حضرت امام خمینی(س)، با اشاره به گرانی ها و گرفتاری های جامعه از مردم درخواست تحمل و پایداری نمود و از ائمه جمعه خواست تا در برابر امور مسلمین خاموش نمانند و برای رفع آنها همت کنند.

به گزارش پرتال امام خمینی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حضرت امام در این سخنرانی به حضور آیت الله اشرفی اصفهانی در جبهه های جنگ با وجود کهولت سن نیز اشاره می کنند. 23 مهرماه سالروز شهادت این شهید محراب نیز هست:

بسم الله الرحمن الرحیم

تلاش دشمنان در بی‌محتوا نمودن احکام اسلام
از برکات این انقلاب و نهضت یکیش همین است که ما آقایان را از نزدیک خدمتشان می‌رسیم. پیشتر هیچ وقت یک جلساتی که همه آقایان و بزرگان و علما جمع بشوند، اتفاق نمی‌افتاد.

نماز جمعه و مساجد در صدر اول اسلام، یک وضعی داشت و بعد به تدریج، آن محتوای خودش را از دست داد. و در بین مسلمین، یک طایفه‌شان اصلاً اقامه جمعه نمی‌کردند و یک دسته‌ای هم که اقامه جمعه می‌کردند بی‌محتوا تقریباً بود؛ مسائل منحصر می‌شد به یک چند جمله نصیحت و ختم می‌شد. در صدر اسلام، مسجد و نماز جمعه یک ابزاری بود در دست کسانی که می‌خواستند فعالیت در امور کشوری بکنند. از مسجد همه این مسائل بیرون می‌رفت، شکل می‌گرفت و نماز جمعه‌ها این‌طور نبود. شما خطبه‌هایی [را] که در نماز جمعه‌های آن وقت خوانده شده است ملاحظه می‌فرمایید که چه وضعی بوده است آن نماز جمعه‌ها و چه محتوایی داشته است. و مع الأسف، دستهای خائنی از اول - تقریباً - به تدریج این را از بین بردند، به طوری که نماز جمعه اصلاً هیچ محتوا دیگر نداشت. [...]

احیای محتوای اصیل نماز جمعه
و من امیدوارم که این نماز جمعه در ایران، آن محتوای اصیل خودش را، که در صدر اسلام داشته است، احیا کند. و قهراً می‌رود به سایر جاها؛ قهری است مسئله. وقتی مسلمین دیدند که این مسئله صحیحی است که از آن غافل بوده‌اند، آنها هم کم کم – ولو دولتهایشان هم نخواهند - می‌کنند این کار را. عمده این است که ما در این برهه از زمانی که مسئولیتها بسیار زیاد است، ما مسئولیت خودمان را به طوری اجرا کنیم - کارهای خودمان را - که پیش خدای تبارک و تعالی مسئول نباشیم. باید ما وضع را در نماز جمعه‌ها، در مساجد، در ائمه جمعه و جماعت، در همه جا [روشن کنیم‌] که از اینجا از طرف ائمه جمعه و جماعات باید همه چیزها در دنیا منتشر بشود. همان طوری که در صدر اسلام، امام جمعه و مسجد، این دو ابزار در دست مسلمانها بوده است و هر وقت می‌خواستند جنگ بروند از مسجد تجهیز می‌کردند، هر وقت می‌خواستند یک کار مهمی بکنند در مسجد طرح می‌کردند و اعلام می‌کردند که نماز جمعه است، نماز جماعت است، بیایید، برای کاری می‌رفتند آنجا، نمازشان را هم می‌خواندند و مسائل سیاسیشان را [هم‌] می‌گفتند و اجرا می‌کردند، ارتش می‌فرستادند و همه این کارها را آنجا می‌کردند و ما امیدواریم که این محتوا برگردد، و این فکر ناشی از اشتباه یا خطا یا احیاناً عمد، این فکر خطا برگردد که «آخوند را به سیاست چه! آخوند را به امور مسلمین چه!».
خوب پیغمبر سفارش کرده است که باید اهتمام [به‌] امور مسلمین [داشته باشید] اهتمام به امور مسلمین فقط همین است که ما بگوییم نماز چند رکعت است و شک بین کذا چی است؟ این اهتمام به امور مسلمین است؟ مسئله گویی که اهتمام به امور مسلمین نیست. امور مسلمین عبارت از امور سیاسی مسلمین است، امور اجتماعی مسلمین است، گرفتاریهای مسلمین است و کسی که اهتمام به این نکند، به حسب آن روایت، فَلَیْسَ بِمُسْلِمْ. [1] و ما امیدواریم که لا اقل از این دنیا نرویم و مشمول این نشویم که [بگویند:] شما مسلم نبودید؛ برای اینکه در امور مسلمین اهتمام نداشتید. ما باید دنبال این مسئله باشیم که با اهتمام تمام، بر امور مسلمین نظارت تام و تمام بر امور داشته باشیم.

