اریک هوگلند

انقلاب اسلامی و روستاهای ایران

کد : 156259 | تاریخ : 27/04/1396

انقلاب اسلامی و روستاهای ایران

اریک هوگلند[1]

 خلاصه مقاله

در این مقاله تحولات روستایی ایران بعد از انقلاب اسلامی نه فقط بر اساس آمار و ارقام رسمی بلکه بر اساس مطالعه موردی و تجربی یکی از روستاهای ایران (روستایی در استان فارس) مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. این مطالعه نشان می دهد که روستای مزبور تا اواسط دهه 1970 اصولاً تحول چندانی پیدا نکرده بود. اصلاحات ارضی نیز در آن به طور جدی اجرا نشده بود. از اواسط دهه 1970 در اثر افزایش ارتباط روستا با شیراز تحولات ملموسی در آن ایجاد شد: برقراری سرویسهای منظم رفت و آمد به شیراز و برخورداری از آب لوله کشی و برق. اما چهره این روستا پس از 20 سال (یعنی اواخر دهه 1990) به کلی دگرگون شده است. ایجاد خانه ها و مغازه های نوساز در خیابان و کوچه های منظم، مراکز خدماتی (آموزشی، بهداشتی) در کنار روستای قبلی و همچنین بازسازی و نوسازی خانه های روستای قبلی و امکانات داخلی منازل و نوع مشاغل از نزدیک شدن الگوهای زندگی در این روستا به الگوهای زندگی شهرهای ایران حکایت می کند. یکی از مهمترین علل پیشرفت اقتصادی این روستا ـ و دیگر روستاهای ایران ـ به اقدامات دولت بویژه جهاد سازندگی در احداث راهها و شبکه های خدماتی به این روستا مربوط است. این راهها و شبکه ها امکان ارتباط اقتصاد و جامعه روستایی با اقتصاد و جامعه شهری را به مراتب افزایش داده است و موجب رشد اقتصادی و اجتماعی روستا شده است.

 بسیاری از 68000 روستاهای کشور ایران طی دورۀ بیست ساله پس از انقلاب اسلامی متحول گردیده اند. دولت، خود مهمترین عامل ایجاد این تحولات بوده است. دولت جمهوری اسلامی ایران از بدو تشکیل تأکید خاصی نسبت به عمران و آبادی روستاهای ایران معمول داشته است. از جمله انواع برنامه هایی که برای بهبود شرایط روستاها طراحی شده طرح بازنشستگی روستائیان بالای 65 سال، و تأمین کمکهای کشاورزی از قبیل دادن اعتبارات بانکی بدون بهره، دادن یارانه جهت خرید ملزومات و مواد مورد نیاز، تأمین علوفه دامی ارزان قیمت و اجرای پروژه های زیربنایی روستایی را می توان ذکر کرد. در حالیکه وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانه ها سهم بسزایی در عمران روستاها داشته اند جهاد سازندگی ایفاگر نقش اصلی بوده است. جهاد سازندگی در سال 1979 با هدف خاص تأمین نیازهای اساسی و زیربنایی روستاها از قبیل جاده سازی، احداث مدرسه و درمانگاه، لوله کشی آب آشامیدنی و برق رسانی تشکیل گردید. در مقیاس کلی می توان گفت جهاد سازندگی در اجرای طرحهای خود بسیار موفق بوده است. در حالیکه تا قبل از انقلاب فقط 4300 روستا از نعمت برق برخوردار بوده اند بیست سال بعد از پیروزی انقلاب (یعنی در ماه مارس 1999) این رقم به بیش از 39000 روستای دارای بیش از (250) نفر جمعیت بالغ گردیده است. آمار احداث جاده های روستایی نیز افزایش چشمگیری نشان می دهد و از 8000 کیلومتر قبل از پیروزی انقلاب به 67000 کیلومتر در ماه مارس 1999 رسیده است.

