آیت‌الله موسوی بجنوردی در ابتدا ضمن بیان نگاه قرآن در زمینه دین داری و تاکید بر عدم اکراه و اجبار در دین، گفت: اسلام می‌گوید« لا اکراه فی الدین‌» یعنی ما هیچ وقت نمی‌توانیم کسی را مجبور کنیم به دین خاصی متدین شود. امر دین‌داری از زمره اموری است که باید شخص با اختیار و تدبر بپذیرد. با زور نمی‌توان کسی را مومن به دینی کرد. چون مسئله تدین به یک دینی، مسئله‌ای است عقیدتی و فرد باید با تعقل و تدبر به نتیجه برسد و با اکراه و اجبار امکان پذیر نخواهد بود.

 

قرآن نیز به صراحت تاکید می‌کند که در دین اجباری نیست. هیچ وقت با اکراه نمی‌توان کسی را متدین به دینی کرد، ایمان امری قلبی است. اگر اجبار کنید ممکن است فرد به ظاهر و گاه به دروغ اذعان به دین‌داری کند، اما چون در دل این ایمان رسوخ نداشته و وجود ندارد، ارزشمند نیز نیست.

 

این استاد حوزه و دانشگاه در توصیف حدود مفهوم آزادی بیان در نگاه اسلام و اسناد حقوق بشری گفت: مسئله آزادی بیان در حوزه مسائل  خصوصی که انسان برای خودش حقی دارد و می‌تواند اظهار‌نظر کند و آزاد باشد با اظهار نظر در قبال مسائل عمومی و مرتبط با حقوق عمومی متفاوت بوده و مشمول ملاحظاتی است.  آزادی بیان در مسائلی است که هر کسی حق دارد عقیده خود را اظهار بکند.

 

آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی ادامه داد: اما اگر مسئله‌ای است که یک میلیارد یا بیشتر نسبت به موضوع احساس تقدس می‌کنند و برای آن ارزش قائل هستند و جسارت به این عقیده به هر صورتی اتفاق بیفتد، اعم از فیلم، مقاله، کاریکاتور و...، موجب جریحه دار شدن احساسات این تعداد ابناء بشر شود، دیگر در قالب آزادی بیان و حقوق بشر قابل دفاع نیست، بلکه این خود ضد حقوق بشر است. چرا که جریحه دار نکردن احساسات، عواطف و اعتقادات مذهبی نیز جزو حقوق بشر است. نمی‌توانیم احساسات، عواطف و عقاید تعداد زیادی انسان را به سخره و تمسخر بگیریم و از حقوق بشر سخن بگوییم. این چنین تفسیری  از آزادی بیان قطعاً ضد حقوق بشر و در تضاد با  مفهوم رفیع آزادی بیان است.

 

رئیس پیشین کمیسیون حقوق بشر اسلامی در ادامه افزود: درحال حاضر اگر کسی به حضرت عیسی مسیح، اهانتی نماید -نعوذبالله- عواطف میلیاردها مسیحی و مسلمان آزرده می‌شود. چرا که حضرت عیسی(ع) نزد ما مسلمانان نیز محترم و مقدس است. در واقع این جسارتهایی که واقع شده است تضییع حقوق بشر و در مسیری خلاف و مظلوم واقع نمودن مفهوم بلند آزادی بیان است. با این عملکردها عواطف، احساسات و عقاید میلیاردها انسان مورد تعرض و هجمه قرار گرفته است و این چگونه با حقوق بشر قابل جمع کردن است؟

 

عضو شورای عالی قضایی در دوران حضرت امام(س) در ادامه افزود: از نظر ما در واقع عدم تعرض به احساسات و عواطف و عقاید مذهبی و فکری انسان‌ها جزئی از حقوق انسانی اوست و اتفاقاً این جزو حقوق بشر است و نه اعتقاد به آزادی بیانی که در تعرض به عقاید و احساسات ملت‌ها، مباح شمرده می‌شود.