البته من نمی‌گویم که دخالت، این دخالت و بی‌نظمی [باشد.] این صحیح نیست، باید ارشاد بشود، باید گفته بشود. اگر دیدند آقایان که فلان استاندار، فلان فرد گوش نمی‌دهد، مراجعه کنند به آن مراکز دیگر تا برسد به آن جایی که گوش بدهند. با نظارت و ارشاد - عرض می‌کنم که - جهت دادن به همه امور با دست شماها انجام می‌گیرد و آقایان مسئول هستید؛ یعنی، من که یک طلبه‌ای این کنار نشسته‌ام، نمی‌توانم کاری بکنم؛ شماها مسئولید؛ شماهایی که آنجاها هستید، در مرکز هستید اجتماعاتتان چطور است مسئولید جهت توجه دادن به امور مسلمین، توجه دادن مراکزی که می‌خواهند به امور مسلمین برسند، به مسائل و شریک کردن همه امور. و ان شاء الله، امیدوارم که موفق به این امر بشوید و مساجدمان برگردد به حال مساجد صدر اول، که این‌طور نباشد که توی مسجد اگر یک امام جماعتی، جمعه‌ای بخواهد یک کلمه‌ای بگوید که مربوط به اجتماع مسلمین است، مورد طعن واقع بشود: «این چرا این‌طور کرده است؟» بیایند و اورا طعنش بدهند. این‌جور نباشد دیگر. طعن به آن [کسی‌] وارد بشود که در امور مسلمین دخالت نمی‌کند، کناره گیری می‌کند، عزلت می‌کند. شما ببینید قضیه عزلت در اسلام اصلاً نبوده، اساس نداشته این عزلت - و نمی‌دانم - امور کناره گیری و رفتن کنار. و اصلاً کار به هیچ کار نداشتن، این در یک طوایفی بوده است غیرمسلمین، اما آمده است در مسلمین؛ یک وقت رسیده به آن جایی که «آقا خیلی آدم خوبی است، اصلاً توجه ندارد به اینکه فلان چیز چه جور می‌شود!» توجه نداشتن خودش جزء مدیحه بود! [...]

گرفتاریها و کمبودها لازمه هر انقلاب
می‌دانم که گرفتاری است، اما کجا هست که گرفتاری نیست؟ آنجایی که اصلا جنگ هم نیست، گرانی از اینجا بعضی جاهایش، خیلی بیشتر است. آنها هم که انقلاب کردند انقلابشان [با مشکلات مواجه است‌] هیچ انقلابی تاکنون نشده است که [در آنها] سه ساله، بلکه یک ساله آن‌طور تحولات حاصل بشود و همه چیزش درست بشود. خوب، یک کار بزرگ کردید. وقتی یک کار بسیار بزرگ کردید، توابع بسیار بزرگ می‌خواهد. لکن بحمد الله، توابع اینجا به آن بزرگی نیست. قحطی الآن نیست در ایران. بر حسب قواعدی که در دنیا هست، بعد از انقلاب، یکی از امور مهم، قحطیهای عمومی است - و عرض کنم - مرضهای عمومی است. حالا این دوتا که لازمه یک انقلابی هست، قحطی لازمه انقلاب است، بحمد الله، نیست در ایران. گرانی هست، بله گرانی هست، اما گرانی حالا نمی‌شود که ما بگوییم که چون گرانی هست، پس کاری در ایران نشده است. ایران مگر برای شکم قیام کرده بودند که حالا شکمشان خیلی سیر نمی‌شود؟ و بحمد الله سیر هم می‌شود. حالا که برای شکم ما آن‌طور نمی‌شود، یا آن عیاشیها را - مثلاً - نمی‌شود کرد، حالا بگوییم که نه دیگر چیزی نشده است؟ برای شکم که نکرده بودند اینها، برای خدا کرده بودند. [...]