آمار، بیانگر چگونگی مراحل پیشرفت روستاها طی بیست سال گذشته نیست. برای آگاهی دقیق از چگونگی این تحولات لازم است یک روستا یا یک ناحیه روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گیرد. من این توفیق را یافته ام که طی سه تابستان پیاپی در اواخر دهه 1990 در این خصوص در ایران تحقیق کنم. روستای اصلی مورد مطالعه که من آن را به نام مستعار علی آباد نامیده ام در ناحیه جنوبی استان فارس در فاصله بیست کیلومتری شهر شیراز واقع است. من در خلال سالهای 79ـ1978 به منظور مطالعه و تحقیق درباره ساختار اجتماعی روستاها به مدت یک سال در علی آباد زندگی کردم. بنابراین مشاهده دوباره علی آباد پس از 16 سال دوری از محل و مقایسه تغییراتی که در این مدت حاصل گردید اطلاعات دست اولی به من می دهد که بیانگر تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران در روند پیشرفت این روستا به شمار می رود.

اوضاع علی آباد در آستانه انقلاب

در خلال سالهای 79ـ1978 علی آباد روستای نسبتاً بزرگی بود که چهارصد خانوار (2500 نفر) در آن زندگی می کردند. زبان اصلی مردم روستا فارسی بود اما قبایل لری و ترک زبان در مجاورت آن دارای مراتعی بوده و با این محل رفت و آمد داشته و در فصول مختلف از نقطه ای به نقطه دیگر کوچ می کردند. تا قبل از دهه 1960 داستانهایی درباره کشمکشهای پراکنده میان اهالی این روستا و دسته هایی از قبایل مزبور نقل می شد. اما نیروهای دولتی و سازمانهای رسیدگی به امور عشایر از تاخت و تاز و سلطه آنها جلوگیری می کردند. تا اواسط دهه 1970 اهالی روستا و عشایر کوچ نشین در بسیاری از منافع مشترک سهیم بودند. تا این دوره پیامدهای تقسیم ناعادلانه زمین مشکل اصلی بسیاری از خانوارهای ساکن علی آباد را تشکیل می داد. بخش عمده روستا در مالکیت مالکین قبل از برنامه اصلاحات ارضی سالهای 1960 باقی مانده بود. مالکین، زمینهای مرغوب را به مباشرین محلی فروخته بودند و مقدار کمی از آنها را برای تقسیم بین کشاورزان باقی گذاشته بودند به طوریکه بسیاری از کشاورزان نتوانستند صاحب زمین شوند و یا صاحب قطعات کوچکی شدند که سودی عایدشان نمی کرد.

با اینکه علی آباد در فاصله کمی از شیراز که با 450 هزار نفر جمعیت یکی از بزرگترین شهرهای ایران به شمار می رود قرار گرفته تا اواخر دهه 1970 برخورداری از امکانات شهرنشینی در این روستا بسیار ناچیز بود. شاید 90 درصد از افراد بالای 25 سال ساکن علی آباد تا سال 1978 هرگز پایشان به شهر شیراز نرسیده بود. مردم اکثراً فاقد وسیله نقلیه یا موتور سیکلت بوده و بعضی از آنها حتی پول اضافی برای پرداخت کرایه اتوبوس و تاکسی نداشتند. روی هم رفته فرهنگ و آداب و رسوم مردم علی آباد مشابه فرهنگ دور افتاده ترین روستاهای استان فارس مانده بود.

کشاورزی تنها وسیله امرار معاش اهالی علی آباد بود. گندم محصول عمده آنها بود و حبوبات و سبزیجات بخش صیفی جات این ناحیه را تشکیل می داد. باغداری در این روستا به اندازه مزرعه داری دارای اهمیت بود و اکثر باغات آن را بوستانهای دائمی تشکیل می دادند. چندین نوع انگور در اینجا به عمل می آید و یکی از انواع بسیار ترش آن موسوم به غوره بود. غوره مصرف خوراکی نداشت و فقط برای آبگیری مورد استفاده قرار می گرفت (به نام آبغوره) و یا آن را خشک می کردند و در زمستان به عنوان چاشنی غذا مورد استفاده قرار می دادند. انواع مختلف انگور شیرین را به مصرف می رساندند. علاوه بر این از محصولات باغی دیگری مانند زردآلو، سیب، انجیر، و انار و همچنین دانه های سماق که از بوته به عمل می آید می توان نام برد. زردآلو را خشک و به صورت برگه زردآلو مصرف می کردند. قریب 15 درصد از خانوارها علاوه بر کشاورزی از راه تجارت یا صنعت امرار معاش می کردند.

