پرسش جدید
پایبندی عملی به اهداف ، برنامه ها و شعارها از سوی مقامات و مسئولین، اولین نقطه شروع حرکت همه جانبه جامعه برای حل مشکلات و تحقق اهداف برنامه ریزی شده می باشد. نماد بارز آن را می توان در پرهیز از دنیا پرستی و اشرافی گری از یک سو، و تلاش و اهتمام در انجام وظایف محوله از سوی دیگر با توجه به شرایط جامعه می باشد که این امر باعث همدلی و همگامی آحاد و افراد جامعه در برخورد با مشکلات و ایمن سازی حکومت از لغزش های داخلی و تسلط بیگانگان باشد.
امام خمینی: «ما الآن در همه چیز به گمان همه یک نحو وابستگی داریم. که بالاتر از همه، وابستگی افکار است. افکار جوانهای ما، پیرمردهای ما، تحصیلکردههای ما، روشنفکرهای ما، بسیاری از این افکار؛ وابسته به غرب است، وابسته به امریکاست. و لهذا حتی آنهایی که سوء نیت ندارند و خیال میکنند میخواهند خدمت بکنند به مملکت خودشان، از باب اینکه راه را درست نمیدانند و باورشان آمده است که ما باید همه چیز را از غرب بگیریم، این وابستگی را دارند. و این وابستگی سرمنشأ همه وابستگیهاست که ما داریم. اگر ما وابستگی فرهنگی را داشته باشیم، دنبالش وابستگی اقتصادی هم هست؛ وابستگی اجتماعی هم هست؛ سیاسی هم هست.» (صحیفه امام، جلد 10، صفحه 357)
امام خمینی(س): جوانهای ما را جوری بار بیاورید که در مقابل استعمار ایستادگی کنند.
تحولات بین المللی و رقابت های بلوک شرق و غرب در جنگ سرد و اهمیت ایران به عنوان کشوری دارای منابع انرژی عظیم و موقعیت استراتژیک ایران با وجود داشتن مرزهای طولانی با شوروی، ایران را به جایگاهی حساس برای گسترش نفوذ و رقابت بین بلوک شرق و غرب تبدیل کرده بود. اوج گیری نهضت اسلامی با توجه به جایگاه ایران در برنامه ریزی کلان ابرقدرت ها باعث می شد که این تحولات به صورت جدی از سوری ابرقدرت ها دنبال شود و تحولات ایران و شرایط به وجود آمده برای بلوک شرق و غرب بسیار حیاتی و با اهمیت تلقی گردد.
ایشان زنان را در حق رای دادن، همچون مردان بلکه مقدم بر آنان می دانستد و می فرمودند: «خانم هایی که تا کنون داخل در مسائل روز نبودند، داخل بشوند، زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. خانم ها باید با حفظ عفت عمومی، کارهای اجتماعی و سیاسی انجام دهند.
امام خمینی(س) تربیت فرزند را شغلی می دانند که از همه شغل ها بالاتر است می فرمایند: اگر زنان یک فرزند خوب به جامعه تحویل دهند، بر ایشان بهتر است از همه عالم شرافت این عمل آنقدر بسیار است که من نمیتوانم بیان کنم.» ایشان دامان زن را محل تربیت مردان و زنان بزرگ می داندد و زن را پشتوانه ملت معرفی می کنند.
حضرت امام(س) زنان را در جامعه اسلامی آزاد می دانند و از رفتن آنها به دانشگاه و ادارات به هیچ وجه جلوگیری نمی شود، بلکه از تنها چیزی که جلوگیری می شود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و بر هر دو حرام است.
ایشان در مورد آزادی زنان چنین فرمودند: «اسلام هیچگاه مخالف آزادی زنان نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شی مخالفت کرده است و شرافت و حثیت او را به وی بازگردانده است. زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت های خود را انتخاب کند. غرق شدن زن در امور خلاف اخلاق، مانع آن است که ایشان آزاد باشند.
امام خمینی: «دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب می زند.»
