«محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت‌ها تا آخر دهر.» (صحیفه امام، ج3، ص314)

در طول تاریخ شیعه و پس از غیبت کبری، بسیاری از انقلابیون و عالمان دینی، با قیام و مبارزه، احیای دین اسلام را وجهه همت خویش قرار داده‌­اند که در این میان، نهضت عاشورا با توجه به ماهیت اسلام­‌خواهی، اصلاح‌طلبی و ظلم ­ستیزی‌اش همواره الهام­ بخش نهضت‌های اسلامی و حرکت‌های اصلاحی بوده است. انقلاب اسلامی ایران به رهبری و زعامت امام خمینی(س) را می‌­توان بارزترین و موفق‌­ترین انقلاب نشات گرفته از عاشورای حسینی به شمار آورد؛ زیرا همان‌طور که امام حسین‌(ع) هدف خود را سیره جدشان، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت گستری و ایستادگی در مقابل ظلم اعلام کردند؛ امام خمینی(س) نیز چه قبل از تبعید و چه در نجف و پاریس به صراخت اعلام کردند که ما در مقابل طاغوت زمان‌(رژیم پهلوی) ایستادگی می‌­کنیم و با فداکاری مردم‌، حکومت عدل را بر دو محور اسلامیت و جمهوریت بنیان می‌­نهیم. بنابراین می­‌توان گفت که انقلاب اسلامی ایران از حیث الگوهای والایی مانند امر به معروف ونهی از منکر‌، مقابله با طاغوت، تکیه بر پایگاه مردمی و استفاده از اصول مشخص دینی، بیشترین شباهت را به به قیام حسینی و نهضت عاشورا دارد.

در این نوشتار به اجمال سعی می­‌شود با در نظر گرفتن روند وقوع انقلاب اسلامی، شعارها، سخنرانی‌­ها و بیانیه‌­های انقلابیون و رهبران نهضت مردم ایران، تاثیر و نقش عاشورا و اصول و مولفه­‌های آن مانند فرهنگ شهادت، مبارزه مستمر حق با باطل، طاغوت ستیزی و امربه معروف و نهی از منکر، در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی ایران بررسی شود.

از زاویه دیگر، شروع انقلاب اسلامی را باید از ایام محرم و عزاداری امام حسین(ع) و با الهام از آموزه‌های نهضت عاشورا دانست. قیام 15 خرداد 1342 -که نقطه عطفی در تاریخ انقلاب شمرده می­‌شود- به دنبال سخنرانی شدید اللحن امام خمینی(س) در بعد از ظهر عاشورا (‌13 خرداد 1342) به وقوع پیوست. و در حقیقت نطفه انقلاب را همان فریاد عاشورایی امام منعقد کرد. شعارهایی هم که در طول این قیام و ایام پیروزی انقلاب، علیه رژیم پهلوی از طرف مردم سر داده می­‌شد، اشاره به نهضت عاشورا‌ی حسینی داشت، شعارهایی چون «خمینی بت‌شکن ... خمینی، تو فرزند حسینی»، «خمینی، خمینی تو وارث حسینی» و «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه». قتل عام 15 خرداد، گرچه به ظاهر سرکوب نهضت امام بود؛ اما خون‌های شهدا و افشارگری‌ها و مبارزات بعدی، اذهان را برای یک انقلاب فراهم ساخت. عاشورای حسینی هم در ظاهر با شهادت امام حسین(ع) و یارانش به پایان رسید ولی همان حادثه، بذر تحرک‌ها و بیدادگری‌های عظیمی را افشاند و به بار نشست. امام خمینی(س) در مورد قیام 15 خرداد 1342 فرمودند:

«آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند و در 15 خرداد 42 پهلویان و هواداران و سرمداران جنایتکارشان با دست ستم‌شاهی خود گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش به جا گذاشتند که ملت عظیم‌­الشان ایران به حمدالله تعالی با قدرت و پیروزی بر گور آتشبار آنان لعنت می­‌فرستد».(صحیفه امام، ج 16، ص290)

در قضیه کاپیتولاسیون به علت افشاگری‌های شجاعانه و بی پرده حضرت امام(س) بر ضد رژیم ستمگر پهلوی، ایشان دستگیر و به ترکیه و پس از مدتی به عراق تبعید شدند. حضرت امام خمینی در دوران تبعید نیز به پیروی از حسین بن علی‌(ع) راه صبر و استقامت را پیشه خود ساخته و با الهام از عاشورا روح حماسه و غیرت دینی را در مردم دمید. ایشان با بر شمردن مفاسد و مظالم رژیم طاغوت، مردم را دعوت به مبارزه با یزید زمانه کرده و در عین حال خواستار تشکیل حکومت اسلامی و حاکمیت ارزش‌های قرآنی بر جامعه شدند.