اما علی آباد طی دهه 1970 تازه می خواست پیشرفت خود را آغاز نماید. چند تن از جوانان این روستا بین سالهای 1973 و 1978 موفق به اخذ ذیپلم دبیرستان و یافتن شغلی در شهر شیراز شده بودند. برخی دیگر که سواد خواندن و نوشتن پیدا کرده بودند در کارخانه ها مشغول به کار شدند. بدین ترتیب علاقه ای به اشتغال در شیراز آغاز شده بود. یک خط اتوبوسرانی بین علی آباد و شیراز در اواسط دهه 1970 دائر شد و تا سال 1978 روزانه چند سرویس در رفت و آمد بود. بسیاری از مردان روستا برای رفتن به محل کار خود در شیراز از اتوبوس استفاده می کردند.

تمام منطقه مسکونی علی آباد را یک دیوار گلی بلند احاطه کرده بود که قلعه نام داشت و مردم از یک دروازه اصلی رفت و آمد می کردند که به وسیله یک در چوبی بسیار بزرگ و سنگین بسته می شد. در درون قلعه چند راهرو خاکی پر پیچ و خم خانه ها را به هم متصل می کرد. دو بنای عمومی در طرفین دروازه قلعه قرار داشت. در طرف راست مسجدی بود که از خشت ساخته شده و اطراف درب ورودی آن با کاشی های لعاب دار تزئین شده بود و در طرف چپ یک حمام عمومی قرار داشت که یک روز در میان مردها و زنها از آن استفاده می کردند. خانه ها به شکل مربع مستطیل از خشت و کاه گل ساخته شده بود. هر یک از خانه ها را دیواری احاطه می کرد و قسمتی از حیاط خانه به نگهداری حیوانات اختصاص داشت. چند انباری نیز در مجاورت دیوارهای حیاط وجود داشت. اطاقهای مسکونی در یک ردیف مواجه نور خورشید به صورت بالاخانه ساخته شده بود. از طرح پشت بامها برای پهن کردن و خشک کردن زردآلو و انگور و میوه های دیگر استفاده می شد.

در سال 1978 بیش از 90 درصد روستاهای ایران فاقد برق و آب لوله کشی بودند اما روستای علی آباد از هر دو اینها برخوردار بود. در اواخر دهه 1960 از یکی از چشمه های طبیعی روستا تا منازل روستائیان لوله کشی کرده بودند و در اکثر منازل فقط یک شیر آب اصلی در وسط حیاط وجود داشت. همچنین در اواخر دهه 1960 مهندسین خارجی یک دستگاه موتور برق راه اندازی کرده بودند که برق کمی بخانه ها می رساند به طوریکه روزانه چند ساعت می توانستند یک لامپ آویزان را در نقطه ای از خانه با آن روشن کنند. اما بالاترین شانسی که داشتند استفاده از لوله کشی گاز طبیعی بود آن هم به این دلیل که مسیر لوله اصلی گاز از پایین این روستا می گذشت.

از این دو سه نمونه امکانات رفاهی که بگذریم، نوع خانواده ها در علی آباد فقیر و تنگدست و فاقد آنگونه لوازم خانگی بودند که عموماً مورد استفاده خانواده های متوسط شهرنشین طی دهه 1970 بود.

 وضعیت جدید روستا

روستای علی آباد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 یکشبه دگرگون نشده است. اما کسی که این روستا را در گذشته دیده و پس از 20 سال دوباره آن را می بیند از دیدن چهره جدید روستا ناگهان یکه می خورد. اولاً آن قلعه با دیوارهای بلندش دیگر وجود ندارد. به جای خانه های گلی یک ردیف مغازه های تمیز و مرتب در سمت چپ جاده اصلی منتهی به قلعه سابق ایجاد شده است و خانه های مسکونی اکثراً در سمت راست جاده قرار گرفته اند، که قبلاً مزارع گندم آنجا را اشغال کرده بود. اکنون یک ردیف خانه های نوساز با نمای آجری به طول یک کیلومتر در این سمت جاده به چشم می خورد و بسیاری از آنها دارای مغازه کوچکی هستند و پشت هر ردیف از خانه ها چندین ردیف دیگری خانه های مسکونی وجود دارد. به همین ترتیب چهارصد خانه در چند قطعه زمین مستطیل شکل بنا شده و این قطعات به وسیله خیابانهای خاکی مستقیم از یکدیگر تفکیک گردیده اند. چند باب مکان عمومی نیز در نقاط مختلف بین خانه های مسکونی احداث گردیده مدارس پسرانه و دخترانه جداگانه در سطوح مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، یک درمانگاه، یک اداره پست و چند اداره دولتی کوچک. به علاوه یک حوزه علمیه جدیدالتأسیس به منظور جذب جوانان پسر از سراسر استان جهت تحصیل علوم دینیه و خدمت در روستاها به عنوان روحانی محل وجود دارد. حتی دو نفر پزشک در این روستا مطب خصوصی دائر کرده اند.