دین راستین با سیاست صحیح با هم پیوندی ناگسستنی دارند و مکمل و هم افزای یکدیگر در پیدایش جامعه ایده آل الهی هستند. دین منهای سیاست; هم چون درخت بی آب است، و سیاست فارغ از دین همانند آب بی درخت می باشد. در طول تاریخ استعمارگران دریافته اند که بزرگ ترین دشمن و رسواگر آن ها، دین و آیین الهی است، لذا همواره و بویژه پس از رنسانس کوشیده اند تا یا در قالب سکولاریسم دین را ازماهیت خود تهی کنند، چنان که آیین مسیحیت را چنین کردند، و یا دین را در انزوا و در گوشه معابد، زندانی و محدود نمایند، و از ورود آن به عرصه های جامعه و سیاست ممانعت به عمل آورند و از این مجرا ضمن حذف مرجعیت دین در امور اجتماعی و سیاسی جامعه، به اهداف خود نائل آیند.
امام خمینی ضمن تجلیل و تکریم شخصیت حضرت عیسی (ع) از او به عنوان پیغمبر بزرگ، پیامبر صلح، پیامبر بشردوست، پیامبر عظیم الشان، پیغمبری که مردگان را احیا و خفتگان را بیدار ساخت، پیامبری که مادر عظیم الشانش مریم عذری و صدیقه حورا بود، پیامبری که خداوند او را برای طرفداری از مظلومان و برقراری عدل مبعوث ساخت و پیامبری که محکوم کننده ظالمان و ستمگران و پشتیبان مظلومان و مستضعفان بود، نام می برد
امام خمینی(ره) در زمان حیات خود شاهد انقلاب هایی بودند که برخی از آنها اگرچه از جهاتی ثمربخش، از جهاتی دیگر بسیار پرخسارت بوده که اشاره به چند نمونه، خالی از فایده نیست.
امام خمینی(ره) با شعار نه شرقی و نه غربی با هر دو نوع غربزدگی مبارزه کردند و جالب آنکه بدون تکیه بر شرق سیاسی علیه سلطه غرب موضع گرفتند و نیز بدون تکیه بر غرب، پرتوان علیه شرق سیاسی موضع روشن ابراز داشتند.
برپایی حکومت عدل و نفی ظلم و ستم، خود نمونه ای از دعوت به حق و برپایی توحید در جامعه است.
حضرت امام خمینی(س) در مباحث اخلاقی خویش برای زدودن یک صفت زشت و تحصیل خوی نیکو و... بیشتر اشاره می کنند که این کار دو راه دارد: «علمی» و «عملی»؛ که هر دو راه باید با هم انجام پذیرد، تا کار به ثمر برسد، می توان برای مسأله امر به معروف و نهی از منکر نیز، آن دو راه را در نظر گرفت و باید توجه داشت که هر عملی بر پایه علم است و عمل از علم نتیجه می گیرد، و یا علم ناقص در آن کار، خود زیان آور بوده و نتیجه عکس دارد.
برای آقا سید مصطفی (ره) حتی از روزهای قبل از تولد با فراهم بودن بستری مناسب از این همه خوبی ها و شرایط مثبت در خانواده ای اصیل که هم از طرف مادر و هم از طرف پدر ریشه در فرهنگ و و معنویت و علم و ادب اسلامی داشت، زمینه رشد و تعالی آماده و شرایط همه جانبه مهیا بود.
در۲۱ آذر ۱۳۰۹ شمسی برابر۲۱ با رجب ۱۳۴۹ قمری اولین فرزند خانواده امام خمینی و بانو خدیجه ثقفی در شهر قم به دنیا آمد، که به یادبود پدربزرگ شهیدش، نام مصطفی برای وی انتخاب شد. پدر این نوزاد یعنی سید روح الله موسوی خمینی، در همان زمان هم شخصیت بارزی داشت و از فضلای به نام حوزه علمیه قم به شمار می آمد، که از جهت علم و اخلاق و جهات مختلف علمی و معنوی در زمره فاضلان و مشار بالبنان به حساب می آمد؛ و مادر، خانم خدیجه ثقفی مشهور به قدس ایران، فرزند آیة الله میرزا محمد ثقفی که پدر و جد او از عالمان و بزرگان علم و ادب ایران و تهران به شمار می آمدند.
تبلیغ از ریشه بلغ می باشد که چون معنای رسیدن و رساندن در امور غالباً مثبت را دارد، فی حد ذاته امر مثبتی تلقی می شود. چنان که پسوندهای آن نیز اکثراً وجه ایجابی دارد مانند دوران بلوغ جسمی، فکری، عقلی، علمی، سیاسی... همچنین رسالت پیامبران نیز «ابلاغ وحی» قلمداد می گردد.
«منحرفین یک دسته معاند سرسخت اند که اصلاح شدنی نیستند... اینها مثل سرطان می مانند... یک دسته هم معاند نیستند، اما منحرف اند، اینها را باید ارشاد بکنند.»(صحیفه امام، ج15، ص: 430).
