یکی از بنیانی ترین پرسش هایی که در فلسفه سیاسی ـ از آغاز پیدایش تا کنون ـ مطرح شده است و هر یک از فلاسفه و اندیشمندان بزرگ سعی کرده اند به نوی از انحاء به پاسخگویی آن بپردازند این پرسش است که "حکومت مطلوب" برای اداره و رهبری جوامع انسانی چه نوع حکومتی است.

در این میان امام خمینی(س)، جزء معدود اندیشمندان بزرگ جهان اسلام در عصر ما و رهبر یکی از بزرگترین انقلابهای جهانی است که توفیق تأسیس حکومت مورد نظر خویش را با توجه به مقتضیات زمان و عمر محدود خویش به دست آورد. او توانست بعد از سال ها مبارزه با یاری خداوند بزرگ و تلاش و کوشش بی دریغ ملت ایران حکومتی در قالب "جمهوری اسلامی" بوجود آورد. از ایشان در واپسین روزهای حکومت شاه پرسش شد که شما می خواهید چه نوع رژیمی را جانشین رژیم شاه کنید, در جواب فرمود:

" رژیمی که به جای رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانه‏ای است که شبیه آن رژیم در دموکراسی غرب نیست‏ "(صحیفه امام، ج‏4، ص: 314)

حکومت مطلوبی که امام خمینی از آن نام می برند همان حکومت اسلامی است و منظور ایشان از اسلامی بودن حکومت نیز این است که بر موازین و قوانین الهی و دینی اسلام بنا شده باشد. قوانین و ضوابط آن از شرع مقدس اخذ گردد و بر جهان نگری و ایدئولوژی اسلامی ابتلایافته باشد. حکومت اسلامی نه استبدادی است و نه مطلقه، بلکه مشروطه است. از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است.

" حکومت اسلام حکومت قانون است. "(صحیفه امام، ج‏4، ص: 397)

اسلامی بودن حکومت از نظر امام نیز دارای2 ویژگی است :

1-   مطابق قوانین اسلام در رضای خدا باشد.

2-   مطابقت با میل و خواسته مردم.

"ما هم که حکومت اسلامی می‏گوییم، می‏خواهیم یک حکومتی باشد که هم دلخواه ملت باشد، و هم حکومتی باشد که خدای تبارک و تعالی نسبت به او گاهی بگوید که اینهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند "(صحیفه امام، ج‏4، ص: 460) در اندیشه امام خمینی(س) حکومت اسلامی بیانگر نوع و محتوای حکومت و جمهوری اسلامی نیز نوع خاصی از حکومت اسلامی تلقی می گردد و تا حدودی به شکل حکومت نزدیک می گردد. بعلاوه بر اساس تعابیر امام خمینی(س) باز جمهوری اسلامی شکل حکومت نیست. بلکه شکل حکومت را تابع شرایط و مقتضیات و خواست مردم می داند: "ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی. شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما، توسط خود مردم تعیین خواهد شد "(صحیفه امام، ج‏4، ص: 248)

در بیان ویژگی ها و شاخص های حکومت مطلوب، حضرت امام (س) به دو سری از شاخص ها و ویژگی ها عنایت دارند که یک سری از آنها را که می توان ارکان و بنیان های اساسی یک حکومت مطلوب یا "شرط لازم" آن تلقی کرد و برخی دیگر را "شرط کمال" حکومت دانست. شرایط لازم برای حکومت عبارتنداز :

  1. حکومت عادل، عدل و عادلانه: یکی از مهمترین شاخصه و معیارهای یک حکومت مطلوب از دیدگاه حضرت امام خمینی(س) این است که آن حکومت بر مبنای عدل و قسط استقرار یابد، بگونه ای که عدالت در تمامی تار و پود آن ریشه دوانیده و در سرتاسر وجود و ابعاد متعدد آن چون عملکرد, اهداف, مسئولیت ها, وظایف و کنش های حکومت و زمامداران متجلی گردد. از دید ایشان تحقق عدالت نه تنها وظیفه حکومت و بزرگترین مقصد اسلام که بنیان و اساس یک حکومت مطلوب است. مطلوبیت حکومت با دارا بودن خصلت عدالت شناخته می شود. این است که آن بزرگوار این مهم را بارها مورد تأیید قرار داده است. ایشان می فرمایند:

