علما و مراجع قم، در واکنش به اخراج روحانیون ایرانی مقیم عراق در روز ۱۲ دی ۱۳۵۰ درس‌ها را تعطیل کردند تا اعتراض خود را به دولت بعثی احمد حسن البکر در عراق اعلام کنند. اولین رد پاهای اخراج روحانیون و دیگر اقشار ایرانی از عراق را می‌توان در اردیبهشت ۱۳۴۸ شمسی یافت که پس از شدت یافتن اختلافات مرزی بین ایران و عراق بر سر حاکمیت بر اروندرود، و همچنین بالا گرفتن مسئله حاکمیت ایران بر جزائر سه‌گانه، دولت عراق تصمیم به افزایش فشارها بر شهروندان ایرانی ساکن عراق گرفت.

دولت شاهنشاهی ایران، در آن زمان جدی‌ترین هم‌پیمان منطقه‌ای رژیم صهیونیستی بود و پس از آنکه کشورهای عربی در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶ شکست خوردند، بحران در روابط دو کشور ایران و عراق نیز تشدید شد. روزنامه کیهان در ۹ دی ۱۳۵۰، خبر از «اخراج ۴۱ هزار ایرانی از عراق در ۲۴ ساعت گذشته» داد. همزمان تحولات داخلی عراق و ایران، به سویی می‌رفت که ایرانیان ساکن عراق، اولین قربانیان تاریخی تغییر مناسبات دیپلماتیک باشند.

 دولت شاه پس از بالا رفتن افسانه‌ای قیمت نفت و درآمدهای نفتی در سال‌های پایانی دهه ۴۰ شمسی، تلاش کرد مجد و عظمت حکومت شاهنشاهی را زنده کند و با برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، یکه‌تاز خاورمیانه شود. همین موضوع، بهانه‌ای شد برای دولت عراق تا بیش از ۶۰ هزار نفر از ایرانیان مقیم عتبات عالیات و مخصوصا کربلا را با عدم تمدید اقامت، وادار به اخراج کند. 

امام خمینی(س) که در آن زمان در شهر نجف اشرف به سر می‌برد، در دوم دی ۱۳۵۰، در تلگرافی به احمد حسن البکر چهارمین رییس جمهور عراق، خشونت ماموران عراقی بر ضد ایرانیان مقیم عراق را محکوم کرد و دولت عراق را تهدید کرد که در صورت ادامه این خشونت‌ها، علما و مراجع به لبنان کوچ خواهند کرد. (ر.ک. صحیفه امام، ج‏2، ص: 403 و 404)

امام خمینی (س) همچنین در ۲ تیر ۱۳۵۴ که بار دیگر فشارها بر حوزه علمیه در نجف اشرف بالا گرفته بود، در نامه‌ای به احمد حسن البکر، به تلگراف پیشین خود اشاره کرد و نوشت: اینجانب با آنکه بنا نداشتم مزاحم شوم، لکن احساس وظیفه می‌کنم و نظر شما را به تلگرافی که در ۴ ذی‌القعده ۱۳۹۱ نموده و مصالح را تذکر داده‌ام جلب می‌کنم و اکنون بر حسب وظیفه تذکر می‌دهم که مصلحت نیست حوزه بیش از یک هزار ساله نجف اشرف که برای فقه اسلام تشکیل شده، و در قلع فسادهای اخلاقی و اجتماعی اثر بسزا دارد، در زمان ریاست شما منقرض شود.

 این نامه به روشنی نشان می‌دهد که برخورد دولت احمد حسن البکر، چگونه روحانیون ایرانی ساکن نجف اشرف و دیگر شهرهای مذهبی و مقدس عراق را مورد خشونت و تهدید قرار می‌داده است. 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای رئیس جمهور

پس از اهدای سلام با آنکه مأمورین رسمی وعده تجدید اقامه علمای اعلام و محصلین حوزه علمیه را کراراً داده ‏اند و علاقه شما را به حوزه ‏های علمیه و علمای دین ابلاغ کرده ‏اند، اخیراً به طور ناگهان و اسف‏ آوری در خیابان ها و بازارها متعرض اهل علم شده و با وضع اسفناکی آنها را جلب نموده و به آنها ابلاغ نموده ‏اند که در یک هفته بروند برای خروجی.

این جانب با آنکه بنا نداشتم مزاحم شوم لکن احساس وظیفه می‏ کنم و نظر شما را به تلگرافی که در 4 ذی القعدة 1391 نموده و مصالح را تذکر داده ‏ام جلب می‏ کنم و اکنون نیز حسب وظیفه تذکر می ‏دهم که مصلحت نیست حوزه بیش از یک هزار ساله نجف اشرف که برای فقه اسلام تشکیل شده و در قلع فسادهای اخلاقی و اجتماعی اثر بسزا دارد، در زمان ریاست شما منقرض شود؛ مصلحت نیست بیش از یک هزار نفر رجال علم، آزرده خاطر، به این نحو از مملکت شما رانده شوند و در بلاد منتشر شوند؛ مصلحت نیست که مراجع عظام و مشایخ محترم که دنبال این تسفیر ممکن است هجرت کنند، از مملکت شما با این کیفیت خارج شوند.

خاطر شریف مستحضر است که فقهای اسلام و مراجع عظام چه منزلتی در قلوب مسلمین دارند. مصلحت نیست قلوب ملتها را در این زمان از دولت خود برنجانید و راه را برای تبلیغ بدخواهان باز کنید. این جانب احتمال می‏ دهم که در این امر دستی از مخالفین دوست نما در کار باشد؛ من گمان ندارم فکر خیرخواهانه ‏ای به این امر منتهی شده باشد.

فکر وحدت مسلمین و دولتهای اسلامی در رأس برنامه زندگی این جانب است. من از اختلافات دولت های اسلامی نگران هستم، من از واقعه ‏هایی که به شکاف بین مسلمین و دولت های آنها منتهی شود خائف هستم و نظر شما را به مفاسد حاصله از این عمل جلب می ‏کنم و مقتضی می‏ دانم دستور دهید متعرض حوزه مبارکه نشوند و اقامه آنها را چنانچه وعده کرده ‏اند بدهند و به سایرین نیز اقامه دهند تا محصلین با دلگرمی به تحصیل و خدمت به اسلام و ممالک اسلامی مشغول باشند. و السلام علیکم.

13 شهر جمادی الثانی 1395

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏

(صحیفه امام، ج‏3، ص: 93 و 94)

. انتهای پیام /*