در آثار امام خمینی(ره) از مصدر «گزیدن» با پیشوند «بر» 39 بار در 12 حالت (اسم و فعل)، (مفرد و جمع) واژه هایی دیده می شود که تعدادی از آن ها توسط ناشر در پاورقی یا برای بخشی از عنوان سخنرانی انتخاب شده است. و اما مفهوم برگزیده و برگزیدگان در زبان فارسی بسته به نوع به کارگیری آن در جملات، گاه ترجمه نُخبه است و گاه مطابق با مفهوم «اصطفا و مصطفی».
یکی از شخصیت هایی که در زندگی خانوادگی بسیار موفق بوده امام خمینی(ره) است. چنین توفیقی از تولد تا رحلت همراه ایشان بود. بدیهی است تا قبل از بلوغ فکری، داشتن یک خانواده مطلوب، موهبت است اما فضیلت نیست.
در آثار امام خمینی(ره) از ریشه «حرف» 4877 بار کلماتی مانند حرف، حروف، انحراف، انحرافات، منحرف، منحرفین، منحرفان دیده می شود. بدیهی است که اگر چه حرف و انحراف از یک ریشه می باشد اما دو اصطلاح کاملاً متفاوت هستند.
دیانت؛ همان سیاستی است که مردم را از اینجا حرکت می دهد ... آنها را از آن راه می برد که صلاح مردم است که همان صراط مستقیم است.» (تفسیر سوره حمد، صص: 246-247)
در آثار امام خمینی(ره) 59 مورد واژه های دلسرد و دلسردی... دیده می شود ولی در پاراگراف هایی که در آنها دل سرد به کار رفته واژه های شایعه و توطئه مشاهده نمی گردد
امام خمینی (س) سه بار مفهوم بالا را با جملاتی شبیه هم بیان کرده اند: بار اول 24 آذر 1361 در پیام هشت ماده ای به قوه قضاییه و ارگان های اجرایی با چنین عبارتی «و میزان، حال فعلی اشخاص است.» (صحیفه امام؛ ج: 17؛ ص: 139) بار دوم 15 دی 1361 در حکم انحلال هیأت های گزینش در سراسر کشور و تأسیس هیأت های دارای صلاحیت با عبارت: «میزان در گزینش، حال فعلی افراد است». (صحیفه امام؛ ج: 17؛ ص: 220) بار سوم 26 بهمن 1361 در وصیتنامه سیاسی -الهی که در تاریخ 19 آذر 1366 مورد بازبینی قرار گرفته، چنین مرقوم داشته اند: «و میزان در هر کس حال فعلی او است.»(صحیفه امام؛ ج:21؛ ص:452)
امام خمینی (س) به خوبی واقف بودند که نباید به مردم کشورها اهانت شود، لذا در قبال شعار مرگ بر امریکا چنین توضیحی را بیان داشته اند: «این ملتی که الآن دارند فریاد می زنند «مرگ بر امریکا» مقصودشان کارتر است. ملت امریکا که به ما کاری نکرده. ملت امریکا اگر بفهمد مطلب را، اگر بفهمد مطلب را ملت امریکا، به حسب وجدان انسانی اش، با ما موافق است.»
امام خمینی (س) شاگردانی در درس اخلاق داشت، که مبانی را دریافت می کردند، اما بیش از آن چه امام گفته بود، توانایی شرح و بسط موضوعات مطرح شده در این زمینه را نداشتند. یعنی تکرار سخنان استاد. اما استاد مطهری می توانست در مواجهه با مخاطب های مختلف آن مبانی را متناسب با ظرفیت مخاطبین، به بیانی دیگر عرضه کند. ضمن آن که خود نیز در این زمینه صاحب نظر شده بود.
در آثار منتشر شده از امام خمینی (س) کثرت استفاده از مفهوم کار و کارگر بیانگر اهمیت موضوع در جهان بینی ایشان است. ضمن این که در همان پیامی که به مناسبت روز جهانی کارگر نوشتند و بخشی از آن در سئوال بالا آمده است، چنین نگاشته اند: «کار مثلِ جلوه حق تعالی می ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آن ها هست و با کار درست شده اند. همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، این ها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَیءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی هستند؛ و کار در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به ارادة اللَّه تعالی- موجود می کنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آن هاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.» (صحیفه امام؛ ج:7؛ ص: 173-172)
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.