در منتهی الیه شمال غرب این شهرک جدیدالاحداث یک گورستان تازه و تمیز و پارک مانند ایجاد شده که بخشی از آن را قطعه ای مرتب و آذین شده به نام قطعه شهدا تشکیل می دهد و به 26 شهید علی آبادی که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیده اند اختصاص دارد. پشت این آبادی را هکتارها باغ انگور فراگرفته است.

خانه های آجری تازه ساز چه در علی آباد قدیم و چه در علی آباد نو هیچگونه شباهتی به خانه های قبلی ندارند. به سبک خانه های معمول در ایران، کف حیاطها پوشیده از موزائیک است و دیگر اثری از مکان مخصوص نگهداری حیوانات در آنها به چشم نمی خورد و به جای آن محلی برای پارک اتومبیل در نظر گرفته شده است. نوعاً خانه ها دارای یک راهرو دراز که به اطاقهای مختلف راه دارد، یک سالن بزرگ مخصوص پذیرایی از مهمان، چند اطاق کوچکتر برای اعضاء خانواده، یک آشپزخانه مدرن و یک حمام دوشی می باشند. فرشهای بهتر و پرده ها و دیوارکوبها و سایر وسایل تزئینی در سالن پذیرایی قرار دارند که معمولاً در هنگام پذیرایی از مهمانان مخصوص مورد استفاده قرار می گیرد.

آشپزخانه های جدید از زمین تا آسمان با مطبخهای کوچک و محقر با خوراک پزیهای نفتی بیست سال قبل تفاوت دارند. در آشپزخانه های جدید علی آباد نوعاً یک سری وسائل گازسوز، یک سینک ظرفشویی بزرگ با آب گرم و سرد دائمی، حداقل یک دستگاه یخچال مجهز به محفظه یخساز، یک ماشین لباسشوئی و چند وسیله برقی مختلف مانند آب میوه گیری، چرخ گوشت، پلوپز برقی، رادیو، جاروبرقی و غیره وجود دارد. یک آبگرمکن بزرگ در گوشه آشپزخانه بسیاری از خانه ها نصب شده است که آب گرم مورد نیاز آشپزخانه و حمام را تأمین می کند. در دهه 1970 که اهالی علی آباد از حمام عمومی روستا استفاده می کردند داشتن دوش آب گرم در خانه را وسیله ای لوکس و آرزویی دست نیافتنی می پنداشتند. در حالیکه امروز داشتن حمام و دوش در منازل امری است عادی و استفاده از حمام عمومی به دست فراموشی سپرده شده است.

در سال 1979 اغلب خانوارهای علی آباد با اقل معیشت و ابتدایی ترین امکانات روزگار می گذراندند به طوریکه رسیدن به این سطح از زندگی روستایی در خانه های نوساز تمام آجر با امکانات رفاهی مدرن نشان از تحول شگفت انگیز در جامعه روستایی می دهد. اما چه چیزی منشأ پیدایش این تحول اقتصادی مثبت بوده است؟

یکی از مهمترین علل و عوامل مؤثر در این دگرگونی چشم گیر نه تنها در علی آباد بلکه در روستاهای سراسر مملکت فعالیتهای زیربنایی است که جهاد سازندگی بر عهده گرفته و به ثمر رسانده است. مثلاً در استان فارس در سال 79ـ1978 از میان 2100 روستا فقط 324 روستا برق داشتند: پس از گذشت بیست سال 2044 روستا (یعنی بیش از 97 درصد) از نعمت برق برخوردار گردیده اند.

سایر پروژه های اجرا شده جهاد در استان فارس عبارتند از آسفالت 2625 کیلومتر جاده، تسطیح 4235 کیلومتر جاده خاکی، پل سازی به طول 1362 متر و تأمین آب لوله کشی در 1340 روستا.