 

این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی از آزادی‌های مصرح در اسناد حقوق بشری، آزادی بیان است. اما این آزادی بیان در چه حدودی باید باشد؟  باید حد و حدودی داشته باشد یا نه؟ آیا پسندیده است که ما بگوییم که مثلا من آزادم و بنا بر این آزادی دست به سرقت بزنم؟  من آزادم پس می‌توانم به هر کسی توهین بکنم؟ این نوع توهین ها، تعدی به حقوق عمومی میلیارها انسان است و قطعا ضد حقوق بشر محسوب می‌شود.

 

وی در پاسخ به این سئوال که چگونه می‌توان بین مفهوم «آزادی بیان» و «توهین و تمسخر اعتقادات» تفاوت گذاری کنیم، اظهار داشت:  آزادی بیان این است که بتوانیم به طور آزادانه یکدیگر را در یک فضای گفت‌وگو، به طور مسالمت آمیز و منطقی نقد کنیم، اما اینکه به ایده‌ای، اندیشه‌ای و یا افرادی توهین کنیم، یا نسبت زشت بدهم، این آزادی نیست. اتفاقاً مسلمانان و یا سایر ادیان باید نسبت به این توهین و تضییع حقی که نسبت به آنها شده اعتراض کنند و این اعتراض جزو حقوق آنها محسوب می‌شود. پس باید بین آزادی بیان و آزادی در توهین و ناسزا گویی به مقدسات، ارزش‌ها و باورهای ملت‌ها تفاوت قائل شد.

 

وی در ادامه افزود: اتفاقاً از اولیات و بدیهیات حقوق بشر احترام به باورها و ارزش ها و عقاید یکدیگر است. توهین به این باورها به هیچ وجه و در هیچ صورتی نمی‌تواند حقوق بشری و در قالب مفهوم آزادی بیان بگنجد.

 

رئیس گروه فقه و حقوق دانشگاه خوارزمی ادامه داد: امروز باید به صراحت بگویم که هرکس به تورات، انجیل و قرآن و به  حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) و حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی(ع) و حضرت ابراهیم خلیل توهین بنماید، به معتقدات همه ما توهین کرده است. چه مسلمان، چه یهودی و چه مسیحی؛ فرقی نمی کند. ادیان ابراهیمی باید در کنار یکدیگر و با یکدیگر در این مسائل اتحاد و پیوند داشته باشند.

 

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با بیان اینکه صهیونیسم بین‌الملل در تمامی این‌گونه اقدامات دخیل بوده و قصد تفرقه افکنی بین ادیان را دارد، گفت: از دید من امروز این رفتارهای ناشایست یک منشأ اصلی و اساسی بیش ندارد و آن هم «‌صهیونیسم بین‌الملل‌» است. امروز ما منادی وحدت ادیان هستم. قرآن در 1400 سال پیش می‌گوید: «یا أهل الکتاب تعالوا إلى کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا اللـه» در واقع خداوند در قرآن ندا داده است؛ ای ادیانی که به خداوند اعتقاد دارید بیایید همه به دور هم جمع شویم. ما همه یک چیز می‌گوییم، یهودیت، مسحیت و اسلام و پیروان ابراهیم(ع). همه ما یک چیز می‌گوییم که خدا یکی است. همه ما خدا‌پرستان باید این ندای خداوند در قرآن را اجابت کنیم. همه ما مشترکاً به راه الله ختم می‌شویم و باید در کنار هم باشیم.