امام در آثار دوران تبعید خود بر لزوم پا‌فشاری بر نهضت حسینی و احکام اسلامی بیش از پیش تاکید می‌ورزیدند: «اسلام را عرضه بدارید و درعرضه آن به مردم، نظیر عاشورا به وجود بیاورید...».(ولایت فقیه، ص133) زیرا «محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدا شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت‌ها تا آخر دهر.» (صحیفه امام، ج 3، ص 314)

در فاصله سال‌های 1342 تا 1357 مجالس محرم، منبرها، وعظ‌ها و نوحه­‌ها حال و هوای سیاسی و انقلابی گرفت. نگرش سیاسی به حادثه کربلا و درس آموزی از قیام عاشورا  سرلوحه دعوت امام خمینی و همفکران او قرار گرفت. عاشورا دیگر یک ضایعه تاریخی نبود، یلکه به محور بسیج مردم بر ضد رژیم طاغوت تبدیل گردیده بود.. خانواده‌­ها، شهیدان خود را به فرمان حسین زمان و محشور با شهدای کربلا می­‌دانستند. مساجد، تکایا، حسینه‌­ها و خیمه­‌های عزاذاری امام حسین(ع) به عنوان مهم‌ترین اماکن، برای فعالیت نیروهای انقلاب و بیداری مردم از مفاسد حکومت پهلوی و سازماندهی آنان برای راهپیمایی، تظاهرات و فعالیت‌های انقلاب محسوب می‌­گردید. مردم ایران تحت تاثیر نهضت عاشورا ، روحیه شهادت طلبی و ایثار امام حسین‌(ع) و یارانش را مجددا در خاطره‌­ها تکرار می­‌کردند و با شعارهای «الله‌اکبر» و «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد» با تانک‌ها و مسلسل‌های رژیم ستمشاهی مقابله می­‌کردند. امام راحل می­‌فرمودند:

«کیفیت این‌که قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد، با یک عده معدود چطور باید باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است». (صحیفه امام، ج 17 ،ص 56).

در دهه‌های 1340 و 1350 بعضی از خطبا ، روحانیان و دانشگاهیان توانستد از زوایای نو به قیام عاشورا نظرافکنده و بدین وسیله جامعه، بویژه جوانان را با این قیام عظیم تاریخ ساز آشناتر سازند. در این راه دو تن از متفکران و مبارزان، یعنی آیت‌الله مطهری و دکتر علی شریعتی بیش از دیگران موفق به این کار شدند، استاد مطهری با ایراد سخنرانی‌ها و تالیف کتاب‌های مناسب به مردم به ویژه جوانان اهمیت این حماسه را در احیای دین اسلام و جنبه ظلم ستیزی آن گوشزد کرد. دکتر شریعتی نیز باتوسل به دیدگاه خاص خود برآن بود تا نسل جوان را بیش از پیش با نهضت امام حسین(ع) و یارانش آشنا سازد.

شاید بتوان مهم‌ترین نمود فرهنگ و تعالیم عاشورا در انقلاب اسلامی ایران را مسئله ناسازگاری با طاغوت و استکبار دانست که این امر، در تمامی حرکت‌ها و موضع­‌گیری‌های امام خمینی(س) کاملا نمایان و آشکار بود و به صورت یک جریان محوری در نهضت اسلامی می­‌درخشید. ایشان در سخنرانی‌ها و بیانیه­‌ها ­و مصاحبه‌­های خود مشروعیت حکومت شاه را زیر سوال می­‌بردند؛ آن گونه که سیدالشهداء نیز با امتناع از بیعت، خلافت یزید را نامشروع و غاصبانه دانست. ایشان با آن‌که دور از وطن بودند؛ تاکید داشتند که روحانیون و خطبا، حذ اعلای استفاده از منابر حسینی در ماه محرم و صفر را داشته باشند. ایشان این ایام را بهترین زمان برای افشاگری اقدامات ضد اسلامی رژیم می­‌دانست. راهپیمایی­‌های تاسوعا و عاشورای حسینی در سال 1357 کمر رژیم را شکست. همچنین اعلامیه تاریخی امام خمینی‌(س) در روز 21 بهمن 1357 مبنی برشکستن حکومت نظامی – که تصمیم داشتند رهبران اصلی انقلاب را دستگیر کرده و به زعم خویش به انقلاب برای همیشه پایان دهند- عملا نوعی حماسه عاشورایی محسوب می­‌شد. مردم تحت تاثیر اعلامیه و فرمان رهبر خویش، به خیابان‌ها ریخته و ضربه نهایی را به رژیم پوسیده شاهنشاهی وارد ساختند.

به طور کلی حضرت امام(س) علل محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی ایران را مدیون و مرهون عاشورا و درسی که مردم از امام حسین (ع) آموختند می‌­دانند و لذا در سخنان خویش می­‌فرمایند:

«ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا –سلام‌الله علیه- نبود، امروز ما نمی­‌توانستیم پیروز بشویم. (صحیفه‌امام، ج17، ص 55) انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است» (همان، ص 482)

امام خمینی(س) که تعالیم و فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی -دینی و پشتوانه غنی و انسان­‌ساز اسلام می­‌دانست؛ با الهام و بهره‌­گیری از آموزه‌- ­های عاشورایی، حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه خویش قرار داده و به احیای دین پرداخت. امام راحل عظیم الشان، با شناخت دقیق سیاست­‌های استکبار جهانی در تحمیل رژیم پهلوی بر ایران و مشابهت­‌های فراوان این رژیم با حاکمان اموی، و بهره‌گیری از دو عنصر تحرک‌آفرین دینی یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکلیف الهی» که شالوده و اساس شکل‌­گیری حماسه عاشورا را پایه‌­ریزی کردند؛ رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را فرو ریخت و مکتب انسان‌­ساز اسلام را حیات مجدد بخشید و غبار تحریف و بدعت را از چهره دین زدود.

. انتهای پیام /*