با یک نظر اجمالی به شبکه برق رسانی و جاده سازی انجام شده در علی آباد می توان به اثرات سازنده فعالیت جهاد در این روستا پی برد. قبل از انقلاب یک ژنراتور برق در این روستا وجود داشت که هم کوچک بود و هم ضعیف و نامطمئن و فقط می توانست باندازه یکصد وات برق به هر خانه برساند آن هم روزانه 8 ساعت. امروز این روستا از یک پست قوی برق منطقه ای تغذیه می شود که قادر است در تمام مدت 24 ساعت به هر مقدار برق مورد نیاز آن را تأمین کند (و برق مصرفی بر حسب کیلو وات محاسبه می شود نه بر حسب وات) یعنی حال دیگر روستائیان علاوه بر داشتن لامپ روشنایی می توانند دارای انواع لوازم برقی در منزل باشند.

 تحول اقتصادی

استفاده از وسائل الکترونیکی گاهی پرهزینه است. بنابراین طبیعتاً این سؤال پیش می آید که درآمد روستائیان که قبل از انقلاب در سطح بسیار پائینی از فقر زندگی می کردند از کجا تأمین می شود. فعالیتهای جاده سازی جهاد سازندگی غیر مستقیم در تسهیل ارتباطات و دسترسی اهالی علی آباد به سایر نقاط استان فارس و سراسر کشور به طور اعم مؤثر بوده و فرصتهای جدیدی فراهم آورده است که بسیاری از خانواده ها را منتفع نموده است. مثلاً تا قبل از انقلاب بعضی از پیله وران علی آباد به دهستانهای بیضا و کام فیروز می رفتند و برنج و گندم می خریدند تا در شیراز به فروش برسانند. سفر آنها به بیضا با عبور از راههای کوهستانی و سوار بر الاغ هفت تا ده ساعت طول می کشید. طی دهه 1980 جهاد سازندگی اقدام به ساختن یک شاهراه کرد که پس از عبور از کوههای زاگرس به دشتهای حاصلخیز بیضا و کام فیروز منتهی می شد.

امروز سفر از علی آباد به بیضا به وسیله وانت و کامیون در ظرف 40 دقیقه انجام می شود و همین امر موجب رواج کار و کسب عده ای از اهالی شده است که قادرند محصولات بیضا را در ظرف چند ساعت پس از استحصال به بازارهای شهر برسانند.

از این مهمتر احداث شاهراهی است که به شیراز منتهی می شود. بر خلاف سالهای قبل از انقلاب که حداقل 90 درصد خانوارهای علی آباد معیشت خود را از راه کار کردن در درون روستاها تأمین می کردند در اواسط دهه 1990 نزدیک به 40 درصد از خانوارها با اتکا به درآمدهای خارج از روستا تمام یا بخشی از هزینه های خود را پوشش می دادند. این منبع درآمد حاصل کارکرد مردهایی بود که همه روزه برای کار به شیراز رفت و آمد می کردند، شهری که به سرعت در حال رشد بوده و جمعیت آن در سال 1996 از یک میلیون نفر تجاوز کرده بود. رشد سریع و غیر عادی این شهر (طی دهه گذشته نرخ رشد جمعیت 5 / 2 درصد در سال بوده و در فاصله سالهای 1976 تا 1986 جمعیت آن دو برابر گردیده است) آن را به سوی صنعتی شدن سوق داده است. می توان گفت که شیراز هم اکنون با داشتن انواع کارخانه ها کوچک و بزرگ و تولیدات گوناگون به صورت یک شهر صنعتی مهم درآمده است. به علاوه این شهر از یک مرکزیت مهم فرهنگی، هنرهای دستی، پزشکی سنتی و توریستی برخوردار است.

تنوع امکانات اشتغال و کار و کسب، فرصتهایی برای اهالی علی آباد ایجاد کرده که بسیاری از آنها با مهارتهای مختلف آشنا و با حقوق و درآمدهای نسبتاً بالا استخدام شده و یا برای خود محل کار مستقلی در شهر شیراز ایجاد کرده اند و با اینکه 90 درصد آنها دارای تحصیلاتی در حد دبیرستان بوده و اکثراً نیز قبل از دریافت مدرک (دیپلم) ترک تحصیل نموده اند. این مشاغل شهری منبع درآمد ماهیانه ثابتی برای اهالی روستایی فراهم کرده که در گذشته فقط متکی به منابع درآمد فصلی حاصل از کشاورزی بوده اند. در اواخر دهه 1990 تقریباً 15 درصد از مردان نان آور علی آباد برای کار در کاخانه های شیراز به این شهر رفت و آمد می کردند، 5 درصد به استخدام دستگاههای دولتی در شیراز درآمده بودند و 20 درصد از آنها به شغل آزاد مشغول بودند که اکثراً به مسافرکشی یا حمل و نقل محصولات کشاورزی بین روستا و شهر شیراز می پرداختند.