 

 آیت‌الله موسوی بجنوردی در ادامه سخنان خود با خطاب قرار دادن پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیک‌های جهان گفت: من اینجا بعد از تحیت و سلام خدمت قدسی مآب پاپ اعظم عرض می‌کنم ما توقع‌مان از ایشان این است وقتی پیروان مسیحیت چنین توهین‌ها و جسارت‌هایی می‌کنند، ایشان باید هشدار بدهند، و جلوی اینها را بگیرند. خود ایشان می‌دانند که اسلام منادی وحدت ادیان در میان خداپرستان است. خود ایشان می‌دانند که قرآن در 1400 سال پیش -چنانکه پیش تر اشاره کردم- به دنبال وحدت ادیان بر حول توحید است. تمام این احکام و عبادات ما باز می‌گردد به عبادت و پرستش خداوند تبارک و تعالی که در میان همه ادیان ابراهیمی مشترک است. ادیان همه آمده‌اند که خداوند را بشناسند و این اساس توحید است. آنچه تشکیل می‌دهد ادیان ابراهیمی را، همین توحید است. من واقعا متاسفم کسانی به نام مسیحیت و یا به نام یهودیت می آیند توهین به کسی می‌کنند، به کسی که منادی توحید است.

 

وی در ادامه ضمن هشدار مجدد نسبت به فتنه‌گری‌های «صهیونیسم بین‌الملل» خطاب به پاپ اعظم گفت: توقع من از قدسی مآب پاپ اعظم این است که ایشان هشدار بدهند و جلوی اینها را بگیرند. امروز «صهیونیسم بین‌الملل» می‌خواهد بین ادیان ابراهیمی تفرقه و تضاد ایجاد کند. می‌خواهد بین مسیحیت و مسلمانان و حتی یهودیان را با یکدیگر مخدوش نماید. آن کسی که امروز دشمن ادیان ابراهیمی است همین «صهیونیسم بین‌الملل» است. امیدواریم در آینده خیلی نزدیک پاپ اعظم و همه شخصیت‌های جهان مسیحیت این هشدار را بدهند، که جسارت به اسلام و حضرت رسول اکرم، محمد مصطفی(ص)، جسارت به حضرت موسی و عیسی است. این باید از سوی ما و علمای مسحیت و یهودیت تاکید شود.

 

وی همچنین در زمینه دیدگاه شان درباره سخنان وزیر خارجه آمریکا، که به واسطه آزادی بیان مطلق که در قانون اساسی آمریکا وجود دارد، نمی‌تواند جلوی این چنین افراد هتاکی را گرفت، بیان داشت: این سوء استفاده از آزادی بیان است. آزادی بیان در چارچوب اموری است که برای همگان مباح باشد و ایجاد ضرر به دیگران نکند، پذیرفته است. اعلامیه حقوق بشر اذعان دارد که آزادی بیان، قلم و همه آزادی‌ها در چارچوب قوانین است. اگر برای آزادی‌ها حد و حدودی قائل نباشیم، منجر به هرج و مرج می‌شود و صلح و زندگی مسالمت آمیز در جهان و کشورها را با مخاطره مواجه می‌سازد.

 

وی در ادامه افزود: میان آزادی بیان ، توهین و تمسخر قطعاً تفاوت فاحش وجود دارد. در اسلام نیز آزادی‌های عمومی مورد تایید قرار گرفته است. بین نقد و رد منطقی و عقلایی آموزه‌ها و ارزش‌ها با توهین و تمسخر باورهای دیگران فرق است. باید مرز این دو را دانست و با یکدیگر یکی نکرد. باز اشاره می‌کنم که قرآن تاکید دارد به «لا اکره فی‌الدین». این تاکید منادی این است که نباید و نمی‌توان کسی یا کسانی را با زور و جبر بر اعتقاد و یا آیینی گرواند. بنابراین اگر کسی در حین بحث، گفت و گو و استدلال دست به نقد بزند، این منطبق بر آزادی بیان است و باید حق او پاس داشته شود، ولی اگر این امور به سوی استهزاء و تمسخر و اهانت برود‌، دیگر آزادی بیان معنا ندارد.

