آیت الله عبدالعلی قرهی از اساتید پیشکسوت حوزه علمیه قم و از شاگردان امام خمینی(س) بر اثر بیماری و کهولت سن، روز پنجشنبه درگذشت و روز جمعه بیست‌وسوم مردادماه در قم به خاک سپرده شد. پیکر این عالم ربانی از مسجد امام حسن عسگری(ع) به طرف حرم مطهر کریمه اهل بیت تشییع و پس از طواف در حرم مطهر حضرت معصومه(س) و اقامه نماز میت توسط آیت الله خرازی عضو مجلس خبرگان رهبری در آرامگاه شیخان قم به خاک سپرده شد. آنچه در ادامه می خوانید گوشه هایی از خاطرات آن مرحوم از دوران شاگرد نزد حضرت امام خمینی (س) است.

* * * عدم تمایل به نمایش قدرت

امام در مسجد سلماسی که درس می ‏فرمودند، پای درس ایشان شاگردان زیادی می‏ آمدند و جا نبود. هرچه به آقا عرض می‏ کردیم که اینجا تنگ است یک جای دیگر تشریف ببرید، می ‏فرمودند: «بیایید جلو کم‏کم جا می ‏شود». افراد از کثرت جمعیت حتی توی سکوهای مسجد می‏ نشستند و امام هم منبر می ‏رفتند و با آن کثرت جمعیت درس می‏ گفتند؛ تا اینکه مرحوم شیخ نصراللّه‏ خلخالی که از یاران امام بود آقا را با التماس جهت تدریس به مسجد اعظم بردند. امام حاضر نبودند در جاهایی که مثلاً نمایش قدرت ایشان باشد حاضر بشوند.[1]

*  *  *  مطالبی که در دیگر درسها نبود

ابتدا در حوزۀ نجف از شخصیت علمی امام اطلاع کامل نداشتند و کسانی که محضر‏درس ایشان را قبلاً ندیده بودند، تعجب می‏کردند. یکی از طلبه‏ ها روزی به‏من گفت: «ای ‏کاش من زودتر آقا را دیده بودم». تأسف می‏ خورد و می‏ گفت: «دیر آمدم».
امام در درس چیزی بیشتر از دیگران ارائه می‏ دادند. زیرا در کلاس درس امام ‏مطالبی عنوان می‏ شد که در هیچ کلاسی مطرح نمی‏ شد. مطالب و گفتار امام از نظر علمی، در سطح خیلی بالایی بود و آثاری که از این مرد بزرگوار باقی مانده است، گواه این مطلب است. امام این طور بودند که اگر شخصی در محضرشان بود، همه چیز برایش قابل استفاده بود. درسشان، جلساتشان، فرمایشاتشان، همه و همه قابل استفاده بود. حتی به زیارت رفتنشان و زیارت خواندنشان، طرز خاصی بود.[2]

*  *  *  پرهیز از عنوان ها

یک وقت بنا شد امام شب ها در منزل، مطالبی را با استفاده از روایات بفرمایند. همان موقع که امام چنین بنایی را گذاشتند، خبر آن در نجف به همه رسید. شب اول امام به بیرونی تشریف آوردند و کتاب «وسائل» خدمتشان تقدیم شد و ایشان چند روایت خواندند. تقریباً در حیاط جا نبود. من این را حدس می ‏زنم، چون از خودشان نپرسیدم؛ ظاهراً آن جلسه یک شب یا دو شب بود. در مورد دو شب، تردید دارم ولی مسلم این است که شب سوم، امام تشریف نیاوردند. کثرت جمعیت باعث شد که امام ادامۀ درس را ترک کردند. این خود عنوانی بود ولی آقا همیشه از این عنوان ها پرهیز داشتند.[3]

*  *  * اجتناب از مریدپروری

وقتی امام پس از درس از کوچه می‏ گذشتند گاهی بعضی طلبه ‏ها اشکال و یا یک کاری داشتند دنبال ایشان راه می ‏افتادند در حالیکه ابداً قصد تجلیل و تعظیم امام را نداشتند که مثلاً آقا افراد مرید و پس‏رو زیاد دارند. تا اینها دنبال امام راه می‏ افتادند امام متوجه می ‏شدند، برمی ‏گشتند و می ‏فرمودند: «آقایان بفرمایید». ایشان اصلاً راضی نبودند مانند بعضی از آقایان اینجوری در کوچه‏ ها حرکت کنند.[4]


[1] سرگذشت های ویژه از زندگی امام‏ خمینی؛ ج 6، ص 127. [2] همان؛ ص 149. [3] همان؛ ص 127. [4] همان‏جا. 

. انتهای پیام /*