درآمد حاصل از مشاغل شهری علاوه بر اینکه نقدینگی لازم برای ساختمان سازی در علی آباد را تأمین می کرد موجب رواج و رونق این امر شده بود خیابان اصلی این روستا از دو طرف به وسیله فروشگاههای کوچک و مشاغل گوناگون و حتی رستوران و ساندویچ فروشی احاطه شده است. همچنین مردهای محل، عصرها در گوشه گوشه این خیابان گردهم می آیند و ناظر عبور و مرور وسائط نقلیه می شوند و به گفتگو و تبادل اطلاعات دربارۀ مسایل روستای خود یا پیشرفتهای جدید در شهر شیراز می پردازند.

در تابستان 1998 جمعاً 140 محل کسب در علی آباد وجود داشت که شامل تره بار فروشی، قصابی، قنادی، مکانیکی اتومبیل و خدمات مربوطه، داروخانه، آرایشگاه، فرش فروشی، خواربارفروشی، پمپ بنزین، بانک، مطب پزشکی و دندانپزشکی و خیاطی می شوند. این مشاغل 15 درصد درآمد روستائیان علی آباد را تأمین می کرد. در این میان چندین خانوار نیز درآمد خود را از مشاغل مشابهی که در شهر شیراز دائر کرده بودند به دست می آوردند.

بخش خدمات دولتی نیز در علی آباد به وجود آمده بود از قبیل مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان پسرانه و دخترانه. وزارت پست و تلگراف و تلفن یک دفتر پستی و یک مرکز تلفن در روستا تأسیس کرده است. علاوه بر اینها یک مدرسه علوم دینیه برای تحصیل طلاب ایجاد شده است.

اشتغال در بخش دولتی در علی آباد معیشت ده درصد از اهالی را تأمین می کند هر چند تعدادی از این به اصطلاح کارمندان دولت عملاً در شهر شیراز مشغول به کاراند.

               نوع شغل                         درصد شاغلین (سال 1998)

               کشاورزی                                   10 درصد

               استخدام دولتی                           10 درصد

               مغازه داری                                  15 درصد

               کارگری در کارخانه ها                    15 درصد

               شغل آزاد                                   20 درصد

               بازنشسته (از کارافتاده)                30 درصد

کشاورزی

با در نظر گرفتن تعداد زیاد سران خانوارهای شاغل در شهر، یا مشغول به کسب و سایر کارهای خدماتی در روستای علی آباد، چنین به نظر می رسد که این روستا در مرحله انتقالی از حالت روستا به حالت شهرک قرار دارد. در عین حال کشاورزی هنوز یکی از فعالیتهای مهم بوده و زمینهای کشاورزی 90 درصد از املاک علی آباد را تشکیل می دهند. علی آباد که از قدیم به داشتن تاکستانها و باغات میوه شهرت داشته است پس از انقلاب با استفاده از برنامه های حمایتی دولت از طریق دادن کود شیمیایی ارزان قیمت و گونه های مختلف بذر اصلاح شده و خرید یارانه ای محصولات کشاورزی توانسته است در هر دو زمینه پیشرفت کند. تقریباً 40 درصد از خانوارها مالک حداقل یک هکتار زمین کشاورزی هستند ولی فقط آنها که مالک بیش از سه هکتار بوده اند (15 درصد از خانوارها) اقدام به احداث باغ کرده و از این راه عایدی خوبی دارند. در سال 1980 تصمیم گرفته شد سیاست سابق (قبل ازانقلاب) خرید گندم ارزان قیمت به منظور پایین نگه داشتن قیمت نان تغییر یابد و در عوض گندم به قیمت بین المللی از کشاورزان خریداری شود که این تصمیم باعث رونق سریع اقتصاد گندم کاران گردید. اما کشت حبوبات کاهش یافت بیشتر به دلیل عدم تعیین تکلیف قانونی 700 هکتار گندمزاری که یکصد زارع محلی از مالکین بزرگ قبلی تصاحب کرده و بلافاصله بعد از انقلاب بین خود تقسیم کرده بودند. دادگستری تهران متعاقباً رأی به غیرقانونی بودن این نحوه تصاحب ملک داده و حکم به استرداد آن صادر نمود. ولی دادگستری شیراز از اجرای این حکم خودداری کرد. در عین حال در دست نداشتن سند رسمی و روشن باعث دلسردی متصرفین بالفعل گردیده و مالک اصلی (بالاستحقاق) نیز از ورود به روستا بیم دارد. در نتیجه زمین داران فعلی حاضر به سرمایه گذاری در اراضی متصرفی نیستند.