بیان مسائل و برکات انقلاب توسط ائمه جمعه‌
[...] در هر صورت، ما الآن مبتلا هستیم در داخل و خارج به یک نِقهای زیاد. آنجا با اسلحه، داخل هم با اسلحه و بی‌اسلحه. و کارهای بی‌اسلحه مشکلتراست جواب دادنش تا اسلحه. اسلحه را معلوم است که باید با اسلحه جواب داد، اما این خورده ریزهایی که تزریق می‌شود و به گوش هم گفته می‌شود، این به او می‌گوید و او به آن می‌گوید و او چه می‌شود، اینها کارها را مشکلتر می‌کند. و آقایان باید در منابرشان، در مساجدشان، در خطبه‌هایشان به این مسائل رسیدگی بکنند و کارهایی که این انقلاب کرده گوشزد کنند به مردم. در هر - فرض کنید - جمعه‌ای یک بحثش را اطلاع پیدا کنند و گوشزد کنند که تا حالا چه شده است؛ در طول مدت پنجاه سالی که اینها سلطنت می‌کردند و غارت می‌کردند کشور را. شما در این روستاها ببینید؛ هیچ چیز نبود، یک چیز کمی. بله، بعضی جاهایی که اعلیحضرت! می‌خواستند از آنجا عبور کنند، آنجا را یک کارش می‌کردند.
آن وقت این‌طور بود مسئله. ایشان می‌خواستند بروند به - فرض کنید - کجا، همراهشان هم ممکن بود کسی از خارج باشد، می‌آوردند از این رعیتهای بی‌چاره را، اشخاصی از تهران می‌آوردند، [با] لباس خوب، آنجا می‌ایستادند و چه، و این راهی هم که او می‌رفت، درست می‌کردند. بعد می‌گفتند که بحمد الله، ایران رسیده است به آنجایی که - عرض می‌کنم که - دهقانانشان عبارت از این است که همه‌شان دارای کذا و کذا هستند.
وقتی آن طرفتر می‌رفتی، آن بی‌چاره از گرسنگی داشت از بین می‌رفت. نه طبیب داشت، نه دواخانه داشت، نه درمانگاه داشت؛ هیچ چیز نداشت، نه نان داشت. خوب حالا ما داریم می‌بینیم که هیچ چی نبوده است، حالا مشغول‌اند درست کنند. خوب، هیچی را می‌خواستند درست کنند، چطور می‌توانند این هیچی را زود درست کنند؟ از صفر شروع شده است، از نقطه «کاش» شروع شده است، از فسادهای زیاد روز افزون شروع شده است. خرابیها باید اصلاح بشود. همه چیز داشته اینجا؛ برداشتند و رفتند. همه بانکهای ما ورشکسته‌اند؛ به خاطر برداشتهایی که آنها کردند. ورشکست نه، اما عقب افتاده کارهایشان.
در هر صورت، باید ما همه‌مان مردم را بیدار کنیم. توجه به آنها بدهیم. والحمد للَّه، مردم هم مستعد هستند. جوانشان را دارند می‌دهند و مع ذلک، افتخار می‌کنند. خوب، حق هم هست، باید افتخار کنند؛ برای اینکه برای انسان نمی‌دهند، برای خدا می‌دهند. اینها از خدا هستند، همه ما از خدا هستیم و برای خدا باید بدهیم. و بحمد الله آقایان ائمه جمعه و اینها گاهی می‌روند در جبهه‌ها و آقای اشرفی با آن سنشان می‌روند آنجا صحبت می‌کنند برای مردم، دیگران هم می‌روند. و امیدوارم که مردم را با همین گرمی نگه دارید که این انقلاب را به آنجا برسانند که ما مسئله اسلاممان دیگر همه جا پیاده بشود، ان شاء الله. و به تدریج البته