" ما که می‏گوییم حکومت اسلامی، می‏گوییم حکومت عدالت، ما می‏گوییم یک حاکمی باید باشد که به بیت المال مسلمین خیانت نکند، دستش را دراز نکند بیت المال مسلمین را بردارد، ما این یک مطلب را می‏گوییم. این یک مطلب مطبوعی است که در هر جامعه بشری که گفته بشود، برای هر کس گفته بشود، از ما می‏پذیرند. "(صحیفه امام، ج‏3، ص: 509)

  1. حکومت اسلامی قانونی: عنوان کلی و اولیه ای که حضرت امام در مورد حکومت مطلوب خویش به کار می برد حکومت اسلامی است و منظورشان از اسلامی بودن حکومت نیز این است که بر موازین و قوانین الهی و دینی اسلام بنا شده باشد. همچنین از دیدگاه ایشان، حکومت اسلامی به معنای این است که حکومت از درون اسلام به وجود می آید زیرا اسلام دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است: "اسلام… دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بوده است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی قوانین خاصی وضع کرده است و جز آن را برای سعادت جامعه نمی‏پذیرد. "(صحیفه امام، ج‏5، ص: 389)
  2. مردمی بودن حکومت : مردمی بودن در اصل به معنای این است که حکومت به لحاظ شکل گیری و ایجاد بر آراء و نظر و خواست مردم ابتناء یافته باشد و لذا دارای مشروعیت و مقبولیت مردمی باشد. "مردم" جایگاه والایی در منظر و اندیشه امام خمینی(س) دارند. تأکید امام خمینی(س) بر مردم به گونه ای که حتی در مورد برنامه های رادیو و تلویزیون چنین می فرماید:

" من مدتهاست که وقتی می‏بینم رادیو- تلویزیون را هر وقتی بازش می‏کنم از من اسم می‏برد، خوشم نمی‏آید. ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شرّ کارها نظارت کنیم. ولی اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو- تلویزیون دست ماها باشد، اما آن بیچاره‏ها که کار می‏کنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست. "(صحیفه امام، ج‏19، ص: 346)

در آخر نیز می توان می گفت تئوری دولت اسلامی که از همان روزهای آغازین مبارزات حضرت امام در نوشته‌ها و سخنرانی هایی ایشان مطرح شد، هم نشان از آگاهی و اشراف سیاسی ـ اجتماعی ایشان نسبت به اوضاع و شرایط زمانه خودشان داشت و هم نوعی رویکرد به اسوه‌های حکومتی اصیل در فرهنگ سیاسی ـ حکومتی اسلام و عقاید و باورهای مکتب راستین تشیع بود. مزایا و ویژگی‌هایی که حضرت امام در افکار و اندیشه‌های خودشان در تئوری حکومتی اسلام مطرح می‌ساختند، نوعی تلاشهای فکری در مسیر احیای اندیشه‌های اصیل حکومتی و بازگشت به حکومت راستین اسلام و در رأس آنها حکومت کوتاه پیامبر(ص) در دوران 11 ساله مدینه و دوران خلافت پنج ساله حضرت علی(ع) و خلافت موقت و چند روزه امام حسن(ع) بود.

عدالت مهمترین مشخصه در اندیشه حکومت و دولت اسلامی از دیدگاه حضرت امام محسوب می‌گشت. زور، تبعیض، بی‌عدالتی، حق کشی و...، عوامل اصلی نارضایتی مردم از حکومت ها می‌باشد. در واقع برپایی و تداوم حکومت اسلامی در افکار و اندیشه‌های حکومتی حضرت امام زمینه گرایش مردمی و پشتیبانی همگانی از آن را فراهم می‌ساخت. مسأله‌ای که در منشور حکومتی علی(ع) به مالک اشتر نیز به خوبی مشخص گردیده است.

 

. انتهای پیام /*