 ساختار اجتماعی

در حدود 160 خانوار علی آبادی رئیس خانواده خود را از دست داده یا رئیس خانواده آنها از کار افتاده یا معلول است و بنابراین درآمدی یا پس اندازی ندراند. بعد از انقلاب سازمانهای دولتی و مؤسسات خیریه خصوصی برنامه هایی برای کمک به خانواده های مستمند تنظیم کرده اند. بعضی از این سازمانها در علی آباد نیز دفتری دائر کرده و افراد محلی را استخدام کرده اند که از خانواده های مستمند ثبت نام به عمل آورند و نیازهای آنان را بررسی کنند و برای آنها کوپن ارزاق صادر کنند یا مبلغی به عنوان اعانه ماهیانه به منظور خرید مایحتاج یا پرداخت کرایه خانه به آنها بپردازند. تأمین بهداشت و درمان و دادن پوشاک مجانی از جمله خدمات دیگر این مؤسسات است. طی برنامه های خاص به افراد معلول مهارتهایی آموزش داده می شود که بتوانند برای خانواده های خود ایجاد درآمد کنند. در نتیجه این تلاشها حتی فقیرترین خانوارها اکنون قادرند مواد غذایی اساسی و مسکن مورد نیاز خود را تأمین نمایند.

هر چند محرومیتی که قبل از انقلاب در علی آباد وجود داشته از بین رفته است ولی هنوز اختلاف طبقاتی وجود دارد. در حدود 25 درصد خانوارها دارای درآمد سالیانه ای هستند که زیر خط فقر تعریف شده دولت قرار می گیرند. اما همین  طبقه فقیر نیز به چشم نمی آیند زیرا حتی فقیرترین خانواده ها سعی می کنند در خانه های نوساز آجری زندگی کنند و طبق مد روز لباس بپوشند و از تغذیه کافی برخوردار باشند.

امروزه معیار فقر و عدم فقر میزان دارایی خانواده ها است. مثلاً در علی آباد خانواده هایی که خود را فقیر می دانند نوعاً در خانه ای زندگی می کنند که در آن تلویزیون سیاه و سفید به جای تلویزیون رنگی و ویدئو و ضبط صوت نوار کاست وجود دارد؛ به جای چینی آلات از ظروف پلاستیک و ملامین استفاده می کنند؛ بجای فرش دست بافت، فرش ماشینی زیر پای خود انداخته اند؛ به جای وسائل تهویه مطبوع از پنکه استفاده می کنند؛ به جای اتومبیل، موتورسیکلت دادند و فاقد خط تلفن در منزل هستند اغلب خانوارها کالاهای مصرفی مورد نیاز را دارا می باشند و طبقه متوسط روستای امروزی را تشکیل می دهند و در حدود 10 درصد از خانوارها با توجه به معیارهای محلی و حتی در مقیاس کلی کشور متمکن به حساب می آیند. پیدایش این طبقه متوسط روستایی در نتیجه طرز فکر تازه جامعه ایران روی داده است.

