به گزارش پرتال امام خمینی، حجت الاسلام بهرام دلیر نقدهای در گفت و گو با شفقنا اظهارکرد: عرفان شناخت حق و اسماء حسنی حق است، عرفان نظری به دنبال حق و انسان کامل بوده اما عرفان عملی راهکاری را ارئه میدهد که سالک الیالله از باب اول و منازل اول عبور میکند و از «یقضی» یا همان بیداری رد میشود و در نهایت به توحید میرسد.
او افزود: عرفان عملی در واقع سزاوار عمل است، یعنی عارف با عمل خود به پروردگار تقرب مییابد، به عبارت دیگر اگر معرفت درست بوده و مباحث عرفانی به درستی طی شود، مسلما به عرفان عملی ختم میشود. کسی که میخواهد سالک الیالله باشد میتواند سیر و سلوک خود را همراه با معرفت عمیق نظری که بهترین حمایت کننده عرفان عملی است پیش ببرد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، اخلاق را پیش نیازی برای ورود به عرفان دانست، تصریح کرد: انسان باید با خود، خدا و شریعتش، اخلاق نیکو داشته باشد، به این معنی که در عمل به دستورات و اوامر الهی صداقت داشته باشد چرا که این مسائل لازمهای برای ورود به سیر و سلوک است، موضوعاتی مانند کلام، فلسفه و ... هیچ تضادی با عرفان ندارند اما اگر ناسازگاریای هم وجود داشته باشد به دانشمندان دانش ارتباط دارد، نه خود دانش.
دلیرنقدهای با بیان اینکه بسیاری از موضوعات اخلاقی میتواند بهترین حامی برای تحقق عرفان عملی باشد، خاطرنشان کرد: انسان باید پیش از ورود به عرفان، عرفان صادق را از کاذب جدا کند، چرا که امروزه بسیاری از عرفانهای نوظهور در شبه قاره هند، جنوب شرق آسیا و آمریکای مرکزی وجود دارد، سالک الی الله باید بداند که به دنبال چیست. چرا که عرفان غایت دارد و چیزی که در عرفان اسلامی مطرح است این است که عرفان دست عقل را به حق برساند. یعنی در واقع واسطه وصال عقل را به حق فراهم کند. بنابراین عرفانی که انسان را به خدا نزدیک میکند مقرب عرفان بوده و عرفانی که مبعد است و انسان را از حق دور میکند به طور قطع عرفان نخواهد بود، پیش فرضهایی که در بحثهای عرفان اسلامی وجود دارد با شریعت خوی گرفته است و ما در اسلام عرفانی نداریم که با شریعت ناسازگار باشد.
او درخصوص جایگاه عرفان در اسلام عنوان کرد: تمام ادعیهای که از اهل بیت بر جای مانده بار عرفانی داشته و بزرگترین عرفان را باید در آیات الهی جستجو کرد. به عنوان مثال آیه «فاینما تولو فثم وجه الله» میتواند نشانهای از عرفان در اسلام باشد یا اگر آیه «الی ربک المنتهی» با رویکرد عرفانی مورد تفسیر قرار بگیرد مشخص میشود که جایگاه عرفان در اسلام جدای از عرفان و سنت نبوی نیست، اگر عرفان از اسلام جدا شود به دیانت و شریعت لطمه وارد میشود، چرا که عرفان حقیقی از اسلام جدا شدنی نیست و اکثر مفسرین بر این باورند که مقصود از «لیعبدوا» در آیه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»، عرفان است، چرا که باطن شریعت اسلام عرفان است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی بهترین عرفان را عرفان اهل بیت خواند و گفت: ریشه بسیاری از قاعدهها و اصطلاحات عرفانی شعرای بزرگ را میتوان در روایات اهل بیت جستجو کرد به دلیل آنکه عرفان ناب در نیایش اهل بیت نهفته است. حقیقت این نیایش در این است که اهل بیت هنگام صحبت با انسانهای عادی سطح عقول بشری را در نظر میگیرند اما مخاطب آنها هنگام نیایش پرودگار عالم است، بنابراین غالب اصطلاحات عرفانی آن ها از قرآن کریم و سنت نبوی گرفته شده است.
او ادامه داد: در حال حاضر متأسفانه بین قرآن، نیایش اهل بیت و عرفان، به ظاهر پارادوکس مشاهده میشود و بعضا با عرفان مخالفتهایی وجود دارد، اما هنگامی که عرفان را از دل نیایشها و گفتههای اهل بیت مورد مطالعه قرار دهیم پارادوکسی نمیبینیم و میتوانیم به این عرفان دست پیدا کنیم.
دلیر نقدهای در پایان با بیان اینکه خداوند انسان را خلیفةالله در روی زمین قرار داده است، اظهارکرد: خلیفه باید شباهتی با مستخلف عنه داشته باشد، پیامبر در این زمینه میفرماید «خود را به اخلاق خداوند در آورید » در واقع همانطور که پرودگار ستار العیوب و غفار الذنوب است، انسانها باید عیب یکدیگر را پوشانده و از لغزشهای همدیگر گذشت کنند.
او تصریح کرد: امام خمینی(س) بهترین نمونه و اسوه شخصیت عرفانی در دوران معاصر است که توانست عرفان را در جهاد و جبهه و جنگ پیاده کرده و در حکومت جاری و ساری سازد و دولتمردان را به معنویت برساند.
.
انتهای پیام /*