 

وی در ادامه با ذکر خاطره‌ای در رابطه با حضورش در مجلس لردهای انگلستان، افزود: 12 سال پیش که بنده رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران بودم، در سفری به انگلستان که مصادف با ایام پس از وقایع 11 سپتامبر در آمریکا بود، به دعوت مجلس لردها انگلستان، در آنجا حضور یافتم. در آن ایام به واسطه جو مسمومی که بر علیه اسلام در کشورهای غربی حاکم شده بود، در خیابان‌ها و معابر عمومی، زنان مسلمان با حجاب مورد تعرض و توهین قرار می‌گرفتند و بعضاً روسری هایشان از سرشان کشیده می‌شد. در همان‌جا بنده به این وضعیت حاکم اعتراض کردم و گفتم کشور شما، کشوری دموکراتیک است و این قبیل رفتارها، مغایرتی آشکار با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون‌های منضم به آن دارد و اسلام دومین دین موجود در سطح کشور انگلستان است و این‌چنین رفتارهای در خور شأن کشور شما نیست. در همان جا نمایندگان مجلس اذعان داشتند که یک رویه و رویکرد دولتی و حکومتی نیست و این‌ها عده‌ای هستند که دست به چنین اقداماتی می‌زنند.

 

وی در ادامه افزود: اتفاقا در همان ایام که در انگلستان بودم، به دعوت مقامات ما را برای بازدید از زندانهایشان بردند و دیدیم که زندان هایشان مسجد دارد و پلیس انگلستان هم  یک ان جی اُ متعلق به مسلمانان دارد و دیدیم که در انگلستان اسلام و مسلمانان برای خود نهاد های مدنی مستقل دارند و اتفاقاً در همان زمان مجلس لردها 4 نماینده مسلمان نیز داشت. یعنی مجموعا مسلمانان از لحاظ نهادهای مدنی و فعالیت های مدنی شرایط نسبتاً خوبی داشتند.

 

رئیس پیشین کمیسیون حقوق بشر اسلامی ادامه داد: در همین حضوری که در مجلس لردها داشتیم، قانونی به نام «قانون کفر» در این مجلس مورد بحث و بررسی بود که به واسطه آن اگر کسی به حضرت مسیح(ع) توهین می‌کرد، مجازاتش 4 سال حبس بود. آن زمان برخی از حقوق دانان انگلیسی نسبت به این موضوع اعتراض داشتند که این قانون موجب نقض حقوق بشر و آزادی بیان خواهد بود. من هم که توسط این چهار عضو مسلمان در مجلس لردها مدعو بودم و حضور داشتم، به این دیدگاه اعتراض کردم و گفتم که این مغایرتی با حقوق بشر ندارد. توهین به شخصیت‌ها و ارزش‌های عده کثیری از افراد، اعم از مسلمانان و مسیحیان که چیزی قریب به 3 میلیارد نفر یا بیشتر هستند، می‌باشد. این مسئله موجب جریحه دار شدن عواطف و احساسات  هم مسیحیان و هم مسلمانان دنیا می‌شود. اتفاقا توهین به مقدسات مردم و تحریک و زیر پا گذاشتن احساسات و عواطف آنها نقض حقوق بشر است و نه اینکه با قانون گذاری جلوی این چنین رفتارهایی را بگیریم. با دفاع من این موضوع رای هم آورد و هم اکنون جزو قوانین کشور انگلستان است و موضوع در مطبوعات انگلستان نیز انعکاس فراوانی یافت که یک روحانی مسلمان از این قانون دفاع کرده است.

 

آیت‌الله موسوی بجنوردی ادامه داد: خاطره جالب دیگر هم اینکه در همان مجلس لردها به همراه آن 4 نماینده مسلمانی که در آن مجلس عضو بودند، نماز جماعت خواندیم و برای خودم هم خاطره‌ای به یادماندنی  و جالب توجه بود که روزی بتوانیم در مجلس لردهای انگلستان، به نماز جماعت بایستم!