باید بشود. اصلاً جوری شده بود که نمی‌شد، و این قدر که شده است یک اعجازی شده است. و اگر بنا بود روی موازین عادی این - فرض کنید که - مشروب فروشی ها و این عشرتکده‌ها و اینها از بین برود، این سالها [وقت‌] می‌خواست، لکن خدا خواست که یک دفعه مردم همه توجه کردند و تمام شد قضیه. حالا هم امیدواریم که با توجه آقایان و با خطبه‌هایی که آقایان می‌خوانند و با خط هایی که می‌دهند، مردم هم بیدار بشوند و ارشاد بشوند، و هم این مشکلات به نظرشان یک چیزی نیاید و واقعاً چیزی نیست. مشکلات آن قدر نیست که یک کشور انقلابی باید به آن مبتلا باشد. این هم نکته‌اش این است که انقلابهایی که در آنجا می‌شد، مردم خیلی دخالت نداشتند و یک ایده خدایی توی کار نبوده است. اینجا، هم ایده خدایی بوده است و هم مردم در صحنه بودند. از این جهت، مشکلات کم می‌شود و اگر بنا بود که‌ دولت بخواهد همه کارهارا بکند، حالا به عقب رفته بودیم و هیچ کاری هم از ما نمی‌آمد. اما بحمد الله، الآن خیلی خوب است، رفاه است، همه چیز درست است، و البته از این رفاه هم بهتر می‌شود. اگر این امریکا یک مدتی دیگر اینجا می‌ماند، اینجا هم می‌شد مثل یکی از کشورهایی که الآن هستند که در آنجا یک کلمه اسلامی نمی‌شود گفت؛ اصلاً با اسلام مخالف هستند. شما اگر صحبتهای بعض سران اینها را ملاحظه کنید، معلوم است که کاری به ایران ندارند، ایران آن قدر مهم نیست، ثقیل نیست؛ با اسلامش مخالفند. و همین بعضی از این روشنفکرهای ما هم همین جور هستند که فقط اسلامش را نمی‌خواهند. شما بگویید که «جمهوری» همه قبول دارند؛ جمهوری خوب است، به غیر سلطنت طلبها [که دوست دارند] بگویید که «جمهوری دمکراتیک»؛ این راهم همه قبول دارند، جمهوری اسلامی یعنی چه؟ جمهوری اسلامی، یک چیزی تازه‌ای است، بدعت است، این یک چیز تازه‌ای است، تازه آورده‌ای است.
بنابر این، ما باید صبر کنیم به این حرفها، مردم را بیدار کنیم به اینکه نترسند از این حرفها. الحمد للَّه نمی‌ترسند. هرچه هم شده است، دیده‌اند؛ بالاتر از این نیست که انسان فدا بشود؛ خوب فدا بشود، مثل همه مسلمانهایی که فدا شدند، ما هم جزء آنها باشیم.
ان شاء الله، خداوند همه را تأیید کند، موفق کند، و ما را هم به دعاگویی موفق کند، و شمارا هم به ارشاد مردم و مردم را هم به اینکه در صحنه باشند و این اسلام را حفظ کنند، ان شاء الله.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

[1]. مَن أَصْبَحَ وَلَمْ یَهْتَمَّ بِامُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمِنْهُم‌» یا «بِمُسْلِم‌»؛ کسی که صبح کند بی‌آنکه اهتمامی به امور مسلمین داشته باشد، او از مسلمین نیست. (مسلمان نیست). اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۴ و ۵.

منبع: صحیفه امام، ج 17، صص 37 تا 48

. انتهای پیام /*