 تحولات اجتماعی

تحولات اجتماعی در علی آباد کمتر از تحولات اقتصادی آن به چشم می خورد، اما تغییر الگوهای فامیلی و چگونگی ارتباط میان افراد جنس مخالف به خوبی قابل تشخیص است. یکی از این تغییرات تغییر در الگوی سکونتی در موارد گسترش خانواده ها است. تا قبل از انقلاب معمول این بود که پسر خانواده در صورت ازدواج زندگی جدید خود را در خانه پدری ادامه می داد در حالیکه امروز رسم بر این است که هر کدام به صورت یک خانواده مستقل در خانه اختصاصی خود زندگی می کنند. در واقع در هنگام مذاکرات فیمابین خانواده های عروس و داماد، قبل از انجام عقد، خانواده عروس شرط می کنند که داماد باید خانه مستقلی فراهم کند (جدا از اعضاء خانواده داماد). پیامد این تغییر الگوی زندگی، پیدایش پدیده جدید تنهایی برای پدر و مادری است که پس از ازدواج فرزندان، در خانه بزرگ خود تنها می مانند.

دومین تغییر اجتماعی پدید آمده مربوط به روابط بین پدر و فرزند است. تا قبل از انقلاب اگر پدر فرزندان جوان را صدا می زد انتظار این بود که حضور یابند نه اینکه از دور پاسخ دهند، و در حضور پدر رفتاری مؤدبانه و مطیع داشته باشند. در اواسط دهه 1990 در پدران 35 تا 45 ساله تغییر رفتاری متمایل به محبت بیشتر و روابط بازتر نسبت به فرزندان نوجوان اعم از پسر یا دختر پدید آمد. در یک مورد پدری که مواجه با اعتراض و ناراحتی از طرف دختر 17 ساله و پسر 14 ساله اش شده بود به این دلیل که نتوانسته بود آنها را به شهربازی ببرد اظهار می کرد: «من هرگز جرأت نمی کردم با پدرم آنگونه که امروز فرزندان با والدین خود صحبت می کنند صحبت کنم.»

طی دهه 1970 رسم بر این بود که از پسران نوجوان توقع داشتند به درآمد خانواده کمک کنند، اما امروز عقیده پدرها این است که: «پسران نوجوان درست نیست که قبل از پایان تحصیلات دبیرستانی مشغول به کار شوند.» بر خلاف شرایط قبل از انقلاب، امروز از دختران انتظار می رود لااقل تحصیلات دبیرستانی را به پایان برسانند. طی سال تحصیلی 97ـ1996 عملاً همۀ دختران 14 تا 17 ساله در علی آباد در دبیرستان دخترانه ای که بعد از انقلاب ساخته شده بود مشغول به تحصیل بودند.

ادامه تحصیل در دانشگاهها نیز به صورت امری جدی مورد توجه و موضوع بحث خانواده ها است. پسرها و دخترهائیکه آمادگی و علاقه به ادامه تحصیل دارند تشویق می شوند که سعی کنند خود را برای شرکت در کنکور دانشگاهها آماده سازند. اگر نتوانند در امتحان کنکور موفق شوند (معمولاً 80 درصد از شرکت کنندگان موفق به ورود به دانشگاه نمی شوند) در این صورت دخترها تشویق به ازدواج و پسرها تشویق به اعزام به خدمت سربازی می گردند.

 نتیجه گیری

علی آباد، به دلیل نزدیکی به شهر سریع الرشد شیراز نمونه مشابه روستاهای سراسر ایران نیست. اما پیشرفتهای حاصل از برق رسانی و لوله کشی آب آشامیدنی در اغلب 2100 روستای استان فارس مشهود است. این دو عامل عمرانی تأثیر بسزایی در بالا بردن استاندارد زندگی روستائیان به طور کلی داشته  است. از جمله نشانه های دیگر پیشرفت وجود آنتن های تلویزیون است که بر بام خانه های روستائیان سراسر کشور به چشم می خورد. همچنین از بین رفتن دیوارهای گلی قلعه ها و احداث خانه های آجری در روستاها مبین تحولی در زندگی روستائیان است. تأثیرات عمیق تری که در بهبود زندگی ظاهری روستائیان حاصل گردیده کاملاً مورد مطالعه قرار نگرفته است اما مشاهده آنچه در یک روستا پدید آمده به خوبی نشان می دهد که چه تغییرات کلی در اوضاع اقتصادی و اجتماعی روستاهای ایران حاصل گردیده است.

 

منبع: کنگره تبیین انقلاب اسلامی ـ ایدئولوژی رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی، ج 2، ص 503.



[1] )) Erich Hooglund، دکترای روابط بین الملل، پژوهشگر در مسایل خاورمیانه و ایران و استاد دانشگاه سن اگوستین و اکسفورد آمریکا.

انتهای پیام /*