 

آیت‌الله موسوی بجنوردی در ادامه سخنان خود ضمن اشاره مجدد به فیلم موهون ساخته شده در آمریکا و کاریکاتوری توهین آمیز جدیدی که در فرانسه منتشر شده است، گفت: این کارهایی که در حال انجام شدن است اگر از سوی معتقدان به ادیان یهودیت و مسیحیت صورت می‌پذیرد، که یقیناً توهین به دین و مذهب خودشان هم هست. چون همه ادیان ابراهیمی و رسولانش، پیام مشترکشان توحید و خداپرستی است. اگر هم که اساسا دین دار نیستند باید بدانند که این اعمال به این دلیل که باعث جریحه دار شدن احساسات و عواطف  جمع کثیری از ملت‌های دنیا می‌گردد، قطعا بر خلاف حقوق بشر است.

 

رئیس اسبق حقوق بشر اسلامی در ایران در ادامه ضمن تفاوت گذاردن بین مفهوم نقد ارزش‌ها و آموزه‌های دینی با توهین و تمسخر و وهن این ارزش‌ها و آموزه‌ها، گفت:
باید بین نقد ارزش‌ها و معتقدات مومنین به ادیان ابراهیمی، تمسخر و اهانت به این موضوعات تحت قالب کاریکاتور، نوشته و فیلم و... تفاوت قائل شویم. نقد از جنس توهین و وهن نیست. آنچه این روزها شاهد آنیم نقد نیست بلکه توهین و تمسخر و جریحه دار کردن عواطف جمع کثیری از انسان‌ها در کره خاکی است.

 

وی ادامه داد: از دیدگاه ما گفت‌ وگو، دیالوگ و نقد کاملا آزاد است. افراد بر اساس ادله عقلی و منطقی با یکدیگر مناظره ، گفت‌وگو و نقد می‌کنند. این امری کاملا پذیرفته شده و منطقی است و این امر تفاوت معنا دار و مبرهنی با استهزاء و تمسخر ارزش‌های دینی مومنین به ادیان ابراهیمی دارد.

 

وی در ادامه ضمن تاکید بر سیاسی بودن پاره‌ای از این اقدامات گفت: من شک ندارم که پشت اکثر این اقدامات «‌صهیونیسم بین‌الملل» قرار دارد که هدف اصلی آن ایجاد نقار، تنش و کدورت بین مسلمانان و مسیحیان دنیاست. من به خدمت پاپ اعظم عرض می‌کنم که امروز به نفع مسیحیت و اسلام نیست که بین مسلمانان و مسیحیان نزاع و درگیری ایجاد شود. ما با هم برادریم و در توحید مشترکیم. همان طور که در قرآن اشاره شده است که ای اهل کتاب بیایید در کنار هم جمع شویم، چرا که ما همه در توحید با هم مشترکیم.

 

این استاد دانشگاه افزود: صهیونیسم بین‌الملل به قطع به دنبال ایجاد اختلاف بین ملت‌ ها و مردمان مسیحی و مسلمان و حتی یهودی است. باید کشورها و ملت‌ها بیدار باشند و بدانند دشمن مشترکشان را به درستی بشناسند. صهیونیسم بین‌الملل از ابتدا به دنبال فتنه انگیزی و بر هم زدن روابط  ملت‌ها بوده است و امروز هم من دست اینها در تمام این وقایع به روشنی می‌بینم.

 

وی در پایان در پاسخ به این سئوال که نوع برخورد مسلمانان با وقایع این چنینی چگونه باید باشد، ضمن محکوم نمودن ترور دیپلمات‌‌ها گفت: ترور دیپلمات‌های غربی قطعاً عمل غلطی بوده و مسلمانان باید قطعا از چنین اعمالی دوری کنند. نباید کاری کنیم که دیگران مسلمانان را به تروریسم و خشونت طلبی محکوم نمایند. امروز اسلام بزرگ ترین سلاح که همانا سلاح منطق و استدلال است، را داراست.  قرآن ما را به جدال احسن دعوت می‌فرماید و می‌گوید: «و جادلهم  بالتی هی احسن» تا سلاح منطق موجود است، دست بردن به خشونت و رفتارهای غیر مدنی جز ضربه زدن به ساحت نورانی قرآن و اسلام و پیامبر آن، سود دیگری نخواهد داشت.

. انتهای پیام /*