این جبهه ها تحصیل می شود؛ با این دانشگاهها و با این دانشجوهای خارجی و داخلی مملکت ما باید اداره بشود. اگر علاقه دارید شما به اسلام، علاقه دارند آن جبهۀ دیگر به اسلام، با علاقۀ به اسلام نمی شود که با هم بنشینید دعوا کنید امروز! امروز دعوا کردن انتحار است، خودکشی است. امروز اختلافاتْ خودکشی است.(7)

سستی در امر وحدت کلمه ملت

امروز آنها فهمیدند که با اسلام و وحدت کلمۀ ملت، آنها شکست خورده اند؛ آنها احساس شکست در خودشان کرده اند. و اگر خدای نخواسته در این امر سستی بشود آنها قطع می کنند ریشه های ما و ریشۀ اسلام را.(8)

توطئه و خیانت نسبت به اسلامیت

آنها که در صدد هستند این نهضت را منحرف کنند از جهت اسلامیت، آنها بدانند که خائن بر اسلام هستند؛ خائن بر ملت هستند. امروز باید شعار همان شعار اسلامی باشد: «جمهوری اسلامی». آنها که اصرار دارند اسلام را از کنار جمهوری کنار بگذارند، اینها خائنانی هستند که در ملت می خواهند اختلاف ایجاد کنند... از ملت تقاضا دارم که نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پیدا کنند، نگذارند استقلالی که به دست آورده اند از بین برود، نگذارند آزادی که به دست آمده است مبدل به اختناق بشود. به حکومت اسلام، به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیاد نه یک حرف کم . کسانی هم که می خواهند به راههای دیگر بروند آزادند لکن توطئه قدغن، خیانتْ قدغن، رأیْ آزاد. هر چه می خواهند بگویند.(9)

تداوم نهضت

ملت شریف ایران موظف است که این نهضت را به همین طوری که تا اینجا آورده است، این نهضت را حفظ کند. و با حفظ وحدت کلمه و با حفظ این نهضت و غایت نهضت ـ که عبارت از اسلام و جمهوری اسلامی بود ـ با حفظ اینها جلو برود. سستی راه ندهید به خودتان، سردی راه ندهید به خودتان، (10)

 خیال پیروزی و عدم حفظ قدرت ملت

من خوف این را دارم که ـ خدای نخواسته ـ با فرم دیگر همان مسائل را پیش بیاورند. ... اگر ما ایستادگی کنیم و قدرتی که الآن در دستمان است ـ که قدرت ملت است ـ حفظ کنیم، وحدت کلمه را حفظ کنیم، همه پیروز خواهیم شد و اگر ـ خدای نخواسته ـ این حفظ نشود خوف این مطلب هست که دوباره ما را برگردانند به آن حال.(11)

تفرقه بین صفوف

دستهای اجنبی در کار می باشد تا دوباره ما را به وضع اولیه برگرداند؛ تفرقه بین صفوف ایرانیان بیندازند. و وظیفۀ ماست که از این نهضت پاسداری کنیم، وحدت کلمه را به کار ببندیم؛ و شما با وحدت کلمه توانستید با دست خالی بر قدرتهای بزرگ پیروز شوید. (12)

 خدمت به ملت

  امروز روزی است که همه باید خدمت بکنیم. امروز روزی نیست که هر کسی به یک طرف بکشد. همه [در] مسیر ملت، که راه افتاده است ملت؛ ببینیم چه کرد ملت، چه می خواهد ملت؛ همینی که ملت می خواهد همه با هم باید دنبال این برویم. همانکه این قدرت بزرگ را به هم زد و شکست، باید دنبال آن رفت تا بتوانیم نجات بدهیم ملت را. اگر این مسیر را ما دست از آن برداریم، حرفهایی ـ هی بنشینند یک مطلب بگویند، اختلاف ایجاد بکنند). [دائماً] یک مطلبی را بگویند، این اسباب این می شود که ما نتوانیم این نهضت را به آخر برسانیم.(13)

غفلت از رشد ریشه های پوسیده شیاطین

شیاطین در کمینند. و اگر خدای نخواسته غفلت بشود و این ریشه های پوسیده باز رشد کنند بین جامعه، زحمتها هدر می رود.(14)

مسامحه و تخطی در امور

همۀ اقشار ملت خصوصاً آنهایی که در رأس کار هستند، ... اینها جدیت کنند به اینکه نبادا خدای نخواسته چهرۀ جمهوری اسلام به طور قبیح بین مردم وجود پیدا کند... اگر ما مسامحه کنیم در امور، یا تخطی کنیم از آن مشیی که اسلام و حکومتهای اسلامی دارد، این اسباب این می شود که اسلام را ما در نظر عالم، در نظر غیر، در نظر جوانهای بی اطلاع از اسلام، قشرهایی که اسلام را درست اطلاع بر آن ندارند، در نظر اینها یک صورت طاغوتی به آن داده بشود. این شکست است که تا آخر اسلام را به شکست می رساند.(15)

مأیوس شدن از انقلاب

الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملت ما را مأیوس کند. اشکالاتی می تراشند و نقل می کنند و می نویسند و می گویند؛ همه اش برای این است که روح یأس در شما، در جوانهای ما، در قشرهای ملت ما ایجاد کنند. اگر روح یأس پیدا بشود در یک جامعه ای، آن جامعه سست می شود.(16)

 غفلت از یاد خدا 

خدای نخواسته غفلت از یاد خداوند تعالی موجب سستی و تزلزل خواهد شد و زحمات چندین ساله تان و خون شهیدان عزیزمان به باد فنا خواهد رفت. توجه به معنویت و تکلیف الهی و یاد خداوند باعث می شود که این وحدت محفوظ و این برادری برقرار ماند. (17)

رخنه موریانه های موذی

بهوش باشید که موریانه های موذی،این ایادی استکبار جهانی درصدد رخنه کردن در صفوف شما هستند. دستهای وحدت را به هم دهید و بازو به بازوی هم یکدل و یک جهت این هدیۀ الهی را، که پس از قرون متمادی به شما عطا فرموده قدردانی و حفظ کنید.(18)

منبع: تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)، تبیان آثار موضوعی، دفتر سی و ششم، ص 265-285

1)   صحیفه امام، ج3، ص 498.

2)   همان، ج 4، ص 237-‏‏238.

3)   همان، ج 5، ص 280-‏‏281.

4)   همان، ج4، ص 92.

5)   همان، ج19، ص158.

6)   همان، ج 4، ص 330.

7)    همان، ج 4، ص 372.

8)    همان، ج 6، ص 372.

9)    همان، ج 6، ص 372.

10)  همان، ج 6، ص 361‏‏ـ363.

11)  همان، ج 6، ص 473

12)  همان، ج 6، ص 497.

13) همان، ج 7، 516.

14)) همان، ج 7، ص 538.

15) همان، ج 7، ص 540.

16) همان، ج 10، ص 351.

17)همان، ج 16، ص 202.

18)  همان، ج 19، ص 151.

. انتهای پیام /*