در پاسخ به سئوال کننده عزیز باید گفت در حقیقت سه سئوال در یک سئوال مطرح شده که عبارتند از: - حضرت امام(ره) چه انتظاری از دانشگاه داشتند؟ - چه برداشتی از دانشگاه داشتند؟ (البته ممکن است منظور...
امام با تلخی هر چه تمامتر از روندی یاد می کرد که استعمار از طریق سلطه بر مراکز تعلیم و تربیت و نظام علمی کشور، با دست و تدبیر این تحصیلکرده های خودفروخته، به غارت سرمایه های مادی و معنوی ما می پرداخت، و بندهای اسارت ملی با سر پنجه این پرورش یافتگان نظام دانشگاهی وابسته، تنیده می شد.
طبعاً امام با آن خصوصیات و با اطلاع از چنین مطامعی، که توأم با دسیسه های گوناگون خناسان، منجر به جدایی و تفکیک همه جانبه دانشگاه از سنت علمی و فرهنگی ریشه دار حوزوی شده بود، در مسند رهبری و مدیریت این انقلاب که در درجه اول یک انقلاب فرهنگی به حساب می آمد، نمی توانست نسبت به دانشگاه کم اعتنا بماند.
بر این اساس علاوه بر عنایت و توجه مستمری که در فرآیند مبارزات قبل از انقلاب نسبت به قشر دانشگاهی و نسل متدین اما معدود اساتید و دانشجویان آن سالها از خود نشان می دادند، از فردای پیروزی انقلاب، نظام تعلیم و تربیت کشور و بویژه آموزش عالی آن، در کانون توجه رهبری انقلاب قرار گرفت و از هر فرصت برای تحول و بازسازی این مرکز مهم انسان سازی استفاده شد.
ماهها و حتی سالهای اول انقلاب، به دلیل حضور و نفوذ جریانهای فکری چپ و نیز تداوم فرهنگ گذشته، بخش مهمی از توجه امام مصروف مقابله با توطئه ها و هشدارها نسبت به اقدامات این عوامل می شد؛ اما مسأله تحول در نظام فرهنگی و علمی کشور موضوعی نبود که از نظر ایشان دور بماند
شما دانشگاهی ها کوشش کنید که انسان درست کنید. اگر انسان درست کردید، مملکت خودتان را نجات می دهید. اگر انسان متعهد درست کردید، انسان امین، انسان معتقد به یک عالم دیگر، انسان معتقد به خدا، مؤمن به خدا، اگر این انسان در دانشگاه های شما و ما تربیت شد، مملکتتان را نجات می دهد. بنا بر این، کار، کار بسیار شریف، و مسئولیت، مسئولیت بسیار زیاد. الآن این مسئولیت به دوش ما و شماست. این مسئولیت بزرگ، یعنی سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم: قشر روحانی و قشر دانشگاهی. سعادت ملت را شماها باید بیمه کنید.